یک روز از این جلسات شورای انقلاب میآمدیم بیرونـ آن جلسات هفت هشت ساعته آن اوایل کارـ همان طور از یک خانهایـ به نظرم هم نمیدانم کجا بودیمـ میآمدیم، یک صفی بودند، پنج شش نفری میآمدیم بیرون، ایشان قبل از من، برگشت گفت یک گعدهای درست کن فلانی، خفه شدیم! این جوری بود. من هم توی آن مجموعه، اگر بنا بود با کسی گعدهای به معنای آخوندیش درست کنم و داشته باشیم جز با آقای مطهری با کس دیگری نبود. یعنی واقعاً هر وقت با ایشان دو به دوـ اتفاق افتاده بود فراوانـ دو نفری توی اتاق ایشان در تهران یا منزل ما در مشهد یک ساعت، دو ساعت نشسته بودیم، همه جور صحبتی بین ما رواج داشت. از خاطره گرفتهـ ایشان هم میدانید، خاطره و داستان و قصه و فلان خیلی زیاد، یک صندوقچهای بود از این گونه چیزهاـ بنده هم بیورود نبودم توی این چیزها. من هم خیلی از این چیزها توی ذهنم هست. این قدر بحث میکردیم. بحث علمی میشد، بحث اعتقادی میشد، بحث سیاسی میشد. یعنی واقعاً یک به هم بستگیای وجود داشت.
بیانات امام خامنهای
در دیدار خانواده آیتالله مطهری