گیدئون راچمن، روزنامهنگار بریتانیایی، در ژوئیه ۲۰۰۶ بهعنوان مفسر ارشد امور خارجی روزنامه فایننشال تایمز معرفی شد. او در مقالهای با عنوان «وعده دروغین تغییر رژیم در ایران» به نکاتی قابل تأمل اشاره میکند. راچمن با اشاره به حوادث سال ۱۴۰۱ و جمله معروف نتانیاهو که گفته بود: «آزادی به ایران خواهد رسید، زودتر از آنچه اکثر مردم فکر میکنند»، این اظهارات را غیرواقعی میداند. او معتقد است رفتارشناسی جامعه ایرانی در شرایط سخت نشان داده که در مواقع بحران، همبستگی میان گروههای داخلی افزایش یافته و دیگر نمیتوان صرفاً بر اختلافات داخلی برای فروپاشی حساب باز کرد. بر همین اساس، او طرح حمله به ایران را استراتژیای غیرقابلقبول تلقی میکند. اظهارات راچمن بیانگر نکتهای ظریف است. برخلاف برخی رسانههای غربی که تلاش دارند جامعه ایرانی را جامعهای از نفسافتاده و ناامید معرفی کنند، راچمن معتقد است که ارزشهای معنوی و عرق ملی در جامعه ایران همچنان عامل پویایی و تحرک محسوب میشوند. نکته برجستهای که نباید بهسادگی از آن عبور کرد، این است که: آیا وقوع بحرانهای سخت و پیچیده میتواند جامعه ایرانی را از نظام جمهوری اسلامی بیزار کند؟ راچمن در تبیین این مسئله، به تجربه لبنان اشاره میکند. او مینویسد که آمریکا و اسرائیل درباره حزبالله لبنان چنین امید داشتند که با ایجاد بحرانهای فزاینده و حذف رهبر حزبالله، فروپاشی از درون رخ دهد؛ اما چنین نشد.
در کتاب شکست در بازیِ طولانی نوشته فیلیپ گوردون نیز به همین موضوع پرداخته شده است. گوردون، مشاور امنیت ملی کامالا هریس، با تسلطی که بر نحوه مدیریت بحران در کاخ سفید دارد، عنوان میکند که ایالات متحده فرضیات خوشبینانه افرادی چون نتانیاهو را پذیرفت؛ اما در پیشبینی هرجومرجی که ناگزیر پس از فروپاشی پدید میآمد، شکست خورد. از اینرو، تحلیلگرانی همچون راچمن و گوردون نهتنها حمله به ایران را ناممکن میدانند، بلکه معتقدند مطرح کردن چنین استراتژی اشتباهی از سوی آمریکا، خود میتواند عاملی برای ایجاد اتحاد علیه غرب شود. راچمن در مقالهاش، بزرگترین نگرانی غرب را «اتحاد و همکاری محور دشمنان» عنوان میکند و تنها تحول مطلوب برای غرب را «ادغام ایران در اقتصاد جهانی» میداند. پرواضح است که، حتی از نگاه راچمن، مسئله اصلی غرب «استقلال ایران» است. در واقع، غرب میخواهد حکومت ایران دستنشانده و ژاندارم آمریکا در منطقه باشد، نه یک کشور مستقل و قدرتمند. راچمن در پایان مقاله خود، راهکار مواجهه با جمهوری اسلامی را مذاکرهای مسالمتآمیز معرفی میکند. او اپوزیسیون ایرانی را ظرفیت مهمی میداند و بر این باور است که این طیف میتواند افکار عمومی را چنان منحرف کند که خواستهای که از مسیر جنگ قابل تحقق نیست، از مسیر مدیریت افکار عمومی محقق شود.
بنابراین در مقطع کنونی، ضروری است که ضمن توجه به خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی، بهویژه در سیاست خارجی، هوشیار باشیم که مذاکره به دستاویزی برای نفوذ دشمن بدل نشود.