خلیج فارس، شاهرگ حیاتی اقتصاد جهانی و قلب ژئوپلیتیک خاورمیانه، سالهاست که صحنه نمایش اقتدار نظامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر توان بومی به قدرتی تبدیل شده که رسانهها و اندیشکدههای جهانی به آن اعتراف کردهاند. برای نمونه شبکه المیادین در گزارشی به رصد دقیق تحرکات نیروی دریایی آمریکا توسط ایران اشاره کرده و در ضعف اقتدار دریایی آمریکا در برابر ایران و به نقل از مقامات آمریکایی گفته که پرواز پهپاد ایرانی نزدیک ناو «USS Eisenhower» نشانهای از توان نظارتی ایران است که توانسته ناو آمریکایی را مجبور به تغییر مسیر کند. نشریه «فارن پالیسی» نیز با اشاره به رزمایشهای «پیامبر اعظم» و نمایش توان موشکی در تنگه هرمز اذعان کرده که ایران، قدرت بلامنازع منطقه است. همچنین نشریه «بلومبرگ» طی گزارشی به توقیف شناورهای متخلف توسط ایران اشاره کرده و معترف شده که ایران تسلط کامل بر آبهای خلیج فارس دارد.
دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس، نمادی از هویت، اقتدار و حاکمیت تاریخی ایران بر این آبراه استراتژیک است. خلیج فارس، که از دوران باستان با نام «دریای پارس» شناخته میشد، همواره یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیک جهان بوده و ایران بهعنوان پرچمدار تاریخی این منطقه، نقشی بیبدیل در حفظ ثبات و امنیت آن ایفا کرده است.
میراثی کهن و انکارناپذیر
خلیج فارس از دوران هخامنشیان تا امروز، بخشی جداییناپذیر از هویت و قلمرو ایران بوده است. کتیبههای داریوش بزرگ، از جمله کتیبه کانال سوئز، به صراحت از «دریای پارس» سخن میگویند، نامی که در متون یونانی مانند آثار هرودوت و استرابن نیز با عنوان «پرسیکوس سینوس» (خلیج پارسی) ثبت شده است. در دوره ساسانیان، بندر سیراف بهعنوان مرکز بازرگانی بزرگی در خلیج فارس شناخته میشد و حتی در اسناد چینی سدههای چهارم تا دوازدهم میلادی، نام «پارس» بهعنوان نماد تجارت و اقتدار دریایی منطقه برجسته است.
در سدههای بعد، ایران با وجود چالشهایی مانند حضور استعمارگران پرتغالی، همواره حاکمیت خود را بر این منطقه حفظ کرد. نقطه عطف این اقتدار در سال ۱۶۲۲ میلادی (۱۰۰۱ خورشیدی) رقم خورد، زمانی که امامقلیخان، والی فارس در دوره صفویه، با فتح هرمز، پرتغالیها را از تنگه هرمز و خلیج فارس اخراج کرد. این پیروزی نهتنها حاکمیت ایران را بر خلیج فارس بازگرداند، بلکه تا سال۱۸۲۰ میلادی ایران را بهعنوان پرچمدار بلامنازع این منطقه و دریای عمان تثبیت کرد. حتی انگلیسیها، بهعنوان قدرت نوظهور آن زمان، در عهدنامههای ۱۸۰۹ و ۱۸۱۲ حاکمیت ایران بر خلیج فارس را به رسمیت شناختند.
این پیشینه تاریخی نشاندهنده آن است که خلیج فارس نهتنها یک آبراه جغرافیایی، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و سیاسی ایران است. تلاشهای برخی کشورهای عربی از دهه ۱۹۶۰ برای تحریف نام خلیج فارس و جایگزینی آن با عناوین جعلی، ریشه در انگیزههای سیاسی و قومگرایانه دارد و هیچ پایه تاریخی یا حقوقی ندارد. نامگذاری روز دهم اردیبهشت بهعنوان روز ملی خلیج فارس در سال ۱۳۸۴ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، پاسخی قاطع به این تحریفها و تأکیدی بر هویت پارسی این منطقه بود.
سیاست پهلوی، وابستگی و تضعیف منافع ملی
دوران پهلوی، بهویژه پهلوی دوم، یکی از مقاطع بحثبرانگیز در تاریخ سیاست خارجی ایران در قبال خلیج فارس است. پس از جنگ جهانی دوم و خروج بریتانیا از منطقه، ایالات متحده بهعنوان قدرت جدید، استراتژی «دکترین نیکسون» را پیاده کرد که بر اساس آن، ایران بهعنوان «ژاندارم منطقه» برای حفظ منافع غرب در خلیج فارس انتخاب شد. این سیاست، اگرچه ظاهراً به تقویت نیروی دریایی ایران منجر شد، اما در عمل، ایران را به ابزاری برای پیشبرد اهداف آمریکا در منطقه تبدیل کرد. رژیم پهلوی، بهجای تکیه بر اقتدار بومی و استقلال ملی، به حمایتهای نظامی و سیاسی آمریکا وابسته شد. این وابستگی در تصمیمگیریهای کلان، از جمله واگذاری بحرین در سال ۱۹۷۱، به وضوح دیده میشود. گرچه رژیم پهلوی ادعا میکرد بحرین به دلیل فشارهای بینالمللی از ایران جدا شد، اما اسناد تاریخی نشان میدهند که این تصمیم بیشتر نتیجه معامله با قدرتهای غربی برای حفظ جایگاه ایران بهعنوان متحد آمریکا بود. این اقدام نهتنها بخشی از خاک تاریخی ایران را از دست داد، بلکه به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس جرأت داد تا مطالبات غیرمشروع خود را در مورد جزایر سهگانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) مطرح کنند.
علاوه بر این، رژیم پهلوی در برابر تحریف نام خلیج فارس توسط کشورهای عربی، که از دهه ۱۳۴۰ با حمایت بریتانیا آغاز شده بود، سکوت اختیار کرد. این انفعال، در تضاد با تلاشهای تاریخی ایرانیان برای حفظ هویت خلیج فارس، نشانهای از ضعف دیپلماتیک و وابستگی رژیم به قدرتهای خارجی بود. در مجموع، سیاستهای پهلوی در خلیج فارس، بهجای تقویت جایگاه ایران بهعنوان یک قدرت مستقل، به تضعیف منافع ملی و افزایش نفوذ بیگانگان در منطقه منجر شد.
خلیج فارس، کابوس دشمنان
انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نقطه عطفی در تاریخ خلیج فارس بود. جمهوری اسلامی ایران، با اتخاذ سیاست استقلالطلبانه و رد هرگونه وابستگی به قدرتهای خارجی، خلیج فارس را به کانون اقتدار ملی و منطقهای خود تبدیل کرد. این اقتدار در دو بعد سیاسی-فرهنگی و نظامی نمود بارزی دارد.
در بعد سیاسی و فرهنگی، جمهوری اسلامی با نامگذاری روز ملی خلیج فارس و برگزاری مراسمهای گسترده در شهرهای حاشیه خلیج، هویت پارسی این منطقه را تقویت کرد. از سال ۱۳۸۹، توجه دولت به این روز افزایش پیدا کرد تا جایی که حتی امامان جمعه در خطبههای خود به اهمیت این نام و حقانیت ایران پرداختند. این اقدامات، همراه با واکنش قاطع به تحریفهای نام خلیج فارس، نشاندهنده عزم ایران برای حفظ میراث فرهنگی و تاریخی خود است.
در بعد نظامی و انتظامی، نیروی دریایی ارتش و سپاه و دریابانی فراجا بهعنوان بازوان قدرتمند، امنیت خلیج فارس را تضمین کردهاند. نیروی دریایی ارتش، بهویژه پس از دفاع مقدس، با اجرای مانورهای متعدد و نمایش توان رزمی در منطقه، حاکمیت ایران بر آبهای خلیج فارس را تثبیت کرده است. حماسه ناوچه پیکان در جنگ تحمیلی، که به نامگذاری هفتم آذر بهعنوان روز نیروی دریایی منجر شد، نمونهای از رشادتهای این نیرو در دفاع از مرزهای آبی کشور است.
سپاه پاسداران نیز با توسعه توان موشکی و شناوری خود، خلیج فارس را به کابوسی برای دشمنان تبدیل کرده است. موشکهای بالستیک ضدکشتی مانند «خلیج فارس» و پهپادهای پیشرفته، توانایی ایران برای پاسخگویی سریع و قاطع به هرگونه تهدید را به نمایش گذاشتهاند. رزمایشهای مشترک ارتش و سپاه، از جمله رزمایش پیامبر اعظم، نشاندهنده هماهنگی و قدرت نظامی ایران در این منطقه است. فرماندهان نظامی ایران بارها تأکید کردهاند که امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز برای ایران یک اولویت راهبردی است و هرگونه تحرک دشمن با پاسخ سخت مواجه خواهد شد.
فرماندهی دریابانی فراجا نیز در مرزهای آبی، نقش بیبدیلی در حفظ امنیت خلیج فارس ایفا میکند. این یگان، که از سال ۱۳۷۰ تأسیس شد، با بهرهگیری از ناوچهها و تجهیزات پیشرفته، بر ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی ایران نظارت دارد. در خلیج فارس، دریابانی فراجا با رزمایشهایی نظیر «محمد رسولالله (ص)» توان رزمی خود را به نمایش گذاشته و با توقیف شناورهای حامل سوخت و کالای قاچاق، ضربهای سخت به شبکههای قاچاق وارد کرده است. بنابر گزارش تابناک، تنها در یک عملیات در هرمزگان، ۱۴۰ هزار لیتر سوخت قاچاق کشف شد. این اقدامات، ضمن تضمین امنیت، اقتدار ایران را در خلیج نیلگون تثبیت کرده است.
اقتدار ایران در خلیج فارس به اذعان رسانهها
باید گفت که خلیج فارس، شاهرگ حیاتی اقتصاد جهانی و قلب ژئوپلیتیک خاورمیانه، سالهاست که صحنه نمایش اقتدار نظامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر توان بومی به قدرتی تبدیل شده که رسانهها و اندیشکدههای جهانی به آن اعتراف کردهاند. برای نمونه شبکه المیادین در گزارشی به رصد دقیق تحرکات نیروی دریایی آمریکا توسط ایران اشاره کرده و در ضعف اقتدار دریایی آمریکا در برابر ایران به نقل از مقامات آمریکایی گفته که پرواز پهپاد ایرانی نزدیک ناو «USS Eisenhower» نشانهای از توان نظارتی ایران است که توانسته ناو آمریکایی را مجبور به تغییر مسیر کند.
همشهریآنلاین به نقل از کارشناسان جهانی گزارش داده که ایران با موشکهای بالستیک ضدکشتی، قایقهای تندرو موشکانداز و مینهای دریایی، توانایی بستن تنگه هرمز و مختل کردن تجارت جهانی را دارد. از این رو اندیشکدههای غربی نیز ایران را در زمره ۱۰ قدرت برتر موشکی جهان و سومین تولیدکننده موشکهای کروز دریایی قرار دادهاند به گونهای که نشریه «فارن پالیسی» با اشاره به رزمایشهای «پیامبر اعظم» و نمایش توان موشکی در تنگه هرمز اذعان کرده که ایران، قدرت بلامنازع منطقه است. همچنین نشریه «بلومبرگ» طی گزارشی به توقیف شناورهای متخلف توسط ایران اشاره کرده و معترف شده که ایران تسلط کامل بر آبهای خلیج فارس دارد.
این توان بازدارندهگی توانسته امنیت خلیج فارس را تضمین کند. رزمایشهای مشترک، مانند ذوالفقار ۹۹، که در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب یافت، نشاندهنده هماهنگی و قدرت ایران در آبهای جنوب است. از طرفی هم سردار فدوی، جانشین فرمانده سپاه، تأکید کرده که ناوهای خارجی برای عبور از تنگه هرمز باید به زبان فارسی مکالمه کنند که این خود نشانهای از تسلط ایران بر این آبراه استراتژیک است.