تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۸۷ - ۱۲:۲۰  ، 
کد خبر : ۳۷۵۶۱
موضوع پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو

آخرین نبرد کمونیسم و سرمایه‌داری


روابط اوکراین و روسیه در هفته گذشته روزهای پرتنشی را پشت سر گذاشت. با وجود مخالفت روسیه با پیوستن اوکراین به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که اوج آن را در نشست اخیر ناتو در بخارست (14 تا 16 فروردین) شاهد بودیم، کی‌یف باز هم بر تصمیم خود برای پیوستن به ناتو تاکید دارد و همین امر باعث شد تا در روزهای نخست هفته گذشته رئیس ستاد مشترک ارتش روسیه، اوکراین را تهدید به حمله نظامی در صورت پیوستن به ناتو بکند. پس از این تهدید وزیر خارجه اوکراین سه‌شنبه 27 فروردین راهی مسکو شد تا با همتای روس خود مذاکراتی را در این زمینه انجام دهد. شورای روابط خارجی آمریکا (cfr) با هدف روشن شدن دلایل مخالفت روسیه با پیوستن اوکراین به ناتو مصاحبه‌ای را با پروفسور «چارلز کوپچان» استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جرج تاون انجام داده و این کارشناس صاحب‌نام آمریکایی برای توضیح این مطلب از نشست ناتو در بخارست کمک گرفته است. کوپچان معتقد است که نشست سران ناتو در بخارست رومانی این نکته را روشن ساخت که رسیدن به توافق در مورد مسائلی خاص میان رهبران ناتو بسیار مشکل است. در این نشست هرچند رهبران ناتو در مورد مسائلی چون طرح سپر موشکی آمریکا به توافقاتی دست یافتند اما این رهبران از توافق در مورد مهم‌ترین موضوع نشست یعنی پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو که «جورج بوش» رئیس‌جمهور آمریکا، به شدت از آن حمایت می‌کرد و در ماه گذشته تلاش زیادی را برای تحقق آن انجام داده بود، خودداری کردند. کوپچان می‌گوید: همه ما ناتو را به عنوان یک سازمان بی‌در و پیکر می‌شناسیم اما آنچه در این نشست شاهد آن بودیم این مطلب بود که در مقایسه با گذشته، برای رسیدن به اتفاق آرا درناتو باید راه زیادی پیموده شود و هم اکنون روسیه با تمام مخالفت‌های خود درباره طرح گسترش ناتو به شرق منتظر رئیس‌جمهور آتی آمریکا است تا مساله پیوستن اوکراین به ناتو را در میدانی جدید تجربه کند.

نشست 2 تا 4 آوریل ناتو در بخارست در حالی برگزار شد که در آن مهمانی «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه شرکت داشت. بعد از اتمام این نشست بوش به جزیره سوچی در سواحل دریای سیاه در روسیه رفت تا به طور خصوصی نشستی را با پوتین و سپس «دیمیتری مدودوف» رئیس‌جمهور جدید روسیه داشته باشد. این نشست‌ها (ناتو و سوچی) در مجموع یک هفته برای بوش طول کشید و پروفسور کوپچان در پاسخ به این پرسش شورای روابط خارجی آمریکا که ارزیابی شما از این یک هفته برای شخص بوش،‌ ملت آمریکا، ناتو و روسیه چیست؟ گفت: این کار بسیار مشکلی است که بتوان از نشست بخارست و سوچی یک پیام مجزا و خاص را دریافت کرد. نشست ناتو در بخارست یک نشست بی‌سر و ته و ملاقات بوش و پوتین یک ملاقات مبهم بود. از یک سو ناتو در تامین نظر موافق رهبران خود برای اعزام نیروهای جدید به افغانستان به منظور تقویت نیروهای حاضر در این کشور موفق شد. کانادایی‌ها تهدید کرده بودند که اگر یک هزار نیروی جدید در جنوب افغانستان به نیروهای آنها ملحق نشوند، نظامیان خود را از افغانستان خارج می‌کنند و به واسطه آن‌که فرانسه با اعزام نظامیان خود به افغانستان موافقت کرده هم اکنون نظامیان آمریکایی قادر هستند تا برای تقویت نیروهای کانادایی به جنوب افغانستان اعزام شوند.

درباره سپر موشکی، بوش موفق شد تا تاییدیه رهبران اروپا را دریافت کند و در نتیجه مذاکره با جمهوری چک و لهستان برای استقرار سپر موشکی آمریکا در خاک آنها ادامه خواهد داشت.

و اما درباره طرح گسترش ناتو به شرق به ویژه پیوستن اوکراین و گرجستان با آن که به شدت با مخالفت روسیه مواجه شد،‌کوپچان به شورای روابط خارجی آمریکا گفت: اما از سوی دیگر رهبران ناتو با توسعه طرح «برنامه اقدام عضویت» به اوکراین و گرجستان که اولین گام در مسیر پیوستن رسمی به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است مخالفت کرد و این در حالی بود که بوش تلاش بسیار زیادی را برای تحقق آن (دعوت از اوکراین و گرجستان برای پیوستن به ناتو) انجام داده بود. «میخاییل ساکاشویلی» رئیس‌جمهور گرجستان یک هفته پیش از آغاز نشست ناتو در بخارست، برای رایزنی با مقامات کاخ سفید در این باره به آمریکا سفر کرده بود و بوش نیز در مسیر رفتن به بخارست، به اوکراین رفت تا اطمینان لازم را با کی‌یف درباره پیوستنش به ناتو بدهد. اما با وجود تمام این اقدامات و پافشاری بوش برای پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو، فرانسه، آلمان، ایتالیا و برخی از کشورهای اروپایی دیگر با انجام هرگونه اقدامی در این‌باره مخالفت کردند. من تاکنون به یاد ندارم که آمریکا با این شدت درباره موضوعی پافشاری کرده باشد و در عوض با مخالفت کشورهای دیگر مواجه شده باشد اما اینکه چرا باوجود این مخالفت‌ها رئیس‌جمهور آمریکا مذاکراتی را با متحدان اروپایی خود برای تغییردادن نظر آنها انجام نداد، باید گفت: پیچیدگی خاصی از روند اجرای کارها و اصول لازم برای این امر وجود دارد. در بخش روند اجرای کار، دولت آمریکا این‌گونه فکر می‌کرد که می‌تواند متحدان اروپایی خود را در این خصوص با خود همراه کند و دلیل این تفکر آن بود که در یک ماه گذشته آمریکا از طریق رسانه‌ها، تبلیغاتی را در این زمینه انجام داده بود اما باوجود این تبلیغات، شاهد بودیم که در پایان نشست ناتو، رهبران اروپا با خواسته بوش مخالفت کردند. بوش سخنرانی خود در نشست بخارست را با موضوع پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو آغاز کرد اما در پایان نتیجه‌ای غیر از آنچه حدس می‌زد در انتظار او بود.

«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در این خصوص معتقد است: این اقدام از سوی یک رئیس‌جمهور بعید و نابجاست که پیش از آنکه در مورد مساله‌ای با دیگران به توافق برسد، برای انجام آن پافشاری کند.ما به دیدن ناتو به‌عنوان یک سازمان بی‌در و پیکر عادت کرده‌ایم اما حقیقت آن است که در مقایسه با گذشته، هم‌اکنون برای رسیدن به اتفاق آرا در این سازمان باید راه‌ درازی پیموده شود.

در نشست بخارست شاهد مخالفت واقعی کشورها با موضوعی خاص بودیم و برای همه این امر روشن است که روسیه در پشت این مخالفت‌ها بود. برای کشورهایی که در نزدیکی روسیه قرار دارند و ملت آنها به‌شدت به نفت و گاز روسیه نیاز دارند، نشست ناتو در بخارست زمان مناسبی برای تنبیه روسیه به‌واسطه گسترش ناتو به شرق و دعوت از کشورهای استقلال‌یافته از اتحادیه جماهیر شوروی برای پیوستن به این سازمان نبود و همچنین من فکر می‌کنم یک دلیل اصلی دیگر برای مخالفت سریع اروپا با پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو، وجود دارد و آن اینکه نه اوکراین و نه گرجستان از لحاظ دموکراسی کشورهای باثباتی نیستند. فقط 25 درصد از مردم اوکراین با پیوستن به ناتو موافق هستند و گرجستان با چالشی به نام جدایی‌طلبی در منطقه خود دست به گریبان است و برای رهبران اروپا این موارد دلایلی قانونی هستند تا فکر کنند که هنوز اوکراین و گرجستان برای پیوستن به ناتو آماده نیستند.به اعتقاد کوپچان، دلیل اشتیاق و پافشاری بوش برای پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو آن است که عوامل متعددی در شکل‌گیری این اشتیاق نقش داشته‌اند، یکی از این عوامل آنکه ریاست‌جمهوری بوش با واژه‌ای به نام آزادی همراه شده است. هر زمانی که بوش به اروپا سفر می‌کرد، تلاش داشت تا توقفی را در کشورهایی که بیش از این در بلوک شرق بودند، داشته باشد و نتیجه آنکه او تمایل داشت تا این اقدام خود را با وارد‌کردن این کشورها به ناتو توسعه دهد و به‌خصوص درباره گرجستان به‌نظر می‌رسد بوش حسی از التزام و وظیفه را در قبال این کشور دارد زیرا گرجستان از طرح مبارزه با تروریسم بوش حمایت کرده و نظامیان خود را نیز به عراق اعزام کرده است و همانگونه که در گذشته شاهد بوده‌ایم، بوش پاسخ این کار را با دادن امتیازهایی به گرجستان داده اما بوش بر این امر مصر است تا پاداشی ویژه به ساکاشویلی به‌واسطه حمایت او از آمریکا در زمان جنگ بدهد و اما در مورد ولادیمیر پوتین، در نشست بخارست شاهد آن بودیم که رئیس‌جمهور روسیه علی‌رغم مخالفت‌های خود، دیگر از آن لحن آتشین استفاده نمی‌کند که دلیل آن را می‌توان نشأت گرفته از این امر دانست که پوتین دیگر در پایان مسیر دوره ریاست‌جمهوری خود است و در نتیجه او این‌گونه احساس می‌کند که دیگر نیازی به استفاده از آن ادبیات توفانی سال‌های گذشته نیست. علاوه بر اینها یک دوستی شخصی میان پوتین و بوش وجود دارد و اگر این رابطه دوستی وجود نداشت، بدون شک در نشست ناتو و سوچی، شاهد بروز اختلاف‌نظرهای جدی بودیم. اگر شما به حقیقت به این مساله نگاه کنید، مشاهده می‌کنید که آمریکا و روسیه در فاصله‌ای بسیار دور از مسائلی چون استقلال کوزوو از صربستان، پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو و همچنین طرح سپر موشکی قرار دارند. اما به‌نظر می‌رسد پوتین از اینکه مرتبا به این دلایل اختلاف اشاره کند، خرسند است.

پوتین در جوی از رفاقت و صمیمیت، اختلافات خود با بوش را بازگو می‌کند و این به‌دلیل رابطه و علاقه‌ای است که میان آنها شکل گرفته است.

شورای روابط خارجی آمریکا در مصاحبه خود با کوپچان به مساله رئیس‌جمهور آتی آمریکا نیز اشاره کرده و از این استاد روابط بین‌الملل در مورد چگونگی سیاست کاخ سفید بعد از بوش از وی سوال کرده که کوپچان در پاسخ می‌گوید: رئیس‌جمهور بعدی فرصت لازم برای اتخاذ سیاست مورد نظر خود را خواهد داشت. ادامه مسیر پیموده شده در سال‌های قبل بدان دلیل است که روسیه به رویکرد قدرتمندانه خود در سیاست خارجی ادامه می‌دهد و هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه بهای نفت و گاز کاهش خواهد یافت وجود ندارد و در نتیجه روسیه در یک جایگاه عالی اقتصادی باقی خواهد ماند. من فکر می‌کنم که مدودوف به پوتین کمک خواهد کرد تا قدرت را در شرکت‌ها و کمپانی‌های دولتی روسیه متمرکز کند، اما روابط آتی روسیه و آمریکا به طور حتم به این مساله بستگی دارد که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه کسی به پیروزی برسد. جان مک‌کین شخصی است که در صورت پیروزی رویکرد سختی را در مقایسه با بوش در قبال روسیه اتخاذ می‌کند.

دولت بوش با وجود برخوردار بودن از ادبیاتی تند همواره از رویارویی مستقیم با روسیه پرهیز کرده و در کاخ سفید هیچ چیز بدتر از این نیست که یک مقام رسمی دولت بوش خواستار اقدام جدی علیه روسیه شود و به نظر من بوش در این مورد اشتباه کرده است اما سناتور جان مک‌کین، شخصی است که در برابر روسیه سخت‌گیرتر است و باید این نکته را پذیرفت که اگر او در انتخابات ماه نوامبر پیروز شود روابط آمریکا با روسیه به مراتب ناهموارتر از قبل خواهد شد.

اما در جبهه دموکرات‌ها اوضاع فرق می‌کند. دموکرات‌ها از گذشته‌های دور در مقایسه با جمهوریخواهان بیشتر روی مسائل حقوق بشر و آزادی‌های اجتماعی متمرکز بوده‌اند و می‌توان این طور نتیجه‌گیری کرد که پرداختن به این موارد آمریکا را از روسیه دور می‌کند، اما با این وجود من فکر می‌کنم که دموکرات‌ها بیشتر واقعگرا باشند تا آرمانگرا و چه باراک اوباما و چه هیلاری کلینتون در انتخابات پیروز شوند دولت آنها روابط سازنده‌تری را با روسیه آغاز خواهد کرد و در آخر اینکه در صورت پیروزی دموکرات‌ها احتمال بروز تغییراتی در مسائل تاثیرگذار در روابط آمریکا و روسیه بسیار زیاد خواهد بود.کوپچان در توضیح این مطلب که چرا بوش و پوتین در دوره ریاست جمهوری خود 27 بار با هم ملاقات کرده‌اند به شورای روابط خارجی آمریکا گفت: این نشانه‌ای است بر این حقیقت که روسیه مجددا تبدیل به یک بازیگر اصلی شده است. اگر شما لیستی از مسائلی را که امروزه آمریکا با آنها سر و کار دارد تهیه کنید، خواهید دید که در تمامی موارد همچون برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای کره شمالی، برنامه هسته‌ای ایران، روند صلح در خاورمیانه، جنگ افغانستان، سپر موشکی، مبارزه با تروریسم، منع تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی، کوزوو و گسترش ناتو به شرق روسیه از جمله بازیگران مهم در تمام این موضوعات است و این یکی از چند دلیلی است که بوش به واسطه آنها تصمیم گرفت تا پس از نشست ناتو به دیدار پوتین برود. کوپچان در ارتباط با اجلاس جی هشت (G8) که تابستان سال جاری در ژاپن برگزار می‌شود و احتمال اینکه آیا ممکن است به واسطه کم‌تجربه بودن مدودوف، پوتین نقش او را در این اجلاس به عهده بگیرد، گفت: این پرسشی است که هیچ‌کس پاسخی برای آن ندارد. من فکر می‌کنم تغییرات بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که مردم فکر می‌کنند. عقل می‌گوید که پوتین همچنان در قدرت باقی می‌ماند، اما این بار جایگاه او متفاوت خواهد بود. من فکر می‌کنم زمانی که رئیس‌جمهور جدید روسیه کار خود را آغاز کند و مشاوران جدیدی نیز همراه او وارد کرملین بشوند، این نکته حس خواهد شد که باید توازن جدیدی از قوا میان ساکنان کرملین برقرار شود. همچنین روسیه بعد از پوتین نیز همانند امروز برخی حد و حدودها را در پرداختن به مسائل در نظر خواهد داشت.

هر چند نشست سوچی در جو خوبی برگزار شد اما نتیجه‌ای در بر نداشت و اگر فکر کنیم که این نشست درباره مسائل پراختلافی همچون کوزوو یا پیوستن اوکراین و گرجستان بوده بسیار ساده‌انگارانه اندیشیده‌ایم. اما چندان دور از ذهن نخواهد بود که فکر کنیم بوش و پوتین در این نشست (نشست سوچی) درباره مسائلی چون همکاری‌های هسته‌ای یا کنترل سلاح‌های اتمی گفت‌وگو کرده‌اند. آخرین مساله‌ای که در مصاحبه کوپچان با شورای روابط خارجی آمریکا به آن پرداخته می‌شود، مساله تغییر رویکرد کشورها در برابر آمریکا با روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید در این کشور و اینکه آیا ناتو نیز منتظر رئیس‌جمهور جدید آمریکاست؟ بود که وی در پاسخ گفت: همان‌طور که اشاره کردم در صورت پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات احتمال تغییر در مسائل تاثیرگذار در روابط آمریکا و روسیه همچون سپر موشکی و گسترش ناتو به شرق بسیار زیاد خواهد بود و سایر کشورها نیز سیاست‌های جدیدی را در قبال آمریکا با روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید در این کشور اتخاذ می‌کنند. اما در مورد ناتو من فکر می‌کنم که این سازمان نیز منتظر رئیس‌جمهور جدید آمریکاست. در نشست ناتو در بخارست به خوبی شاهد اختلاف میان بوش و متحدان اروپایی‌اش بودیم و من فکر نمی‌کنم که این یک پدیده زودگذر و یا حاصل رنجش از بوش باشد. بوش در مقایسه با این عملکرد اروپا درصدد بهبود روابط خود با رهبران آنها به ویژه فرانسه و آلمان برآمد اما ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همبستگی جایی در آن ندارد و غرب از انسجامی که پیش از این از آن بهره‌مند بود، دیگر سود نمی‌برد. ارزیابی کشورها از ماهیت تهدیدهای موجود در افغانستان یکی نیست و دیدگاه‌های مختلفی درباره گسترش ناتو به شرق وجود دارد و در آخر آنکه همه ما به دیدن ناتو به عنوان یک سازمان بی‌در و پیکر عادت کرده‌ایم اما حقیقت آن است که هم‌اکنون برای رسیدن به اتفاق آرا در این سازمان باید راه‌ درازی طی شود در حالی که در گذشته اینچنین نبود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات