صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۵  ، 
کد خبر : ۳۷۵۸۹۰

رویارویی در آمریکای شمالی!

پایگاه بصیرت / امیرحسین صارمی‌
پس از کش‌وقوس‌های فراوان، مارک کارنی با پیروزی بر حزب محافظه‌کار توانست بر کرسی نخست‌وزیری کانادا، که پس از استعفای نابهنگام ترودو به او رسیده بود، ابقا گردد و به نخستین نخست‌وزیر کانادا تبدیل شود که هرگز تجربه حضور در کابینه یا به عنوان یک قانون‌گذار را نداشته است.
او در حین اجرای کمپین انتخاباتی‌اش بارها بر مواضع ضد ترامپی خود تأکید کرده و چهره‌ای مصمم از خود به نمایش گذاشته است؛ مسئله‌ای که تبدیل به یکی از فاکتورهای موفقیت او در کسب این عنوان شد.
او پس از انتخابات در نطقی اظهار داشت: «من ماه‌ها هشدار داده بودم که آمریکا به زمین و منابع ما چشم دارد؛ آن‌ها می‌خواهند مالک ما باشند. ترامپ می‌خواهد ما را بشکند، اما این هرگز اتفاق نخواهد افتاد.»
باید این مسئله را در نظر داشت که پس از به قدرت رسیدن ترامپ و وضع تعرفه‌های سنگین بر اجناس کانادایی، در کنار تهدیدات ارضی علیه کانادا و ادعای ضمیمه‌ کردن کانادا به‌ عنوان پنجاه‌ویکمین ایالت، این کشور روزهای خوبی را تجربه نمی‌کند. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، وابستگی بی‌حد و حصر کانادا به ایالات متحده، به‌ویژه از لحاظ اقتصادی است. در این شرایط، کانادایی‌ها به دنبال کسی بودند که بتواند آن‌ها را از این بحران خارج کند، و آن‌ها کارنی را مناسب دیدند؛ نه فقط به خاطر مواضعش بلکه به علت پیشینه کاری او.
کارنی را می‌توان یک مدیر اقتصادی باتجربه دانست؛ مدیری ۶۰ ساله با سابقه تحصیل در آکسفورد و هاروارد. او تنها کسی است که ریاست بانک مرکزی دو کشور عضو گروه G7، یعنی انگلستان و کانادا، را بر عهده داشته است.
او در سال ۲۰۰۸ و در اوج بحران‌های اقتصادی بین‌المللی، ریاست بانک مرکزی کانادا را بر عهده گرفت و توانست با مدیریت بحران، خسارات و تأثیرات این بحران را در کشورش به حداقل برساند.
او همچنین در مقطع خروج انگلستان از اتحادیه اروپا (برگزیت)، ریاست بانک مرکزی انگلستان را بر عهده داشت. تصمیمات او هرچند با نقدهای بسیاری مواجه شد، اما در نهایت توانست تنش ناشی از خروج انگلستان از اروپا را تا حدود زیادی مدیریت کند.
با اتکا به همین تجربه است که او در مصاحبه‌ای چنین گفت: «اگر وضع ما بحرانی نبود، شما اصلاً من را نمی‌دیدید. من مرد روزهای بحران و تنشم، نه مرد روزهای صلح.»
او همچنین تأکید دارد: «من تجربه بسیاری در مدیریت بحران دارم و حالا می‌خواهم این کار را برای کانادا انجام دهم.»
تا اینجای کار، حقیقتاً او توانسته است در مقابل ترامپ، هم در عمل و هم در سطح گفتمانی، واکنش نشان دهد. آن‌ها تحریم‌های تلافی‌جویانه ۲۵ درصدی بر برخی از صنایع مربوط به اتومبیل‌سازی آمریکا وضع کرده‌اند، و این روند تا زمانی ادامه خواهد داشت که آمریکا به کشور کانادا احترام بگذارد.
او همچنین عایدی حاصل از تعرفه‌های جدید را به کانادایی‌هایی که از این جنگ اقتصادی آسیب دیده‌اند اختصاص داده است. اما در بلندمدت، برنامه او برای کانادا، استقلال اقتصادی است. او گفته است: «ما برای مقابله آماده‌ایم و با هرچه که داریم به میدان می‌آییم تا بتوانیم آینده‌ای مستقل برای کشورمان فراهم کنیم.»
در نهایت، می‌توان گفت با تمام این تفاسیر، او آینده سختی را در پیش دارد و بزرگ‌ترین مشکل او ترامپ است. هرچند انتظار تصمیمات اساسی هنوز زود به نظر می‌رسد، اما ظرف چند ماه آینده می‌توان منتظر تأثیر او بر اقتصاد کانادا بود؛ البته بر اساس وعده‌های خودش، از جمله افزایش رشد اقتصادی کانادا که در چند سال اخیر به‌شدت کند شده است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات