سنت زیارتی علما، از نشانههای حیات علمی و معنوی حوزههای شیعه بوده است. علمای ربانی نهفقط برای زیارت، بلکه برای بازخوانی معنا، تقویت پیوند حوزه و امت، و تجدید عهد با اهلبیت به عتبات میرفتند. سفر آیتالله جوادی آملی، در تداوم این سنت بود
سفر اخیر علامه جوادی آملی، حکیم الهی و مرجع بصیر، به عتبات عالیات، رویدادی ژرف در ساحت دین و اندیشه بود. سفری زیارتی که باطنش بازگشت عارفانه یک فقیهِ مفسر به منبع نور و ولایت بود. حضوری که نهتنها عطر عبودیت و ادب در حرمهای شریف پراکند، بلکه حامل پیامهایی جدی برای حوزههای علمیه، نخبگان دینی و مؤمنان زمانه بود. پیوند ناگسستنی قم و نجف دیدار آیتالله جوادی آملی با مراجع نجف، از جمله حضرت آیتالله سیستانی، فراتر از احترامهای شخصی، تبلوری از همافزایی دو قطب فکری جهان تشیع بود. قم، با میراث فلسفی، تفسیری و حکمی خود، و نجف، با عمق فقهی و اصولیاش، اگر در یک میدان همدلانه گرد آیند، میتوانند افق تمدنی شیعه را بار دیگر روشن کنند. این دیدارها یادآور این حقیقت است که همدلی و همافقی مرجعیت، امت را به وحدت و بلوغ میرساند.
ادب، معرفت، حضور
آنچه در سلوک زیارتی حضرت استاد به چشم آمد، تنها یک حضور عبادی نبود؛ بلکه حضور با ادب بود. آداب رفتن، قرائت دعا، تواضع در مقابل ضریحها، و آرامش ملکوتی ایشان، درسنامهای زنده از «زیارت عارفانه» بود؛ زیارتی که نهفقط با اشک چشم بلکه با اشراق دل و شعور عقل همراه است. در دورانی که برخی زیارتها به احساسات سطحی یا خرافات آلوده شدهاند، این سلوک متین، تلنگری بود به طلاب و زائران که زیارت، تمرین خشوع و عبودیت است، نه فقط اظهار محبت؛ حضور در محضر امام است، نه حضور در محض نماد. آنچه در کتابهای ایشان خوانده بودیم در منش ایشان عیان بود که زیارت یعنی اتحاد زائر و مزور
علم در کنار توسل
در جریان این سفر، آیتالله جوادی آملی مجموعهای از آثار خود، از جمله ادب فنای مقربان و تفسیر تسنیم را به عتبات مقدسه و مرجعیت اهدا کردند. این اقدام، تجلی پیوند میان زیارت و معرفت بود. در نگاه این حکیم قرآنی، معرفت امام، در متن عقلانیت و الهیات توحیدی فهم میشود، و زیارت باید با تأمل در معارف اهلبیت و اتصال قلبی به حقیقت ولایت همراه باشد. دنیای اسلام در این سفر، با یکی از نابترین منابع فکری #روحانیت_اصیل شیعه آشنا شد؛ و این آگاهی، اگر به درستی شناسانده شود، میتواند زمینهساز تألیف قلوب و درک عمیقتری از جایگاه تشیع در منظومه دین گردد
مرجعیت فراملی
استقبال گرم و صمیمی مردم عراق، خادمان و زائران عتبات از حضرت آیتالله جوادی آملی، نشان داد که مرجعیت دینی، مرز نمیشناسد. محبت مردم نجف، کربلا و سامرا به این عالم ربانی، بیانگر آن بود که مردم عراق مرجعیت ایرانی را نه بیگانه، بلکه بخشی از دارایی مشترک امت شیعه میدانند. در روزگاری که سیاست، مرز میکشد، عشق به عالمان ربانی مرزها را میشکند؛ و اینجا مرجعیت، عامل وحدت است نه اختلاف
احیای سنتِ زیارتِ عالمان
سنت زیارتی علما، از نشانههای حیات علمی و معنوی حوزههای شیعه بوده است. علمای ربانی نهفقط برای زیارت، بلکه برای بازخوانی معنا، تقویت پیوند حوزه و امت، و تجدید عهد با اهلبیت به عتبات میرفتند. سفر آیتالله جوادی آملی، در تداوم این سنت بود: زیارت به مثابه وظیفه. این حرکت میتواند الگویی باشد برای نسل جدید حوزه که در فضای پیچیده معاصر، میان عقل، احساس، هویت و مسئولیت حرکت میکنند. نمایه و نمادِ اسلام سیاسی علامه جوادی آملی تنها یک چهره علمی حوزوی نیستند؛ ایشان از ارکان نظری و معرفتی جمهوری اسلامی و از مفسران ژرفاندیش «اسلام سیاسی» بهشمار میروند. اندیشهای که در آن، توحید، عدالت، ولایت، عقلانیت و کرامت انسان، بهمثابه پایههای تمدنی یک نظام الهی مطرح میشود. در طول دهههای پس از انقلاب، نقش ایشان در تبیین مبانی فقهی، کلامی و فلسفی نظام اسلامی، بیبدیل بوده است. از این منظر، احترام عمومی به ایشان در سطح عراق، بهویژه در شهرهای مقدس و از سوی مراجع و نخبگان، در حقیقت نوعی احترام به منظومه معرفتی جمهوری اسلامی و نشاندهنده پذیرش حکیمانه چهرهای از ایران اسلامی در میان امت تشیع است. پیوست رسانهای سفر علامه جوادی آملی به عتبات، اگرچه در ظاهر کوتاه و بیهیاهو بود، اما در حقیقت، بخشی از حافظه معنوی و معرفتی شیعه معاصر را رقم زد؛ حافظهای که اگر ثبت و روایت نشود، به فراموشی میرود. کاش رسانهها و نهادهای فرهنگی، با همت بلند، مستندی فاخر از این سفر تهیه کنند؛ مستندی که نهفقط تصاویر زیارت، که عمق سلوک، نگاه، گفتگوها و تأملات این حکیم ربانی را روایت کند. و کاش همراهان ایشان، خاطرات و لحظات این سفر را بنویسند و بگویند؛ تا این زیارت در تاریخ بماند، نه صرفاً به عنوان سفری خارجی، بلکه بهعنوان «تفسیر زیارت حکیم» برای نسلهای آینده.