اختلافات «ترامپ» و «نتانیاهو» در دور دوم ریاستجمهوری او روزبهروز بیشتر میشود. ترامپ، که در ابتدای ریاستش در کاخ سفید ممنوعیتهای صادرات تسلیحاتی که در دولت بایدن وضع شده بود را لغو کرده و سنگینترین و کشندهترین بمبها را در اختیار نتانیاهو قرار داد، تا بهقول خود او «کار را تمام کنند»، اکنون بهنظر میرسد که مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و برنامههای خاصی برای آینده دارد که چندان با خواستههای نتانیاهو هماهنگ نیست.
اولین مسئله، بحران غزه است. ترامپ در ابتدای روی کار آمدنش وعده داده بود که با توسعه غزه، آن منطقه را به یک تفرجگاه تبدیل کند و موفق شد با فشار بر رژیم صهیونیستی، آنها را به آتشبس با نیروهای حماس مجاب کند. اما این آتشبس و در ادامه آن، جابهجایی اسرا چندان دوام نیاورد و امروز رژیم صهیونیستی حملات گستردهای را علیه غزه آغاز کرده است. ترامپ بهشدت با این اقدام مخالف است، زیرا میداند کلید پیشبرد روابط و سرمایهگذاری کشورهای عربی، برقراری یک آتشبس پایدار در غزه است. از سوی دیگر، انصارالله یمن نیز با حمله موشکی به فرودگاه «بنگوریون» نشان داد که تا چه میزان میتواند منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی را در خاورمیانه تهدید کند. حملات اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز تأثیر چندانی بر رویکرد آنها نداشته است؛ بنابراین آمریکا راهحل را در همان آتشبس میبیند.
علت دوم تشدید تنشها بین ترامپ و نتانیاهو، مسئله ایران است. نتانیاهو در ماههای گذشته تلاش کرده بود که آمریکا را به حمله هوایی به سایتهای اتمی و موشکی ایران ترغیب کند، اما ترامپ تاکنون با این درخواست مخالفت کرده است. نتانیاهو معتقد است، پس از شهادت سران حماس و حزبالله، سقوط سوریه، و البته ادعای حمله هوایی به ایران و نابودی پدافند هوایی آن، اکنون بهترین فرصت برای بستن پرونده هستهای ایران برای همیشه است. اما ترامپ تا این لحظه این مسیر را نپذیرفته است. نتانیاهو بهشدت از این موضوع ناراحت است، بهویژه که چندی پیش ترامپ گفته بود هنوز تصمیم نگرفته است که آیا در توافق هستهای جدید، به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم داده خواهد شد یا نه.
نتانیاهو تلاش زیادی میکند تا با کمک لابی صهیونیستی در داخل سنا و کنگره، فشارها بر ترامپ را برای توقف مذاکرات افزایش دهد. پس از اظهارات ترامپ، «تام کاتن» و «لیندزی گراهام» اعلام کردند که تنها توافق قابل قبول با ایران، توافقی است که بهطور کامل جلوی غنیسازی اورانیوم توسط تهران را بگیرد. آنها همچنین از ترامپ خواستند که هرگونه توافق هستهای با ایران را برای تصویب به سنا ارائه دهد؛ توافقی که نیازمند رأی دو سوم اعضاست.
«ایلان گلدنبرگ» که در دولتهای «اوباما» و «بایدن» بهعنوان مقام ارشد در حوزه خاورمیانه فعالیت میکرد، میگوید: «اگرچه دیپلماسی ترامپ با ایران و توافق آمریکا با حوثیها برای نتانیاهو نامطلوب و حتی منزجرکننده است، اما نخستوزیر اسرائیل نه در واشنگتن و نه در داخل اسرائیل، اهرم سیاسی لازم برای ورود به رویارویی مستقیم با ترامپ را ندارد؛ شخصی که در میان پایگاه حامیان نتانیاهو در اسرائیل بسیار محبوب است.»
در چنین موقعیتی، نتانیاهو تنها راه بقای خود را حفظ ائتلاف با پایگاه سیاسی حامی خود میبیند؛ پایگاهی که ویژگی مشترک اعضایش این است که ترامپ را بیشتر از نتانیاهو دوست دارند. به همین دلیل، نتانیاهو در ماههای گذشته سکوت اختیار کرده و بهصورت علنی علیه ترامپ سخنی نگفته یا موضعگیری رسمی نداشته است.
این تنشها بیشازپیش در حال افزایشاند و شاید آخرین نشانه آن، حذف نام تلآویو از فهرست مقاصد سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه بهعنوان کشوری متحد و دوست باشد.