در روزهای اخیر زنجیرهای از تحرکات از سوی آژانس، تروئیکای ارویایی، آمریکا و رژیم صهیونیستی همچون قطعههای یک پازل با محوریت فعالیت هستهای ایران در حال چینش است.
گروسی بار دیگر سیاسی مینویسد
با نزدیک شدن نشست فصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر در اقدامی خلاف قوانین و رازداری آژانس، گزارش گروسی مدیر کل آژانس درباره ایران سر از رسانههای غربی در میاورد. در همین راستا رويترز مدعی شده است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حال آمادهسازی گزارشهای فصلی خود درباره ایران برای ارائه به کشورهای عضو پیش از نشست بعدی شورای حکام که از ۹ ژوئن آغاز میشود،است.خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز مدعی شد که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی برای اعضای شورای حکام اعلام کرد که ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران با غلظت ۶۰ درصد، افزایش یافته و به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسیده است. در همین حال این رسانهها مدعی شدهاند که گروسی ادعا کرده که «ایران تنها کشور غیرهستهای است که در حال غنیسازی در این سطح است». این جمله، از نظر تحلیلگران، تلاشی آشکار برای افزایش فشار بر ایران در محافل دیپلماتیک و تداوم القای تهدید در فضای بینالمللی تلقی میشود.
نگاهی به کارنامه آژانس و شخص گروسی نشان میدهد که هر چند که آژانس یک نهاد فنی و حرفهای به دور از هرگونه رویکرد و نگاه سیاسی و جانبدارانهای معرفی شده است اما در عمل این فرایند در رفتار آژانس مشاهده نمیشود. آژانس بارها در گزارشهای خود اذعان کرده است که ایران بیشترین بازرسیها و همکاریها را داشته است در عین آنکه بازهم در گزارشها زیاده خواهیهای فراپادمانی و پروتکل الحاقی را مطرح می سازد که عملا با حقوق و تکالیف ایران همخوانی ندارد. گروسی در حالی مدعی فنی بودن تعاملات ایران و آژانس میشود که همزمان از تعامل و گفت و گو با طرفهای اروپایی و آمریکا در برجام سخن گفته و مدعی می شود که هیچ توافقی بدون نقش آمریکا حفظ نخواهد شد.
گروسی تا کنون به این پرسش پاسخ نداده است که چگونه موضوع فنی و حرفهای میان ایران و آژانس از غرب سر در میاورد و گروسی خود را با آنها هماهنگ می کند و نقش ابزار فشار برای غرب علیه ایران را ایفا میکند؟ با توجه به این شرایط به نظر می رسد که گزارش اخیر آژانس در باب ایران بیش از آنکه برای تهران دارای اهمیت باشد سنگ محکی برای صداقت آژانس مبنی بر ادامه تعامل با ایران خواهد بود. رفتارهای خلاف واقع آژانس در قبال ایران موجب شده تا سایه امنی برای فعالیتهای غیر صلح امیز برخی دارندگان سلاح هستهای ایجاد و حتی علنا تهدید به استفاده از این سلاحها نمایند. آژانس در دو دهه اخیر چنان رفتار کرده است که گویی تنها یک پرونده در جهان وجود دارد و آن پرونده هستهای ایران است حال آنکه مسئولیت آژانس منع تکثیر و گسترش و نابودی سلاحهای هستهای است. شواهد نشان میدهد که آژانس در رویکردی دوگانه و غیر حرفهای در این بخش اقدامی نداشته است چنانکه از یک سو در برابر تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونی مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای ایران سکوت کرده است و از سوی دیگر فعالیت دارندگان سلاحهای هستهای را نادیده گرفته است، چنانکه اخیرا آمریکا از نوسازی بمبهای هستهای و افزایش سطح غنی سازی خبر داده است در همین حال برخی سناتورهای آمریکایی در کنار مقامات رژیم صهیونی غزه را تهدید به استفاده از سلاح هستهای کردهاند. شواهد نشان می دهد که گزارش اخیر آژانس نیز رنگ و بوی سیاسی و فشار علیه ایران دارد و عملا منقق فنی در آن جایی ندارد.
اروپا و بازی تکراری مکانیسم ماشه
همزمان با گزارش آژانس اروپاییها نیز اقدامات ضد ایرانی خود را تشدید کردهاند. در کنار آنکه گزارشها نشان می دهد آنها به دنبال صدور قطعنامه و یا حداقل بیانیه ضد ایرانی در نشست آژانس هستند گزارشها نشان میدهد که دیپلماتهای غربی روز جمعه مدعی شدند که قدرتهای غربی به دنبال فشار بر اعضای شورای حکام آژانس اتمی جهت اقدام علیه ایران در نشست فصلی آتی این نهاد بینالمللی هستند.رویترز نوشته قدرتهای غربی قصد دارند برای اولین بار در نزدیک به ۲۰ سال گذشته ایران را به نقض تعهدات خود در زمینه عدم اشاعه هستهای محکوم کنند. آنها بر آنند تا با این ادعاها اجرای مکانیسم ماشه یا بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را اجرایی سازند در حالی که هرگز نمیگویند که طرف بی تعهد برجام آمریکا و اروپا بودهاند. مسئله ای که واکنش ایران را به همراه داشته، چنانکه عراقچی وزیر امور خارجه در گفت و گو با گروسی مدیر کل آژانس عنوان می کند؛ ایران به هر تحرک نامناسبی از سوی طرفهای اروپایی واکنش مقتضی نشان خواهد داد که مسئولیت تبعات و آثار آن برعهده طرفهایی است که آژانس و ترتیبات آن را ابزار پیشبرد برنامههای سیاسی خود علیه ایران قرار بدهند.
داستان تکراری توهمات نظامی رژیم صهیونی
همزمان با این تحرکات بار دیگر صهیونیستها نیز ادعاهای نظامی علیه ایران تکرار کردهاند، چنانکه رسانههای غربی بار دیگر ادعا کردهاند که به گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل در حال آمادهسازی برای حملهای همهجانبه به تأسیسات هستهای ایران است، در صورتی که مذاکرات جاری با دولت ترامپ به بنبست برسد. پیشتر نیز شبکه سیانان در تاریخ ۲۰ مه، نوشته که این حمله میتواند محدود به یک عملیات نباشد، بلکه به یک کارزار نظامی حداقل یکهفتهای منجر شود.
طرح آمریکایی راهگشا یا زیاده خواهی
مجموع تحرکات گزارش آژانس، ادعای تروئیکای اروپایی و جوسازی صهیونیستها در حالی صورت میگیرد که یک نقطه مشترک میان آنها وجود دارد و آن تقارن با اعلام ارائه طرح آمریکا به ایران است. عراقچی وزیر امور خارجه نوشت:برادر عزیزم آقای بدر البوسعیدی، وزیر محترم امور خارجه عمان، امروز در سفر کوتاهی به تهران عناصر پیشنهادی آمریکا را ارائه داد که بر اساس اصول، منافع ملی و حقوق مردم ایران به آن پاسخ مقتضی داده خواهد شد. همزمان با انتشار خبر این طرح آمریکاییها بار دیگر مدعی شدند که این طرح پیشنهاد نهایی امریکاست و ایران باید آن را بپذیرد در غیر این صورت چنانکه ترامپ ادعا کرده است گزینه دیگر از جمله نظامی میتواند جایگزین آن شود. آمریکاییها در حالی برآنند تا طرح ادعایی را یک گرهگشایی در مذاکرات نشان دهند که گزارش رسانهها در باب این طرح حقیقتی دیگر را آشکار میسازد که تکرار زیاده خواهیهای ماههای اخیر آمریکاست.
در همین راستا نیویورک تایمز جزئیات طرح پیشنهادی آمریکا به ایران برای حصول یک توافق درباره برنامه هستهای تهران را منتشر کرد که شامل دو مورد اساسی است: توقف غنیسازی و برپایی یک کنسرسیوم منطقهای با حضور چندین کشور عربی. این سند به صورت مجموعهای از محورهای کلیدی تنظیم شده و هنوز بهصورت پیشنویس کامل یک توافقنامه نیست. در این پیشنهاد، از ایران خواسته شده که تمامی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم خود را متوقف کند و ایجاد یک کنسرسیوم منطقهای برای تولید انرژی هستهای پیشنهاد شده است که ایران، عربستان سعودی، سایر کشورهای عربی و ایالات متحده آمریکا در آن مشارکت داشته باشند.
همچنین بهگزارش اکسیوس، مقامات آمریکایی گفتهاند پیشنهاد کتبی واشنگتن تلاشی برای رفع یکی از گرههای اصلی مذاکرات است: درخواست ایران برای ادامه غنیسازی اورانیوم در خاک خود بر اساس اظهارات یک مقام آمریکایی و یک منبع مطلع، یکی از ایدههای مطرحشده از سوی عمان که آمریکا نیز آن را پذیرفته، تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی اورانیوم است؛ با هدف استفاده صرفاً غیرنظامی و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آمریکا. اما هنوز مشخص نیست که تأسیسات این کنسرسیوم در کجا مستقر خواهد شد. منابع گفتهاند آمریکا مایل است این تاسیسات در خارج از ایران باشد. ایده دیگر، بهرسمیتشناختن حق ایران برای غنیسازی در سطحی نمادین و در عین حال توقف کامل فعالیتهای غنیسازی در ایران است.
برای آمریکاییها همچنان توهمات نابودسازی تمام فعالیت هستهای ایران ادامه دارد در حالی که با آنچه ارسال پیشنهاد جامع و قابل پذیرش مینامند برآنند تا با مکملهای همچون گزارش مغرضانه آژانس، ادعای مکانیسم ماشه اروپا و نیز ادعای طرح نظامی آمریکا، ایران را به پذیرش این زیاده خواهی و جهان را به فشار بر تهران برای اجرای باج خواهی آمریکا وادار سازند.
این مواضع نشان میدهد که برای آمریکاییها همچنان توهمات نابودسازی تمام فعالیت هستهای ایران ادامه دارد در حالی که با آنچه ارسال پیشنهاد جامع و قابل پذیرش مینامند برآنند تا با مکملهای همچون گزارش مغرضانه آژانس، ادعای مکانیسم ماشه اروپا و نیز ادعای طرح نظامی آمریکا، ایران را به پذیرش این زیاده خواهی و جهان را به فشار بر تهران برای اجرای باج خواهی آمریکا وادار سازند. به عبارتی دیگر میتوان گفت که از یک سو اگر آنچه رسانهها در باب طرح آمریکا عنوان کردهاند درست باشد عملا تکرار زیاده خواهیهای غیر قابل پذیرش و عبور از خطوط قرمز ایران است و از سوی دیگر رفتار آمریکاییها نه یک رویکرد تعاملاتی بلکه باج خواهی برای نابودسازی حقوق هستهای ایران است. کنسرسیوم غنی سازی در حالی که هیچ کدام از کشورهای منطقه به جز ایران قابلیت غنی سازی ندارند، امری بدون منطق است، بویژه اینکه از یک سو هیچ کشوری را از حق غنی سازی نمی توان محروم ساخت و از طرفی نیز تنها دارنده دانش غنی سازی منطقه ایران است و اگر قرار به کنسرسیومی نیز باشد باید به میزبانی ایران باشد که دانش خود را در اختیار سایر کشورهای منطقه قرار میدهد.
آنچه آمریکا مطرح می سازد کنسرسیومی برای نابودی تمام حقوق هستهای ایران و در کلان سلطه غرب بر غنی سازی در کل منطقه است که از یک سو برتری هستهای رژیم صهیونیستی را حفظ می کند و از سوی دیگر سلطه هستهای غرب را به همراه دارد که نتیجه آن نیز امتیازگیریها و گروگشیهایی خواهد بود که هدف آن استعمار و استثمار منطقه از سوی غرب خواهد بود که قطعا مورد پذیرش کشورهای مستقل منطقه همچون ایران نخواهد بود.