در چشمانداز پیچیده خاورمیانه، جایی که نبردها نهتنها در میدانهای جنگ که در اذهان عمومی و نخبگان نیز جریان دارد، رژیم صهیونیستی سالهاست تلاش میکند تصویری از خود بهعنوان قدرتی شکستناپذیر و مسلط بر معادلات منطقهای ترسیم کند اما در این میان، عاملی غیرمنتظره به نام نیروهای مقاومت یمن این روایت را به چالش کشیده است
در چشمانداز پیچیده خاورمیانه، جایی که نبردها نهتنها در میدانهای جنگ که در اذهان عمومی و نخبگان نیز جریان دارد، رژیم صهیونیستی سالهاست تلاش میکند تصویری از خود بهعنوان قدرتی شکستناپذیر و مسلط بر معادلات منطقهای ترسیم کند. این تصویرسازی، محور اصلی راهبرد نتانیاهو در سالهای اخیر القای این باور بوده است که مقاومت در برابر رژیم صهیونی محکوم به شکست است. ادعاهایی چون درهمشکستن حزبالله، نابودی زیرساختهای غزه، و حتی تضعیف پدافند هوایی ایران، همگی در خدمت این روایتاند که رژیم صهیونی قادر است هر مانعی را از سر راه بردارد و ایران را بهعنوان هدف نهایی خود به زانو درآورد. اما در این میان، عاملی غیرمنتظره به نام نیروهای مقاومت یمن این روایت را به چالش کشیده است.
یمن، کشوری که شاید در نگاه نخست به دلیل مشکلات داخلیاش نادیده گرفته میشد، به دیواری نفوذناپذیر در برابر این ادراکسازی صهیونیستی تبدیل شده است. مقاومت یمن، با وجود محدودیتهای شدید اقتصادی و نظامی، نهتنها توانسته در برابر فشارهای خارجی ایستادگی کند، بلکه با اقدامات راهبردی خود، معادلات منطقه را به نفع محور مقاومت تغییر داده است. این ایستادگی، باور به امکان تضعیف مقاومت را به شدت مخدوش کرده و نشان داده که اراده مردمی و ایمان به آرمان میتواند حتی پیشرفتهترین ماشینهای تبلیغاتی و نظامی را به چالش بکشد.
این تحول، تنها در میدان نبرد نظامی خلاصه نمیشود. یمن با اقدامات خود، از جمله تأثیرگذاری بر معادلات دریایی و حمایت از آرمان فلسطین، به عاملی تعیینکننده در بازتعریف قدرت منطقهای تبدیل شده است. این موضوع حتی بر محاسبات قدرتهای جهانی نیز اثر گذاشته است. به نظر میرسد یکی از دلایل تغییر لحن دونالد ترامپ در قبال حمله نظامی به ایران و اختلافاتش با نتانیاهو، همین دیوار بلند یمنی باشد. آمریکا که خود را حامی اصلی پروژه صهیونیستی میداند، با مشاهده مقاومت یمن دریافته که معادلات منطقه بهسادگی قابل پیشبینی و کنترل نیست.
این ماجرا نمونه مشابهی در داخل ایران نیز دارد. در سال ۱۴۰۱، دشمنان جمهوری اسلامی با راهاندازی کمپینی تبلیغاتی تلاش کردند اینگونه القا کنند که نظام در آستانه فروپاشی است. ادعاهای دروغین درباره سلامت رهبر انقلاب، فرار مقامات، یا تجمعات میلیونی، همگی در خدمت این روایت بودند که با فشاری اندک از داخل و خارج، کار نظام تمام است. اما گذر زمان، این روایت را نیز مانند پروژه صهیونیستی در منطقه، نقش بر آب کرد.
یمن، بهعنوان یک بازیگر غیرمنتظره، نشان داد که در نبرد ادراکات، حقیقت و مقاومت میتوانند قویترین سلاحها باشند. این کشور نهتنها پازل ذهنی رژیم صهیونی را برهم زده، بلکه به نمادی از ایستادگی تبدیل شده که معادلات منطقهای را به سود محور مقاومت بازنویسی کرده است. در جهانی که قدرتها با تبلیغات و زور نظامی به دنبال سلطهاند، یمن درس بزرگی به همه داده است و آن اینکه اراده یک ملت میتواند حتی بزرگترین نقشهها را ناکام بگذارد.