دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی با بیان اینکه نمایندگانش جلسهای طولانی و سازنده با نمایندگان رژیم صهیونی درباره غزه داشتند، ادعا کرد: اسرائیل با شرایط آتشبس در غزه موافقت کرده است. ترامپ در رسانه اجتماعی خود موسوم به تروث سوشال نوشت: اسرائیل با شروط لازم برای نهاییسازی آتشبس ۶۰ روزه در غزه موافقت کرده است. وی مدعی شد: امیدوارم حماس این توافق را بپذیرد، زیرا در غیر اینصورت اوضاع بهبود نخواهد یافت، بلکه بدتر خواهد شد. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونی پیش تر در گزارشی به نقل از مقامات صهیونی مدعی شد که یک پیشرفت بزرگ در شرف وقوع است که میتواند منجر به از سرگیری مذاکرات آزادی اسرا در عرض چند روز شود.
ترامپ به دنبال چیست
این ادعای به ظاهر بشر دوستانه در حالی مطرح میشود که از یک سو ترامپ که مدعی شایستگی دریافت جایزه صلح نوبل بوده با تجاوز و بمباران تأسیسات هستهای ایران ضمن نابودسازی ان پی تی و منشور ملل متحد، برگی سیاه را در کارنامه خود ثبت کرد که عملاً دست یابی او به صلح نوبل را بر باد داد. ترامپ اکنون با ادعاهایی همچون سازش سوریه با تل آویو و نیز آتش بس در غزه بر آن است تا بار دیگر آبروی از دست رفته خود را باز گرداند تا توهم دریافت صلح نوبل را تکرار کند.
از سوی دیگر ترامپ با رسوایی شکست در برابر اراده ملت و نیروهای مسلح ایران در دفاع مقدس 12 روزه مواجه است. لذا با جوسازی درباره غزه به دنبال انحراف افکار عمومی از این مهم است، در حالی که همزمان با ادعای دیپلماسی به دنبال ایجاد اشتباه محاسباتی میان ایرانیان و آمدن آنها پای میز مذاکره است تا شاید آنچه را که در جنگ و کشتار به دست نیاورده که شامل حذف غنی سازی ایران، حذف توان موشکی و نقش آفرینی منطقه ای ایران میشود را پای میز مذاکره کسب نماید. نکته دیگر آنکه این سناریو مطرح است که ترامپ با آتش بس در غزه به دنبال یک فریبکاری بزرگ است و آن اینکه در لوای واژه حل بحران غزه، ماهیت تروریستی و تجاوزکارانه رژیم صهیونی و آمریکا به ایران را که نیازمند مجازات جهانی است به حاشیه رانده تا از بازخواست بین المللی رهایی یابد در حالی که همزمان نیز با تسلیح رژیم صهیونی به دنبال دور جدید تجاوزگری این رژیم علیه ایران است.
این سناریو مطرح است که ترامپ با آتش بس در غزه به دنبال یک فریبکاری بزرگ است و آن اینکه در لوای واژه حل بحران غزه، ماهیت تروریستی و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران را که نیازمند مجازات جهانی است به حاشیه رانده تا از بازخواست بین المللی رهایی یابد در حالی که همزمان نیز با تسلیح رژیم صهیونیستی به دنبال دور جدید تجاوزگری این رژیم علیه ایران است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که ترامپ از یک طرف به دنبال بستن پرونده فساد و ناکارآمدیهای داخلی نتانیاهو در دادگاه رژیم صهیونی است که حتی دستگاه قضایی این رژیم را به تحریم تهدید کرده است تا با این تبرئه سازی دست ترامپ را برای کشتارهای بیشتر در منطقه باز سازد. از طرف دیگر نیز آمریکا با رسوایی جنایات گروههای امدادرسان و توزیع مواد غذایی آمریکایی_صهیونی در غزه مواجه است که تاکنون صدها شهید برجای گذاشته است، در عین حال سازمان ملل فاش ساخته که دهها شرکت نظامی و فن آوری که اکثرا غربی است در کشتار غزه مشارکت دارند. ترامپ با ادعای آتش بس 60 روزه به دنبال حاشیه سازی این رسواییهاست تا دین خود را به سرمایه داران و کارخانههای اسلحه سازی نیز ادا کرده باشد.
نتانیاهو به دنبال چیست؟
نتانیاهو نیز هر چند همواره می خواهد تا خود را یک ابرقهرمان نشان دهد، اما او از یک سو به دلیل شکست در اجرای عملیات نظامی و وعده حذف حماس و آزادسازی اسرای در بند مقاومت و نیز شکست در برابر اقتدار ایران با موجی از اعتراضات داخلی مواجه است و دادگاه پرونده فساد او در آستانه برگزاری است و از سوی دیگر نیز شکست در تحقق اهدافش مبنی بر براندازی و چند پاره سازی ایران با شکست همراه شده است. در این شرایط نتانیاهو با ادعای آتش بس برآن است تا از یک طرف از میزان اعتراضات داخلی بکاهد و از سوی دیگر چنان القا سازد که در جنگ علیه ایران دستاوردهای بسیاری داشته که از نتایج آن نیز سازش سوریه و نیز آتش بس در غزه است. نکته اساسی آن است که این تحرکات به ظاهر صلح جویانه در حالی صورت میگیرد که از یک طرف هیچ اشاره آشکاری به بندهای آتش بس نشده و به صورت یک جانبه به نفع صهیونیستهاست که هیج ضمانت اجرایی ندارد و هر زمان این رژیم بخواهد آن را لغو خواهد کرد. از طرف دیگر آتش بس ادعایی دارای یک مشکل اساسی است و آن اینکه در آتش بس گذشته سه مرحله در نظر گرفته شده بود که در مرحله اول بخشی از اسرا مبادله، ارسال کمکها به غزه اجرا می شد و در مرحله دوم بخش دیگری از تبادل اسرا و عقب نشینی کامل صهیونیستها از غزه و آغاز بازسازی صورت میگرفت. اعلام آتش بس های جدید یعنی ماندن در همان مرحله اول آتش بس گذشته که به نوعی تثبیت کننده اشغالگری صهیونیستها در بخشهایی از غزه است در حالی که همزمان آزادسازي اسرای صهیونیست مطالبه می شود که در نتیجه آن در نهایت رژیم صهیونی با ابعاد گستردهتری غزه را هدف قرار دهد. این رویه را در قبال لبنان نیز میتوان مشاهده کرد، چنانکه آمریکا با اعلام زمانی چند ماهه ضمن تهدید به قطع هر کمک مالی به لبنان، نابودی کامل مقاومت و تسلیحات و ادوات لبنانی را شرط عقب نشینی صهیونیستها از ۵ منطقه اشغالی عنوان کرده است، حال آنکه با اجرای این طرح عملاً لبنان بی دفاع شده و اشغال گستردهتری صورت خواهد گرفت.
در نهایت میتوان گفت که آتش بس ادعایی ترامپ و نتانیاهو در کنار برخی اهداف شخصی ترامپ، اقدامی دیگری برای کشتارهای بیشتر در غزه و زمینه سازی برای تجاوزگری جدید این رژیم در منطقه است در حالی که در ظاهر ادعای صلح جویی سر داده می شود. برای حل فاجعه انسانی تحمیلی به غزه نیاز به آتش بس جدیدی نیست، بلکه همان مرحله دوم توافق آتش بس قبلی باید اجرایی شود که خودداری آمریکا و صهیونیستها از ورود به این مرحله دروغین بودن و فریبکاری آتش بس اخیر آنها را نشان میدهد.