پس از ورود ترامپ به کاخ سفید مباحث بسیاری در باب رویکرد مذاکراتی میان روسیه و آمریکا مطرح و حتی دیدارهایی میان مقامات طرفین در ریاض و ترکیه برگزار شد. نکته قابل توجه آنکه شواهد امر نشان میدهد که این روزها روسها دیگر اعتمادی به طرف آمریکایی نداشته و عملاً نگاه مثبت اولیه به دیپلماسی با غرب را از دست داده و بر ایستادگی در برابر خواستههای غرب تاکید دارند. حال این سوال مطرح است که چرا روسها که زمانی رویکرد خوشبینانه به دیپلماسی با غرب داشتند امروز شیوه متفاوتی را در پیش گرفته و بر لزوم مقاومت و مقابله با آن تاکید دارند.

هر چند که ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی و نیز پس از ورود به کاخ سفید با تمجید از پوتین رئیس جمهور روسیه و انتقاد از جنگ افروزی بایدن در اوکراین، وعده پایان دادن به جنگ و توسعه روابط با روسیه را داده بود و حتی مدت زمانی را برای آن تعیین کرده بود، اما در نهایت دیپلماسی را مولفهای برای فریب و اقدامات خصمانه علیه روسیه قرار داد و هر چند که مسکو در نشستهای ریاض، استانبول و... تلاش نمود تا رویکردی جدید و تعاملاتی را با آمریکا و طرف اوکراینی داشته باشد، اما در نهایت ترامپ نه تنها اقدامی برای مهار کی یف صورت نداد، بلکه همچنان حمایت های نظامی و سیاسی از آن ادامه یافت و عملیات گسترده پهپادی علیه پایگاههای هوایی روسیه نمودی از این خیانت بوده است. ریاکاری آمریکاییها چنان است که«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین اعلام کرد که تماس تلفنی «بسیار راهبردی» با ترامپ داشته و این گفتوگو عمدتاً بر تقویت پدافند هوایی اوکراین متمرکز بوده است. ترامپ هم در واکنش به پرسشی درباره درخواست اوکراین برای دریافت سامانههای پدافند هوایی پاتریوت، گفت که کییف نیاز شدیدی به این سامانهها دارد و ممکن است واشنگتن آنها را در اختیار اوکراین قرار دهد. ترامپ همچنین اعلام کرد که با «فردریش مرتس» صدراعظم آلمان، درباره احتمال ارسال سامانههای دفاع موشکی پاتریوت به اوکراین گفتوگو کرده است. او گفت: «مرتس معتقد است که باید از اوکراینیها محافظت شود.»
آمریکاییها بُعد دیگر خیانت و نقض عهد در قبال روسیه را در قالب ناتو اجرا کردند. از یک سو نشست سران ناتو در لاهه در حالی برگزار شد که در نهایت همگان با طرح توسعه طلبانه ترامپ مبنی بر افزایش سهم اعضا به 5 درصد تولید ناخالص ملی موافقت کردند. این امر به آن معناست که ناتو نه تنها به دنبال کاهش تهدیدات و تحرکات علیه روسیه نمی باشد، بلکه در صدد شدت دادن به رفتارهای خصمانه است که عملاً رویکردی متضاد با ادعاهای آمریکا مبنی بر کاهش تنش با مسکو می باشد. از سوی دیگر نیز هر چند که ترامپ مدتها بود که ادعای کاهش کمکها به اوکراین را سر میداد، اما در عمل این کمکها با عنوان استقلال نظامی و دفاعی اروپا اجرا شده است. چنانکه کشورهایی همچون آلمان، فرانسه و انگلیس میلیاردها دلار کمک نظامی برای کی یف ارسال کرده اند. روسها به خوبی می دانند که اروپا هیچ استقلالی از خود ندارد و تمامی این کمکها با هدایت و حتی از کارخانههای تسلیحات سازی آمریکا به نام اروپا راهی اوکراین شده است.
روسها در حالی مذاکرات میان ایران و آمریکا را به دقت پیگیری میکردند و تلاش داشتند تا بتوانند نقشی مثبت در نزدیکسازی دیدگاه طرفین داشته باشند که فریب کاری آمریکاییها در میان مذاکرات و زمینه سازی برای تجاوز رژیم صهیونی به حریم ایران که صدها شهید و زخمی بر جای گذاشت و نیز اقدام تجاوزکارانه آمریکا که با نقض آشکار ان پی تی و قوانین جهانی اقدام به بمباران تأسیسات هستهای ایران کرد، لفاظیهای ترامپ و تهدیدات او برای تکرار تجاوزگری و حتی ترور رهبران و مقامات ارشد ایرانی، این پیام را برای روسها و بسیاری از کشورها داشت که دیپلماسی برای آمریکا هیچ معنایی جز فریب و دروغ ندارد و دست چدنی آنها در نهایت از دستکش مخملین خارج خواهد شد. تجاوزگری رژیم صهیونی و آمریکا به ایران هر چند که با وحدت ملی و توان دفاعی بومی ایرانیان با پاسخی سخت همراه شد، اما این درس را برای همگان داشت که هیچ اعتمادی به آمریکا وجود ندارد و تنها زبانی که آمریکا و به تبع آن اروپاییها و صهیونیستها متوجه می شوند، زبان زور است. به عبارتی دیگر خیانت آمریکا به دیپلماسی رویهای را در جهان بنا نهاد که بر اساس آن دیگر کشورها اعتمادی به دیپلماسی غربی نداشته باشند.
نشست سران ناتو در لاهه در حالی برگزار شد که در نهایت همگان با طرح توسعه طلبانه ترامپ مبنی بر افزایش سهم اعضا به 5 درصد تولید ناخالص ملی موافقت کردند. این امر به آن معناست که ناتو نه تنها به دنبال کاهش تهدیدات علیه روسیه نمی باشد بلکه در صدد شدت دادن به رفتارهای خصمانه است که عملا رویکردی متضاد با ادعاهای آمریکا مبنی بر کاهش تنش با مسکو می باشد.
20 ماه نسل کشی در غزه و جنایات گسترده رژیم صهیونی در منطقه، و سکوت نهادهای بینالمللی از سازمان ملل گرفته تا شورای امنیت و نهادهای حقوق بشری، تجاوزگری رژیم صهیونی به ایران و بسنده کردن نهادهای جهانی به ابراز تأسف به جای محکوم سازی متجاوز، اقدام فاجعه آمیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شخص گروسی مدیر کل که با گزارش دروغ خود موجب صدور قطعنامه ضد ایرانی اروپا و در نهایت تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ایران شد، این پیام را برای جهانیان از جمله روسها داشت که نهادهای بینالمللی هیچ اعتبار و جایگاهی برای صلح و امنیت جهانی ندارند و کشورها برای حفظ امنیت خود گزینهای جز مقاومت و ایستادگی نخواهند داشت. رفتارهای مغرضانه و دوگانگیهای حقوق بشری و همسویی این نهادها با نظام سلطه دلسردی همگان را به همراه داشته است، چنانکه امروز بسیاری از کشورها خواستار خروج از آژانس و نیز کنار نهادن نهادهایی بینالمللی از معادلات خود هستند. بی اعتبار شدن این نهادها نتیجه رفتارهای خودخواهانه غرب و حمایتهای آنها از رژیم صهیونی است که جهانی را به آشوب و ناامنی کشانده است. این رویکردهای مغرضانه و دوگانگی رفتاری نهادهای جهانی چنان است که در حالی که گوترش دبیر کل سازمان ملل که از به کار بردن محکومیت برای تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ایران بویژه تأسیسات هستهای ایران و قتل عام زنان و کودکان خودداری کرده بود، استفان دوجاریک سخنگوی سازمان ملل روز شنبه گفت: دبیرکل سازمان ملل متحد موج جدید حملات پهپادی و موشکی روسیه در اوکراین را که گفته میشود بزرگترین حمله در بیش از سه سال جنگ بوده است، به شدت محکوم کرد و هشدار داد که این حملات ایمنی هستهای در نیروگاه هستهای زاپوریژیا را به خطر میاندازد. ادعای نگرانی از ایمنی هستهای در حالی مطرح شده که سازمان ملل از محکوم سازی و ابراز نگرانی از ایمنی هسته ای پس از بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط آمریکا خودداری کرده بود. این نوع رفتارهای دوگانه جهانیان را به این نتیجه رسانده است که دیگر نهادهای بینالمللی فاقد هرگونه استقلال و موضوعیت رفتاری هستند و نمیتوان برای امنیت خویش به آنها دل خوش کرد.