عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان بنا به دعوت وانگیی، وزیر امور خارجه چین، برای شرکت در اجلاس وزرای سازمان همکاری شانگهای عازم چین شد. وزیر امور خارجه در این سفر علاوه بر شرکت در نشست وزرای امور خارجه و تبیین مواضع و دیدگاههای کشورمان، با وزیر امور خارجه چین و تعداد دیگری از وزرای امور خارجه شرکتکننده در این اجلاس، دیدار و گفتگو خواهد کرد. هماهنگی و فراهم کردن مقدمات نشست سران سازمان همکاری شانگهای، دستورکار اصلی نشست وزرای خارجه است. این سفر در حالی صورت می گیرد که با توجه به تحولات منطقه و جهان از چند محور قابل توجه است.
نخست آنکه دو کشور ایران و چین به عنوان تمدنهای کهن و باستانی با روابطی تاریخی تلاش دارند تا این روابط در همه زمینه ها گسترش یابد. در همین راستا نیز اجرایی سازی توافق 25 ساله میان دو کشور یک ضرورت است که در شرایط کنونی برای تحقق آن با سرعت عمل بیشتری صورت گیرد. اهمیت روابط میان دو کشور را می توان در میانجیگریهای چین میان ایران و عربستان مشاهده کرد که نقطه عطفی در معادلات منطقه می باشد. نکته بسیار مهم آنکه ایران با موقعیت جغرافیایی و راهبردی نقشی موثر در طرح یک جاده یک کمربند ( جاده ابریشم چین) و نیز رویارویی پکن با توسعه طلبی آمریکا دارد، حال آنکه روند تحولات غرب آسیا نشان میدهد که بخش زیادی از تجاوزگری رژیم صهیونی و آمریکا علیه کشورهای منطقه از جمله جنایات اخیر آنها در حمله نظامی به ایران در جهت اقدامات نظام سلطه علیه چین بوده است. بر این اساس سفر عراقچی به پکن فرصتی است تا پکن بیش از گذشته ضمن اعلام حمایت همه جانبه از ایران، بر اقدام مشترک در برابر تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونی تاکید نمایند.
دوم آنکه روسیه و چین از اعضای مهم شانگهای میباشند، در عین آنکه دو کشور نقشی قابل توجه در پرونده هستهای ایران دارند. با توجه به تحرکات ضد امنیتی غرب علیه ایران، روسیه و چین و نیز زیاده خواهی هسته ای که صرفا اقدام علیه ایران نمی باشد، بلکه در لوای آن تحقیر سازی و به حاشیه راندن مسکو و پکن را نیز دنبال میکنند، به نظر می رسد که سفر عراقچی به چین فرصتی است تا سه کشور، سیاستهای خود را در برابر غرب بیش از گذشته هماهنگ سازند. چین و روسیه بارها ضمن محکوم سازی تجاوز نظامی به حریم ایران، بر لزوم حفظ حقوق هستهای تهران از جمله در حوزه غنی سازی تأکید و رفتارهای غرب را غیر اصولی دانستهاند. اکنون زمان آن است که سه کشور با رویکردی واحد از یک سو به مقابله با سیاستهای تحریمی و فشار حداکثری آمریکا بپردازند و از سوی دیگر در برابر ادعای مکانیسم ماشه غرب، رویکردی متحد داشته باشند. این مسئله قطعا میتواند تاثیرات بسیاری بر نظم نوین جهانی مورد نظر سه کشور و مقابله با یک جانبه گرایی غرب داشته باشد.
اکنون زمان آن است که سه کشور با رویکردی واحد از یک سو به مقابله با سیاستهای تحریمی و فشار حداکثری آمریکا بپردازند و از سوی دیگر در برابر ادعای مکانیسم ماشه غرب، رویکردی متحد داشته باشند. این مسئله قطعا میتواند تاثیرات بسیاری بر نظم نوین جهانی مورد نظر سه کشور و مقابله با یک جانبه گرایی غرب داشته باشد.
سوم آنکه نکته دیگر حضور عراقچی در نشست شانگهای است. پیمانی که با حضور شمار قابل توجهی از کشورهای منطقه و با برخورداری از ظرفیتهای عظیم انسانی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی بویژه در حوزه انرژی میتواند به بازیگری مهم در صحنه جهانی مبدل شود. این نشست فرصتی است تا عراقچی به تبیین ابعاد تجاوزگری رژیم صهیونی و آمریکا به حریم ایران و مراکز هستهای ایران پرداخته و ابعاد دیگری از دیپلماسی فعال کشور را برای محکوم سازی متجاوزان و نیز اجماع سازی در مجازات آنها را اجرایی سازد.
نکته اساسی آن است که غرب در راستای یک جانبه گرایی جهانی خویش به دنبال مقابله و حذف ساختارهایی همچون شانگهای و بریکس است، لذا در این شرایط به نظر می رسد راهبرد شانگهای از تعاملهای ساده با محوریت صرف اقتصادی میتواند با تغییراتی همراه باشد. قدر مسلم با صدور بیانیه و محکوم سازی صرف نمیتوان در برابر غرب ایستادگی کرد و نیازمند تغییرات بنیادی در عملکرد آن است. هرگونه انفعال در مقطع کنونی می تواند زمینه ساز جنگهای بزرگتری گردد. چنانکه ترامپ بارها هگست را وزیر جنگ آمریکا نامیده است که نشانگر رویکرد نظامی گرایانه آمریکا در صحنه جهانی و دروغین بودن ادعاهای مذاکراتی آن است. با توجه به پیوستگی مرزی میان اعضای شانگهای به صراحت باید گفت که هر بحرانی در یکی از اعضای شانگهای می تواند ناامنی را برای سایر اعضا رقم زند، لذا رسیدن به رفتاری عملی با ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی و امنیتی در برابر غرب و غده سرطانی آن یعنی رژیم صهیونی امری ضروری مینماید. نشست اخیر شانگهای فرصتی است تا اعضا ضمن تبادل نظر در عرصههای مختلف همکاری به رویکردی متحد در برابر تهدید کنندگان نظم نوین جهانی و امنیت بینالملل بپردازند. تجربههای ایران در ایستادگی در برابر تحریمها فشارهای غرب، مبارزه آن با تروریسم و عوامل ناامنی و.. فرصتهایی هستند که تهران میتوان در اختیار سایر اعضای شانگهای قرار دهد. غرب از نشست کنونی شانگهای باید این برداشت را داشته باشد که دوران بزن در رو پایان یافته است و ناظمان نظم نوین جهانی در شانگهای هر چند که رویکردهای صلح جویانه دارند اما تسلیم فتنهانگیزیها و بحران سازیهای نظام سلطه نمیگردد و با همگرایی برای ساختن جهانی امنتر و بهتر گام بر میدارد. رویکردی که یکی از مولفههای تحقق آن مبارزه واحد با رژیم صهیونی و نیز رویکرد حمایتی در قبال غزه است.