یکی از مسائل و مباحثی که صهیونیستها در حوزه روانی و رسانهای بر آن تمرکز کردهاند، دستاوردسازی و کسب پیروزی در موقعیتهای مختلف است. به گونهای که نتانیاهو نیز اخیراً در سخنانی عنوان کرد این رژیم قدرت اول منطقه است. وی بارها اعلام کرده که این رژیم به دنبال تغییر چهره خاورمیانه است و برای تحقق آن تلاش میکند. صهیونیستها این مسأله را براساس اقدامات و جنگهایی که در طول دو سال اخیر انجام دادهاند و با حمایتهای آمریکا همراه بوده، پیش برده و اصطلاحاً از راهبرد «قدرت از طریق صلح» استفاده کردهاند. اما واقعیتها و شرایط میدانی موجود در سطح منطقه، عکس این عملیات رسانهای صهیونیستها و ادعاهای نتانیاهو است و نگاهی به آنها میتواند حقایق را بهتر منعکس کند
یکی از مسائل و مباحثی که صهیونیستها در حوزه روانی و رسانهای بر آن تمرکز کردهاند، دستاوردسازی و کسب پیروزی در موقعیتهای مختلف است. به گونهای که نتانیاهو نیز اخیراً در سخنانی عنوان کرد این رژیم قدرت اول منطقه است. وی بارها اعلام کرده که این رژیم به دنبال تغییر چهره خاورمیانه است و برای تحقق آن تلاش میکند. صهیونیستها این مسأله را براساس اقدامات و جنگهایی که در طول دو سال اخیر انجام دادهاند و با حمایتهای آمریکا همراه بوده، پیش برده و اصطلاحاً از راهبرد «قدرت از طریق صلح» استفاده کردهاند. اما واقعیتها و شرایط میدانی موجود در سطح منطقه، عکس این عملیات رسانهای صهیونیستها و ادعاهای نتانیاهو است و نگاهی به آنها میتواند حقایق را بهتر منعکس کند:
۱-غزه: این رژیم براساس اهدافی همچون آزادی اسرا و نابودی حماس، جنگی دو ساله را آغاز کرده که تاکنون به هیچیک از این اهداف دست نیافته است. این در حالی است که ادعای تسلط اطلاعاتی بر غزه دارد و هر بار با طرحهایی مانند گیدئون ۱ و ۲ و اشغال غزه، اقدامات بینتیجهای انجام داده است که تاکنون نه توانسته حماس را نابود کند و نه اسرا را آزاد سازد.
۲-لبنان: این رژیم سیاست خلع سلاح حزبالله را در پیش گرفته و برخی بازیگران داخلی و خارجی مترصد اجرای آن هستند و طرح زمانی نیز برای آن در نظر گرفتهاند. در صحنه میدانی، این امر تاکنون حتی یک مرحله را نیز طی نکرده و عملاً این هدف با ناکامی مواجه شده است.
۳-یمن: این رژیم سیاست حملات هدفمند محدود را در دستورکار قرار داده و تلاش کرده با ایجاد ارعاب، ترس و ترور برخی مقامات سیاسی، دستاوردسازی کند. این در حالی است که یمنیها تاکنون با اعمال محاصره دریایی و انجام عملیاتهای هوایی، ضربات سنگینی به این رژیم وارد کردهاند؛ نمونه آن تعطیلیهای گسترده بنگورین است. در حوزه یمن، این رژیم نه تنها دستاوردی نداشته بلکه دچار هزینههای اطلاعاتی و امنیتی نیز شده است.
۴-فلسطین: این رژیم در حال از دست دادن حمایتهای بینالمللی و تقویت روند بهرسمیتشناختهشدن فلسطین است. طرحهای اشغالی این رژیم در کرانه باختری و کشتارهای وسیع در غزه، موجب شکلگیری اجماع جهانی علیه رژیم صهیونی شده و آن را در وضعیت تنگنا قرار داده است، بهگونهای که حتی همپیمانان اروپایی نیز علیه آن موضع گرفتهاند.
۵-طرح عادیسازی: این رژیم با چالشهای اساسی در حوزه کشورهای منطقه مواجه است و حتی پس از حمله به قطر، برخی کشورهای منطقه به دنبال عدول از هرگونه توافق با آن هستند.
۶-ترور رهبران حماس در قطر: شکست در این حوزه نیز از دیگر ناکامیهای رژیم محسوب میشود و بنا بر اذعان رسانههای عبری، در حوزه اطلاعاتی جبرانناپذیر بوده است.