سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به عربستان سعودی و چشمانداز همکاریهای راهبردی تهران و ریاض
تجربه سالهای اخیر ثابت کرده است که سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و برخی قدرتهای غربی، نه تنها امنیت و آرامش را برای منطقه به همراه نیاورده، در چنین شرایطی، تنها راه برونرفت از بحرانها و ساختن آیندهای مطمئن، همگرایی و همکاری قدرتهای اسلامی و منطقهای است.
سفر اخیر علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملی در شرایطی صورت گرفت که تحولات منطقهای با سرعتی بیسابقه در حال تغییر است. بحرانهای ممتد در جنوب غرب آسیا، رقابت قدرتهای فرامنطقهای و نقشآفرینی رژیم صهیونیستی در ایجاد تنشهای مصنوعی، همه نشان میدهد که امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به همکاریهای راهبردی میان کشورهای منطقه وجود دارد.
ایران و عربستان سعودی، به عنوان دو قدرت بزرگ و تأثیرگذار جهان اسلام، بارها نشان دادهاند که روابط دوجانبه آنان نه تنها بر مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور بلکه بر ثبات کل منطقه اثرگذار است. از همین رو، سفر لاریجانی به ریاض را نمیتوان یک رویداد صرفاً دیپلماتیک دانست، بلکه باید آن را نشانهای از عزم دو کشور برای عبور از سایه اختلافات گذشته و حرکت به سوی یک همکاری پایدار منطقهای تلقی کرد.
این سفر در عین حال بهعنوان بخشی از سیاست کلان دولت چهاردهم در تقویت روابط همسایگی و منطقهای اهمیت دارد. سیاستی که هدف نهایی آن کوتاه کردن دست قدرتهای خارجی از معادلات حساس خاورمیانه و واگذاری ابتکار عمل به ملتها و دولتهای منطقه است. در چنین شرایطی، هر گام به سوی نزدیکی تهران و ریاض میتواند نویدبخش آغاز فصلی تازه در تاریخ روابط کشورهای اسلامی باشد؛ فصلی که در آن همکاری و اعتمادسازی جایگزین رقابتهای پرهزینه و بیاعتمادسازیهای تحمیلی بیگانگان شود.
نقش تهران و ریاض در معادلات منطقهای
ایران و عربستان سعودی بهعنوان دو قدرت بزرگ سیاسی، مذهبی و اقتصادی در غرب آسیا، نقشی تعیینکننده در تحولات منطقه دارند. از یک سو ایران با تواناییهای ژئوپلیتیکی، نفوذ فرهنگی و ظرفیتهای امنیتی خود شناخته میشود و از سوی دیگر عربستان سعودی با جایگاه ویژه در جهان اسلام، موقعیت اقتصادی و نفوذ در جهان عرب، از وزنههای اصلی تصمیمسازی در خاورمیانه محسوب میشود.
تجربه سالهای گذشته نشان داده است که هرگاه روابط تهران و ریاض از مسیر تقابل به سمت گفتوگو و همکاری حرکت کرده، زمینه برای کاهش تنشها در بحرانهای منطقهای فراهم شده است؛ نمونه روشن آن توافق احیای روابط دیپلماتیک در سال ۱۴۰۱ با میانجیگری چین بود که تأثیر مستقیمی بر آرامتر شدن اوضاع یمن و کاهش تنش در خلیج فارس داشت. سفر اخیر لاریجانی در همین راستا تلاشی است برای تعمیق این روند و حرکت به سوی یک همکاری راهبردی پایدار.
سیاست همسایگی دولت چهاردهم
دولت چهاردهم از آغاز فعالیت خود سیاست خارجی را بر پایه اصل «همسایگی» و «همگرایی منطقهای» تعریف کرده است. در این چارچوب، نگاه به شرق و همکاری با کشورهای اسلامی و آسیایی در اولویت قرار دارد. این رویکرد بر پایه تجربه تاریخی ایران بنا شده است که نشان میدهد اتکا به نیروهای خارجی نه تنها کمکی به حل بحرانهای منطقه نکرده، بلکه همواره بر پیچیدگی و بیثباتی افزوده است.
سفر لاریجانی به عربستان را باید بخشی از این سیاست کلان دانست؛ پیامی روشن به جهان که ایران آماده است تا دست در دست همسایگان خود برای اداره منطقه و کاهش نفوذ قدرتهای فرامنطقهای اقدام کند.
کوتاه کردن دست آمریکا از منطقه
یکی از اهداف راهبردی تهران و ریاض در شرایط کنونی، محدود کردن نقش و حضور ایالات متحده در معادلات منطقهای است. ایالات متحده طی دهههای گذشته با مداخلات نظامی و سیاسی خود نه تنها امنیت و ثبات را به خاورمیانه نیاورده، بلکه با سیاستهای جنگافروزانه و حمایت از رژیم صهیونیستی، موجی از بحرانها و بیثباتی را رقم زده است.
ایران بر این باور است که تنها با همکاری کشورهای منطقه و ایجاد مکانیسمهای امنیتی مشترک میتوان مانع از تکرار این الگو شد. لاریجانی در دیدارهای خود با مقامات سعودی بر همین نکته تأکید کرده و تصریح داشته که آینده منطقه باید به دست ملتها و دولتهای منطقه رقم بخورد، نه قدرتهای خارجی.
تأثیرات منطقهای و فرامنطقهای سفر
بازتاب سفر لاریجانی تنها به روابط دوجانبه ایران و عربستان محدود نمیشود. بسیاری از کشورهای منطقه با دقت این روند را دنبال میکنند، چرا که هرگونه بهبود روابط میان دو قدرت بزرگ اسلامی به معنای افزایش ثبات در کل منطقه است. همچنین، این تحول میتواند پیام روشنی به بازیگران خارجی بدهد که دوران سلطهگری و مداخله مستقیم در خاورمیانه به سر آمده و منطقه وارد مرحله جدیدی از همکاریهای درونزا شده است.
سفر علی لاریجانی به عربستان سعودی را میتوان یکی از حلقههای مهم در زنجیره بازتعریف روابط منطقهای ایران دانست؛ سفری که نه تنها برای تقویت روابط دوجانبه تهران و ریاض طراحی شده، بلکه پیام آشکاری به جامعه بینالمللی دارد: خاورمیانه دیگر میدان رقابت قدرتهای بیگانه نخواهد بود، بلکه با اراده کشورهای منطقه اداره خواهد شد.
تجربه سالهای اخیر ثابت کرده است که سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و برخی قدرتهای غربی، نه تنها امنیت و آرامش را برای منطقه به همراه نیاورده، بلکه به گسترش خشونت، افراطگرایی و جنگهای بیپایان دامن زده است. در چنین شرایطی، تنها راه برونرفت از بحرانها و ساختن آیندهای مطمئن، همگرایی و همکاری قدرتهای اسلامی و منطقهای است.
ایران و عربستان اگرچه در گذشته فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کردهاند، اما امروز هر دو به این جمعبندی رسیدهاند که مسیر آینده باید بر پایه همکاری و همافزایی بنا شود. این همکاری میتواند از مسائل امنیتی آغاز و به حوزههای اقتصادی، فرهنگی و حتی اجتماعی گسترش یابد. چشمانداز پیشرو، شکلگیری یک نظم نوین منطقهای است که در آن کشورهای خاورمیانه به جای آنکه صحنه رقابت قدرتهای جهانی باشند، به بازیگران اصلی تعیین سرنوشت خود بدل شوند.
سفر لاریجانی، با همه پیامهای آشکار و پنهان خود، در حقیقت بازتاب عزم دولت چهاردهم برای تثبیت این مسیر است؛ مسیری که اگر با درایت و استمرار دنبال شود، میتواند به الگویی موفق برای اداره منطقه توسط خود کشورهای منطقه تبدیل شود. الگویی که نه تنها دست آمریکا و دیگر قدرتهای خارجی را کوتاه میکند، بلکه امیدی تازه برای ملتهای مسلمان و آیندهای روشنتر برای منطقه پرآشوب غرب آسیا به همراه خواهد داشت.