1. نپال به دلیل جایگاه جغرافیایی بیهمتا، به عنوان کشوری محصور در خشکی میان دو قدرت بزرگ هند و چین، از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است.
2.این موقعیت، نپال را به یک دولت میانجی تبدیل کرده که میتواند توازن قدرت در جنوب آسیا را تحت تأثیر قرار دهد. از دیدگاه جایگاهسیاسی، نپال کنترل دسترسی به هیمالیا را در دست دارد که سرچشمه آب برای بیش از ۱.۳ میلیارد نفر در هند و چین است.
3.چین از طریق طرح کمربند و جاده، سرمایهگذاریهای کلانی در زیرساختهای نپال مانند جادهها و سدها انجام داده که میتواند نفوذ پکن را افزایش دهد. در مقابل، هند نگران است که این پروژهها امنیت مرزیاش را تهدید کند، زیرا نپال حدود ۱۷۵۰ کیلومتر مرز مشترک با هند دارد و هند بیش از ۷۰ درصد تجارت خارجی نپال را تأمین میکند.
4. از منظر جایگاه اقتصادی، نپال پتانسیل عظیمی در تولید انرژی برقآبی دارد؛ تخمین زده میشود که ظرفیت تولید برق آن بیش از ۸۳ هزار مگاوات باشد، که تنها ۵ درصد آن بهرهبرداری شده است.
5. این امر نپال را به صادرکننده بالقوه انرژی به هند و چین تبدیل میکند، اما رقابت جایگاهسیاسی مانع پیشرفت شده است. افزون بر این، نپال به عنوان پلی میان جنوب آسیا و تبت چین، برای ایالات متحده نیز اهمیت راهبردی دارد که از طریق کمکهای توسعهای (مانند طرح چالش هزاره) در پی کاهش نفوذ چین است.
6. اهمیت این جایگاه در این است که هرگونه بیثباتی در نپال میتواند به زنجیرهای از بحرانها در جنوب آسیا منجر شود، مانند مهاجرتهای گسترده یا اختلال در تجارت منطقهای. برای نمونه، در سالهای اخیر، هند و چین بیش از ۱۰ میلیارد دلار در نپال سرمایهگذاری کردهاند که نشاندهنده اهمیت اقتصادی آن است.
7.نپال از نظر سیاسی کشوری ناپایدار است که از سال ۲۰۰۸ (پس از پایان پادشاهی و تبدیل به جمهوری) بیش از ۱۳ دولت گوناگون را تجربه کرده است.
8.این ناپایداری ناشی از ائتلافهای شکننده میان احزاب کمونیست، کنگره نپال و گروههای قومی است. در سال ۲۰۲۵، دولت کی.پی. شارما اولی (از حزب کمونیست) با چالشهای فساد و خویشاوندسالاری روبرو بود که به اعتراضات گسترده انجامید. از نظر اقتصادی، نپال یکی از فقیرترین کشورهای آسیا است با تولید ناخالص داخلی سرانه حدود ۱۴۰۰ دلار در سال ۲۰۲۵.
9. رشد اقتصادی در نیمه نخست سال مالی ۲۰۲۵ به ۴.۹ درصد رسید، اما بیکاری کلی ۱۲.۵ درصد و بیکاری جوانان (۱۵-۲۴ سال) بیش از ۲۰ درصد است.
10. وابستگی به حوالههای خارجی (پول ارسالی مهاجران) ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، که نشاندهنده مهاجرت گسترده جوانان (حدود ۵۰۰ هزار نفر سالانه) است.
11. تورم در سال ۲۰۲۵ حدود ۵ درصد است، اما نابرابری درآمدی بالا (ضریب جینی ۰.۳۲) شکاف طبقاتی را تشدید کرده است.
12. از منظر اجتماعی، نپال جامعهای متنوع با بیش از ۱۰۰ گروه قومی و زبانی است، اما نابرابریهای اجتماعی عمیق وجود دارد. حدود ۴۰ درصد جمعیت زیر ۱۸ سال هستند، اما تنها ۴ درصد بودجه اجتماعی به کودکان اختصاص یافته است.
13. مسائلی مانند تبعیض جنسیتی، دسترسی محدود به آموزش (نرخ سواد ۶۷ درصد) و سلامت (میانگین امید به زندگی ۷۱ سال) چالشهای اصلی هستند. گزارش نابرابری کشور در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی ریشه در نظام کاستی و قومیت دارد.
14. خیزشهای اخیر، که به اعتراضات نسل نو یا نسل زد شناخته میشوند، ریشه در انباشت نارضایتیهای بلندمدت دارد. جرقه اصلی، ممنوعیت رسانههای اجتماعی توسط دولت «شارما اولی» بود که به عنوان تلاش برای سرکوب انتقادات دیده شد.
15.ناپایداری سیاسی تاریخی نپال، مانند خیزشهای مائوئیستی دهه ۱۹۹۰، زمینه را فراهم کرد. افزون بر این، نابرابری اقتصادی و مهاجرت اجباری جوانان، خشم را تشدید کرد. این اعتراضات، بخشی از الگوی گستردهتر کنشگری نسل نو در آسیا است، مانند بنگلادش و سریلانکا.
16. در پاسخ به اینکه آیا این خیزش را میتوان انقلاب نامید؟
16.1. دیدگاه موافق معتقد است چون رهبری اصلی توسط نسل نو (۱۳-۲۸ سال) بود که از رسانههای اجتماعی برای سازماندهی استفاده کردند و اعتراضات به استعفای اولی و انتصاب کارکی انجامیده میتوان آن را انقلاب نامید.
16.2. اما مخالفان معتقدند که تغییرات انجام شده بنیادین مانند تغییر قانون اساسی، تغییر ساختار نخبگانی و ... نیست لذا نمیتوان آن را انقلاب نامید.
16.3. برخی تلاش کرده اند این شورش ها را پدیده ای شبیه انقلابهای رنگی بنامند.
17. پیرامون این که احتمال گسترش این خیزش به دیگر کشورها وجود دارد، باید گفت که الگوهای مشابه در بنگلادش (۲۰۲۴) و سریلانکا (۲۰۲۲) نشان میدهد که اعتراضات نسل نو علیه فساد میتواند گسترش یابد. از سویی هند نگران است زیرا با نپال همسایه است و بیثباتی میتواند به مهاجرت یا تنش مرزی منجر شود. اما گسترش به چین یا کشورهای دورتر کمتر است، زیرا زمینههای محلی متفاوتاند.
18. پیرامون احتمال دخالت آمریکاییها در ایجاد این شورش، کارشناسان معتقدند که نفوذ آمریکا در نپال بیشتر از طریق کمکهای توسعهای به شورشیها میتواند باشد، نه پشتیبانی مستقیم از اعتراضات.
19. سناریوهای آینده پژوهی عبارتند از :
19.1. خوشبینانه: با رهبری کارکی، اصلاحات ضدفساد اجرا شود، انتخابات مارس ۲۰۲۶ عادلانه برگزار شود، و رشد اقتصادی افزایش یابد. همکاری با هند و چین میتواند سرمایهگذاری را افزایش دهد، بیکاری کاهش یابد و نپال به ثبات برسد.
19.2. بدبینانه: ممکن است ناپایداری ادامه یابد، با رقابت جایگاهسیاسی بیشتر، با تغییرات اقلیمی، کاهش تولید ناخالص داخلی تا ۲۴ درصد و تضعیف اقتصاد کشور اعتراضات بیشتر به مداخله نظامی یا تجزیه قومی منجر شود.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 23