بین الملل >>  سیاست خارجی >> نبض بین الملل
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۸۱۹۷۷
بصیرت بررسی می‌کند

چرایی ادعای مذاکراتی غرب پس از فعال شدن ماشه

غرب برآن است تا از یک سو دستگاه دیپلماسی را مشغول بازی مذاکره کند تا از انرژی آن برای ظرفیت سازی در ابعاد دیگر کاسته شود و از سوی دیگر ضمن شرطی نگاه داشتن اقتصاد ایران، تعاملات اقتصادی جهانی آن را نیز دچار تزلزل و تردید نماید بگونه‌ای که سایر کشورها با ابهام در به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات از گسترش تعامل با ایران تردید داشته و سرمایه گذاران خارجی نیز جرأت ورود به بازار ایران را نداشته باشند
پایگاه بصیرت / قاسم غفوری
تروئیکای اروپایی شامل فرانسه، انگلیس و آلمان با پیروی از آمریکا با رد قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه در شورای امنیت مبنی بر تعویق اجرای مکانیسم ماشه و نیز نپذیرفتن پیشنهادات معقول ایران در حالی اجرایی سازی مکانیسم ماشه یا همان بازگشت قطعنامه‌های سازمان ملل و اعمال تحریم‌ها علیه ایران را اعلام کردند که همزمان نیز مدعی رویکرد به دیپلماسی و باز بودن پنجره مذاکره کرده‌اند. 
وزیران امور خارجه فرانسه، انگلیس و آلمان پس از بازگشت تحریم ها در بیانیه‌ای مشترک اعلام کردند: کشورهای ما به پیروی از مسیرهای دیپلماتیک و مذاکرات ادامه خواهند داد. اعمال مجدد تحریم‌های سازمان ملل پایان دیپلماسی نیست. ما از ایران می‌خواهیم که از هرگونه اقدام تنش‌زا خودداری کند و به رعایت تعهدات پادمانی الزام‌آور قانونی خود بازگردد. همچنین کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، می‌گوید که به دنبال بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، اتحادیه اروپا هم تحریم‌های تعلیق شده خود را بدون تأخیر به اجرا خواهد گذاشت. کالاس در عین حال گفت که این به معنای پایان دیپلماسی با ایران نیست: «رسیدن به یک راه حل با دوام در مورد مسأله هسته‌‌ای ایران فقط از طریق مذاکره ممکن است.» وزارت امور خارجه آلمان نیز در حساب کاربری ایکس نوشت: «ما همچنان پذیرای مذاکره در مورد یک توافق جدید هستیم.»ژان نوئل بارو وزیر امور خارجه فرانسه نیز مدعی شد تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران امروز باز اعمال می‌شوند اما این به معنای پایان گفت‌وگو و دیپلماسی نیست. همچنین «یوهان واده‌فول» وزیر امور خارجه آلمان مدعی شد «آماده توافق جدید با ایران هستیم و از ادامه مسیر دیپلماسی حمایت می‌کنیم.» در رویکردی مضحک روبیو وزیر امور خارجه آمریکا نیز بدون اشاره به اینکه ایران در میان مذاکرات بود که تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران صورت گرفت و در اروپا نیز به رغم پیشنهادات سازنده ایران در مذاکرات، دیپلماسی و برجام را دفن کرد، ادعا کرد که دیپلماسی همچنان یک گزینه است و یک توافق همچنان بهترین نتیجه برای مردم ایران و جهان است.
بازی تکراری مقصر سازی
این ادعای مذاکراتی از سوی غربی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که ایران تا اخرین لحظه حتی در نیویورک نیز با همراهی چین و روسیه برای حفظ پنجره مذاکره و به نتیجه رسیدن دیپلماسی تلاش کرد اما غرب با رد قطعنامه چین و روسیه و پیشنهادات معقول ایران رسماً به دیپلماسی شلیک کرد. با توجه به این حقیقت می‌توان گفت که غربی‌ها اکنون با ادعای باز بودن پنجره مذاکره به دنبال مقصر سازی از ایران و سفید سازی از خود هستند. این رویه را در سایر رفتارهای غرب می‌توان مشاهده کرد چنانکه ۲ سال در نسل کشی غزه مشارکت می‌کنند و اکنون با اوج گیری اعتراضات جهانی برای تطهیر سازی خویش ادعاهایی همچون به رسمیت شناختن کشور فلسطین را مطرح می کنند در حالی که هیچ اقدامی برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی صورت نمی‌دهند. غربی‌ها اکنون با اوج گیری بیداری جهانی در باب رویکرد تعاملاتی ایران و بی تعهدی غربی‌ها در برجام، با ادعای رویکرد مذاکراتی برآنند تا ضمن توجیه رفتار غیر معقول فعال سازی مکانیسم ماشه ایران را مسئول توقف مذاکرات معرفی نمایند تا به زعم خویش ادعای لزوم همراهی جهانی با تحریم‌ها را توجیه کنند. 
تناقض‌های رفتاری غرب که هر جا به نفع آنها خود را پایبند قطعنامه‌ها نشان می‌دهند و هر جا منافعشان نیست آن را نقش می کند دم خروس تعهد پذیری غرب را اشکار می سازد در عین آنکه اثبات می‌کند که غرب همچنان در توهم حق با زورگویان است به سر می‌برد که تهدیدی بزرگ برای دیپلماسی جهانی است که مقابله واحد با آن در قالب نظم نوین جهانی ضروری است.
تکرار سناریوی تحقیر سازی
تجربه نشان داده است که کشورهای غربی همواره برآنند تا به تحقیر کشورها پرداخته تا به زعم خویش یک جانبه گرایی جهانی خود را حفظ کنند. رویکرد ایران به مذاکره با غرب در شرایطی که اسنپ بک فعال شده است نوعی تحقیر شدن نزد افکار عمومی است که چهره‌ای شکست خورده از ایران را به نمایش می‌گذارد این مسئله برای غرب که ادعا دارد پس از حمله نظامی آمریکا و صهیونیست‌ها ایران ضعیف شده است دارای اهمیت است تا به زعم خویش زیاده‌خواهی‌های هسته ای و موشکی را به ایران تحمیل کنند. 
بقای سرمایه داری در گرو نمایش کارآمدی تحریم
واقعیت آن است که تروریسم اقتصادی آخرین ابزار غرب برای اعمال فشار و باج خواهی از کشورهاست. این سلاح اقتصادی در ابعاد مختلف ناکارآمدی خود را نشان داده است که پیشرفت‌های اقتصادی روسیه در شرایط جنگ و تحریم، ناتوانی غرب برای اعمال تحریم علیه چین، هند و....شکست تعرفه‌های ترامپ علیه سایر کشورها که البته اروپا با وضعیتی حقارت آمیز به آن تن داد، کاهش نقش دلار در معادلات جهانی و... کند شدن سلاح اقتصادی در دست غرب را آشکار ساخت. غرب اکنون بر این توهم آن است که با آوردن ایران پای میز مذاکره پس از فعال شدن اسنپ بک کارآمدی تحریم‌ها را نشان دهد تا ضمن باج‌خواهی از سایر کشورها، جهان را به پذیرش اجرای تحریم‌ها علیه کشورهای هدف هدایت نماید. حال آنکه واکنش منفی بسیاری از کشورها به تحریم‌های ضد ایرانی و اسنپ بک بویژه رد آن از سوی چین و روسیه شکست زودهنگام این طراحی را به همراه داشته است. غرب که می‌داند با بحران‌های داخلی و جهانی که دارد توان اجرای تحریم‌ها را ندارد با رویکرد ادعایی به دیپلماسی سعی دارد تا مانع از آگاهی جهانی از این ناتوانی گردد تا به زعم خویش همچنان سلاح اقتصاد را برای فشار بر کشورها حفظ نماید. 
دیپلماسی تسلیم بدون حق و حقوق
روند چند دور مذاکرات ایران با آمریکا و اصرار غربی‌ها مبنی بر تن دادن تهران به خواسته‌های واشنگتن نشان می‌دهد که غرب به دنبال مذاکره برای توافق نیست، بلکه آنها متنی را از پیش آماده کرده‌اند که محورهای آن را نابودی تمام توان هسته‌ای و غنی سازی، برچیدن توان موشکی و حذف ایران از معادلات منطقه‌ای تشکیل می‌دهد. نکته مهم آن است که اروپایی نه یک بازیگر بلکه نقش پادوی آمریکا را ایفا می‌کنند که می خواهند مشابه توافق حقارت آمیزی که در کاخ سفید با ترامپ امضا کردند را به ایران نیز تحمیل نمیاند. این مدل رفتار یعنی تعیین سرنوشت مذاکره از قبل نوعی باج خواهی و خسارت محض است که ایران هرگز زیر بار آن نخواهد رفت. هر چند که غرب فعال شدن مکانیسم ماشه را اعلام کرده اما چنانکه عراقچی وزیر امور خارجه اعلام کرده، 26 مهرماه تاریخ پایان قطعنامه 2231 شورای امنیت است. لذا می‌توان گفت که غربی‌ها بر این امید هستند تا پیش از این تاریخ تهران را به امتیازدهی وادار سازند. 
مشغول داشتن دیپلماسی به جای ظرفیت سازی
هر چند که غربی‌ها با پنجره مذاکره مدعی رویکرد توافقی و فرصت دادن به دیپلماسی هستند، اما به نظر می رسد آنها همزمان دو هدف را دنبال می کنند. از یک سو دستگاه دیپلماسی را مشغول بازی مذاکره می‌کنند تا از انرژی آن برای ظرفیت سازی در ابعاد دیگر کاسته شود و با نگاه داشتن پشت در توافق از تعاملات گسترده تر جهانی آن جلوگیری نمایند و از سوی دیگر ضمن شرطی نگاه داشتن اقتصاد ایران، تعاملات اقتصادی جهانی آن را نیز دچار تزلزل و تردید نمایند بگونه‌ای که سایر کشورها با ابهام در به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات از گسترش تعامل با ایران تردید داشته و سرمایه گذاران خارجی نیز جرأت ورود به بازار ایران را نداشته باشند. به عبارتی دیگر مذاکره ادعایی غرب نه رویکرد تعاملی بلکه بخشی از رویکرد تحریمی است که در لوای مذاکره اجرا می‌گردد که هوشیاری در برابر آن ضروری است. 
تغییر اولویت‌های جهان پس از نشست سازمان ملل
نکته مهم آنکه رفتار غربی‌ها که با همراهی گسترده رسانه‌هایشان را نیز همراه است شامل دو محور می شود یک محور آنکه تهران باید به مذاکره به خواست غرب تن دهد و محور دیگر آنکه جهان باید تحریم‌های اسنپ بک را اجرایی سازد. این خواسته‌های غیر قانونی و غیر منطقی در حالی صورت می‌گیرد که نشست اخیر سازمان ملل و مواضع سران کشورها و سازمان‌ها و افکار عمومی نشان داد که اجماعی جهانی علیه رژیم صهیونیستی با محوریت تحریم سراسری این رژیم در حوزه اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و هنری و ورزشی و... ایجاد شده است. به نظر می رسد غرب با دروغ پردازی ضد ایرانی، ادعای مذاکراتی و اجرای جهانی تحریم‌های ضد ایرانی به دنبال جا به جا سازی اولویت‌های جهان و رهایی دادن رژیم صهیونیستی از مجازات جهانی است. رفتاری که بار دیگر دروغین بودن ادعای غرب مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین و دلسوزی برای غزه آشکار ساخته و نشان داد که غرب نه حلال مشکلات که خود ریشه بحران و شریک جنایات صهیونیست‌هاست.
 تاریخ و دم خروس غرب
غربی‌ها در حالی ادعای الزام کشورها به اجرای تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را مطرح و رسانه هایشان نیز برآنند تا با ضریب دادن به این تحریم‌ها فضای از التهاب اقتصادی را در بازار ایران ایجاد نماید تا به زعم خویش نارضایتی اجتماعی را رقم زند که کارنامه غرب صفحات بیشماری از نقض عهده‌ها و دوگانگی رفتاری آنها در قبال قطعنامه‌های سازمان ملل را نشان می‌دهد. غرب موظف به اجرای قطعنامه 2231 بر اساس برجام بوده است که هرگز اجرا نکرده است. تاکنون دهها قطعنامه در سازمان ملل در سازمان ملل در محکومیت اشغالگری رژیم صهیونیستی تصویب شده اما غرب هرگز توجهی به آنها نداشته است وضعیت کنونی غزه و اذعان نهادهای بین‌المللی و دادگاه لاهه مبنی بر نسل کشی در غزه بیانگر مسئولیت جهانی برای اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی به عنوان تهدید امنیت جهان است حال انکه غرب همواره مانع این مهم شده است. تناقض‌های رفتاری غرب که هر جا به نفع آنها خود را پایبند قطعنامه‌ها نشان می‌دهند و هر جا منافعشان نیست آن را نقش می کند دم خروس تعهد پذیری غرب را اشکار می سازد در عین آنکه اثبات می‌کند که غرب همچنان در توهم حق با زورگویان است به سر می‌برد که تهدیدی بزرگ برای دیپلماسی جهانی است که مقابله واحد با آن در قالب نظم نوین جهانی ضروری است.
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات