تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۸۲۱۳۸

طرح «گاز انبری» اسرائیل برای محاصره ترکیه

استقرار سامانه دفاع موشکی اسرائیلی «باراک MX» در قبرس، بیش از یک معامله تسلیحاتی ساده است؛ این اقدام، نقطه عطفی در روابط تل‌آویو و نیکوزیا و آغازگر یک استراتژی سه‌جانبه با یونان برای ایجاد یک شبکه نظارتی و دفاعی مشترک در مدیترانه شرقی است که هدف اصلی آن، مهار و محاصره ترکیه در منطقه است.

اوایل سپتامبر گذشته، انتشار ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی که به‌سرعت توسط رسانه‌های قبرسی و بین‌المللی تأیید شد، توجهات را جلب کرد. این ویدئو، حمل‌ونقل اجزای سیستم دفاع‌هوایی باراک MX ساخت اسرائیل را از بندر «لیماسول» قبرس نشان‌می‌داد.

وب‌سایت خبری قبرسی «ریپورتر»، تحویل کامل این سامانه به نیکوزیا را تأیید کرد و انتظار می‌رود باراک MX اواخر امسال عملیاتی شود. این سیستم قادر به رهگیری پهپادها، هواپیما‌های جنگی و موشک‌های کروز در برد‌های بلند است.

این معامله نه‌تنها تمایل قبرس برای تقویت توانمندی‌های دفاعی خود را منعکس می‌کند، بلکه مهم‌تر از آن، نشان‌دهنده تعمیق روابط آن با اسرائیل است. رابطه‌ای که مسیر ثابتی را طی نکرده، بلکه با مراحلی از سردی تا نزدیکی محتاطانه و سپس مشارکت استراتژیک همراه بوده‌است.

تغییر جهت‌گیری سیاسی قبرس

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، نیکوزیا رویکرد متفاوتی داشت. این کشور در سال ۱۹۶۱ به اولین کنفرانس جنبش عدم‌تعهد در بلگراد پیوست و روابط نزدیکی با مصر برقرار کرد. همچنین، در سال ۱۹۷۵ دفتر نمایندگی سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) را افتتاح کرد و چند روز پس‌از اعلام موجودیت کشور فلسطین در نوامبر ۱۹۸۸، آن را به‌رسمیت‌شناخت.

با این‌حال، تغییرات منطقه‌ای متعاقب آن، قبرس را وادار کرد، جهت‌گیری سیاسی خود را بازتعریف کند. عواملی، چون پیوستن به اتحادیه‌اروپا در سال ۲۰۰۴، تشدید اختلافات با ترکیه، و کشف ذخایر گاز در مدیترانه شرقی، قبرس را تحت تأثیر منافع‌مشترک، به تل‌آویو نزدیک کرد. با این‌حال، به‌دلیل روابط آن زمان اسرائیل با ترکیه که رقیب اصلی قبرس بود، همکاری‌های امنیتی تا سال ۲۰۱۰ محدود ماند.

تنش در روابط ترکیه و اسرائیل پس از حادثه کشتی مرمره در سال ۲۰۱۰، یک نقطه‌عطف مهم محسوب‌می‌شود. این اتفاق، تل‌آویو را بر آن داشت، به‌دنبال شرکای جایگزین در منطقه مدیترانه باشد و در نهایت متحدان جدیدی در قبرس و یونان پیدا کند.

از آن‌زمان، قبرس و اسرائیل مجموعه اقدامات نظامی مشترکی را آغاز کردند. در فوریه ۲۰۱۴، قبرس اولین رزمایش هوایی خود را با نیروی هوایی اسرائیل، با عنوان «اونیسیلوس-گیدئون» برگزار کرد که اکنون به سنتی تقریباً سالانه تبدیل‌شده‌است.

درحالی‌که هدف اعلام‌شده، افزایش کارایی پدافند هوایی قبرس بود، بُعد عمیق‌تر آن، ارتقاء آمادگی خود اسرائیل بود، چون برخی از این رزمایش‌ها صرفاً به واحد‌های اسرائیلی محدود می‌شد و قبرس تنها نقش میزبان را ایفا می‌کرد.

با گذشت زمان، همکاری‌های دوجانبه پا را از مانور‌های صرف فراتر نهاد. «ژرژ مالبرونو»، روزنامه‌نگار فرانسوی، از وجود یک پایگاه موساد در این جزیره با ده‌ها پرسنل خبر می‌دهد و تأکید می‌کند، جت‌های جنگنده اسرائیلی از حریم هوایی قبرس به‌عنوان فضایی امن برای مانور، به دور از سیستم‌های نظارتی، استفاده می‌کنند.

در بُعد تسلیحاتی، قبرس طی دهه گذشته به مشتری تسلیحات نظامی اسرائیل تبدیل‌شده‌است. این افزایش همکاری‌ها با تحویل سامانه پدافند هوایی باراک MX اسرائیل به نیکوزیا به اوج خود رسید که یادآور بحران سال ۱۹۹۷ قبرس و ترکیه به خاطر خرید موشک‌های روسی S-۳۰۰ توسط آنکارا بود.

اما شرایط امروز متفاوت است، باراک با وجود نگرانی ترکیه و هشدارهایش درباره عواقب وخیم آن به قبرس تحویل داده‌شد. سامانه‌هایی مانند باراک دارای بُرد راداری گسترده‌ای هستند و می‌توانند، جنوب ترکیه را پوشش دهند.

برای همین موضوع پا را از بُعد صرفاً نظامی فراتر می‌نهد و به بُعد ژئوپلیتیکی عمیقی می‌یابد: ورود اسرائیل به‌عنوان یک بازیگر مستقیم در توازن قبرس-ترکیه. این امر پیامد‌های استراتژیکی برای آینده امنیت منطقه مدیترانه شرقی دارد.

با در نظر گرفتن توانمندی‌های پیشرفته سامانه پدافند هوایی باراک MX، تحویل آن به قبرس فراتر از یک سرمایه‌گذاری ساده در حوزه صادرات نظامی اسرائیل است؛ این اقدام، در حقیقت، به‌معنای توسعه قلمرو سیستم هشدار اولیه، پیشگیرانه و اطلاعاتی اسرائیل در مدیترانه شرقی است.

تل‌آویو مدعی است که یکی از پیشرفته‌ترین شبکه‌های فنی منطقه در زمینه فرماندهی، کنترل، ارتباطات، محاسبات، اطلاعات، نظارت و شناسایی (C۴ISR) را در اختیار دارد. این شبکه قابلیت ادغام داده‌های رادار‌های زمینی، هوایی و فضایی را برای خلق یک تصویر یکپارچه و جامع از فضای هوایی اطراف دارد.

گسترش چشمان اسرائیل

با استقرار سامانه باراک در قبرس (و با وجود شواهد متعددی که هماهنگی و تبادل اطلاعات میان نیکوزیا و تل‌آویو را تأیید می‌کنند)، رادار‌های این سامانه به حسگر‌های پیشگام برای اسرائیل و متحدانش تبدیل‌می‌شوند.

رادار دوربرد و سه‌بعدی باراک MX که می‌تواند هواپیما‌ها و موشک‌ها را در بردی بیش از ۲۰۰ کیلومتر شناسایی کند، به این‌معناست که قادر است تحرکات نیروی هوایی ترکیه در جنوب، از جمله در مناطق ساحلی حیاتی مانند اسکندرون و مرسین، را حتی پیش از نزدیک‌شدن آنها به حریم هوایی قبرس، رصد کند.

چنین داده‌هایی، به‌ویژه در زمینه نظارت بر آزمایش‌های پهپاد‌ها یا موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد ترکیه، یک دستاورد اطلاعاتی قابل توجه برای اسرائیل خواهد بود.

ماهیت شبکه‌محور این سیستم بدین معناست که داده‌های آن می‌توانند از طریق لینک‌های داده‌ای امن با شبکه راداری اسرائیل ادغام شوند. اسرائیل سیستمی به نام «اوپال» را توسعه داده است تا گزارش‌های داده‌های متعدد (از رادارها، هواپیماها، پلتفرم‌های زمینی/دریایی و پهپادها) را به یک تصویر واحد متصل کند.

اگر داده‌های باراک MX قبرس به این شبکه بپیوندد، یک لایه هشدار اولیه جدید به‌سمت شرق افزوده می‌شود و قابلیت پاسخگویی به هرگونه تهدیدی را به‌شکل چشمگیری افزایش می‌دهد. برای مثال، برخاستن هرگونه پهپاد از شمال قبرس یا جنوب ترکیه می‌تواند تقریباً بلافاصله شناسایی شود و فرصت بیشتری برای ارزیابی و پاسخ در اختیار قبرس و اسرائیل قرار دهد.

این سیستم همچنین با جمع‌آوری داده‌های الکترونیکی از اهداف ترکیه، نقش حیاتی در توسعه روش‌های جنگ الکترونیک و پارازیت اسرائیل ایفا خواهد کرد.

اما مهم‌تر از همه، پیوستن قبرس به شبکه دفاعی منطقه‌ای اسرائیل و یونان، از نظر تئوری، راه را برای ایجاد یک سیستم دفاع هوایی و هشدار منطقه‌ای مشترک هموار می‌کند که از دریای اژه آغاز شده و از طریق قبرس تا اسرائیل امتداد می‌یابد. این پیوستگی می‌تواند رادار‌های باراک قبرس را به سیستم‌های پاتریوت در کرت و گنبد آهنین در اسرائیل متصل سازد.

یک «انگشت اشاره» سه‌جانبه که آنکارا را هدف قرار می‌دهد

هم‌زمان با تعمیق روابط اسرائیل و قبرس، سطح همکاری‌های دفاعی میان تل‌آویو و آتن نیز ابعاد استراتژیک به‌خود گرفته‌است. هدف ضمنی این روند، محاصره ترکیه از شرق و غرب است.

این روند در آوریل ۲۰۲۱ با امضای بزرگترین توافق‌نامه دفاعی میان اسرائیل و یونان به ارزش ۱.۶۵ میلیارد دلار به اوج رسید. این توافق شامل تأسیس یک مرکز پیشرفته آموزش هوانوردی برای نیروی هوایی یونان است که به‌مدت ۲۲ سال توسط شرکت اسرائیلی «البیت سیستمز» اداره می‌شود و همچنین تأمین هواپیما‌های آموزشی جدید و نوسازی ناوگان قدیمی یونان را در برمی‌گیرد.

افزون بر این، رزمایش‌های هوایی مشترک به یک رویه ثابت تبدیل شده‌اند. جت‌های جنگنده اسرائیلی از سال ۲۰۲۱ در حریم هوایی یونان پرواز می‌کنند و حتی در برابر سامانه‌های S-۳۰۰ روسی مستقر در کرت تمرین می‌کنند.

همچنین، در سال ۲۰۲۴ توافقی برای توسعه یک سیستم دفاعی مشابه «گنبد آهنین» در یونان حاصل شد. آتن پیشتر پهپاد‌های «هرون» را نیز برای افزایش نظارت بر دریای اژه و مدیترانه شرقی به دست آورده است.

شکل‌گیری حلقه محاصره (حرکت گازانبری)

این گام‌ها، اتحاد قبرس و اسرائیل را برای تکمیل یک حرکت گازانبری در اطراف ترکیه تکمیل می‌کند:

در غرب: آنکارا با پشتیبانی هوایی فزاینده یونان مواجه است. آتن درحال خرید جت‌های جنگنده مدرنی مانند رافال فرانسوی است و ناوگان F-۱۶ خود را با پشتیبانی فنی و اطلاعاتی اسرائیل ارتقا می‌دهد.

در شرق و جنوب: ترکیه خود را در برابر یک شبکه شناسایی و هشدار اسرائیلی می‌بیند که از تل‌آویو تا نیکوزیا و احتمالاً تا پایگاه‌های یونان در جزیره کرت امتداد دارد و عملاً کل مدیترانه شرقی را پوشش می‌دهد.

هنگامی‌که قابلیت‌های راداری سیستم باراک MX در قبرس با سیستم‌های اسرائیلی و جمع‌آوری اطلاعات از هواپیما‌های هشدار اولیه ترکیب می‌شوند، یک منطقه نظارتی گسترده در اطراف جنوب ترکیه شکل می‌گیرد.

در هر بحران منطقه‌ای بالقوه، قابل تصور است که آتن، نیکوزیا و تل‌آویو به‌سرعت برای تبادل اطلاعات و هماهنگی عملیات اقدام کنند و گزینه‌های تهاجمی ترکیه را محدود سازند. این همان جوهر استراتژی «گاز انبر» است که با هدف مهار آنکارا و محدود کردن آزادی عمل آن در منطقه دنبال می‌شود.

رویارویی «سایبر» و «اس-۴۰۰» با «باراک»

آنکارا با نگرانی فراوان این محور جدید را زیر نظر دارد. ترکیه در واکنش به نظامی‌سازی جزایر دریای اژه، موشک‌های بالستیک خود را رونمایی کرده و حتی از تهدید مستقیم آتن نیز ابایی نداشته‌است. ترکیه پیش‌از این نیز در قبال باشگاه‌های انرژی و اتحاد‌های نوظهور (شامل اسرائیل، قبرس و یونان) که با هدف منزوی‌کردن آنکارا و دور نگه‌داشتن آن از منابع مدیترانه شرقی شکل گرفته‌بودند، موضع‌گیری‌های تندی داشت.

با خرید "باراک MX" توسط قبرس، این اتحاد سه‌جانبه در جبهه مقابل ترکیه، قدرت بیشتری پیدا می‌کند و آنکارا را مجبور به بازنگری در محاسبات نظامی و سیاسی خود می‌سازد؛ لذا انتظار می‌رود، ترکیه مجموعه واکنش‌هایی را پیش‌گیرد تا توازن را بازگرداند یا از شکل‌گیری این اتحاد علیه خود جلوگیری کند. این واکنش‌ها می‌تواند شامل اقدامات صرفاً نظامی، تقویت قابلیت‌های بومی، فعالیت‌های اطلاعاتی، مانور‌های دیپلماتیک و حتی فشار اقتصادی باشد.

اولین گزینه در این راستا، تقویت لایه پدافند هوایی استراتژیک ترکیه برای مقابله با تهدید سامانه "باراک MX" است. همچنین آنکارا سامانه روسی "اس-۴۰۰" را در اختیار دارد و می‌تواند این سامانه را در جنوب کشور، درست روبروی قبرس، مستقر کند.

بُرد و قابلیت‌های نظارتی اس-۴۰۰ به ترکیه اجازه می‌دهد تا یک منطقه منع دسترسی/منع عملیات هوایی (A۲/AD) بر فراز آب‌های شمال قبرس ایجاد کند، ترافیک هوایی را محدود سازد و عملیات شناسایی یا هوایی در این منطقه را برای طرف مقابل پیچیده کند.

توانایی رادار‌های دوربرد این سامانه می‌توانند حریم هوایی قبرس و احتمالاً بخش‌هایی از حریم هوایی کشور‌های هم‌مرز با مدیترانه شرقی را نیز به صورت فعال زیر نظر بگیرند.

گزینه دیگر برای ترکیه، تسریع استقرار یک سامانه پدافند هوایی بومی دوربرد معروف به «سایپر» (SİPER) است. این سامانه‌های داخلی به آنکارا اجازه می‌دهند، سواحل جنوبی خود را کاملاً پوشش‌داده و شکاف‌های امنیتی ناشی از تکیه بر سامانه‌های خارجی را پر کند.

این تدارکات و آماده‌سازی‌ها می‌تواند، یکی از خطرناک‌ترین سناریو‌ها پیش روی ترکیه قرار دهد و آن اقدام نظامی مستقیم و دست زدن به یک حمله پیشگیرانه با هدف از بین بردن تهدید قبل از تشدید آن باشد.

ترکیه به دشواری‌های قابل توجه این سناریو به خوبی آگاه است و می‌داند، انجام هرگونه حمله پیشگیرانه مستلزم شرایط سیاسی و نظامی سختگیرانه‌ای مانند وضوح هدف، اطمینان اطلاعاتی در مورد زمان عملیاتی و اثربخشی سیستم، و ارزیابی پیامد‌های احتمالی برای امنیت منطقه‌ای، از جمله توانایی دشمن در واکنش و میزان خطر برای غیرنظامیان و زیرساخت‌های حیاتی است، اما باید دید ماجراجویی‌های منطقه‌ای نتانیاهو و رؤیای «اسرائیل بزرگش» اردوغان را وارد چه ورطه‌ای خواهد کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات