ترامپ رئیس جمهور آمریکا در حالی ادعای اقدام برای صلح غزه را مطرح کرد که همزمان در سخنانی ادعای همراهی ایران با طرحش پیرامون آتش بس غزه را مطرح کرده است. ادعایی که بیش از آنکه رنگ واقعیت داشته باشد بیانگر باز طراحی جدید آمریکا برای متهم سازی و مقصر نمایی از تهران با هدف توجیه جنگ 12 روزه و ایجاد اشتباه محاسباتی در داخل و خارج ایران با هدف تسلیم سازی می باشد.
دونالد ترامپ روز پنجشنبه ۱۷ مهر پس از اعلام توافق بین اسرائیل و حماس برای اجرای فاز اول پایان جنگ در نوار غزه گفت: «ایران به ما اطلاع داده است که اکنون میخواهد روی صلح کار کند و اذعان کردهاند که کاملاً موافق این توافق هستند». او با قدردانی از تهران گفت که دولت او با ایران همکاری خواهد کرد و مایل است که آنها بتوانند کشور خود را بازسازی کنند. رئیسجمهور آمریکا بار دیگر تأکید کرد که بمباران ایران راه را برای توافق غزه هموار کرد. ترامپ مدعی شد: «این حمله برای ایران بسیار مهم بود، چون اگر این اتفاق نمیافتاد، شاید تا الان سلاح هستهای داشتند، سلاحهای هستهای متعدد». او گفت: «لذا، حتی اگر توافقی (درباره غزه) امضاء میکردیم، یک ابر بزرگ و تاریک روی آن بود و دیگر این نبود».
حقیقتی که کتمان میشود
ترامپ در حالی چنین ادعاهایی را مطرح می سازد که اولا فعالیت هستهای ایران همواره صلح آمیز بوده و هرگز به دنبال بمب اتم نبوده است و آژانس نیز همواره به آن اذعان کرده است، لذا او با داستان سرایی و ادعای صلح غزه نمیتواند بر تحریف حقیقت و توجیه تجاوز به تأسیسات هستهای ایران بپردازد. ثانیا ایران همواره حامی صلح و امنیت در سراسر منطقه بوده است، چنانکه از یک سو در طول دو سال نسل کشی غزه تمام دیپلماسی خود را به کار گرفت تا از هر فرصتی برای یاری فلسطین بهره گیرد. چنانکه نشستهای سازمان همکاری اسلامی برای مقابله با متجاوزان صهیونیست به درخواست ایران برگزار شده است در نشست سازمان ملل رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در سخنرانیها و دیدارهای مختلف بر حمایت از فلسطین تاکید کردهاند. از سوی دیگر تهران همواره امنیت منطقه را امنیت خود دانسته که کارنامه آن در مبارزه با تروریسم و نیز انجام وعدههای صادق یک، دو و سه خود گواهی در این عرصه است. ترامپ با ادعاهای واهی نمیتواند این حقایق را کتمان و به دنبال القای تغییر رفتار ایران به دلیل فشارها و تهدیدات آمریکا باشد.
تکرار متهم سازی
سیاست تکراری آمریکاییها متهم سازی کشورها از جمله ایران به ایجاد بی ثباتی و ناامنی در منطقه است تا از یک سو به توجیه اشغالگری خود بپردازند و از سوی دیگر به ایجاد اختلاف و رقابت تسلیحاتی به فروش تسلیحات و سرکیسه کردن کشورهای منطقه میپردازند. ترامپ با ادعاهای ساختگی درباره نقش ایران در غزه برآن است تا از یک سو به توجیه 2 سال نسل کشی غزه بپردازد و از سوی دیگر با جا به جا کردن جای ظالم و مظلوم سعی در تبرئه سازی رژیم صهیونیستی دارد تا شاید کمی از انزوای جهانی آن کاسته شود.
تحقیر سازی با ادعای سازش
ترامپ که در رویکردی خودخواهانه تحقیر سازی مقامات و حاکمیت کشورها را به یک اصل مبدل کرده است، اکنون نیز در لوای صلح غزه همان رویه را در قبال ایران در پیش گرفته است. لحن سخنان ترامپ سراسر تحقیر با القای برتری آمریکا بر ایران و ضعیف نشان دادن جمهوری اسلامی است. ترامپ که تا به امروز نتوانسته زیاده خواهیهایش را به ایران تحمیل نماید با داستان سرایی عقده گشایانه سعی دارد تا به افکار عمومی و بویژه مقاومت منطقه از تهران چهرهای شکست خورده و سازش کار به نمایش گذارد تا در لوای این تحقیر سازی از یک سو ملت ایران را سرخورده نماید و از سوی دیگر کشورهای منطقه و مقاومت را از برخوردار شدن از حمایت ایران در برابر تهدیدات دلسرد سازد تا به زعم خویش زمینه را برای خلع سلاح مقاومت منطقه و رویکرد کشورها به سازش با رژیم صهیونیستی فراهم سازد. در اصل ادبیات ترامپ ادبیات فریب است تا در نهایت از نیل تا فرات صهیونیستها را محقق سازد.
تطهیر سازی جنگ افروزی
ترامپ با تکرار ادعای کارآمدی حمله 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا از جمله به تاسیسات هستهای ایران سعی دارد تا ضمن نمایش یک ابر قهرمان از خود، به سفیدسازی و تطهیر این تجاوزگری پرداخته تا از یک سو سندی بر کاربردی بودن راهبرد ادعایی رسیدن به صلح از طریق باشد و از سوی دیگر در رویکردی پیش دستانه مانع از باز شدن و یا به نتیجه رسیدن پرونده شکایت ایران از متجاوزان جنگ 12 روزه باشد. سخنان توجیهی ترامپ شباهت بسیاری به ادعاهای نتانیاهو در نشست امسال سازمان ملل دارد که مدعی شده بود با حمله ایران و تضعیف آن در منطقه روند صلح تسریع شده است.
مشروعیت بخشی به تکرار تجاوز و تحریم
ترامپ در حالی ادعای کارآمدی حمله به ایران برای صلح را مطرح می سازد که به نظر می رسد او به همراهی صهیونیستها به دنبال زمینه سازی برای توجیه تجاوز جدید نظامی به ایران و یا حداقل توجیه تشدید تحریمها و تهدیدات باشند. آنها با این ادعا که سیاست فشار و مذاکره جواب داده است برآنند تا از یک سو هرگونه تحرک نظامی رژیم صهیونیستی علیه غزه و منطقه را با ادعای مقابله با کارشکنی ایران توجیه نمایند و از سوی دیگر با گره زدن صلح پایدار به مقابله با ایران به دنبال اجماع سازی جهانی از جمله در اسنپ بک علیه تهران هستند در حالی که اولویت جهان را نیز از مقابله با رژیم صهیونیستی به سمت تهران تغییر میدهند.
ترامپ همچنان به دنبال تسلیم سازی
ادعاهای ترامپ در باب نقش ایران در آتش بس غزه را میتوان بعد دیگری از جنگ ترکیبی و ادراکی آمریکا علیه ایران دانست که هدف آن القای عبور ایران از برجام هستهای به دلیل نابودی تاسیسات هستهای و ورود آن به برجام منطقهای و حرکت در مسیر خواست آمریکاست. ترامپ با این ادعا در حالی به دنبال دستاوردسازی خیالی در قبال ایران است که همزمان برآن است تا ضمن سفید سازی چهره آمریکا نزد ایرانیان در نهایت مسئولان و مردم را دچار اشتباه محاسباتی زمان بازگشت به مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات است نماید.
ادعاهای ترامپ در باب نقش ایران در آتش بس غزه را میتوان بعد دیگری از جنگ ترکیبی و ادراکی آمریکا علیه ایران دانست که هدف آن القای عبور ایران از برجام هستهای به دلیل نابودی تاسیسات هستهای و ورود آن به برجام منطقهای و حرکت در مسیر خواست آمریکاست.
ترامپ با ادعای تعامل میان ایران و آمریکا در منطقه به دنبال شکست مقاومت ایرانیان، دو قطبی سازی کاذب حامیان و مخالفان مذاکره، تقویت تفکر سازش و تسلیم شدن در برابر آمریکا در داخل ایران، برهم زدن انسجام ملی ایران و حتی تبدیل مذاکره با آمریکا به مطالبهای خیابانی است در حالی که در نهایت تسلیم سازی را دنبال میکند. متاسفانه مواضع برخی مسئولان و افراد که مدعی میشوند که فرصت مذاکره هستهای پایان یافته و گزینهای جز ورود به مذاکره موشکی و منطقهای نداریم توهم تاثیر گذاری تحریمها و فشارها بر تهران را در طرف مقابل ایجاد کرده است حال آنکه در عالم واقع هر مذاکره با آمریکا اکنون خسارت محض است.
ترامپ که در جنگ 12 روزه به هدف تسلیم سازی و تجزیه ایران دست نیافته اکنون با ایجاد اشتباه محاسباتی مبنی بر وارد ساختن تهران به برجام و مذاکره منطقهای میخواهد تا باب مذاکره را باز کرده تا دو خواسته برچیدن تمام توان هستهای و حذف توان موشکی و پهپادی ایران را پیگیری نماید در حالی که همزمان طرح قدیمی چند پاره سازی ایران را طراحی میسازد. هوشیاری سراسری در برابر فتنه انگیزی جدید ترامپ که در لوای صلح غزه صورت میگیرد یک ضرورت برای مردم و مسئولان برای گرفتار نیامدن در جنگ ترکیبی جدید دشمن است.