سیاسی >>  سیاسی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰  ، 
کد خبر : ۳۸۲۵۵۴
بصیرت اظهارات جدید محمدجواد ظریف را بررسی می‌کند

این استدلال را قبلاً نشنیده بودیم؟

وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم، به جای درس گرفتن از تجربه برجام، بار دیگر با دوگانه‌سازی «موشک یا مردم»، راه نجات کشور را در مذاکره با دشمنان جست‌وجو می‌کند.
پایگاه بصیرت / احسان بهاری
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اسبق کشورمان، در اظهاراتی تازه با طرح موضوع «موشک در برابر مردم» گفته است: «اجازه مذاکرات غیرهسته‌ای را نداشتم، اما امروز دیگر حل مشکل هسته‌ای با هسته‌ای ممکن نیست. موشک بسیار مهم است اما مردم مهم‌تر هستند، ایران را مردم در قرن‌های گذشته نگه داشتند.» این سخنان، که به ظاهر در دفاع از مردم‌ به نظر می‌رسند، بار دیگر گفتمانی را زنده کرده که سال‌ها پیش با شعار «هسته‌ای در برابر معیشت» کشور را به سوی تعلیق و عقب‌نشینی سوق داد؛ گفتمانی که به باور منتقدان، در پی تضعیف اقتدار ملی و عادی‌سازی وابستگی به غرب است.
ظریف در این اظهارات، با ایجاد تقابلی ظاهری بین اقتدار ملی و رفاه عمومی، گویی می‌خواهد امنیت و توسعه اقتصادی را دو مسیر متضاد نشان دهد، نه دو عنصر مکمل! این نگاه، ریشه در تفکری دارد که پیشرفت را نه از توان داخلی، بلکه از جلب رضایت غرب می‌جوید؛ تفکری که پیش‌تر در جریان مذاکرات برجام، به تعلیق برنامه هسته‌ای منجر شد، اما وعده‌های رفع تحریم‌ها هرگز محقق نشد.
 تکرار یک خط فکری قدیمی
ظریف به جای درس گرفتن از تجربه برجام، بار دیگر با دوگانه‌سازی «موشک یا مردم»، راه نجات کشور را در مذاکره با دشمنان جست‌وجو می‌کند. این در حالی است که تجربه سال‌های اخیر نشان داده هرگاه توان بازدارندگی ایران تقویت شده، دشمنان عقب‌نشینی کرده‌اند و هرگاه برنامه‌های دفاعی یا هسته‌ای متوقف شده، فشارها و تحریم‌ها افزایش یافته است.
ظریف  با ایجاد تقابلی ظاهری بین اقتدار ملی و رفاه عمومی، گویی می‌خواهد امنیت و توسعه اقتصادی را دو مسیر متضاد نشان دهد، نه دو عنصر مکمل! 
 
این موضوع را هم باید در نظر داشت که این اظهارات در زمانی مطرح شده که چیزی از جنگ ۱۲ روزه و تهدیدات مستقیم دشمن صهیونی و آمریکایی علیه ایران نگذشته است و اروپا مکانیسم ماشه را برای فشار بر توان موشکی ایران فعال کرده است؛ در حالی که مردم ایران نقش توان موشکی را در حفظ امنیت کشور بیش از پیش متوجه شده‌اند به گونه‌ای که شهرهایی چون تهران، اصفهان، مشهد و تبریز امروز در آرامش‌اند، نه به دلیل مذاکرات، بلکه به واسطه توان دفاعی که هر متجاوزی را از اقدام نظامی بازمی‌دارد. در این میان، ظریف با تقلیل موشک به یک ابزار تبلیغاتی یا جناحی، به جای تقویت اجماع ملی، مسیری دیگر را پیشنهاد می‌کند؛ مسیری که خود به عنوان یک دیپلمات بهتر از هر کسی می‌داند که انتهای آن به کجا ختم می‌شود! بنابراین این سخنان، چه آگاهانه یا ناآگاهانه، به جای تقویت روحیه ملی، فشار روانی داخلی ایجاد می‌کند و زمینه‌ساز بازگشت به سیاست‌های تسلیم و سازش است.
 تجربه تاریخی چه می‌گوید؟
مردم ایران در سال‌های پس از برجام شاهد بودند که اعتماد به وعده‌های غرب، نه‌تنها تحریم‌ها را کاهش نداد، بلکه سفره‌هایشان را کوچک‌تر کرد. جالب اینجاست ظریف که خود مسئول مذاکرات برجام بود، توافقی را امضا کرد که به جای رفع تحریم‌ها، به افزایش آن‌ها و جهش قیمت دلار منجر شد. میلیون‌ها ایرانی تاوان این تصمیم را با تورم و رکود اقتصادی پرداخت کردند. با این حال، او هیچ‌گاه مسئولیت کامل این ناکامی را نپذیرفت و حتی در مصاحبه‌ای مدعی شد که برخی بندهای برجام توسط فردی به نام «فرانچسکو» اضافه شده و او از آن بی‌اطلاع بوده است.
به نظر می‌رسد سخنان ظریف نشانه‌ای از تلاش برای احیای جریانی فکری است که با تغییر واژگان، همان گفتمان قدیمی تسلیم را در قالبی به ظاهر عقلانی و مردم‌محور بازسازی می‌کند. این جریان، با قرار دادن «مردم» در برابر «اقتدار»، به دنبال تضعیف اعتماد به توان داخلی است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات