سیودومین اجلاس سراسری نماز با شعار ترویج فرهنگ اقامه نماز در رشت برگزار شد که بخشی از آن به پیام مبارک رهبر معظم انقلاب درباره اجلاس نماز مزین شد؛ هر چند این مجلس با انتقاد برخی از دلسوزان مسجد و نماز روبه رو شد، منتقدان اعتقاد داشتند که باید این برنامه باید در یکی از مساجد بزرگ شهر، برگزار میشد نه در یک سالن تشریفاتی؛ چرا که اگر هدف ترویج نماز است، باید به خود مسجد بازگشت؛ به مردم، به طلاب، به جوانان. نماز را نمیتوان در سالنهای تشریفاتی و پشت تریبونهای رسمی زنده نگه داشت. روح نماز در سادهزیستی، حضور جمعی و اتصال دلها به خداست، نه در هزینههای کلان و جلسات محدود. اهمیت مسئله نماز سبب شد تا با «حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی» یکی از چهرههای بینالمللی حوزه علمیه قم و نماینده دورههای پنجم و ششم مجلس خبرگان رهبری مصاحبه کنیم.
حاجآقای مبلغی ابتدا به صورت کلی درباره اهمیت پیام رهبر معظم انقلاب نکاتی را ارائه میفرمایید.
پیام رهبر معظم انقلاب به اجلاس نماز یک بیانیهای تمدنی است؛ فراخوانی به بازسازی نسبت انسان با معبود، و تذکری به بازگشت جامعه به سرچشمه معنا. در این پیام، چند محور بنیادین نهفته است که هر یک، حامل نگاهی عمیق به کارکرد دینی و اجتماعی نماز است. پیام از آغاز با تعبیرهایی، چون سودمندترین گردهمایی و مبارکترین روزها، به جایگاه ممتاز این اجلاس اشاره دارد. در این گزاره، دست کم دو معنا نهفته است: نخست، تأکید بر «فریضهمحوری» به مثابه ملاک ارزش هر اجتماع دینی؛ این پیام از آن رو که توجه خود را به «اجلاس»ـ یعنی عرصهای اجتماعی و جمعیـ معطوف کرده است، در حقیقت، ارجاعی لطیف و ضمنی به مفهوم اجتماع پیرامون یک محور قدسی دارد؛ همان مفهومی که در هندسه اندیشه اسلامی، اساس هویت امت و ریشه وحدت روحی آن بهشمار میرود. بدینسان، نماز در این پیام، محور پیوند جمعی و مظهر وحدت قدسی امت تلقی شده است؛ گردآمدنی که در آن، اجتماع، از سطح همنشینی به مرتبه همدلی و از کثرت افراد به وحدت ارواح فرا میرود. در بخش دوم، نماز به منزله دستگاه سازنده درون انسان تصویر میشود. این پیام گهربار، چهار رکن را به نماز پیوند میدهد: آرامش دل، استحکام اراده، ژرفای ایمان و زندهدلی امید. این ساختار، در واقع، ترسیمی از هندسه روان مؤمن است. در این فراز، نماز از سطح عبادت صوری به مرتبه تربیت وجودی ارتقا یافته است؛ گویی نماز، «مهندس جان» و «معمار اراده» است. لحن پیام در اینجا، میان فلسفه اخلاق و عرفان عملی حرکت میکند: از «خشوع و دلسپاری» تا «سرنوشت دنیا و آخرت»؛ پیوندی از روانشناسی، اخلاق و الهیات. سوم اینکه اشاره به توصیههای مکرر قرآن و جایگاه ممتاز نماز در اذان، نشان میدهد که متن پیام، در بطن خود، متنی تفسیری است؛ گویی از لایه بیان به لایه تبیین گذر میکند. در این فراز، رهبر معظم انقلاب، استدلال دینی را با استشهاد نصی درمیآمیزد که قرآن، به عنوان مرجع معنا و اذان، به منزله نقطه کانونی یادآوری است. این روش، نه صرفاً ارجاع به متن، بلکه نوعی تأسیس مشروعیت قدسی برای گفتمان نماز است. محور چهارم، نظامی تربیتی را در قالب سلسلهای از نقشها معرفی میکند: پدر و مادر، معلم و معاشر، عادات و مقررات. این تدرج، نشاندهنده درکی عمیق از جامعهشناسی دین است؛ نماز در این نگاه، محصول تربیت نهادینه است، نه آموزش مقطعی. زبان پیام در این بخش، زبانی ترکیبی است؛ میان فقهالتربیة و علمالاجتماع و این خود، از عمق رویکرد رهبر معظم انقلاب حکایت دارد. در این بخش از پیام، به ویژه از خانواده (به عنوان خشت نخست بنای انسان)، و تأکید بر «پدران و مادران» پیش از «معلّمان و معاشران»، نشان میدهد ریشه تعبد و تعهد نسبت به نماز، عمدتاً در تربیت عاطفی و ایمانی خانه است.
آیا میشود این پیام را با آیات قرآنی مطابقت داد؟
بله این ترتیب، دقیق و قرآنی است. قرآن نیز همین مسیر را پیموده است: پیش از دعوت عمومی، دعوت خویشاوندی را بنیان میگذارد؛ آنجا که میفرماید: «وأنذر عشیرتک الأقربین» (الشعراء: ۲۱۴)؛ یعنی آغاز اصلاح از نزدیکترین دایره و تربیت دینی از گرمترین محیط. در این منطق، خانواده نخستین مصلای انسان است؛ پدر، امام خانه است و مادر، مؤذن مهر و ایمان.
آنانند که از کودکی، معنا و عادت عبادت را در جان فرزند مینشانند؛ آنانند که از خضوع خود، خشوع نسل میسازند و از انس خود با نماز، ایمان نسل آینده را میپرورند. قرآن کریم این مسئولیت را در زبان لقمان حکیم به زیباترین وجه بیان کرده است: «یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْکرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَک ۖ إِنَّ ذَٰلِک مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (لقمان/ ۱۷). در این آیه، پدر مربی است و نماز، محور تربیت؛ آغازی است بر منظومهای که از خانه آغاز میشود و به جامعه میرسد.
به نظر شما نقش خانواده و جامعه در این تعامل چگونه تعریف میشود؟
پدر و مادر، منشأ انتقال تجربه تعبدند و جامعه، حافظ استمرار آن. این پیام گهربار نشان میدهد، رابطه پدر و مادر با فرزندان در ارتباط با نماز، تأسیس یک «نظام عبادی خانوادگانی» است که در فرمان الهی به پیامبر ریشه دارد: آغاز کن از نزدیکان، تا شعاع نور ایمان، از خانه بر جهان بتابد. در بخش پایانی، پیام از سطح توصیه اخلاقی، به سطح تکلیف نهادی ارتقا مییابد.