تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۸۳۶۹۹

۱۳ آبان و ما وقع؟

پایگاه بصیرت / دبیرخانه جشنواره روایت حقیقت

رامین نصیری دبیر شبکه هادیان جهادگر فضای مجازی با انتشار سه یادداشت متفاوت که تحلیل و تفسیری از بیانات اخیر مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت سالروز حادثه 13 آبان داشتند، در عملیات رسانه ای حماسه تبیین مشارکت کرده و نوشت:

رهبر انقلاب روایت گر تاریخ روابط ایران و آمریکا

یکی از ویژگی‌های بارز رهبر انقلاب اسلامی، نگاه هوشمندانه و عمیق به تاریخ است. به گونه‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با رهنمودهای مستمر خود هم تاریخ را از بایگانی‌های گذشته خارج کرده‌اند، و هم به نوعی آن را زنده و پویا کرده‌اند تا برای ما در هر مقطع زمانی، به سان یک عبرت یا درس و راهنمایی آموزنده باشد. از سوی دیگر در دنیای امروز، که شتاب بی‌پایان رسانه‌ها و اتفاقات روزمره گاهی مانع توجه به گذشته و تحلیل صحیح آن می‌شود، یادآوری‌های رهبر انقلاب همچنان تأثیرگذار است. تاریخ باید معنا داشته باشد؛ نه فقط روایتی خشک از گذشته، بلکه درسی که به آینده هم جهت بدهد و حل کننده ابهامات و مسائل روز ما هم باشد. چرا که ملتی که از تاریخ تجربه کسب نکند محکوم به تکرار اشتباهات گذشته خود است.

در دنیای امروز، زوال حافظه تاریخی به یکی از مشکلات جدی جامعه تبدیل شده است. رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی با جریان بی‌وقفه اخبار، تصاویر و هیجانات، گذشته را به فراموشی می‌سپارند. وقتی تاریخ به یک خاطره تبدیل می‌شود، نه تنها از آن چیزی نمی‌آموزیم، بلکه در دام اشتباهات گذشته گرفتار می‌شویم. ما دیگر تاریخ را فقط اتفاقی می‌بینیم که به وقوع پیوسته است، نه هشدار و یادآوری از اشتباهات و فریب‌ها.

در حالیکه تدابیر و رهنمودها و منویات مقام معظم رهبری، به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند که این فراموشی تاریخ برای ما تداوم یابد. ایشان تاریخ را بارها روایت می‌کنند و تکرار می‌کنند تا درک کنیم که چرا اکنون در چنین شرایطی قرار داریم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین راستا در دیدار اخیر خود با جمعی از دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت سالروز 13 آبان مجدداً، به واقعه ۲۸ مرداد اشاره کردند و آن را نه فقط یک خاطره تاریخی، بلکه یک هشداری برای امروز دانستند. در این سخنان، ایشان به روشنی نشان دادند که آمریکا با استفاده از ساده‌اندیشی داخلی، حکومت مردمی مصدق را سرنگون کرد و در نهایت رژیم دیکتاتوری شاه را بر مردم ایران تحمیل کرد. آمریکا با خدعه و نیرنگ، تاریخ ایران را به سمت دیکتاتوری سوق داد. ایشان در این باره گفتند: «بیست‌وهشتم مرداد حادثه‌ی مهمّی است. ببینید، من یک جمله در باب بیست‌وهشتم مرداد بگویم؛ هنوز خیلی‌ها اهمّیّت کودتای بیست‌وهشتم مرداد و ضربه‌ای را که به ایران زد، نمی‌دانند، توجه ندارند؛ فقط اسم بیست‌وهشتم مرداد را می‌دانند [که] یک کودتایی انجام گرفت. کشور ما از بعد از مشروطه تا حدود چهل سال، یا دچار هرج‌ومرج و آشفتگی بود یا دچار دست‌اندازی دولت‌های بیگانه بود و یا دچار استبداد و دیکتاتوری خشن و بی‌رحم رضاخان بود؛ تقریباً حدود ۴۲ سال؛ یعنی ملّت ایران در طول این چند ده سال در یک چنین وضعی زندگی می‌کردند. در سال حدود ۲۸ و ۲۹ قضایایی در کشور پیشامد کرد و لطف خدا هم کمک کرد، یک دولت ملّی‌ای برای اوّلین بار در کشور به وجود آمد که دولت مصدّق بود؛ دولت ملّی بود. دولت ملّی تشکیل شد، در مقابل انگلیس‌ها ایستاد ــ انگلیس آن وقت در واقع پادشاه جهان بود؛ از همه‌ی قدرت‌ها برتر و قوی‌تر و بزرگ‌تر بود ــ نفت کشور که تقریباً شبیه مفت در اختیار انگلیس‌ها قرار داشت، این نفت را از انگلیس‌ها گرفت و به تعبیر آن روز «ملّی» کرد، یعنی در اختیار دولت خودمان قرار داد، و یک دولت ملّی در کشور تشکیل شد. سال ۲۹ تا سال ۳۲، این سه سال، توطئه‌های انگلیس و همراهانش خیلی فشار آوردند روی این دولت که این دولت را از کار بیندازند. مصدّق یک ساده‌اندیشی انجام داد، یک غفلت انجام داد؛ برای اینکه بتواند خودش را از شرّ انگلیس رها کند، رفت سراغ آمریکایی‌ها، از آمریکایی‌ها کمک خواست. آمریکایی‌ها هم به او لبخند زدند. البتّه سابقه‌ی اصل چهارم ترومن و مانند این چیزها هم بود که فکر می‌کرد که آمریکا به او کمک خواهد کرد. آمریکایی‌ها به مصدّق لبخند زدند امّا در پشت، با غفلت مصدّق و عدم توجّه او، با انگلیس‌ها همدست شدند، یک کودتایی به راه انداختند و دولتی را که بعد از چهل سال در کشور تشکیل شده بود و ملّی بود، ساقط کردند، مجدّداً شاه را که از کشور فرار کرده بود برگرداندند. این ضربه‌ی سختی به ملّت ایران بود. بیست‌وهشتم مرداد یعنی این؛ یعنی یک دولت انتخاب‌شده‌ی به وسیله‌ی مردم را که نمی‌خواست در اختیار انگلیس و استعمار خارجی قرار بگیرد و [می‌خواست] یک دولت ملّی باشد، این دولت را، آمریکایی‌ها با انواع و اقسام حیله‌ها ساقط کردند، از بین بردند؛ آمریکایی‌ها ضربه‌ی سختی به ملّت ایران زدند. این [قضیّه‌ی] بیست‌وهشتم مرداد است. ملّت ایران از آن وقت آمریکا را می‌شناخت؛ می‌دانست که آمریکا چه موجود خطرناکی است برای کشور. بنابراین ما آمریکا را از بیست‌وهشتم مرداد می‌شناختیم، برای ما جدید نبود. یعنی این را می‌خواهم بگویم که بعد از آنکه کودتا شد و محمّدرضای فراری را به کشور برگرداندند، و ۲۵ سال آن دیکتاتوری خشن و سخت و سخت‌گیر به مردم [بود]، در همه‌ی اینها، آمریکا کمک‌کار محمّدرضا بود، پشتیبان او بود، مایه‌ی دلگرمی او بود.»

در ادامه صحبت‌های خود مقام معظم رهبری دقیقاً بر اساس همین منطق، تأکید کردند که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ هم طبیعتاً یک واکنش به رفتار مستکبرانه این کشور، و حتی بلکه پاسخی فراتر نسبت به ترس مردم از تکرار سناریوی ۲۸ مرداد بود. مردم ایران با مشاهده پناه دادن آمریکا به شاه فراری، نگرانی داشتند که همان مسیر تاریخی دوباره تکرار شود. دانشجویان با تسخیر سفارت، ابتدا به ساکن فریاد اعتراض مردم آزاده ایران را به گوش جهانیان رساندند، و در ادامه در داخل سفارت، اسناد و مدارکی پیدا کردند که نشان می‌داد آمریکا در حال طراحی یک کودتای دیگر برای بازگرداندن دیکتاتوری به ایران بود.
در نگاه رهبر انقلاب، ذات استکباری آمریکا مشخص است. از ۲۸ مرداد تا امروز، آمریکا همواره در پی این بوده که دولت‌های مردمی را از سر راه بردارد و دیکتاتوری‌ها را بر مردم تحمیل کند. این فرمول آشکار در سیاست‌های آمریکا در سراسر جهان دیده می‌شود. آمریکایی‌ها از هر راه ممکن سعی دارند که دولت‌های مستقل و مردمی را تحت فشار قرار دهند و به جای آن رژیم‌های دیکتاتوری را در کشورهای مختلف تقویت کنند.

چشم‌انداز رابطه با آمریکا

بر همین اساس، رهبر انقلاب اسلامی، در تحلیلی دقیق و هوشمندانه، یادآور می‌شوند که رابطه با آمریکا تنها در شرایطی ممکن است که این کشور دست از حمایت از رژیم‌های جلاد و دیکتاتوری‌اش بردارد. وقتی آمریکا از رژیم‌های سلطنتی و دیکتاتور حمایت نکند و دخالت‌های خود را در امور منطقه‌ای کنار بگذارد، آن‌گاه می‌توان درباره‌ی گفت‌وگو و رابطه بحث کرد. در غیر این صورت، هر رابطه‌ای با آمریکا، مانند رابطه با یک مستکبر است که تنها از طریق دیکتاتوری می‌تواند منافع خود را در کشورهای دیگر تحمیل کند. با این منطق آن طرفی که انسداد ایجاد کرده است و اجازه نمی‌دهد تا روابط فی ما بین به صورت درستی ادامه داشته باشد و روابط زخمی و بعضاً ناملایم بهبود یافته و ترمیم پیدا کند طرف آمریکایی است و این خوی استکباری او است واگرنه از سمت و سوی ایران همواره حسن نیت و همراهی بوده است. دلیل این حرف هم فراز و فرودهای روابط میان ایران و آمریکا در تاریخ معاصر است جایی که مورگان شوستر آمریکایی به بهانه اصلاحات مالی وارد ایران می‌شود و با نفوذ خود در سیاستگذاری ها و تصمیمات کلان کشوری دخالت می‌کند ویا زمانی که سفارت خانه آمریکا تسخیر می‌شود و اسنادی به دست می‌آید که به وضوح نشان می‌دهد اگر انقلاب دوم یا تسخیر لانه جاسوسی رخ نمی‌داد پس از انقلاب اسلامی، قطعاً کشور با مشکلات فراوانی مواجه می‌شد و آمریکایی‌ها طراحی توطئه‌ها و نفوذ و نقشه براندازی انقلاب مردمی ایران را داشتند. حتی چنانچه پا را فراتر بگذاریم و به حوادث همین ده سال گذشته اشاره کنیم هم تجربه تلخ برجام و در ادامه ترور فرمانده محبوب و چهره کاریزما محور مقاومت و ایرانی‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی‌ها آن هم در بهبوهه اعتماد سازی ایران و در شرایطی که ایران طبق برجام همه گام‌ها و مراحل اعتماد آفرینی را داشت می‌پیمود و چند سال بعد هم در نزدیکی موعد پایان برجام و قطعنامه 2231 با فعال سازی مکانیسم ماشه در حالیکه آمریکا از برجام خارج شده بود و تحمیل این کار به طرف‌های اروپایی برای افزایش  فشارها بر روی ایران به دلیل به مسلخ کشاندن ایران و تلاش برای تسلیم سازی ملت بزرگ ایران به وضوح نشان می‌دهد که خوی استکباری و کینه توزی و دشمنی‌های آمریکا با ملت ایران تا چه اندازه‌ای بزرگ و زیاد است.

 در یادداشتی دیگر هم چنین منتشر کرده است :

اختلاف ذاتی، نه تاکتیکی؛ پیام راهبردی رهبر انقلاب در آستانه ۱۳ آبان

۱۳ آبان، در حافظه تاریخی ملت ایران، فقط یک روز تقویمی نیست؛ روزی است که هویت حقیقی آمریکا برای جهانیان آشکار شد و در مقابل، هویت اصیل انقلاب اسلامی به عنوان نماد مقاومت و استقلال ملت ایران تثبیت گردید. سخنان اخیر رهبر انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان، بار دیگر این حقیقت بنیادین را یادآور شد: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، ریشه در ذات و ماهیت دو نظام دارد، نه در اختلافات مقطعی یا تاکتیکی.

آمریکا و ایران؛ دو منطق متقابل

رهبر انقلاب با تبیینی روشن از گذشته تا امروز، نشان دادند که مسئله ایران و آمریکا، نزاعی بر سر رفتار کنونی یا مقطعی نیست، بلکه تقابل دو منطق است؛ منطق استکبار در برابر منطق استقلال. از کودتای ۲۸ مرداد تا تحریم‌های امروز، از حمایت از دیکتاتوری پهلوی تا پشتیبانی آشکار از رژیم صهیونیستی، آمریکا همواره کوشیده است ایران را از مسیر استقلال و آزادی باز بدارد. این روند نشان می‌دهد که مسئله، نه شعار مرگ بر آمریکا است و نه تسخیر سفارت؛ بلکه، همان‌گونه که رهبر انقلاب تصریح کردند، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع میان دو جریان تاریخی است: جریان سلطه و جریان مقاومت. ساده انگارانه است که واکنش طبیعی ملت ایران به دشمنی های آمریکا که منجر به سر دادن شعار مرگ بر آمریکا می شود را دستاویز و بهانه و دلیل اصلی دشمنی آمریکایی ها بدانیم چرا که این مرگ بر آمریکا گفتن ملت ایران کاملا حرکتی واکنشی و تحت تاثیر دشمنی ها و خوی استکباری آمریکاست.

تسخیر سفارت؛ بازنمایی هویت حقیقی دو جبهه

۱۳ آبان ۱۳۵۸ را باید به عنوان یک نقطه عطف تاریخی دید. جوانان دانشجوی پیرو خط امام، با تسخیر سفارت آمریکا، از تکرار کودتای ۲۸ مرداد جلوگیری کردند، همچنین آن‌ها به راستی ماهیت حقیقی آمریکا را برای ملت ایران و افکار عمومی جهان آشکار ساختند. آنچه در اسناد سفارت به دست آمد، نشان داد که ایالات متحده در پی مهندسی سیاسی ایران پس از انقلاب و سازماندهی نیروهای ضدانقلاب بوده است. به تعبیر رهبر انقلاب، تسخیر سفارت، حادثه‌ای هویتی بود؛ حادثه‌ای که چهره واقعی هر دو جبهه را عیان کرد: چهره‌ی استکبار و چهره‌ی ایمان و منجر به فتح الفتوحی دیگر به نام انقلاب دوم شد.

خطای تاریخی لیبرال‌ها؛ وارونه‌نویسی حقیقت

رهبر انقلاب در سخنان خود، به نقد جریان‌هایی پرداختند که می‌کوشند واقعیت رابطه ایران و آمریکا را وارونه جلوه دهند. این جریان‌ها می‌گویند شعار مرگ بر آمریکا علت دشمنی است، در حالی که تاریخ نشان می‌دهد آمریکا دهه‌ها پیش از انقلاب نیز دشمن ملت ایران بوده است. از سرنگونی دولت ملی مصدق گرفته تا تحمیل ۲۵ سال دیکتاتوری پهلوی، همه گواه آن است که دشمنی آمریکا نه واکنشی به رفتار ایران، بلکه ریشه‌دار در ذات استکباری آن است. بنابراین، آن‌که امروز سخن از سازش بی‌قید و شرط با آمریکا می‌گوید، در حقیقت، تاریخ را تحریف می‌کند و واقعیت را وارونه می‌نویسد.

استقلال، هزینه دارد؛ تسلیم اما سقوط قطعی است

رهبر انقلاب بار دیگر تأکید کردند که آمریکا جز تسلیم ملت‌ها را نمی‌پذیرد و تمام روسای جمهور آن، از جمله رئیس‌جمهور فعلی، صریحاً یا ضمنی بر این حقیقت اذعان داشته‌اند. اما ملت ایران با تکیه بر ایمان، تجربه و توان علمی و نظامی خود، راه دیگری را برگزیده است؛ راه استقلال، عزت و پیشرفت. رهبر انقلاب به‌درستی فرمودند: علاج مشکلات در قوی شدن کشور است؛ قوی شدن علمی، نظامی، مدیریتی و روحی. این قدرت، نه تنها عامل بازدارندگی در برابر دشمن است، بلکه مایه مصونیت ملی و تداوم پیشرفت نیز خواهد بود.

ایران قوی؛ راهبردی برای مصونیت ملی

نکته‌ی کلیدی در سخنان رهبر انقلاب، تأکید بر ایران قوی به‌عنوان راه‌حل بنیادین مشکلات کشور بود. ایشان تصریح کردند که هیچ قدرتی، ملتی قوی را تهدید نمی‌کند. ایرانِ قدرتمند، یعنی ایرانی که دشمن از مواجه تقابلی با آن زیان می‌بیند و برایش هزینه دارد. این قدرت، در دانش جوانان، در کارآمدی دولت، در خودباوری فرهنگی و در ایمان مردم ریشه دارد. در مقابل، ضعف، بزرگ‌ترین خطر برای هر ملتی است؛ ضعف سیاسی، علمی یا روحی، همان چیزی است که دشمنان بر روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند.

۱۳ آبان؛ نماد بصیرت و بیداری

۱۳ آبان، روزی است که تاریخ و هویت ملت ایران را در مقابل تاریخ و هویت استکبار قرار داد. روزی که دانشجویان نشان دادند ایرانِ انقلابی، تسلیم نمی‌شود و هر بار که تهدیدی در کمین ملت است، بصیرت و غیرت جوانان این سرزمین، سپر آن می‌شود. رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، در واقع هشدار دادند که فراموشی این روز، به معنای فراموشی حقیقت انقلاب و تکرار اشتباهات گذشته است.

سخن پایانی؛ تاریخ همچنان زنده است

سخن آخر آن‌که، تا زمانی که آمریکا بر سیاست‌های استکباری خود، بر حمایت از رژیم صهیونیستی و بر دخالت در امور ملت‌ها اصرار دارد، اختلاف میان جمهوری اسلامی و آمریکا نه تاکتیکی، بلکه ذاتی و هویتی خواهد بود. در این مسیر، راه علاج و پیروزی همان است که رهبر انقلاب فرمودند: ایران باید قوی شود. نه فقط با سلاح، بلکه با ایمان، علم، اراده و وحدت. در جهانی که قدرت، زبان مشترک ملت‌هاست، ایرانِ قوی یعنی ملتی که تاریخش را فراموش نمی‌کند، از تجربه‌هایش درس می‌گیرد و هرگز تسلیم نمی‌شود.

 

و در  سومین یادداشت خود هم این چنین منتشر کرده است:

تاریخ‌نگاری مقاومت و تقابل استکباری ایران و آمریکا

۱۳ آبان برای ملت ایران، یادآور دو رویداد مهم و تاریخی است که پیوند عمیقی با هویت اسلامی و استقلال ملی ما دارد. نخست، تبعید امام خمینی (ره) به دلیل اعتراض به سلطنت پهلوی و تلاش برای سرنگونی استبداد، و دوم، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که در سال ۱۳۵۸ توسط دانشجویان خط امام انجام شد و یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی علیه سلطه‌گری غرب و به ویژه ایالات متحده است.

فلذا این روز نماد مقاومت ملت ایران در برابر سلطه‌گران جهانی و به ویژه آمریکا است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیر خود در دیدار با جمعی از دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت سالروز سیزده آبان، در خصوص اهمیت این روز و پیوند آن با مبارزات ملت ایران تأکید کردند و آن را نه تنها یک روز تاریخی، بلکه یک روز هویتی برای ملت ایران دانستند. تسخیر سفارت آمریکا در تهران در حقیقت آگاهی‌بخشی به جهان از ماهیت استکباری و توطئه‌گرانه ایالات متحده بود که از آن زمان به بعد روابط ایران و آمریکا به نقطه‌ای رسید که هیچ‌گاه قابل بازگشت به قبل نبود.

تسخیر لانه جاسوسی؛ یک واکنش به تاریخ استکباری آمریکا

تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸، پیامی به جهان ارسال کرد که ملت ایران دیگر اجازه نمی‌دهد که منافع خود در خاکش تحت سلطه و نفوذ خارجی قرار گیرد. این اقدام از یک سو واکنشی به گذشته تاریخی ایران، همچون کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که در آن آمریکا به طور مستقیم در سرنوشت ایران دخالت کرده و دولت ملی مصدق را سرنگون ساخت. از سوی دیگر، این رویداد نشان‌دهنده تغییر جهت در سیاست خارجی ایران و آغاز مبارزه علنی و بی‌پرده با استکبار جهانی بود.

استکبار جهانی و خصومت ذاتی با جمهوری اسلامی

بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، همواره بر مبارزه با استکبار جهانی تأکید داشتند. اما این دشمنی‌ها تنها به تحریم‌ها و تهدیدهای لفظی محدود نمی‌شود. همان‌طور که در بیانات اخیر مقام معظم رهبری آمده، دشمنی آمریکا با ایران ریشه در ذات استکباری این کشور دارد که با هرگونه استقلال و قدرت‌نمایی ملت‌های دیگر در تضاد است. ایالات متحده در طول تاریخ، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، تلاش کرده تا از هر طریق ممکن انقلاب اسلامی را سرکوب و دولت‌های ملی را در کشورهای مختلف به زیر سلطه درآورد.

 جمهوری اسلامی در مقابل استکبار جهانی

در نگاه رهبر معظم انقلاب، دشمنی آمریکا با ایران نه یک خصومت تاکتیکی یا مقطعی، بلکه یک تقابل ذاتی است که ناشی از منافعی است که جمهوری اسلامی از آن برای خود و ملت ایران دست می‌یابد. آمریکا به هیچ‌وجه حاضر نیست که ایران به عنوان یک قدرت مستقل در منطقه غرب آسیا شناخته شود و منافع خود را در این منطقه از دست بدهد. از همین رو، تسلیم شدن ایران برای او گزینه مطلوب و تنها گزینه مطلوب است و مقاومت و مبارزه از سوی ایران برای آمریکایی‌ها قابل قبول نیست، زیرا این کشور در برابر هرگونه مقاومتی که منافعش را تهدید کند، موضع خصمانه اتخاذ خواهد کرد.

جغرافیای جدید در منطقه و قدرت ایران

آمریکا به عنوان یک ابرقدرت جهانی، در حالی که به شدت از ایران آزادی خواه و مبارزه طلب و مقاوم بیم دارد، در تلاش است تا همچنان منطقه غرب آسیا را در دایره نفوذ خود نگه دارد. ولی در عین حال، جمهوری اسلامی ایران به لطف استحکام داخلی، توسعه علمی و نظامی، و حمایت مردم، توانسته است جایگاه خود را به عنوان یک قدرت مستقل منطقه‌ای تثبیت کند. ایران همواره نشان داده است که تسلیم فشارهای آمریکا نخواهد شد و همچنان بر اصول و اهداف انقلاب اسلامی خود پایبند است.

 چشم‌انداز آینده؛ نیاز به تقویت توان ملی

مقام معظم رهبری در طی بیانات اخیر خود در دیدار با دانش اموزان و دانشجویان تأکید کردند که تنها با تقویت قوای نظامی، علمی و مدیریت داخلی می‌توان در برابر فشارهای استکباری ایستادگی کرد. ایران باید از این ظرفیت‌ها استفاده کند تا ضمن حفظ استقلال، در مقابل هرگونه تهدید از سوی دشمنان خارجی مقاوم و ایمن باقی بماند.

سخن پایانی

روز ۱۳ آبان تنها یک روز تاریخی نیست؛ بلکه نماد مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر یک دشمن خارجی است که نه تنها به دنبال سرکوب ملت‌ها، بلکه برای نادیده گرفتن حقوق و استقلال کشورها فعالیت می‌کند. همچنان که رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند، دشمنی آمریکا با ایران هیچ‌گاه یک مسئله مقطعی نبوده است. این تقابل از ویژگی‌های ذاتی سیاست خارجی آمریکا به شمار می‌آید که برای آن، تسلیم شدن ایران قابل قبول نیست. بنابراین، ایران باید همواره با تقویت قوای داخلی و حفظ اصول انقلاب اسلامی خود در برابر این فشارها مقاومت کند و با حفظ استقلال، مسیر پیشرفت و تعالی خود را ادامه دهد. در نهایت، همان‌طور که مقام معظم رهبری اشاره کردند، در مواجهه با آمریکا تنها قوی شدن است که می‌تواند به ایران مصونیت بدهد و هر دشمنی را از تلاش برای ضربه زدن به این ملت بزرگ بازدارد.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات