روزانه در کشور اقدامات مختلفی رخ می دهد اما لزوما واکنش اپوزیسیون را بر نمی انگیزد. اما برگزاری جشن «در مقابل ایران دوباره زانو میزنید» و رونمایی از تندیس شاپور ساسانی واکنشهای منفی اپوزیسیون را بهدنبال داشته است. یورو نیوز در گزارشی این اقدام را شیفت پارادایم نظام تعبیر کرده و اظهار داشته «جمهوری اسلامی در چرخش گفتمانی به ملی گرایی رو آورده است.» در پاسخ به این اظهارات،پس از ذکر یک مقدمه، نکاتی را بیان می کنیم: مجسمه والرین از چند جهت حائز اهمیت است؛ زمانی غرب در کلیتی واحد ذیل امپراتوری روم متحد شده بود و در مقطعی از تاریخ، این کلیت واحد غرب، از ایران شکست حزنباری خورد. رومیان خود را «دو چشم زمین» میدانستند و همواره خود را برادران ماه و خورشید تلقی میکردند. این تعبیر از خود برتر بینی به گونه ای اکنون در اندیشه آمریکا به عنوان«من برتر» جلوه می کند. لذا بازنمایی شکست غرب از شکوه ایران، این اندیشه غربی را به چالش می کشد. از طرف دیگر ذهن با ذکاوت و هنر سر انگشتان ایرانی با هم هنری تاریخی را به عنوان پیامی ماندگار به تاریخ خلق می کند. این هنر ستودنی است. تا آنجا که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان استان فارس در سال ۱۳۸۷، در خصوص ماجرایی که برای ایشان تعریف کردند که در یونان گردشگران ایرانی را به محل شکست ایران از یونان می بردند افزودند: «...خب، اینجا نزدیکی کازرون مجسمهی والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خب، اینجا را بروید نشان بدهید.» چنان که عرض شد توجه به این مجسمه از سابق در بیانات رهبر معظم انقلاب ذکر شده و توجه به افتخارات ایرانی و هنر ایرانی پارادایم جدیدی نیست.
از سابق غربگرایان تلاش داشته اند تا ملی گرایی و اسلام گرایی را در مقابل هم قرار دهند در حالی که توجه به ایران و ارج نهادن به افتخارات ملت ایران در ادوار مختلف تاریخی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است. ایشان دردیدار جمعی ازاعضای انجمن قلم درهشتم اسفند1381 می فرمایند: «فردوسی تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود وحکمت فردوسی استخراج گردد...فردوسی باید بزرگ شود. فردوسی در قله است.» و یا در بهمن ۱۳۶۸، وزارت اطّلاعات موفّق شد اعضاى یک باند قاچاق که قصد داشتند آثار گرانبهاى تاریخی با قدمت بیش از شش هزار سال مربوط به دوران مادها و هخامنشیان و ساسانیان را از کشور خارج کنند، دستگیر نماید رهبر معظم انقلاب در تمجید این اقدام فرمودند:« ... از شما عزیزان باید سپاسگزارى کرد که با این تلاش ارزنده توانستهاید هم ثروت عظیمى را که متعلّق به ملّت ایران است نجات دهید و هم از آن مهمتر، آبروى این ملّت و این کشور را که با تاراج این گنجینهها بر خاک میریخت، حفظ کنید.» در مقابل این ادعا که رهبر معظم انقلاب نمادهای ملی و تاریخی را نفی کردهاند، میتوان به بیانات رهبر حکیم انقلاب در دیدار با مسئولان اجرایی استان فارس در سال ۱۳۸۷، اشاره داشت. ایشان میفرمایند: « همه بناهایی که ... چه در اینجا، چه در اصفهان، چه در بقیهی نقاط کشور وجود دارد ...خالق و آفریننده این مجموعهها کیست؟ ذهن ایرانی است، سرانگشت هنرمند ایرانی است، روحیه بلندنظر ایرانی است، ابتکار و ذوق ایرانی است؛ این برای یک ملت افتخار است.» با مرور کوتاهی بر این بیانات به وضوح می توان دریافت که توجه به ارزش های ملی موضع تازه ای نیست که جمهوری اسلامی اکنون به آن توجه کرده باشد. بلکه بعد از انقلاب توجه به وطن به عنوان ارزش در جمهوری اسلامی مطرح شد تا آنجا که رهبر معظم انقلاب به عنوان یک گفتمان در سال 1360در بحبوحه جنگ فرمودند:« امروز وطن با اسلام یکی است.» و این خود مویدی بر تلاقی ملی گرایی و اسلام گرایی در اندیشه جمهوری اسلامی بود.