رقابت کوانتومی در دهه اخیر به یکی از تعیینکنندهترین میدانهای جدال فناورانه جهان تبدیل شده است. شاید اغراق نکرده باشیم اگر بگوییم که این میدان عرصهای است که مرز میان قدرت علمی و نفوذ ژئوپلیتیکی را به طور کلی حذف میکند چرا که فناوریهای کوانتومی برخلاف بسیاری از انقلابهای فناورانه گذشته، در سه حوزه امنیت ملی از طریق شکستن رمزگذاری و ایجاد ارتباطات غیرقابل نفوذ، اقتصاد جهانی از طریق جهش در محاسبات، مواد نو و شبیهسازی صنعتی و قدرت بینالمللی از طریق ایجاد مزیتهای پایدار در هوش مصنوعی، نظامیسازی فضا و نظارت استراتژیک همزمان اثر میگذارند.
در چنین فضایی، چین با سرعتی کمسابقه در حال ثبت دستاوردهایی است که هم خود را در عرصه رقابت علمی پیشتاز نشان دهد و هم موازنه تجاری و امنیتی جهان را تحت فشار بگذارد تا بتواند از آنارشی موجود استفاده کرده و حاکمیت اقتصادی و علمی جهان را بدست بگیرد و این در حالی است که کشورهای غربی، بهویژه آمریکا، و متحد راهبردی آن در حوزه نیمهرسانا یعنی تایوان، بیش از همیشه پیامدهای این تحول را احساس میکنند. درادامه به تحولات اخیر و دستاوردهای چین در این حوزه پرداخته و نقش آن را در فضای سیاسی حاکم بر نظام بینالملل شرح میدهیم.
پیشروی علمی و ایجاد زیرساخت قدرت
پیشرفتهای اخیر چین در حوزه کوانتوم به نقطهای رسیده که از مرحله نمایشهای آزمایشگاهی فراتر رفته و وارد حیطه کاربردهای عملی و حتی صنعتی شده است. برای مثال، Tianyan‑۵۰۴ با چیپ ۵۰۴-کیوبیتی با نام «Xiaohong» رسماً رونمایی شده است که این بزرگترین تراشه بر پایه ابررسانا در چین تا کنون است و به نوعی انقلابی نو در این حوزه به شمار میآید.
به این ترتیب، توسعه تراشههای کوانتومی و زیرساخت برای سرویس ابری کوانتومی، نشان میدهد چین در حال ساخت یک اکوسیستم بومی و قابل توسعه برای محاسبات کوانتومی است نه صرفاً نتایج آزمایشگاهی. علاوه بر این، گروهی از پژوهشگران چینی در سالی که طی شد، موفق شدند شبکهای از نوع «ارتباط کوانتومی مستقیم امن یا به اصطلاح QSDC ایجاد کنند که حدود ۳۰۰ کیلومتر فاصله یعنی مسافتی معادل فاصله دو شهر را پوشش میدهد. حال این ترکیب همزمان پیشرفت در سختافزار کوانتومی، شبکه کوانتومی و دسترسی ابری، نشان میدهد که پکن به مرحلهای رسیده است که میتواند یک اکوسیستم بومی و قابل توسعه برای محاسبات و ارتباطات کوانتومی ایجاد کند و این پیشرفتها دیگر صرفاً پروژههای علمی نیستند، بلکه ستونهایی از یک راهبرد ملی را تشکیل میدهند با اهداف گسترده اقتصادی و امنیتی.
عبور چین از شکاف کوانتومی و چالش آن برای ساختار اطلاعاتی آمریکا
تمایل چین به ایجاد شبکههای ارتباطی کوانتومی و تسلط بر محاسبات کوانتومی، تهدیدی بنیادین برای معماری امنیتی آمریکا تلقی میشود؛ چرا که در صورت تکامل این فناوریها، بسیاری از روشهای رمزگذاری امروزی قابلیت دفاعی خود را از دست خواهند داد. چین با ساخت سامانههای ارتباطی کوانتومی، عملاً به سمت ایجاد کانالهایی حرکت میکند که شنود آنها از نظر فیزیکی ناممکن است، موضوعی که برای آمریکا در حوزههای نظامی، اطلاعاتی، مالی و فعالیتهای فرامرزی اهمیت ویژه و حیاتی دارد.
گفتنی است که ایالات متحده آمریکا نیز اقدامات متقابلی را از خود نشان داده است. واشنگتن با اعمال محدودیتهای صادراتی، کنترل شدیدتر بر تجهیزات آزمایشگاهی و تلاش برای انسداد دسترسی چین به ابزارهای ساخت فوتونیک و منابع سردسازی پیشرفته، در پی کند کردن این روند است. با این حال، توانایی چین در بومیسازی بخشهای کلیدی زیرساخت، نشان میدهد که فاصله زمانی میان محدودیتهای آمریکا و پیشرفتهای چین در حال کاهش است. همین امر باعث شده بحث «شکاف کوانتومی» در محافل امنیتی آمریکا مطرح شود؛ شکافی که اگر چین از آن عبور کند میتواند برای مدتی به برتری اطلاعاتی و استراتژیک دست یابد.
پیامدهای تجاری بینالمللی و فروپاشی مزیت سنتی نیمهرساناها
یکی از پیامدهای مهم جهش کوانتومی چین، تأثیر آن بر جایگاه تایوان در زنجیره جهانی فناوری است. اقتصاد تایوان به شدت به تولید تراشههای پیشرفته بهویژه تراشههای تولیدی توسط شرکت TSMC متکی است. این تراشهها اساس معماری محاسبات کلاسیک و حتی نسل فعلی هوش مصنوعی هستند. اما اگر معماریهای فوتونیک و کوانتومی در سطح صنعتی و تجاری فراگیر شوند، مزیت راهبردی تایوان با چالش جدی روبهرو خواهد شد. این حرکت به خودی خود یک استراتژی عمل گرایانه در سیاست خارجی چین به شمار میآید، زیرا چین به خوبی میداند که تسلط بر کوانتوم میتواند بخشی از وابستگی جهان به مدل سنتی تراشهسازی که مرکز ثقلش تایوان است را کاهش دهد و در این صورت است که واشنگتن نیز بخشی از ابزار فشار و وابستگی مشترک با تایوان را از دست خواهد داد.
به عبارت دیگر، هر گامی که چین در کوانتوم برمیدارد برای تایوان دو پیامد اساسی دارد:
۱. کاهش نیاز جهان به تراشههای کلاسیک
۲. افزایش فشار ژئوپلیتیکی و فناورانه از سوی چین
و چنین پیامدهایی برای غربیها یک تهدید مضاعف به شمار میرود چراکه آمریکا به عنوان کشوری که خود را صاحب قدرت، اقتصاد و علم جهانی میداند که از بالاترین آمار ثبت اختراع در جهان نیز برخوردار است، هم برتری فناورانهاش به چالش کشیده میشود و هم ستون حیاتی زنجیره تأمین نیمهرساناها که نقش بازدارنده در برابر چین دارد بهتدریج کارکرد خود را از دست میدهد.
بهره سخن
روند جهانی در حوزه علم نشان میدهد که رقابت کوانتومی در سالهای آینده شدت بیشتری گرفته و به مرکز ثقل رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل خواهد شد. چین با ترکیب سرعت علمی، حمایت دولتی و توانایی تجاریسازی در حال نزدیک شدن به نقطهای است که میتواند مسیر آینده فناوری را بر اساس استانداردهای خود تعریف کند. برای آمریکا، این رقابت تنها یک چالش علمی نیست؛ بلکه تهدیدی برای ساختار اطلاعاتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی فعلی محسوب میشود و برای تایوان، این تحولات به معنای نیاز به بازتعریف نقش خود در زنجیره ارزش فناوری جهانی است.
به طور کلی دهه پیشرو دههای خواهد بود که نتیجه آن مشخص میکند کدام کشورها قواعد بازی امنیتی و اقتصادی جهان را در عصر کوانتوم تعیین خواهند کرد. اما آنچه روشن است این است که چین دیگر صرفاً بازیگر در حال رشد نیست و پس از قدرت نمایی در حوزههای نظامی و اقتصادی، حال به یکی از تعیینکنندگان اصلی میدان نبرد فناوری نیز تبدیل شده است.