شبکه اینترنت ماهوارهای استارلینک، زیرمجموعه اسپیسایکس به مالکیت ایلان ماسک، در سالهای اخیر به سرعت یکی از بازیگران کلیدی ارتباطات فرامرزی شده است. این شبکه با بیش از ده هزار ماهواره در مدار پایین زمین و استفاده از موشکهای بازگشتپذیر، اینترنت پرسرعت و پایدار ارائه میدهد و امکان پوشش مناطق دورافتاده و فاقد زیرساخت زمینی را بدون سرمایهگذاری گسترده فراهم میکند. کشورهای جنوب جهانی، که سالها با شکاف دیجیتال و فرسودگی زیرساختها مواجه بودهاند، این فناوری را فرصتی برای جهش دیجیتال میبینند.
با این حال، ماهیت خصوصی استارلینک و کنترل آن توسط یک فرد تأثیرگذار، ابعاد امنیتی و حاکمیتی پیچیدهای ایجاد کرده است. وابستگی به شبکهای که خارج از چارچوبهای قانونی و نظارتی کشورها عمل میکند، میتواند استقلال راهبردی را تضعیف کند. برای نمونه توقف ناگهانی خدمات در اوکراین نشان داد که تصمیم مالک خصوصی میتواند کارکردهای حیاتی یک کشور را مختل کند و پیامدهای امنیت ملی مستقیم ایجاد نماید. این مسئله حتی میتواند بر تصمیمات سیاسی، دیپلماسی و توان دفاعی کشورها اثر بگذارد و آنها را در برابر فشارهای ژئوپلیتیکی آسیبپذیر کند.
البته فقدان رژیم جامع تنظیمگری برای اینترنت ماهوارهای هم، ابهامات گستردهای درباره امنیت دادهها و حاکمیت دیجیتال ایجاد کرده است. مشخص نیست دادههای کاربران در کجا ذخیره میشود و چه نهادهایی به آن دسترسی دارند. تجربه بعضی از کشور های آفریقایی نیز نشان میدهد که تضمین کافی برای حفاظت از دادههای شخصی وجود ندارد و خطر سوءاستفاده، انتقال غیرقانونی اطلاعات و نفوذ خارجی افزایش یافته است. همچنین، تمرکز کنترل فناوری در دست یک بازیگر خصوصی، ریسک انحصار و محدودسازی دسترسی به خدمات را بالا میبرد.
در کنار این مسائل، وابستگی فناوری میتواند اقتصاد دیجیتال کشورها را در شرایط بحرانی مختل کند و مدیریت پایدار زیرساختهای حیاتی را دشوار سازد. حتی مزیتهای فنی استارلینک، مانند کاهش هزینه پرتاب و بهروزرسانی مداوم ماهوارهها، نمیتواند ریسکهای راهبردی ناشی از تمرکز قدرت و فقدان نظارت بینالمللی را جبران کند.
با همه این اوصاف استارلینک هم فرصت و هم تهدید ایجاد کرده است. از یک سو امکان دسترسی پایدار و پرسرعت را فراهم میکند و زیرساخت دیجیتال را در کشورهای جنوب جهانی تقویت میکند؛ از سوی دیگر، وابستگی به شبکهای خصوصی و خارج از چارچوب قانونی بینالمللی، خطرات امنیت ملی، حاکمیت داده و استقلال راهبردی را افزایش میدهد. آینده اعتمادپذیری این شبکه وابسته به توان کشورهای میزبان در تنظیم حکمرانی فناوری، متنوعسازی ارائهدهندگان خدمات و استقرار نظام نظارت شفاف است تا مزیتهای فنی حفظ و مخاطرات کاهش یابد.