مرور تحولات اخیر در صحنه سیاست آمریکا و نظام بین الملل، از بحران عمیق در ساحت تصمیمگیری در ایالات متحده پرده بر میدارد؛ بحرانی که از شخصیت خود ترامپ آغاز میشود و تا سیاست خارجی، امنیت منطقهای و حتی انسجام داخلی آمریکا امتداد مییابد.
اظهارات کمسابقه سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا، لارنس ویلکرسون، در توصیف دونالد ترامپ نقطه عزیمت مناسبی برای فهم این وضعیت است. ویلکرسون صراحتاً میگوید: این آدم انگار عامل شیطان است، یا هر قدرت دیگری که ممکن است در سایه پشت سرش کمین کرده باشد. او عامل کسی است که میخواهد ما را نابود کند، چون آنچه او انجام میدهد به درجهای رسیده که دیگر نمیتواند اتفاقی و بیهدف باشد. این گزاره درباره خطر تبدیل شدن خودشیفتگی فردی به راهبرد رسمی قدرت اول جهان توسط ترامپ به صراحت هشدار میدهد.
در همین چارچوب، رفتار ترامپ در قبال ایران نیز کاملاً شیطانی و با اهداف پلید امپریالیستی است. او همزمان که از تمایل به توافق سخن میگوید، تهدید رژیم صهیونی را بزرگنمایی میکند و حتی با تصمیمی بی دلیل، دستور خروج خانوادههای نظامیان آمریکایی از منطقه را صادر میکند؛ تصمیمی که خود اذعان دارد نه مبتنی بر اطلاع قطعی، بلکه بر احتمال وقوع درگیری است. این یعنی سیاست خارجی آمریکا نه بر اطلاعات دقیق، بلکه بر ذهنیات و احساسات رئیسجمهور بنا شده است. اما بهرحال این شیطنتها نشان دهنده معلق نگه داشتن فضا توسط شیطانی به نام ترامپ برای سواستفاده در روزهای آینده است. ترامپ در کنفرانسهای مطبوعاتی خود آشکارا میگوید ایران باید امتیازاتی بدهد که تاکنون تمایلی به دادن آن نداشته است. این بیان، معنایی جز عبور از منطق مذاکره و ورود به منطق تحمیل ندارد. در واقع، مذاکره در نگاه ترامپ نه ابزار حل اختلاف، بلکه ادامه فشار با زبان دیپلماتیک است.
در برابر این فضاسازیها، مواضع مقامات ایرانی اما به صراحت نشان میدهد که ایران نه مرعوب میشود و نه دست خالی است بلکه همواره سطحی از بازدارندگی و توان مقابله به مثل را برای خود نگه داشته است که باعث میشود شیطانی به مانند ترامپ نتواند اقدام به باج گیری از او کند. در همین باره علی شمخانی به عنوان اولین نفر در واکنش به مهمل گویی های ترامپ عنوان کرد که در دکترین دفاعی ایران، پاسخها پیش از اجرایی شدن تهدید تعیین تکلیف میشوند.
در سطح درونی آمریکا نیز، شکافها عمیقتر از آن است که کاخ سفید بخواهد تصویر یک دولت مقتدر را القا کند. گزارشهای تحقیقی کریس ویپل و اظهارات سوزی وایلز، رئیس دفتر ترامپ، از شخصیتی سخن میگوید که مرز نمیشناسد، عقبنشینی نمیکند و تصمیمهایش تابع احساسات آنی است. چنین فرد شیظانی، بهطور طبیعی منبع بیثباتی و هرج و مرج در سیاست داخلی و خارجی آمریکاست.