پیروزی شگفت انگیز حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین سبب تلخکامی رهبران برخی کشورهای غربی شد و پرده از سیاست های یک بام و دو هوای آنان برداشت.
رهبران برخی کشورهای اروپایی همراه با جرج بوش رئیس جمهور آمریکا از جنبش حماس خواستند با به رسمیت شناختن اسراییل، دست از اقدامات خشونت آمیز خود بردارند. آنان به سیاست های سرکوبگرانه تل آویو در ترور مبارزان فلسطینی، سرقت سرزمین های فلسطینی و تخریب منازل و محاصره اقتصادی فلسطینی ها هیچ اشاره ای نکردند. این رهبران فقط اقدامات حماس را مورد انتقاد قرار دادند و ضمن چشم پوشی از اقدامات تروریستی دولت اسراییل آنها را نیز تأیید کردند.
این حامیان اسراییل درکنگره آمریکا بودند که با طرح مسدودکردن کمک های مالی این کشور به تشکیلات خودگردان فلسطین، بستن دفاتر حماس در واشنگتن و ممانعت از سفر اعضای آن به آمریکا را ارائه دادند.
شاید همین سیاست یک بام و دوهوای آمریکا یکی از مهمترین عواملی باشد که سبب شد فلسطینی ها به جنبش حماس رأی بدهند.
به دنبال پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی، روسیه تنها کشوری بود که سیاستی مخالف سیاست آمریکا و اروپا اتخاذ کرد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در واکنش به این پیروزی گفت: «موضع مسکو در قبال پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین برخلاف موضع آمریکا و اروپای غربی است. وزارت خارجه روسیه جنبش حماس را یک سازمان تروریستی نمیداند.»
اما درباره سیاست دوگانه غرب در قبال مسائل فلسطین می توان گفت به دنبال پیروزی حماس، کشورهای غربی از این جنبش خواستند تا براساس «پیمان اسلو» و «نقشه راه» در مسیر صلح قدم بردارد. این موضع گیری به گونه ای است که می توان تصور کرد «پیمان اسلو» و«نقشه راه» بیشترین دستاورد صلح را به همراه داشته است. سیلویو برلوسکنی نخست وزیر ایتالیا و از جمله رهبران حامی اسراییل در اروپا می گوید: «پیروزی حماس پیامدهای بسیار بدی بر روند صلح خاورمیانه برجای خواهدگذاشت. در حقیقت به قدرت رسیدن حماس روند صلح را به تأخیر خواهد انداخت.
این تحلیل برلوسکنی آمیخته به یک اشتباه فاحش است. در حقیقت پیمان اسلو پایه و اساس مذاکرات صلح خاورمیانه را تشکیل می دهد، توافقنامه ای مرده است. غرب از توافقنامه اسلو و طرح نقشه راه با قدرت وشدت حمایت نکرده بلکه به اسراییل اجازه داده است تا با سوءاستفاده از آنها به توسعه طلبی های خود ادامه بدهد. لذا چنانچه غربی ها خواهان تحقق صلح در خاورمیانه هستند باید معیار و محور جدیدی ارائه دهند که با توافقنامه های قبلی به طور کلی فرق داشته باشد. مصمم بود که با احداث دیوار حائل ساخت شهرک های صهیونیست نشین و ایجاد مناطق امنیتی، مرزهای اسراییل را در عمق کرانه باختری رود اردن به فلسطینی ها تحمیل کند. لذا می توان گفت مقاومت شاید پیروزی حماس چنین فرصتی را به وجود آورده باشد.
دراینجا باید گفت فلسطینی ها سبب نابودی پیمان اسلو و نقشه راه نشدند. بلکه مخالفت های آریل شارون نخست وزیر در حال موت اسراییل باعث این نابودی شده، چرا که وی معتقد بود فلسطینی ها شریک مناسبی برای صلح نیستند و می توان با ترور رهبران انتفاضه آن را سرکوب کرد. همچنین شارون فلسطینی ها مانع واقعی در برابر صلح نیست بلکه مانع حقیقی اشغالگری است که با اشغال اراضی ساکنان فلسطین صورت می گیرد. جفری ناظر برجسته سیاست های اسراییل در سرزمین های اشغالی در یکی از گزارش های خود می نویسد: اشغالگری به صورت توسعه شهرک های صهیونیست نشین همچنان ادامه دارد و این موضوع روابط میان فلسطینی ها و اسراییلی ها را تا امروز مورد تهدید قرار داده است. لذا پیروزی حماس را می توان پاسخی به اشغالگری اسراییل دانست و اگر این اشغالگری پایان یابد امکان تحقق صلح وجود دارد. به هرحال، اکنون این پرسش مهم مطرح است آیا امکان دارد میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی صلح برقرار شود؟ این سؤال در حالی مطرح است که تشکیلات خودگردان فلسطین از حمایت حماس برخوردار است و ایهود اولمرت رهبر حزب راستگرای «کادیما» جانشین شارون نخست وزیر بیمار اسراییل شده است. در صورتی آرنسون می توان به سؤال فوق پاسخ داد که از موضعگیری های دو طرف اطلاع داشت.
اولمرت در 24 نوامبر گذشته در رابطه با استراتژی اسراییل گفت: «تل آویو از مناطق امنیتی (وادی اردن، شهرک های صهیونیست نشین، اماکن مهم برای یهود به ویژه تمامی شهر بیت المقدس) تحت حاکمیت اسرائیل حفاظت خواهدکرد. دولت اسراییل بدون مرکزیت قدس تحقق نخواهد یافت و ما به آوارگان فلسطینی اجازه ورود به اراضی تحت حاکمیت اسراییل را نخواهیم داد.»
حماس هم با اتخاذ سیاست مقابله به مثل اعلام کرد چنانچه اسراییل عملیات ترور هدفمند اعضای این جنبش را متوقف سازد، حماس آماده متوقف ساختن عملیات شهادت طلبانه است. همچنین این جنبش آمادگی دارد تا در صورت متوقف شدن توسعه طلبی، اسراییل و عقب نشینی نظامیان صهیونیست از سرزمین های اشغالی و متوقف شدن تقسیم بیت المقدس با تل آویو به پای میز مذاکرات بنشیند. اکنون اسراییل دوگزینه درپیش روی دارد اول آنکه سیاست های شارون را ادامه بدهد که دراین صورت مقاومت فلسطینی ها حتمی خواهدبود. دوم اینکه در صدد یافتن راهی برای دستیابی به یک پیمان صلح باشد. تمام کشورهای جهان به ویژه حامیان اسراییل باید از گزینه دوم حمایت کنند. چرا که این تنها فرصت صلح در خاورمیانه است. در غیر این صورت باید شاهد تداوم جنگ فرسایشی میان فلسطینی ها و اسراییلیها باشیم.