صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۹:۴۸  ، 
کد خبر : ۷۴۶۷۸

« استقلال » دستاورد سترگ انقلاب اسلامی/غلامرضا قلندریان


بصیرت: شناخت دستاوردهای انقلاب اسلامی و شناساندن آنها به جوانان و نوجوانانی که سه چهارم جمعیت کشور را تشکیل می دهند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، زیرا یکی از راه های پیوند مستحکم آنان با آرمانهای انقلاب اسلامی، شناخت و آگاهی از دستاوردهای نظام اسلامی است.
امام راحل در یکی از سخنرانیهای خویش در سال 1359 فرمودند: «... آن اشخاصی که می خواهند صدمه بزنند به جمهوری اسلامی، راه افتاده اند که هیچ کاری نکرده، این همان رژیم شاهنشاهی است. این فرقی با رژیم شاهنشاهی ندارد... ما یک وظیفه اسلامی، یک وظیفه انسانی داریم که آن چیزهایی را که در این جمهوری اسلامی شده است بگوییم و برسانیم به مردم.»
همواره این سؤال در ذهن بسیاری از شهروندان و اندیشمندان مطرح است که انقلابها و یا حرکتهای گسترده مردمی در نهایت چه دستاورد قابل دفاعی را برای جامعه رقم زده اند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این موضوع مستثنا نیست، عملکرد قابل دفاع انقلاب اسلامی در عرصه های گوناگون، بیانگر این واقعیت است که نظام در حیات 30 ساله خویش توفیقات قابل اعتنایی داشته است.
شاید بتوان بیش از 100 دستاورد برجسته را برای عملکرد 30 ساله انقلاب احصاء نمود، اگرچه در این مجال فرصت پرداختن به آنها نیست. معرفی دستاورد «استقلال» به عنوان یکی از نتایج عملکرد سالهای حیات طیبه انقلاب، می تواند بیانگر یکی از مهمترین «نتایج مثبتی» باشد که حوزه های گوناگون دیگر نیز از آن متأثر می گردند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی، کشوری وابسته به اجانب را از سرسپردگی چندین ساله نجات داد، بویژه پس از کودتای 28 مرداد که با عقد کنسرسیوم نفتی، ایران از سیطره انگلیس رها گردید، ولی به دام وابستگی آمریکا گرفتار شد.
گستره ایران با ترکیب جمعیتی 98 درصد مسلمان، آموزه های اعتقادی مبنی بر برتری اسلام را شامل است، ولی سلطه بیگانگان بر این مملکت به نحوی توسط مهره های آنها طبیعی جلوه می نمود که افق رسیدن به دروازه های تمدن را در گرو تشدید وابستگی با ادبیات گسترش تعاملات تبیین می نمودند. حضرت امام خمینی(ره) با درایت و هوشمندی، جغرافیای ایران را که در صورت استمرار روابط با ایالات متحده می توانست به یکی از ایالتهای این کشور تبدیل شود، آزاد نمود و از یک کشور مستعمره، بازیگری مستقل با ادبیات منحصر به فرد به دنیا معرفی کرد.
نفوذ اختاپوسی ارکان اطلاعاتی واشنگتن و اهتمام به چهره های بهایی برای هموار کردن زمینه تسلط بیگانگان، اقدامهایی در راستای وابستگی بیشتر و بیانگر تعمیق روابط با بیگانگان بود.
نهادینه کردن رفتارهای سلطه جویانه از طریق ساز و کارهای حقوقی و تحمیل خواسته های نامشروع بر ساختار سیاسی که از نبود استقلال رنج می برد، سیطره روز افزون عوامل آمریکایی را بر عرصه های گوناگون کشور، جلوه بیشتری می بخشید.
انقلاب اسلامی با اثبات این مهم که دوران جدایی دین از سیاست منقضی گردیده است، توانست دین را از لایه های فکری سکولاریستها و پلورالیستها خارج کند و به متن زندگی مسلمانان باز گرداند که عزت و عظمت جمهوری اسلامی در داخل و خارج، نتیجه آن بود.
اندیشه امام(ره) در حالی به عنوان یک آلترناتیو وارد عرصه گردید که تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، جهان اندیشه و نظریه مشحون از رقابتهای ایسمهای ماتریالیستی بود که در نهایت یا به سکولاریسم منجر می شد و یا لائیسیته را به عنوان یک الگوی نظری و عملی به جوامع معرفی می کرد. حضور این مبانی تئوریک، عرصه را برای موجودیت دین تنگ کرده بود و اعلام موجودیت پدیده ای به نام دین با رویکرد و کارکرد سیاسی برای زمامداران و صاحبان خرد متأثر از عصر مدرنیته، امری عجیب به نظر می رسید و برخی با مبانی معرفتی اومانیستی و سنخیت نداشتن با آموزه های متافیزیکی، چنین رویکردی را شکست خورده معرفی می کردند.
جمهوری اسلامی با معرفی پیوند دین و سیاست توانست افقی متفاوت را در برابر دیدگان بشریت قرار دهد تا با مقایسه کارکرد دین، به ناکارآمدی مکاتب دست پرورده انسانها بیش از پیش واقف گردند.
دیدگاه جدید، استقلال را به عنوان مهمترین دستاورد معرفی نمود و این نگرش حوزه های تحت امر را با بهره گیری از دکترین دینی تدوین نمود که نه تنها در داخل صورت بندی جدیدی از قدرت را شکل داد، بلکه توانست در عرصه مناسبات بین المللی نیز با تعریف پارادایمی جدید، نظامهای سیاسی موجود را با چالشهای نظری روبرو سازد.
این رهیافت، با قطع وابستگیها در داخل، پایه های ساختارهای نوین اقتصادی، فرهنگی و دیپلماسی را بنیان نهاد و به دلیل وابستگی و پیوستگی به آموزه های شیعه در مقابل موج عظیم توطئه ها، از مواضع اصولی الهی خویش عقب ننشست. به همین دلیل بسیاری از ملتهای خارج از گستره اسلامی، راهکار کسب استقلال و اقامه حق را در پیروی از انقلاب اسلامی می دانند. اعتقاد به این موضوع که منظومه قدرت با شالوده نظم فکری ناشی از بلوک بندی -عصر رقابت دو بلوک- محصول استعمار جدید است، سخنی به گزافه نیست و برای ایفای نقش بازیگری به عنوان متغیر مستقل در صحنه تعاملهای بین المللی ناگزیر از ارائه الگوی متمایز از روندهای موجود است. لذا انقلاب اسلامی با اهتمام به نقش ملتها و باورهای آنان، توانست الگوی سنتی نگاه به قدرت را دگرگون نماید؛ چنانکه امروزه آثار این تأثیر شگرف کاملاً نمایان است.
ایده ملت باوری اکنون شعاع گسترده ای از جهان اسلام و مستضعفان را درنوردیده و تأثیر روزافزون آن بیش از پیش نمایان می شود، به نحوی که پیروزی حزب ا... در جنگ 33 روزه و مقاومت قابل تحسین حماس در جنگ 22 روزه، از نتایج موفق این الگوی جدید است.
پر واضح است، حضور گسترده ملتها در خیابانها در اعتراض به جنایتهای رژیم نامشروع اسرائیل در طول 22 روز جنگ غزه، نمونه دیگری از بیداری ملتهاست که پرتوهای زرین اندیشه امام(ره) و هدایتهای ارزنده رهبرمعظم انقلاب و امام جامعه اسلامی روشنی بخش جهت گیریهای آنها می باشد.
حضور آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه در نشست داووس که در اعتراض به سخنان فاقد منطق شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی و با هدف دفاع از مردم مظلوم فلسطین جلسه را ترک نمود، مصداق دیگری از پر رنگ شدن نقش ملتها در پروسه تحولات سیاسی است.
بدین ترتیب، یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی را در حوزه سیاسی «استقلال» باید عنوان نمود. این نداشتن وابستگی نه تنها در داخل سربلندی را برای مردم ایران به ارمغان آورد، بلکه با تأثیرگذاری بر دیگر ملتها و ایجاد موج بیداری و خود باوری، آنها را نیز در دفاع از حقشان وارد صحنه نموده است که امروزه آثار آن، تحولات منطقه ای خاورمیانه را بر خلاف میل ابرقدرتها شکل داده است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات