صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۴۸  ، 
کد خبر : ۷۸۲۶۲
سرهنگ پوررضاقلی، پلیس پژوهشگر و کارشناس ارشد انتظامی در گفتگو با صبح صادق

برقراری امنیت پایدار، مستلزم کم کردن فاصله‌هاست

یونس فتحى مقدمه: هفته نیروی انتظامی و سالروز تاسیس این نیروی خدوم فرصت مناسبی است تا نگاهی هر چند کوتاه به مسایل ومباحث حوزه امنیتی داشته باشیم. وفرصتها وچالشهای پیش روی این نیرو وبطور کلی حوزه امنیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. برای این مهم پای صحبتهای یکی از افسران باسابقه پلیس که علاوه بر موفقیت در عرصه انتظامی با انجام مباحث پژوهشی و فرهنگی توانسته است گامهای بسیار موثری در تحقق بخشیدن به آرمانهای جامعه اسلامی بردارد، نشسته‌ایم. آنچه در پی می آید حاصل گفتگوی صمیمانه ما با سرهنگ «هوشنگ پور رضا قلی»افسر تحصیلکرده و با تجربه نیروی انتظامی است.

* درابتدا برای آشنایی بیشتر خوانندگان،از خودتان بگویید.
** در سال 64 بعد از اتمام دوره دانشکده افسری به عنوان پلیس مشغول خدمت شدم.از سال 64 تا 85 در شغل کارآگاهی با عناوین افسر تحقیق،افسرعملیات،رئیس دایره جنایی و 11 سال نیز به عنوان مسئول مدیریت آگاهی استان ومرکز کرمان بوده ام ودرسال 83 درطرح ملی تطبیق کارآگاهان کشور به رتبه کارآگاه یکمی نائل شد م،از سال 85 بنا به تمایل شخصی از رسته کارآگاهی به رسته فرماندهی وستاد تغییر رسته دادم وقریب یکسال است که بعنوان فرمانده منطقه انتظامی در خدمت مردم غیور سیرجان هستم.
* شما را بعنوان پلیسی با رویکرد فرهنگی و اهل قلم می شناسیم، در این خصوص و در خصوص تألیفاتی که در حوزه کار پلیس داشته اید، توضیح دهید.
** با عنایت پروردگار مقالات وداستانهای متعددی نوشته ام که در روزنامه های محلی استان کرمان و کشوری چاپ شده، پژوهشهایی هم در زمینه های مختلف در سطح نیروی انتظامی ارائه داده ام. در سال 83 نیز با توجه به فقدان منابع و مأخذ یا اقتباسی بودن آثار در زمینه آدم ربایی، با توجه به اهمیت این موضوع، کتابی در این زمینه تألیف کردم که از طرف کتابخانه ملی و نیرو اجازه انتشار گرفت و منتشر شد.اما از آنجایی که این کتاب می توانست مورد سوء استفاده قرار گیرد. از طرف نهادهای نظارتی وحفاظتی سازمان درطبقه بندی محرمانه قرار گرفت و اکنون این کتاب توسط قضات و نیروهای انتظامی و امنیتی مورد استفاده قرار می گیرد. یکی دو تا عنوان کار مشابه دیگر هم در دست تألیف دارم که هنوز به مرحله تکمیلی نرسیده است. برخی از پژوهشهای انجام شده نیزعبارتند از:« نقش خشکسالی در کهنوج و ارتباط آن با افزایش سرقت»،« تاثیر طالبان در امنیت ملی جمهوری اسلامی»، «کالبد شکافی پیرامون مهاجرت افاغنه به ایران». همچنین داستان های جنایی بلندی نوشته ام که در نشریه های سازمانی وکشوری درج شده است.
* ضرورت امنیت در جامعه چیست و امنیت اجتماعی به چه معناست؟
** بی شک امنیت زیر بنای همه فعالیت های بشر است، امنیت بیشتر خود را در فقدان امنیت نمایان می کند و در نبود امنیت ضرورت آن بیشتر احساس می شود. بنا به آنچه در در فرهنگهای لغت آمده است، امنیت یعنی در امان بودن، ایمنی و آرامش و آسودگی کامل. من امنیت اجتماعی را در این شکل می بینم که بستر نقطه به نقطه و لایه به لایه اجتماع برای تمام آحاد جامعه در نهایت اطمینان خاطر قرار گیرد و ایمنی و آسایش کامل برای تمام افراد مقید به قانون در جامعه بدون ذره ای استثناء فراهم شود. من تصور می کنم امنیت ضروری ترین و اصلی ترین وظیفه حاکمیت است. امنیت حتی اولی تر از عدالت است و در ناامنی مدیریت کشور هم دچار چالش می شود و مدیریت ملی هم دچار چالش می شود. امنیت اجتماعی بستر تمامی ابعاد امنیت اخلاقی،امنیت سیاسی، فرهنگی است. امنیت اجتماعی هم حق اتباع یک حکومت است و هم وظیفه حکومت. امنیت اجتماعی تنها به عهده دستگاههای انتظامی و حتی قضایی نیست. یک محصول فراگیر است.
* از دیدگاه شما بعنوان یک پلیس با سابقه، مولفه های امنیت پایدار در جامعه کدامند ؟
** امنیت تقریباً یک محصول و یک تولید فرابخشی و چند وجهی حکومتی و مردمی است. فرآیند تولید امنیت کامل به شکل یک چرخه است و در این چرخه عناصر و واقعیت های اجتماعی مطرح است.
برای ایجاد امنیت مطلوب و پایدار اولین پارامتری که به آن نیاز داریم برمبنای فرمایش مولای متقیان علی (ع) که می فرماید:« تهیدست فرومایه خواهد شد.» کم کردن فاصله غیر قابل تحمل درآمدها و هزینه هاست. زیرا هر چه که بتوانیم فاصله ها را کم کنیم افراد را از سوی فرو مایگی به سوی عزت سوق می دهیم و موقعی که به سمت عزت رفتیم بسیاری از ناهنجاریها ورفتارهای غلط از دستور کار خارج می شود.
مقوله دوم بحث رفع بیکاری نه با نگاه صرفاً امرار معاش بلکه توامان با کسب وتامین جایگاه اجتماعی، بگونه ای که فرد دچار جایگاه باز دارنده اجتماعی شود که این امر بسیار موثر است.
بحث سوم، استفاده از ظرفیتهای اعتقادت مذهبی و روزآمد و کاربردی کردن فرهنگ دینی است. من بعنوان یک کارآگاه با اطمینان عرض می کنم «تا بحال متدین مجرم ندیده ام.» مذهب نهادینه شده درونی یکی از بازدارنده ترین موارد ناامنی اجتماعی است. متدین واقعی دو نوع بازدارندگی دارد یکی ایمان قلبی به روز معاد و روز حساب و کتاب و دیگری تعصب برای مخدوش نشدن هویت دینی است.
پارامتر دیگر شناخت علف های هرز اجتماعی و محاسبه آنها به عنوان یک دستورکار واقعی بگونه ای که حضور و ظهورش را به رسمیت بشناسیم و برایش برنامه داشته باشیم.
مقوله دیگر وجود تضمین کافی و اطمینان آور به اینکه اگر کسی مرتکب جرم شد شناسایی و دستگیرمی شود. در جامعه ای جرم کمتر می شود که بنا به نظر علمای این رشته تضمین قطعی وجود داشته باشد که بالای 80 درصد از مجرمین شناسایی و دستگیر خواهند شد.
پارامتر بعدی اینکه در فرآیند تکمیلی شناسایی ودستگیری مجرم، تضمین لازم مبنی بر محکومیت وتحمل مجرم به مجازات غیر مقرون به صرفه وجود داشته باشد. چون به هر حال بحث تعلق کیفر یک مرحله است و اجرای آن مرحله بعد و اگر اینگونه نباشد دور باطل جرم وجنایت در جامعه وجود خواهد داشت.
* به نقش جایگاه اجتماعی و تاثیر آن در بازدارندگی اشاره کردید، در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
**اینکه بعضی ها افسار گسیخته هر حرکت ضد قانون و خلاف شرعی را انجام می دهند، بدلیل آن است که جایگاه اجتماعی ندارند. فردی که جایگاه اجتماعی همراه با هویت دینی پیدا می کند همین که هویت پیدا کرد، مقید می شود و وقتی مقید شد، افسار گسیختگی از بین می رود. کارکرد دیگری که در خصوص جایگاه اجتماعی از دو کارکرد قبلی موثرتر است اینکه تک تک اعضاء و دارندگان جایگاه اجتماعی به جامعه خود تعلق و تعصب پیدا می کنند و افراد فاقد جایگاه اجتماعی سعی می کنند از جامعه انتقام بگیرند ، آن جامعه را تخریب کنند وحق خودشان را از جامعه بگیرند.همان پدیده «وندالیسم» که الان بعنوان یک مکتب اجتماعی درمورد رفتارهای ضد بشری مطرح است. وندالیستها سرخوردگان و فاقدین هویت و جایگاه اجتماعی هستند.
* در پیشبرد امور انتظامی بیشتر به کار فرهنگی می اندیشید یا قوه قهریه ؟
**به هر دو جنبه آن اعتقاد دارم هم به کار فرهنگی و ارشاد هم به استفاده از قوه قهریه. اینکه چرا کار فرهنگی را همزمان با عمل گرایی پلیسی که کاملاً قانونی و منطبق با شرح وظایف است، باید انجام دهیم، بنده معتقدم که اگر در رابطه با انسان ذی شعور صاحب اراده، اقناع کامل حاصل نشود، نسبت به هر گونه اقدام آمرانه و دستوری مقاومت منفی نشان می دهد و البته اگر در انتهای کار تعمد و شیطنت و یا یک سازمان یافتگی از نوع تخریبی در کار باشد، مقابله سختی خواهد شد.
نوشته‌های زیادی از تجربیات پلیسی شما در مطبوعات منتشر شده در اینجا اگر خاطره تلخ ویا شیرینی از این قبیل فعالیتها دارید بیان کنید.
من یادم می آید یک بار متهمی را در اوایل دوران خدمتم دیده بودم و در اواسط خدمتم یعنی 15 سال بعدش جنازه همین فرد را در حالیکه تزریق کرده بود در یک خرابه دیدم بر مبنای شعار بسیار زیبا و غرورانگیز »مردان خدا ایستاده می میرند» که در مورد شهدا و آدم‌های بزرگ می گویند به نظرم رسید یک داستانی بنویسم با عنوان »مردان معتاد در خرابه می میرند» و این قصه 15 سالی که از این جوان سراغ داشتم نوشتم و در انتهای آن نوشتم تا به حال ندیده ام که برای هیچ معتادی کسی عزاداری کند و حتی مادری ندیده ام که برای فرزند معتادش عزاداری کند و الی آخر. مدتی بعد یک نفر به من مراجعه کرد گفت: راست می گویی که من اگر بمیرم مادرم برایم گریه نمی کند؟ راست می گویی که من اگر بمیرم مادرم از مرگ من خوشحال می شود؟ گفتم : بله. گفت : کمک کن تا ترک کنم و من کمکش کردم که ترک کرد و بعد گفت: کمک می کنی که من کاری پیدا کنم و من به کمک فرماندار وقت کرمان برایش کاری پیدا کردم و الان هم اطلاع دارم که از وادی اعتیاد برگشته و دارد زندگی اش را می کند و این از یکسو یک خاطره بسیار تلخ و از یک سو خاطره بسیار شیرین فعالیت نوشتاری من است.
* از دیدگاه شما، چالشهای نیروی انتظامی برای رسیدن به یک پلیس کارآمد و حرفه ای کدامند ؟
** از آنجایی که اولین چالش ما نیروی انسانی کیفی و کارآمد است عالی ترین نقطه بهره وری همسویی منافع فرد و سازمان است. و این فقط در استخدام های رسمی میسر است، استخدام پیمانی که هر لحظه قراداد می تواند از هر دو طرف یا از یک طرف ملغی شود، چگونه می تواند همسویی و بهره وری را ممکن سازد.
یک چالش دیگرهم فقدان تناسب بین حقوق مزایا و درآمد است. چرا که حرفه پلیس در تلاقی مداوم و لاینقطع با جرم و مجرم است اینجا عرصه بسیار خطرناکی برای لغزش است خصوصاً لغزش مادی. در ابتدای عرایضم عرض کردم مولاعلی (ع) می فرماید:«تهیدست فرو مایه است» فرومایه یعنی فاقد عزت، یعنی برای خودش شخصیتی قایل نیست هیچ بازدارنده درونی ندارد و مشکلاتی که می‌تواند در این خصوص ایجاد کند.
چالش سوم اینکه اگر هر سازمانی دو فاکتور «منزلت اجتماعی» و «کفایت اقتصادی» را از دست داد، «نخبه گرایی» در آن متوقف می‌شود و به نظر من الان این اتفاق افتاده، نخبه گرایی در سازمان ما متوقف است. برخی از مستخدمین ما کسانی هستند که به علت عدم توانایی در رشته های دیگر تحصیلی دانشگاههای معتبر و یا مشاغل که مستلزم صرف هزینه است، می آیند به طرف این سازمان .گروه دوم دانشجویان دانشگاه های مختلف که بعد از فارغ التحصیلی در چرخه اشتغال متوقف می مانند، در نتیجه در بن بست امرار معاش گیر می کنند به عنوان تنها و آخرین راه ممکن، با گذراندن دوران 54 روزه جذب سازمان ما می شوند ومی آیند بعنوان پلیس. درجامعه هم برای شهروندان قابل تشخیص نیست چون پلیس را با یونیفورم می شناسند. در نتیجه انتظارات کاملاً یکسانی از اینها دارند و این انتظارات برآورده نمی شود چراکه توانایی پلیس حرفه ای راندارند.
* پلیس در جامعه ما چقدر با پلیس آرمانی و یا بهتر بگوییم پلیس اسلامی مطابقت دارد؟
** ما با پارامترهای پلیس آرمانی خیلی فاصله داریم، با پارامترهای پلیس اسلامی هم که در متون اسلامی به نام »محتسب» یاد شده، خیلی فاصله داریم . در فرهنگ اسلامی پلیس محتسب و حسابگر است در تمام زمینه های انحرافات اجتماعی مجاز به مداخله به منظور جلوگیری از روندهای انحرافی است . البته اولین ویژگی اش این است که عناصر آن سازمان خودشان هیچ گونه انحرافی نداشته باشند. شما نمی توانید عامل به یک عمل باشید و دیگران را از آن رنهی کنید. پلیس ما باید به پارامترهایی متعددی دست یابد تا شایسته این عنوان شود.
* پلیس بطور شبانه روزی خدمات زیادی را به مردم ارایه می دهد ،اما از سوی دیگر مردم آنچنان که باید هنوز با پلیس صمیمی نیستند، چرا و چه باید کرد؟
** تیتروار برخی الزامات اعتماد مردم به پلیس و هر ساختار حکومتی را عرض می کنم. تا مشخص شود در بعضی از این پارامترها مشکل داریم که اعتماد 100صددرصد حاصل نمی شود. ضمن اینکه حدود 20درصد مردم در هر صورت با این فرهنگ خو نخواهند گرفت. 1- پلیس باید رفتارش کاملاً اخلاقی و بر مبنای توجه به کرامت انسانی و خیر خواهی باشد 2- حذف هر گونه رفتار غیر قانونی و خودسرانه و استنباطی 3- نفی هر گونه بدرفتاری 4- پرهیز از هر گونه رفتار همراه با تبعیض، زیرا مردم حاضرند ظلم همراه با مساوات راتحمل کنند. اما عدالت همراه با تبعیض را نمی توانند تحمل کنند5.- عدم خروج از شرح وظیفه محوله 6- تخصص قابل اثبات یک پلیس در رفتار با شهروندان. اگر شهروند ببیند بین بعضی دانستنی ها و توانایی های خودش با آقایی که یونیفرم پلیس تنش است هیچ تفاوتی نیست اعتماد نخواهد کرد. 7- تنظیم رفتارها برمبنای تعمق و تحقیق و جلوگیری از هر گونه شتاب زدگی. یقنناً اگر مجموعه اینها راداشته باشیم،مردم اعتماد می کنند و آن 20 صددرصد مردم هم کمرنگ می شود.
* با توجه به نامگذاری سال 86 به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی ، پلیس در جامعه ما در این خصوص چه نقشی می تواند ایفا کند ؟
** به نظر من نقش پلیس در مقوله اتحاد ملی نقش بسیار مهم و کارسازی است. در این خصوص ما باید علاوه بر ارتقاء ضریب خدمتگزاری تام و تمام، حداکثری، کیفی، بدون منت و همراه باپاکدامنی برای مردم، از هر گونه رفتار آزاردهنده و انزجار آور بشدت پرهیز نماییم و دامنه خدمات را تا جای جای و فرد فرد کشور ادامه دهیم ودر راستای اتحاد ملی از هر گونه رفتار منجر به نفرت از حاکمیت و دستگاه های حاکمیتی بپرهیزیم و به مردم اثبات کنیم به عنوان بخشی از حاکمیت خدمتگزارشان هستیم ودر بخش برون مرزی تصور می کنم تشکیل اتحادیه پلیس کشورهای اسلامی و ارتباطات مداوم پلیس دول اسلامی با همدیگر برای فرا گرفتن روش های برتر همدیگر و تبادل نظر بسیار کارساز است.

برچسب ها: امنیت پایدار
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات