حزب‌الله و نقطه عطف در جهاد آزادیبخش

هادی محمدی
هنگامی که در سال 1981، اشغال لبنان تا بیروت به بهانه بیرون راندن نیروهای رزمنده فلسطینی ساف به پایان رسید و بشیر جمیل به عنوان دست نشانده اسرائیلی ها آماده در دست گرفتن حکومت شد، هیچ یک از طرف های رژیم صهیونیستی و یا آمریکایی مانند فلیپ حبیب که معمار تحول اساسی در معادله سیاسی-امنیتی لبنان بود فکر نمی کردند که جریان اصیل و ریشه دار و پرانگیزه ای مانند حزب الله در حال شکل گرفتن است.
یک پیوند اعتقادی و ریشه دار در تجربیات تلخ مبارزه جریان های مختلف فلسطینی و لبنانی، مجموعه های متفاوتی از داخل حرکت اصیل، تشکل های فرهنگی و اجتماعی، طلاب حوزه های دینی در قم و نجف را در کنار هم قرار داد که به سرعت جوانان پرشور و شجاع شیعه را به آنان افزود.
این تشکل که هنوز مراحل ابتدایی مباحث داخلی را طی می کرد، به واسطه شرایط سیاسی-امنیتی ناشی از اشغال صهیونیستی و در پاسخ به محنت و رنج مردم لبنان و به ویژه شیعیان، با عملیات های استشهادی علیه نیروهای رژیم صهیونیستی، فرانسوی و سپس آمریکایی متولد شد.
این تولد مبارک آنچنان امیدبخش پایه های حضور اسرائیل در عمق لبنان و حامیان آمریکایی و فرانسوی در نقاط مختلف بیروت، صور و دیگر مناطق را هدف قرار داد که توجه تمامی جامعه لبنانی و جریان های داخلی و خارجی را بخود معطوف کرد.
این جریان خالص که اساسا در موج های اولیه انقلاب اسلامی در ایران برای مقابله با نظام ظالمانه حاکم بر منطقه و مقابله با سلطه صهیونیستی-آمریکایی شکل گرفته بود، محور اصلی تفکر و فعالیت خود را ولایت فقیه و التزام در پیروی از آن قرار داد که تحولی شگرف در شکل گیری ماهیت جریان های نهضتی و حزبی محسوب می شد و هیچ سابقه تاریخی در این زمینه وجود نداشت.
مقاومت اسلامی تدریجا به عنوان شاخه نظامی حزب الله با تکیه بر تجارب میدانی و آموزش های کسب شده از دوستداران این جریان به عنوان یک اهرم پرقدرت شکل گرفته و گسترش یافت. اگرچه فراز و نشیب های ناشی از جنگ داخلی لبنان و مانع تراشی جریان های رقیب، گاهی کارکردهای مقاومت اسلامی را محدود کرد ولی هیچگاه از مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی منحرف و غافل نشد. با پشت سر گذاشتن این دوره محدود، سیطره بلامنازع مقاومت اسلامی در صحنه جهاد ضدصهیونیستی با شعار «نابودی رژیم صهیونیستی» و ورشکستگی کلیه گروه های سیاسی در این میدان، حرکت جهادی برای فشار به رژیم صهیونیستی شتاب بیشتری یافت. که به دنبال کسب افتخارات بزرگ جهادی، پس از 18 سال، ارتش رژیم صهیونیستی را مجبور به فرار و عقب نشینی از جنوب لبنان کرد.
این اولین شکست ارتش صهیونیستی بود که پس از پنج دهه از تاسیس غاصبانه در فلسطین اشغالی به آن تحمیل می شد و ارتش های کشورهای عربی در چند جنگ ناکام را سربلند نمود و به عزت و شرف اسلامی-عربی تبدیل شد.
رژیم صهیونیستی که اشغالگری را اساس ماندگاری و گسترش نفوذ خود قرار داده بود، بخش کوچکی از مزارع شبعا را که به لحاظ جغرافیایی در شمال منطقه جولان قرار گرفته و موقعیت سوق الجیشی برای حفظ عقبه تمامی امکانات و تاسیات و نیروهای نظامی در جولان محسوب می شود، حفظ کرد.
باقی ماندن اسرائیل در مزارع شبعا، حداقل پاسخی بود که جریان های کمین کننده برای مهار توان نظامی مقاومت اسلامی، و قدرت های غربی و آمریکایی-اسرائیلی با آن مواجه بودند و مقاومت اسلامی در کنار تاکید بر ضرورت آزادی اراضی کامل لبنان، آزادی زندانیان لبنانی را نیز در دستور کار خود قرار داد.
اگرچه اقدامات عملیاتی مقاومت اسلامی پس از فرار ارتش صهیونیستی از نوار اشغالی جنوب لبنان کاهش یافت ولی بنا به شرایط مطلوب، ضربات مستمری به نیروهای اسرائیلی در شبعا وارد می کرد. به منظور مجبور کردن اسرائیل برای آزاد کردن زندانیان و اسرای لبنانی از زندان های این رژیم، سیاست به اسارت درآوردن سربازان ونظامیان اسرائیلی به شکل فعال تری مورد توجه مقاومت اسلامی قرار گرفت.
از آنجا که طی جنگ شش روزه و حمله اسرائیل به لبنان در سال 1996 که از زمین، هوا و دریا و با شدت گسترده ای به اجرا درآمد و حزب الله توانست با به کارگیری توان موشکی (کاتیوشا) ضربات مهلکی به مناطق شمالی آن (شهرک های صهیونیست نشین و واحدهای نظامی مستقر در این منطقه) وارد نماید، نهایتا یک توافق غیرمستقیم تحت عنوان «معادله کاتیوشا» شکل گرفت.
در این توافق حزب الله ضمن حفظ حق خود بر حمله به مناطق و پایگاه های نظامی اسرائیلی، این رژیم را مجبور به پذیرش عدم حمله به مناطق غیرنظامی، روستاها و موسسات غیرنظامی کرد.
در سایه این معادله، حزب الله مفهوم بازدارندگی را با ابزاری محدود به این رژیم که چهارمین ارتش پرقدرت جهان را در اختیار دارد تحمیل کرد و از آن بهره جست.
با وجودی که حزب الله از اواخر دهه نود وارد فاز سیاسی لبنان نیز شد و پس از آزادی جنوب تدریجا در مجلس و سپس در حکومت نیز فعال شد، مسئله آزادی شبعا و زندانیان لبنانی از اولویت های مقاومت اسلامی خارج نشد.
حزب الله توانست در سال 2004 با تکیه بر اسرای نظامی اسرائیلی، یک مرحله از تبادل اسرا را به حکومت شارون تحمیل کند و طی آن تعداد قابل توجهی از زندانیان رنج کشیده لبنانی و فلسطینی را آزاد کند. مرحله دوم این تبادل که قرار بود در پایان سال 2005 صورت پذیرد، با تکیه بر این توهم که حزب الله زیر فشار جریان ساختگی 14 مارس ناچار به خلع سلاح خواهد شد، حکومت شارون مرحله جدید تبادل اسرا را عمل نکرد و میانجیگری آلمانی در مراحل نهایی متوقف شد.
از این تاریخ سیدحسن نصرالله مکررا اعلام کرد که برای آزادی زندانیان لبنانی به هر اقدام و از جمله به اسارت گرفتن تعداد دیگری از نظامیان اسرائیلی عمل می کند. بر همین اساس ارتش صهیونیستی در ابلاغیه های نظامی به شدت نسبت به این مسئله هشدار داده بود.
با اجرای عملیات «الوهم المتبدد» در جنوب غزه که منجر به اسارت یک نظامی صهیونیست توسط گروه های جهادی فلسطینی شد، یکبار دیگر قابلیت و اقتدار کارکرد و برتری نظامی و بازدارندگی رژیم صهیونیستی برای اولین بار در داخل فلسطین به چالش کشیده شد. رژیم صهیونیستی برای جبران این خسارت با شدتی بی سابقه به غزه و مناطق مختلف آن حمله کرد و ویرانی و شهدا و زخمی های زیادی به جای گذاشت. در سایه سکوت مرگبار و همکاری برخی رهبران عربی با آمریکا و رژیم صهیونیستی و عدم تحرک مجامع عربی و اسلامی حزب الله یک بار دیگر وارد صحنه شد و برگ جدیدی از پیروزی و به چالش کشیدن تمامیت این رژیم و مفاهیم برتری نظامی و بازدارندگی آن را ثبت کرد.
در آخرین درگیری قبل از جنگ اخیر میان حزب الله و نیروهای رژیم صهیونیستی که از سوی حزب الله «الوعد الصادق» نامگذاری شد. ضمن اسارت دو سرباز صهیونیستی و کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از آنها و انهدام دو تانک، ابهام جدی در چگونگی اجرای این عملیات در ذهن مقامات صهیونیستی شکل گرفت.
رژیم صهیونیستی که دو ساعت پس از به اسارت درآمدن نظامیان خود وارد عمل شد تا امروز در دوازدهمین روز پیاپی دست به اجرای طرحی از پیش تهیه شده زد تا به گمان خود و آمریکا نابودی مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین پایان این جنگ باشد.
حملات جنون آمیز رژیم صهیونیستی طی ایام گذشته که عمدتا تاسیسات زیربنایی و حیاتی، مراکز و ساختمان های مسکونی و راه ها، پل ها و حتی اتومبیل های مردم بی دفاع را نشانه رفته، در ایجاد دکترین خلل در توانمندی های حزب الله و مقاومت اسلامی عاجز مانده است. شروع بمباران مناطق شهری و روستایی و حتی طی سه روز گذشته در مراکز ارتش لبنان، حزب الله را واداشت تا یک بار دیگر معادله کاتیوشا را در معادله موشک بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند. در حالی که بنا به گفته برخی مقامات صهیونیستی، ارتش اسرائیل در تاریکی به دنبال صید مقامات حزب الله و یا توانمندی های موشکی مقاومت اسلامی است.
قدرت آتشباری مقاومت اسلامی با برنامه ریزی حساب شده به مراکز نظامی، مراکز فرماندهی هوایی و فرماندهی منطقه شمال و بسیاری از شهرها و شهرک های صهیونیست نشین در عمق 60 کیلومتری اسرائیل را هدف موشک های رعد، کاتیوشا، فجر و خمپاره های خود قرار داده است.
صدها شهرک صهیونیست نشین در مناطق جلیل اعلی و سفلی، نهاریا، طبریا، حیفا، صفد و شهرهای مهمی مانند طبریا و حیفا که در مجموع بیش از دو میلیون و نیم صهیونیست را در خود جای داده هدف قرار گرفته اند.
قابل ذکر اینکه این مناطق حداقل طی 33 سال گذشته هیچگونه خاطره ای از جنگ و آسیب و نگرانی و دلهره نداشته اند و با تکیه بر غرور ناشی از قدرت نظامی و برتری ارتش صهیونیستی، سیاست غصب سرزمین فلسطین و گسترش شهرک های صهیونیست نشین و اخراج و محدودیت سازی علیه فلسطینی ها را به اجرا می گذاشتند. امروز حداقل پانصدهزار آواره صهیونیست از این مناطق متواری شده اند و کارخانجات و موسسات اقتصادی، توریستی، سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و مهمتر از همه، آرامش مستانه صهیونیست ها زیر ضربات موشک های حزب الله بخشی از رنج مردم مظلوم لبنان و فلسطین را در کنار خسارت های سنگین اقتصادی تحمل می کنند. بورس اسرائیل و شیکل (واحد پول ملی اسرائیل) سقوط کرده و مهمتر از همه طی روز های گذشته بیشترین تلفات و خسارت را نظامیان صهیونیست متحمل شده اند.
حیفا سومین شهر جمعیتی-اقتصادی رژیم صهیونیستی است که پالایشگاه و دیگر تاسیسات آن به شکل روزانه هدف موشک های حزب الله قرار دارند. پایگاه رامات دیوید که اختصاص به هواپیماهای F61 اسرائیلی دارد با هدف قرارگرفتن موشک های مقاومت اسلامی در جنوب حیفا (نزدیک عفوله) خسارت های مهمی دیده است. این پایگاه هوایی از جنگ 1973 تا به حال حمله ای را تجربه نکرده بود و از همین پایگاه به مرکز هسته ای عراق در سال 1981 حمله شد و در سال 1982 با تکیه بر هواپیماهای این پایگاه، عملیات هوایی و بمباران و پشتیبانی از حمله نظامی به لبنان صورت گرفته است.
حزب الله طی ی دوازده روز گذشته در مراحل متفاوتی که یک مدیریت حکیمانه در جنگ را به نمایش می گذارد و نیازمند یک بررسی جداگانه است، قدرت نظامی رژیم صهیونیستی را به چالش جدی کشیده و در اولین مرحله با شکار ناو جنگی بسیار پیشرفته اسرائیل در ساحل بیروت، این نیرو را از مدار اصلی جنگ خارج کرد به طوری که ناوهای رژیم غاصب به ساحل بیروت نزدیک نمی شوند.
مرحله جدید جنگ زمینی در حال شکل گیری است و شمارش معکوس حزب الله و مقاومت اسلامی برای دیدار نیروی زمینی رژیم صهیونیستی آغاز شده تا درس 18 ساله مقاومت اسلامی و درس های جدید عزت و شرف دفاع از مظلومین و سرزمین لبنان به طور فشرده و کوتاه بر آنان جاری شود.
آنچه بدیهی است آنکه با هوشمندی و تدبیر در انتظار پیروزی جدید حزب الله در این جنگ سرنوشت ساز هستیم و باید بازتاب های داخلی و منطقه ای و بین المللی آن را دنبال کنیم که معادلات جدیدی در صحنه فلسطین و منطقه ایجاد خواهد کرد و نیز خیزش مردم مسلمان منطقه که حامی سیدحسن نصرالله و مقاومت اسلامی بوده و آن را رهبر جهان عرب می دانند و بشارت نابودی رژیم صهیونیستی را می دهد، انتظار کشید.