به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد استقلال الجزایر (پنجم ژوئیه 1962) منطقه تاریخی «قصبه» در مرکز شهر قدیمی الجزیره روز دوشنبه گذشته شاهد گشایش موزه «علی لاپوانت» یکی از قهرمانان معروف «معرکه الجزایر» (نبرد الجزیره) بود.
به گزارش ایرنا نحوه شهادت این مبارز الجزایری که برگی مهم از نبرد الجزیره بشمار میرود هنوز پس از 49 سال در یاد و خاطره بازماندگان نسل انقلاب الجزایر زنده است.
هشتم اکتبر سال 1957 در اوج نبرد الجزیره علی لاپوانت که تحت تعقیب نیروهای فرانسوی بود در منطقه قصبه از خانهای به خانهای دیگر میگریخت تا اینکه در یکی از این خانهها در محاصره قرار گرفت و نیروهای فرانسوی از آنجا که نتوانستند به وی دست یابند و حاضر به تسلیم نیز نبود خانه را درحالی که سه مجاهد دیگر نیز همراه وی بودند بوسیله مواد منفجره بر سرشان منهدم کردند.
این خانه اکنون به یک موزه تبدیل شده است تا یاد و خاطره مجاهدتهای فرزندان این مرز و بوم و جنایات استعمارگران فرانسوی بیش از گذشته زنده نگاه داشته شود.
علی لاپوانت سپس به همراه «حسیبه بن بو علی» از مشهورترین زنان مجاهد الجزایری و مجاهد دیگری به نام «طالب عبدالرحمان» و برخی دیگر یک گروه انقلابی تشکیل داد که مراکز مربوط به استعمارگران و نیز نیروهای پلیس فرانسه را مورد حمله قرار میداد و به شاخه عملیاتی «گروه انفجار» معروف شد.
مجاهد دیگر این گروه «حمید بوحمیدی» متولد 1939 بود که از فرزندان منطقه قصبه بشمار میرفت و آن را بخوبی میشناخت وی نیز یکی از موثرترین مجاهدان این منطقه بود و بدلیل آشنایی کامل به منطقه بعنوان رابط بین فداییان و نیز یافتن مخفیگاههای مناسب برای آنان عمل میکرد.
وی همچنین در زمینه مخفی کردن اسناد مربوط به انقلاب و نامهنگاریهای مسئولان عملیات فداکارانه و برپایی مقدمات جلسات سری مجاهدان نقش عمده داشت.
اما در میان این افراد یک کودک 13 ساله به نام«عمر یاسف» نیز بود که «عمر الصغیر» شهرت یافت وی نیز از مجاهدان منطقه قصبه به شمار میرفت و در کنار مردان و زنان مجاهد با استعمارگران مبارزه میکرد و با استفاده از پوشش کودکی خود رابط بین «العربی بن مهیدی» از رهبران برجسته انقلاب الجزایر و «یاسف سعدی» رهبر مجاهدان منطقه قصبه و سایر فداییان بود.
اما در آن روز تاریخی، استعمارگران پس از آنکه خانه را به محاصره در آوردند و هشدارهای آنان برای تسلیم شدن به نتیجه نرسید خانه را با دینامیت بر سر این چهار مجاهد منهدم کرده و آنها را به شهادت رساندند.
دوستان و همرزمان این فداییان در حالی که چند روز بیشتر به سالگرد استقلال الجزایر باقی نمانده در خانه وی جمع شدند و یاد و خاطره وی و را گرامی داشتند و صحنههایی از نبرد الجزیره را به یاد آوردند.
نبرد الجزیره زمانی آغاز شد که رهبران انقلاب الجزایر پس از دو سال از آغاز جنگ آزادیبخش خود که در مناطق کوهستانی و خارج شهرها علیه اشغالگران سامان میدادند تصمیم گرفتند برای استفاده از بعد رسانهای و معرفی انقلاب به جهانیان نبردهای خود را به شهرها بکشانند.
ناامن کردن شهرها برای استعمارگران فرانسوی هدف دیگر این اقدام بود که دولت استعماری را بشدت تحت فشار میگذاشت بنحوی که از این اقدامات بعنوان اقدامات «تروریستی و جنایتکارانه» نام میبرد.
«نبرد الجزیره» در اواخر سال 1965 آغاز شد و درآن سال «العربی بن مهیدی»، «بن یوسف بن خده» و «عبان رمضان» سه تن از سردمداران مبارزات انقلابی الجزایر در شهر الجزیره مستقر شدند تا «نبرد الجزیره» را سامان دهند.
شهر الجزیره در تقسیم بندی مربوط به انقلابیون «منطقه مستقل» بشمار میرفت و پنج بخش دیگر اطراف شهر الجزیره فعلی را در بر میگرفت و انقلابیون عملیات بمبگذاری و حمله به پایگاهها و مراکز استعماری را در آن انجام میدادند.
گروه فداییان همچنین ترور سرکردگان دولت استعماری و نیز الجزایریهایی را که برضد مردم و انقلابیون با استعمار همکاری میکردند بر عهده داشت.
اعتصاب مشهور 28 ژانویه 1957 که به مدت هشت روز ادامه یافت بخشی از برنامههای مربوط به نبرد الجزیره بود که سبب طرح مساله الجزایر در سازمان ملل متحد و نگاه جهانی به آن شد.
نبرد الجزیره در میان نبردهای گوناگونی که در سراسر الجزایر بر ضد استعمارگران انجام شد از آن جهت مهم است که حضور قوی مبارزان انقلابی را در قلب پایتخت در برابر چشمان رسانههای خارجی و وابستگیهای دیپلماتیک میگذاشت و نقطه عطفی در مبارزات الجزایریها بود.
ابعاد نبرد الجزیره چنان برای استعمارگران سنگین و ویران کننده بود که سرانجام ژنرال «مارسال بیجار» و دستیارش ژنرال «ماسو» مامور مبارزه با انقلابیون شدند و بر اساس اعتراف خود فرانسویان و اسناد تاریخی موجود در این عملیات از همه روشهای غیرانسانی بهره گرفتند.
منابع رسمی دولت الجزایر میگویند از میان هزاران مفقود این عملیات جسد 100 نفر از انقلابیون هرگز کشف نشد و این مساله هنوز یکی از اختلافات میان الجزایر و فرانسه است.
در حالی که الجزیره بر مسوولیت دولت استعماری و ارایه اطلاعات لازم درباره این مفقودان اصرار میورزد پاریس از ورود به این موضوع خودداری و آن را انکار میکند.
اما ژنرال «پل اوساریس» اعتراف کرده است که شخصا مجاهد برجسته الجزایری «العربی بن مهیدی» و 24 تن دیگر از مجاهدین را که گفته میشد از رهبران مقاومت هستند کشته است.
وی همچنین اعتراف کرده است که حدود سه هزار نفر از الجزایریها نیز در همین ارتباط کشته شدند و اجسادشان مخفی شد.
منابع فرانسوی در آن زمان تعداد مبارزان الجزایری را که در نبرد الجزیره شرکت داشتند حدود پنج هزار نفر تخمین زدند.
مجموعهای که «العربی بن مهیدی» رهبری میکرد و پس از شهادت وی از سوی «یاسف سعدی» رهبری شد «گروه انفجار» نام داشت و یکی از برجستهترین افراد آن «علی لاپوانت» بود.
وی در آخرین روز زندگی خود با آنکه میدانست بزودی خانه بر روی او منفجر خواهد شد حاضر به تسلیم نشد و دوستان وی و حتی کودک 13ساله نیز حاضرنشد برغم اصرار علی لاپوانت وی را ترک کنند و همگی با هم در انفجار خانه توسط فرانسویان کشته شدند.
خواهر علی لاپوانت و یکی از همرزمان وی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا جنبههایی از شجاعت، عشق به میهن و فداکاریهای آنان را تشریح کردند.
وی که در زمان مرگ برادرش کودکی بیش نبود میگوید برادرش در آن دوران استعماری در شرایطی کاملا دشوار و سراسر محرومیت زندگی میکرد و جز من کس دیگری را در پایتخت نداشت اما بدلیل حضور همیشگی در مبارزات کمتر او را می دیدم.
«عمی عبدالقادر» که اکنون پیرمرد نحیفی مینماید زمانی جوان دلاوری بود که موفق شد در پست نگهبانی زندان «سرکاجی» (نام کنونی براباروس) شهر الجزیره 40تن از مجاهدان الجزایری را از زندان فراری دهد.
وی از خاطرات خود از علی لاپوانت و شجاعت و نقش او در انجام عملیات بر ضد اشغالگران میگوید.
عبدالقادر کسی است که خبر نخستین صحنه اعدام انقلابیون الجزایری توسط گیوتین را که از سوی فرانسویان در مورد انقلابی مشهور «احمد زبانه» اجرا شد به خانواده و مردم رساند.
وی گفت: علی لاپوانت در ابتدای ورود به زندان آشنایی زیادی به فرهنگ مبارزاتی نداشت اما در تعامل با انقلابیون که در حبس بودند گرایش انقلابی یافت و پس از آزادی به یکی از موثرترین فداییان تبدیل شد.
دولت الجزایر در سالهای اخیر که تا حدی از مسایل مربوط به بحران امنیتی در کشور فارغ شده است حفظ و احیای این منطقه را مورد توجه قرار داده اما به گفته کارشناسان این منطقه بدلیل قدمت بیش از 150 سال بسرعت در حال ویرانی و نیازمند توجه فوری است.
مطنقه قصبه با قدمت حدود 200 سال، از سوی سازمان جهانی یونسکو بعنوان میراث فرهنگی جهانی به ثبت رسیده است اما مشکلات سیاسی و اقتصادی طی دهههای گذشته و بویژه دل مشغولیهای امنیتی دولت طی 15 سال گذشته بیتوجهی به این منطقه که در حال حاضر حدود 100هزار نفر جمعیت دارد شده است.
با این حال دولت چندی پیش بر اساس موافقتنامهای بازسازی و احیای بخشهایی از این منطقه را به لهستانیها واگذار کرد.
الجزایر در پنجم ژوئیه سال 1830 شاهد ورود اشغالگران فرانسوی بود این اشغال که طی چند سال تمام الجزایر را فرا گرفت 132 سال بطول انجامید و طی این سالها همواره مقاومت و مبارزه با استعمار ادامه داشت اما از اول نوامبر سال 1945 گروه 22 نفری از رهبران انقلابی گردهم آمدند و رسما «جنگ مسلحانه» علیه اشغالگران را اعلام کردند، هفت سال مبارزه نابرابر، بیش از یک و نیم میلیون شهید، دهها هزار مجروح و صحنههای فجیع قتل عام و شکنجه و آزمایشهای اتمی سرانجام الجزایریها را در تاریخ پنجم ژوئیه 1962 به استقلال از دست رفته رساند.
الجزایریها همواره بجای کسب استقلال یا رسیدن به استقلال از ترکیب «بازپسگیری استقلال» سخن میگویند چرا که الجزایر قبل از ورود اشغالگران یک دولت کاملا مستقل و متمدن و دارای تبادلات تجاری و فرهنگی گسترده با کشورهای منطقه بود.