علی شیرازی
ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت باصطلاح آزادی، در اسفند 1377 در مصاحبه با مجله ی دنیا ی سخن می گوید: «انتخابات دوم خرداد، رای به عدم کفایت زمامداران دهه ی اول و دوم انقلاب بود و یک پیروزی بزرگ برای روشنفکران دینی و شکست برای روحانیون محسوب می شد.»
یوسفی اشکوری، عضو گروهک مذکور نیز در 11/3/1378 در مصاحبه با روزنامه ی جهان اسلام می گوید: «مبانی و اصول آیت الله خمینی که متکی به فقه و سنت شیعه است، دیگر کارآمد نیست.»
از سال 1340 این تفکر براساس نگاه غربی و سکولاریستی برای مبارزه با انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) با حمایت سازمان سیا و ساواک به وجود آمد. در دولت موقت بزرگ ترین آسیب ها را به انقلاب زد و اگر دوام می آورد، چنان سیلی به انقلاب می زد که دیگر سر بلند نمی کرد.
اسناد لانه جاسوسی گواهی بر این ادعاست. این سخنان نیز بیانگر ضدیت این گروهک با امام و انقلاب ملت ایران است. در دوران اصلاحات با حمایت این فکر، روزنامه های زنجیره ای متولد شدند و دست پنهان نهضت آزادی در پشت پرده ی تهاجم آن روزنامه ها به ارزش های انقلاب اسلامی قرار داشت.
متاسفانه برخی از دولتمردان تساهل گرا با ذوب شدن در این نگاه، به حمایت از این گروهک برخاستند و همه با هم یک تلاش گسترده را برای پیگیری غارت فرهنگی و قتل عام فرهنگی در ایران آغاز کردند.
بررسی روزنامه ها و نشریات اصلاح طلب در نزدیک به یک دهه، ابعادی از این غارت را آشکار می سازد و راه ترسیم شده توسط استکبار جهانی با حمایت نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها را شفاف تر تبیین می کند.
محمد قوچانی، از گردانندگان روزنامه اعتماد ملی، در تاریخ 20/1/1379 در روزنامه عصر آزادگان می نویسد: «هیات های مذهبی، منشأ خشونت اند و بسیجی ها، اعضای تشکیل دهنده ی این هسته ها هستند.»
عطا ء الله مهاجرانی، وزیر ارشاد خاتمی و از نویسندگان روزنامه ی اعتماد ملی، در تاریخ 30/5/1378 می گوید: «سر دادن شعار مرگ و آتش کشیدن پرچم آمریکا، اعمالی زشت و وحشیانه است.» (1)
بهزاد نبوی- عضو برجسته ی سازمان مجاهدین و دبیر کمیته ی صیانت از آرا انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، در تاریخ 20/1/1381 می گوید: « والله من اعتقادی به مرگ برآمریکا ندارم.»(2)
محسن امین زاده، عضو مرکزی حزب مشارکت و رئیس ستاد انتخاباتی به اصطلاح مردمی یکی از کاندیداهای انتخاباتی اصلاح طلبان در تاریخ 2/5/1378 می گوید: «شعار مرگ برآمریکا، امروز کاربردش را از دست داده است و حتماً باید باب بررسی رابطه با آمریکا را باز نگه داریم.»(3)
عباس عبدی، جاسوس سیا و از اعضای ستاد انتخاباتی دیگر کاندیدای اصلاح طلبان، در تاریخ 21/6/1377 در نشریه «راه نو» می نویسد: «انقلاب اسلامی، متاثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آن ها هم یکسان خواهد بود.»
عبدالکریم سروش، از مدافعان یکی از کاندیدای طیف اصلاح طلبان در شماره ی 52 مجله ی کیان (وابسته به گروهک نهضت آزادی) می نویسد: «در تاریخ جدید خدایی که مومنان کشف می کنند ممکن است با خدایی که گذشتگان کشف می کردند، متفاوت باشد»!!
اینها نمونه هایی از هزارها خروار است. امروز همه ی این تفکر به دفاع از کاندیداها ی طیف اصلاح طلبان به پاخاسته است. آقای کرباسچی رئیس ستاد یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری با مسوولان نهضت آزادی و برخی نیروهای ملی- مذهبی ملاقات می کند.(4) بهزادیان از مسوولان دیگر کاندیدای ریاست جمهوری اصلاح طلبان جلساتی را با نمایندگان نهضت آزادی می گذارد. (5) ابراهیم یزدی نیز برای زمینه سازی در جهت تهاجم گسترده به آرمان های ملت ایران طاقچه بالا می گذارد و می گوید: هنوز مشخص نیست از کدام نامزد حمایت می کنیم!!(6)
عباس عبدی در مقاله ای در روزنامه ی اعتماد ملی در تاریخ 26/2/1388 به دفاع از نهضت آزادی بر می خیزد تا شاید راهی به عرصه ی حمایت بجوید.
جمیله کدیور، مشاور امور زنان یکی از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری خواهان به رسمیت شناختن حقوق بهائیان به عنوان شهروند ایرانی می گردد و همزمان همسر یکی دیگر از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهور به دفاع از شیرین عبادی برمی خیزد و او را متفکری بزرگ می شمرد که برای کشور عزت ایجاد کرد!!(7)
دفاع از شیرین عبادی حامی فرقه بهائیت، فرقه ی وابسته به صهیونیست ها و تلاش برای جلب نظر نهضت باصطلاح آزادی، به چه منظور و برای چیست؟
امام خمینی(ره) بهایی ها را جاسوس آمریکا و انگلیس می دانند. راستی چه اتفاقی در حال افتادن است؟ نهضت آزادی که مطرود امام بود و معظم له خطر آنان را از منافقین بیشتر می دانستند. دفاع از این ها و حامیان آنان به چه منزله ای است؟
پس بحث دفاع از امام و آرمان ها و ارزش ها نیست؛ والا یکی از کاندیداهای مطرح در عرصه انتخابات دهم ریاست جمهوری نمی گفت: «دولت نباید خط کشی های مختلف در جامعه ایجاد کند و عده ای را خودی یا عده ای را غیر خودی تلقی کند.»!!(8) این سخن در تضاد با بیانات مقام معظم رهبری در موضوع خودی و غیرخودی است.
وی در بیانیه انتخاباتی خود می گوید: «اکثریت مردم به درستی باور داشتند که حقوق بشر، به همان مفهوم جهانی خود، به هیچ وجهی با خدا پرستی و پیروی از تعالیم معنوی اسلام تعارضی ندارد، به همین علت نیز به جمهوری اسلامی آری گفتند.»
این نامزد انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری در آن بیانیه می افزاید: «پیشا پیش با مردم پیمان می بندم که ... قانون براساس تفسیر هایی سازگار با موازین حقوق بشری به اجرا درآید.»(9)
این بیانات از سوی فردی بیان می شود که خود را حامی مرید می داند. امام بزرگوارمان در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی در 92 بهمن 1356 فرمودند: «ما همه ی بدبختی هایی که داشتیم و داریم- و بعد هم داریم از این سران کشورهایی است که این اعلامیه ی حقوق بشر را امضاء کرده اند. اعلامیه ی حقوق بشر را اینهایی امضاء کرده اند که سلب آزادی بشر را در همه ی دوره هایی که کفیل بودند و دستشان به یک چیز ی رسیده است، کرده اند. ... قضیه ی این چیز هایی که می گذرانند، که یکی اش هم همین اعلامیه ی حقوق بشر است، این برای اغفال است نه اینکه یک واقعیتی دارد ... این اغفال است؛ افیون است این برای توده ها، برای مردم.»(10)
گروهک تاسیس شده از سوی شیرین عبادی تحت عنوان «شورای ملی صلح »و «کانون مدافعان حقوق بشر»، در خدمت سناریوی سرویس های امنیتی آمریکا و در راستای منفی بافی و جعل گزارش برای القای نقض حقوق بشر در ایران قرار دارد. نکند که صدور این بیانیه در واقع، تلقین افراد مذکور باشد که چه بسا خود کاندیدای ریاست جمهوری خبر ندارد که چه اتفاقی در حال افتادن است.
حتماً تلقین جلوگیری از قتل کودکان در ایران نیز سناریو دیگری از زبان دیگر کاندیدای اصلاح طلبان است که سیا ه نمایی وضعیت کشور را ترسیم می کند. طبیعی است که همان دست های پنهان به کاندیدای اخیر تلقین کند: «در میان دولت های گذشته احمدی نژاد با طرح مساله هولوکاست بیشترین خدمت را به اسرائیل کرد.»(11)
زمانی موضوع روشن تر می شود که در خبر ها می خوانیم: «رئیس گروهک نهضت آزادی از نامزدهای اصلاح طلبان خواست با شهامت و شجاعت از خط قرمز های نظام عبور کنند.»
ابراهیم یزدی گفت: «سخنان آقای موسوی در گرگان سخنان خوبی بود. اینکه آقای موسوی می گویند نهضتی ها مورد اعتماد ند؛ یعنی این که هم تکثر را قبول دارم و هم آن ها را تحمل می کنم.»(12)
حتماً! برای امتیاز بیشتری است که زهرا رهنورد در همایش جنبش امید می گوید: «اقتصاد کشور ویران شده است، کارخانجات خوابیده و مزارع از میان رفته اند... کشور مقروض است و معلوم نیست سرمایه ها یش کجا رفته، واردات به زمین های کشاورزی آسیب رسانده، کاخانجات به علت واردات اجناس چینی به زمین هایی برای برج سازان تبدیل شده است و دراین شرایط بیکاری نیز به معضلی جدی تبدیل شده است.»(13) و این حرف ها را هم برخی کاندیدا های اصلاح طلب تکرار می کنند!
مقام معظم رهبری در تاریخ 22/2/1388 در اجتماع پرشور مردم کردستان فرمودند: «گاهی انسان حرف های عجیب و نسبت های عجیبی می شنوند. این حرف ها مردم را نگران می کند؛ کسی را هم به گوینده ی این حرف ها دلبسته و علاقه مند نمی کند! نامزدهای محترم توجه داشته باشند، اذهان عمومی را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده ی اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همه ی این آقایان اوضاع کشور را بیشتر می دانم و بهتر خبر دارم، می دانم که بسیاری از این مطالبی که به عنوان انتقاد درباره ی وضع کشور و وضع اقتصادی و این ها می گویند، خلاف واقع است؛ اشتباه می کنند.»(14)
آیا از خود پرسیده ایم که این نامزدها چه کسانی هستند که اذهان عمومی را تخریب می کنند؟ علت تخریب ذهن ها چیست؟ آیا این حرکت به نفع دوستان است یا ازآن دشمنان سود می برند؟ !
مقام معظم رهبری در تاریخ 82/2/1388 در اجتماع مردم بیجار فرمودند: «کسانی را روی کار بیاورید که راه امام و ارزش ها و اصول آن بزرگوار را ادامه دهند و ایستادگی در مقابل زورگویان جهانی را ارزش بدانند.»
دفاع از اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، دفاع از بهائیت، دفاع از ضدانقلاب داخلی و خارجی، دفاع از سلطنت طلب ها و زیر سوال بردن نظام اسلامی در ایران، با راه و آرمان امام و شهدا و با اصول انقلاب اسلامی در تغایر است. این حرف ها، حرف همان هایی است که عقیده ای به آرمان های ملت ایران ندارند.
مقام معظم رهبری در بیجار فرمودند: «اگر ایستادگی آگاهانه مردم در پشت سر امام خمینی نبود، عناصر متزلزل سال های اول انقلاب که عقیده ای به آرمان های ملت نداشتد و به علت هراس از آمریکا، به فکر نرمش و تواضع در مقابل زورگویان جهانی بودند، همچنان در راس کار می ماندند که در این صورت از عزت و پیشرفت و ابهت جهانی ملت خبری نبود.»
معظم له می افزایند: «این آگاهی عمومی... در انتخابات نیز جلوه کند تا حضور آگاهانه ملت مانع از سرکار آمدن کسانی شود که بخواهند در مقابل دشمنان تسلیم شوند و آبروی ملت را ببرند. اگر در پی انتخابات، کسانی در مراکز گوناگون سیاسی و اقتصادی روی کار بیایند که به جای ادامه ی راه امام و ترویج اصول و ارزش های امام و انقلاب، بخواهند با تملق گویی دولت های مستکبر غربی به خیال خود موقعیتی برای ایران دست و پا کنند، این برای ملت یک مصیبت است.»(15)
خوب حوا سمان را جمع کنیم. روی سخن مقام معظم رهبری به کیست؟ چه کسانی به دولت های غربی تملق می گویند؟ چه کسانی به ارزش ها پشت کرده اند؟ چه کسانی نسخه های بیگانه را تجویز می کنند؟
مقام معظم رهبری در تاریخ 26/2/1388 در جمع مردم مریوان فرمودند: «هر نوع وابستگی به نسخه های بیگانه نوشته، خلاف منافع ملی و تخریب کننده ی استقلال و عزت و آبادانی کشور است.»
ایشان در همان اجتماع، از کسانی که در زمان های مختلف از جمله در دوران انتخابات برای جلب توجه مردم، به تکرار حرف های غربی ها می پردازند، انتقاد کردند و افزودند: این گونه حرف ها هیچ امتیازی محسوب نمی شود، بلکه مخالفت با تفکر و هویت اسلامی- ایرانی به شمار می آید.»(16)
اینان می خواهند، ما را به دوران گذشته برگردانند. می خواهند باز در روزنامه ها به ارزش ها تاخته شود. امام زیر سوال برود و ضد انقلاب جولان پیدا کند. اینها به دنبال ترویج غرب باوری و غرب زدگی اند. اینها می خواهند گرایش های سکولاریستی را در بدنه ی مجموعه ی مدیران کشور نفوذ دهند.
یادمان نرود که برای اسلام قیام کردیم. برای اسلام 30 سال مبارزه کردیم. برای اعتلای «کلمه الله» صبر و استقامت نمودیم. امروز نیز باید به کسی رای بدهیم که در نگاه او، اسلام و شهدا عزیزند. در نگاه او ارزش ها و راه امام هویت دارند؛ و از نظر او استکبار جهانی و تمامی همپاله هایش و جاسوس هایش دشمنند. تنها با چنین انتخابی است که ایران اسلامی هم چنان با عزت می ماند و تمامی توطئه گران شکست می خورند و یک بار دیگر آمریکا داغدار می شود.