صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۲۸۳۰۵۷
بهزاد دانشگر نویسنده کتاب دختران آفتاب
در این چند روز من با خبرنگاران و مدیران فرهنگی زیادی صحبت کردم و از بسیاری از آنها این سوال را پرسیدم که شما این کتاب را خواندید اما دریغ از این که یک نفر جواب مثبتی به من بدهد همان کسانی که امروز در این کشور در مورد کتاب کار می‌کنند چه این کتاب یا کتاب‌های دیگر برخی از دوستان اصلا کتاب‌ها را نخوانده اند.
پایگاه بصیرت / بهزاد دانشگر
پایگاه بصیرت،بهزاد‌ دانشگر/ ما در زمینه کتابخوانی مشکلات اساسی داریم، مشکل اساسی که می‌گویم به این معنا نیست که قابل درمان نباشد به این معنا که این مشکل حقیقتا فراگیر است. ما در کتاب خریدن و کتاب خواندن مشکل داریم، سالهاست که همه این حرف را می‌زنند اما مشکل بزرگ همین جاست که همان کسانی که این حرف را می‌زنند خودشان هم همین طور هستند کسانی که در این مورد سخنرانی می‌کنند کتاب نمی‌خرند و کتاب نمی‌خوانند، من در این بین فقط یک نفر را می‌شناسم که سالهاست کتاب می‌خوانند ایشان رهبر معظم انقلاب هستند که به عنوان یک کتابخوان حرفه‌ای با تمام مشغله‌ای که دارند کتاب می‌خوانند و از گذشته همواره برای کتاب احترام قائل بودند به طوری که یادداشت‌ها و حس خودشان را نسبت به آن کتاب می‌نوشتند.
جامعه ما در کتابخوانی تنبل است قشر خواص و مدیران فرهنگی ما در این امر به قدری تنبل هستند که معمولا خودشان هیچ وقت نمی‌گردند یک کتاب را پیدا کنند بخوانند اگر خوب بود روی آن کتاب کار تبلیغاتی انجام دهند و سعی کنند آن کتاب را با شرایط بهتری منتشر کنند و به دست مخاطب برسانند.
من این حرف را امروز می‌گویم که چون کتاب ما مورد توجه حضرت آقا قرار گرفته، رسانه‌ها به این کتاب توجه کردند و می‌دانم از امروز حجم بالای تبلیغات رسانه‌ای در مورد این کتاب انجام خواهد گرفت حرف من این است که چرا اینقدر دیر اتفاق افتاده چرا فقط وقتی حضرت آقا تاکید می‌کنند و نام می‌برند این اتفاق میفتد در این ده دوازده سال که این کتاب وجود داشت و ارگان‌های فرهنگی ما هم بودند چرا این کتاب شناخته نشد چرا همه منتظر هستند حضرت آقا بگوید بعد دیگران هجوم می‌آورند.
در این چند روز من با خبرنگاران و مدیران فرهنگی زیادی صحبت کردم و از بسیاری از آنها این سوال را پرسیدم که شما این کتاب را خواندید اما دریغ از این که یک نفر جواب مثبتی به من بدهد همان کسانی که امروز در این کشور در مورد کتاب کار می‌کنند چه این کتاب یا کتاب‌های دیگر برخی از دوستان اصلا کتاب‌ها را نخوانده اند و امروز در این زمینه کار می‌کنند، این قضیه یک بلای فرهنگی است چرا ما نباید یک گروه مرجعی داشته باشیم که مورد اطمینان جامعه باشند سلیقه آن گروه مرجع را بشناسند و آن گروه مرجع هر از چندگاهی در زمینه‌های مختلف کتابی را معرفی کند و جامعه هم بتواند به سلیقه آن گروه مرجع اطمینان کند و آن کتاب را بخواند چون چنین گروه مرجعی نداریم جامعه فقط منتظر است ببیند حضرت آقا از چه کتابی خوششان می‌آید همان کتاب را بخرند و بخوانند یا این که بعضی از مجموعه‌های فرهنگی در مورد آن کتاب‌ها مسابقه بگذارند و رسانه‌ها در مورد آن کتاب کار تبلیغاتی انجام دهند.
 این روند مطلوبی نیست اگر چه در مورد کتاب خود ما همین روند طی شده است اما من این نقد را سالها در جمع‌های کوچکتر مطرح می‌کردم که این یک روال غلطی است که ما در جامعه داریم اما به این دلیل که فعلا کسی نیست که این مشکل را درمان کند دفتر حضرت آقا به این نتیجه رسیده که در حال حاضر همین چند تا کتاب هم خوانده شود بهتر از هیچی است چون اگر به بهانه تقریظهای حضرت آقا همین چند کتاب هم معرفی نشود و کار رسانه‌ای صورت نگیرد هیچ اتفاق دیگری نخواهد افتاد بنابراین به این نتیجه رسیدند که حداقل ایشان یک گوشه کار را بگیرند و بلند کنند، من می‌خواهم بدانم بقیه ارگان‌های فرهنگی ما با بودجه‌های کلان چه کاره هستند آنها چرا کاری نمی‌کنند باید یک برنامه اساسی برای درمان این مشکل طراحی شود.
من فکر می‌کنم هر گروه مخاطبی یک گروه مرجعی را قبول دارند و دوست دارند نظر گروه مرجع خود را بدانند. مردم به نظرات مراجع، هنرمندان، اساتید دانشگاه و شخصیت‌های علمی اهمیت می دهند به هر حال اگر هر کدام از این گروه‌های مرجع به سهم خودشان سعی کنند در این عرصه به معرفی کتاب بپردازند قطعا تاثیر خوبی خواهد گذاشت. البته این را هم باید در نظر بگیریم که مردم دیر اطمینان می‌کنند اما وقتی که مردم اطمینان کردند اتفاق خوبی رقم می‌خورد و به جای این که سالی چهار کتابی که حضرت آقا در موردشان تقریظ نوشتند مورد توجه مردم قرار بگیرد سالی بیست کتاب با سلیقه‌های مختلف برای مردم با گروه‌های فرهنگی اجتماعی مختلف منتشر شود و مورد استقبال قرار بگیرد.
افراد باید به نگاه، سلیقه و شناخت خودشان هم اعتماد کنند همیشه منتظر نباشند که در مورد چه کتابی صحبت می‌شود و از کدام کتاب تمجید می‌کنند بعد بروند و از آن کتاب بگیرند،  تا کی قرار است که حضرت آقا در جلسات مختلف خطاب به هنرمندان، مسئولان و افراد مختلف تذکر بدهند که این کتاب را خواندید و آنها بگویند نه و آقا بگویند این کتاب خوبی است، آن را بخوانید. خطاب من فقط مسئولین نیستند من به هنرمندان هم می‌گویم متاسفانه هنرمندان هم در کتابخوانی تنبل هستند هنرمندان هم از بسیاری از آثاری که در زمینه‌های مختلف منتشر می‌شود بی خبر هستند. حضرت آقا در بسیاری از جلساتی که با هنرمندان، فیلم‌سازان و داستان نویسان داشتند پرسیدند که فلان کتاب را خواندید گفتند نه، حضرت آقا سالهاست که می‌گویند بروید و در این زمنیه کار کنید اما متاسفانه به نظر می‌رسد که کسی این کار جدی نمی‌گیرد و همه با این مسئله برخورد رسانه‌ای و تبلیغاتی دارند.
مردم احتیاج به حماسه و روحیه دارند کتاب‌های دفاع مقدس بعضا این روحیه حماسی را به مردم می‌دهد در روزگاری که اکثر کتابها، رمانها و مطالبی که نوشته و فیلمهایی که ساخته می‌شود فضایی یاس آلود، سیاه و خفه‌ای را به مردم القاء می‌کنند حداقل این کتابها فضای امید و حماسه را برای مردم ترسیم می‌کنند و مردم این فضا را دوست دارند.


نام:
ایمیل:
نظر: