صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۳۵۰۸
بازی در زمین آمریکا و همراهی با کشورهای مرتجع عربی و در راس آن ها عربستان سعودی نتیجه ای جز بسط ناامنی به داخل خاک ترکیه نداشته و نخواهد داشت. نوع رفتار ایالات متحده آمریکا در قبال استرداد فتح الله گولن و ارتباطی که میان دستگاه های امنیتی آمریکا و گولنیست ها وجود دارد، سناریوی برنامه ریزی قبلی این کودتا توسط آمریکا را تقویت می کند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/فخرالدین اسدی
اخبار و تحلیل های مربوط به کودتای اخیر در ترکیه مورد توجه بسیاری از رسانه ها و کارشناسان روابط بین الملل و منطقه قرار گرفته است. هر اندازه زمان می گذرد، شواهد و مستندات بیشتری در خصوص دخالت پشت پرده ایالات متحده آمریکا در این کودتا آشکار می شود. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا همچنان از استرداد فتح الله گولن، سیاستمدار ترکیه ای مورد حمایت واشنگتن -که از سوی دولت اردوغان به عنوان عامل اصلی کودتا خوانده می شود- سرباز می زند. از سوی دیگر، نوع مواجهه اولیه رسانه های عربی مانند العربیه و الجزیره با کودتای ترکیه (در ساعات اولیه کوتا) نشان دهنده حمایت ضمنی آن ها از تحولات خونین ترکیه بوده است. در این زمینه افشاگری امیر سابق قطر جای توجه دارد. به گزارش العالم به نقل از سایت "پانوراما الشرق الاوسط" حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر سابق قطر، در اظهاراتی گفت، آمریکا و یکی از کشورهای غربی در پس پردۀ کودتا در ترکیه هستند. وی همچنین از همدستی "عادل الجبیر" وزیر امورخارجه سعودی با کشورهای مذکور (حامی کودتا)، و سکوت او درقبال رویدادهای ترکیه انتقاد کرد. امیر سابق قطر تأکید کرد که عادل الجبیر از کودتا در ترکیه اطلاع داشت. وی از رسانه‌های وابسته به عربستان و امارات به دلیل استقبال از کودتای نظامی در ترکیه به شدت انتقاد کرد.
با توجه به این وضعیت نکاتی درباره درس های کودتای ترکیه وجود دارد که نباید به سادگی از کنار آن گذشت:
1- طی سال های اخیر، رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه در سیاست های منطقه ای خود همگام با ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی و رژیم های مرتجع عربی عمل کرده است. حمایت از گروه های تروریستی و تکفیری در سوریه و عراق از یک سو و مذاکرات پنهان با تل آویو بر سر عادی سازی روابط سیاسی، از جمله اقدامات و به عبارت بهتر اشتباهات استراتژیک اردوغان در منطقه محسوب می شود. در نتیجه این اقدامات، مدیریت معادلات سیاست داخلی و خارجی آنکارا از دستان رئیس جمهور ترکیه و همراهانش خارج شد. حتی هشدارهای صریح افرادی مانند عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه در این خصوص نیز نتوانست مانع از استمرار این خطای استراتژیک از سوی اردوغان شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به سهم خود هشدارهایی را درباره عواقب خطرناکی که سیاست های اردوغان به همراه دارد، به دولت ترکیه داده بود. البته حضور احمد داوود اوغلو به عنوان نخست وزیر و دستیار اصلی اردوغان، نقش به سزایی در شکل گیری و ادامه این روند داشت.



2- اردوغان هم اکنون به خوبی درک کرده است که میان دو حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی ترکیه ارتباطی مستقیم وجود دارد! با این حال هزینه این درک استراتژیک، یک کودتای سهمگین در دو شهر استانبول و آنکارا بود. اردوغان باید بسیار زودتر از برهه فعلی نسبت به این موضوع پی می برد. بدیهی است که بازی در زمین ایالات متحده آمریکا و همراهی با کشورهای مرتجع عربی و در راس آنها عربستان سعودی نتیجه ای جز بسط ناامنی به داخل خاک ترکیه نداشته و نخواهد داشت. در این میان، واشنگتن متهمی اصلی محسوب می شود. همان گونه که اشاره شد نوع رفتار ایالات متحده آمریکا در قبال استرداد فتح الله گولن و ارتباطی که میان دستگاه های امنیتی آمریکا و گولنیست ها وجود دارد، سناریوی برنامه ریزی قبلی این کودتا توسط آمریکا را تقویت می کند. بدون شک اگر مردم ترکیه به خیابان ها نمی آمدند و از دولت مستقر در این کشور دفاع نمی کردند، شاهد فروپاشی دولت اردوغان و به ثمر رسیدن کودتا بودیم.
3- کودتای اخیر و شرایطی که پس از آن در ترکیه به وجود آمده است، می تواند برای اردوغان یک فرصت یا یک تهدید باشد! به عبارتی گویاتر، "فرصت" یا "تهدید" بودن این کودتا را رفتار رئیس جمهور ترکیه در قبال آن تعیین خواهد کرد. بدیهی است که اگر این کودتا منجر به تجدید نظر اردوغان در سیاست خارجی و داخلی ترکیه نشود، کودتای صورت گرفته عواقب و تبعات سختی را در سیاست داخلی و خارجی آنکارا خواهد داشت. هم اکنون اردوغان باید از آخرین دوربرگردانی که در مقابل وی قرار گرفته است، برای بازگشت به مسیری صحیح در حوزه داخلی و بین المللی و منطقه ای استفاده کند. در حال حاضر، اردوغان بیش از پیش دوستان و دشمنان خود را شناخته است. او به خوبی می داند که حامیان گولن چه کسانی هستند و کشورهای مرتجع عربی به همراه آمریکا چه نقشه هایی برای پیاده سازی سناریویی مشابه آنچه در مصر گذشت (در قبال آنکارا) در سر دارند. حمایت و یا دست کم مماشات این دسته از کشورها با کودتاگران در حالی است که اردوغان طی سال های اخیر در مسیر همین کشورها گام برداشته و سعی کرده است با سیاست های جمهوری اسلامی ایران مخالفت کند، در حالی که حمایت دولت ایران از دولت آنکارا در کودتای دو روز قبل، بی نظیر بود و هیچ کشوری این میزان حمایت را از دولت آنکارا انجام نداد. بنابراین اردوغان اگر در این فرصت تاریخی راه خود را از دوستان آمریکایی-صهیونیستی و عربی اش جدا نکند، رخنه های نفوذ و کودتا در کشورش را همچنان باز گذاشته است.
فاصله گیری از آل سعود و آل ثانی، قطع حمایت از گروه های تکفیری و تروریستی در سوریه، اصلاح روابط با دمشق، مرزبندی با رژیم صهیونیستی و عدم بازی در زمین ایالات متحده آمریکا جملگی مصادیق عینی اصلاح استراتژی های اردوغان در منطقه و نظام بین الملل محسوب می شود.
در کنار آن، اردوغان باید از عثمانی گری و سلطانیسم نیز به عنوان تفکری خطرناک فاصله گرفته و به فکر ایجاد انسجام سیاسی در داخل کشور خود باشد. حمایت همه احزاب و گروههای سیاسی از دولت مستقر در ترکیه در جریان کودتا نشان داد که رئیس جمهور ترکیه باید در رفتار سلبی خود نسبت به گروه ها و احزاب سیاسی مخالف در این کشور تجدید نظر کند. آیا اردوغان موفق به بهره گیری از این فرصت خواهد شد؟/

نام:
ایمیل:
نظر: