صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۴  ، 
شناسه خبر : ۲۹۹۷۰۹
اسکار در سال های اخیر بیش از پیش غلبه سیاست بر هنر را عیان کرده است و هرچند در اسکار اخیر، غلبه سیاست بر هنر در مخالفت با سیاست های رادیکال ترامپ بود، اما ذات این سیاسی بودن اسکار مطلوب نیست، چرا که این بار اگر تا حدی موضع یک ایرانی را در مقابل رئیس جمهور آمریکا برجسته می کند و حمایت جهانی به همراه می آورد، در زمان های بیشتری این روند معکوس بوده است
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/شیرین کمالی
فضای حاکم بر مراسم اسکار طی 9 دهه از عمر خود همواره با چاشنی حواشی سیاسی همراه بوده است و این مسأله تازه ای نیست. تأثر از فضای سیاسی البته مختص اسکار هم نیست و در بسیاری از جشنواره های بین المللی می توان رگه هایی از ملاحظات سیاسی را مشاهده کرد. همانطور که در جشنواره فجر خودمان رگه هایی از ملاحظات سیاسی دیده می شود. اما درباره آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا (اسکار)، بی شک رنگ و بوی سیاسی شدّت بیشتری به خود می گیرد. برای مثال انتخاب فیلم "جدایی نادر از سیمین" در 27 فوریه 2012 به عنوان بهترین فیلم برگزیده آکادمی اسکار و سال بعد انتخاب فیلم ضد ایرانی "آرگو "، پیوند و همراهی هالیوود و آکادمی علوم سینمایی آمریکا را با سیاست به واضح ترین شکل نشان می دهد.



در این دوران، که همزمان با دوره ریاست جمهوری باراک اوباما بود، آکادمی در همسویی کامل با سیاست های دولت وقت قرار داشت. پس از انتخاب فیلم جدایی، دولت آمریکا رسماً برای جایزه گلدن گلوب به اصغر فرهادی تبریک گفت. ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، گفت: «ما می‌خواهیم رسماً به اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، تبریک بگوییم… ما موفقیت او را تحسین می‌کنیم… موفقیت او سندی است بر غنا و انعطاف‌پذیری فرهنگ ایرانی.» پس از این اتفاقات کمتر از یکماه بعد  اوباما در پیام نوروزی ‌اش برای آغاز سال 1390 به دستاورد آکادمی اسکار اشاره کرد و در تاریخ 20 مارس 2012  گفت: «امسال یک محصول ایرانی " یک جدایی" بالاترین افتخار آمریکایی برای یک فیلم خارجی زبان را از آن خود کرد». اما با فاصله اندکی، و در اسکار سال 2013، تعریف ها و تمجیدها از غنا و فرهنگ ایرانی جای خود را با تخریب و تضعیف فرهنگ ایران عوض کرد. زمانی که جایزه اسکار بهترین فیلم توسط میشل اوباما به فیلم ضد ایرانی آرگو تقدیم شد.



حالا اما نسبت هالیوود و آکادمی اسکار با دولت ترامپ و سیاست شکل دیگری پیدا کرده است...

آکادمی اسکار و رویکرد ضد ترامپیسم
ترامپ که پیش از ریاست جمهوری خود همواره به عنوان یک شهروند عادی با همسرش به مراسم اسکار دعوت می شد، در هشتاد و نهمین مراسم اسکار در کسوت شخص نخست ایالات متحده حضور نداشت. چرا که از او دعوتی به عمل نیامده بود. اقدامات ترامپ از همان ابتدا پیروزی به مذاق هنرمندان هالیوود خوش نیامده، و پس از انتخاب او هر یک به گونه ای در مخالفت با وی اظهار عقیده می کردند. از جمله تمامی تیم 6000 نفرۀ آکادمی اسکار، با همراهی جمع کثیری از هنرپیشه ‌های مطرح هالیوودی و غیرهالیوودی، صراحتاً خشم خود از ریاست جمهوری ترامپ اعلام کردند. 


این گونه بود که حتی پیش از برگزاری هشتاد و نهمین دوره آکادمی اسکار، به نحو آشکاری مشخص بود که این دوره تجربه متفاوتی را به دنبال خواهد داشت. و اگر چه باز هم حواشی سیاسی بر اسکار سایه انداخته است، اما این بار نه در جهت سیاست دولت وقت، بلکه در مخالفت با آن و در یک نقطه مشترک یعنی به چالش کشیدن فرمان منع صدور ویزا برای تبعه هفت کشور مسلمان متمرکز شد. انتخاب جیمی کیمل دشمن درجه یک ترامپ در سمت مجری برنامه، شرکت جمعی از هنرمندان با روبان آبی در حمایت از آزادی های مدنی آمریکا در مراسم فرش قرمز، اظهارات برگزیدگان که در انتقاد از برنامه های دولت جدید آمریکا در کشیدن دیوار بین مرز مکزیک و آمریکا و همچنین مهاجرستیزی و ... صورت گرفت، و برگزیده شدن فروشنده اصغر فرهادی به عنوان بهترین فیلم خارجی، همگی به گونه ای رویکرد ضدترامپی هشتاد و نهمین دوره اسکار را نشان می دهد. 

اسکار فروشنده فریادی در مقابل ترامپ
اعطای دومین جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به فروشنده اصغر فرهادی، با تمامی انتقاداتی که گاهاً به حق بر این فیلم وارد است، دستاوردی بین المللی محسوب می شود. از این جهت که توانست در شرایط هجمه ترامپ به فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی و با استفاده از فضای سیاسی حاکم بر آکادمی اسکار، توپ را به زمین حریف پرتاب کند. ابولحسن داوودی کارگردان سینما، در این باره به خبرگزاری جام جم می گوید، اگر دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه کشور ما صدها میلیون دلار هزینه می ‌کرد تا چهره واقعی از هویت و فرهنگ ایران را به مردم جهان نشان دهد، نمی ‌توانست به اندازه اسکار فروشنده، تاثیرگذاری داشته باشد.
در واقع پیام اصغر فرهادی که توسط نماینده او در اسکار قرائت می شد، زبان گویای ملت ایران و سایر کشورهایی بود که هدف قانون ضد مهاجرت ترامپ قرار گرفته اند: «تقسیم‌بندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی، باعث ترس می‌شود، ترسی که توجیهی ‌است دروغین برای خشونت ‌ها و جنگ ‌ها. جنگ‌ هایی که مانع بزرگی بوده‌ اند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شده‌ اند.» فرهادی همچنین در پیام خود به قدرت سینما و به طور کلی فرهنگ جهت شکستن کلیشه هایی که نسبت به ملیت ها و ادیان مختلف به وجود آمده است اشاره کرد و با تکیه بر همبستگی  اظهار داشت: «امیدوارم این همبستگی ادامه و گسترش یابد چون درون آن قدرتی برای مقابله با فاشیسم نهفته است که می ‌تواند در برابر افراط‌ گرایی به پیروزی برسد و در همه ‌جای جهان به قدرت ‌های سیاسی نه بگوید.» 
اگرچه مطمئناً دونالد ترامپ تحت تأثیر این حرف ها قرار نمی گیرد، اما می تواند افکار عمومی آمریکا و جهان را نسبت به مسلمانان و ایرانیان تغییر دهد. 

فرجام سخن
اسکار در سال های اخیر بیش از پیش غلبه سیاست بر هنر را عیان کرده است و هرچند در اسکار اخیر، غلبه سیاست بر هنر در مخالفت با سیاست های رادیکال ترامپ بود، اما ذات این سیاسی بودن اسکار مطلوب نیست، چرا که این بار اگر تا حدی موضع یک ایرانی را در مقابل رئیس جمهور آمریکا برجسته می کند و حمایت جهانی به همراه می آورد، در زمان های بیشتری این روند معکوس بوده و اسکار تبدیل به محملی جهت تبلیغ علیه ایران شده است. در هر حال دنیای هنر و رسانه استفاده های دوجانبه ای دارد و باید تلاش کرد تا با حمایت از هنرمندان متعهد به کشور و هویت ملی ایران، نگاه جهانیان به ایران اسلامی را تغییر دهیم./ 

نام:
ایمیل:
نظر: