صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۹۷۶
امام سجاد با معرفی بخشش و بردباری به عنوان صفت الهی سعی دارد الگوی رفتاری ویژه ای را به مومنان معرفی کند و این مطلب درباره سایر صفات خداوند چون ستار بودن نیز حاکم است. تعالیم عرفانی امام سجاد(ع) می تواند به امکان تأسیس اندیشه، گرایش و رفتار سیاسی بیانجامد. به عنوان مثال از پیامدهای دست یابی به معرفت الهی، تقویت اعتقاد به یگانگی خداوند و توحید است که در عرصه سیاست منجر به بیزاری از قدرت های مادی می شود.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/شیرین کمالی
دعا از محبوب ترین اعمال نزد خداوند است که آثار تربیتی و مهمی در روح انسان دارد و راهنمای انسان به قرب الهی است. دعاهای مأثور نیز یکی از ذخایر ارزشمند در این زمینه می باشند. از این میان دعای ابوحمزه ثمالی یک دایره المعارف کامل از مباحث توحید، معاد، عالم برزخ، خوف و رجاء، مسائل اخلاقی و اجتماعی است، بطوریکه می توان گفت در این دعا هم موضوعات دینی و هم مسائل دنیایی آمده است و به سبب همین جامعیت برای همگان قابل استفاده است.
دعای ابوحمزه ثمالی در واقع دعا و مناجاتی است که امام سجاد علیه اسلام در سحرهای ماه مبارک رمضان قرائت می کرد و ابوحمزه ثمالی این دعا را از امام زین العابدین روایت کرده است. ابوحمزه یکی از چهره‌هاى معروف و درخشان عرفانى و معنوى شيعه است. او دانشمندى فرزانه است كه محضر چهار امام معصوم عليهم‌السلام را درك كرد و از چشمه عرفان و معنويت آن‌ها جرعه‌ها نوشيد. ابوحمزه هدايتگرى روشن ضمير بود كه در عصر خويش رهبرى شيعيان كوفه را به عهده گرفته بود. و مردم را با معارف اهل بيت عليهم‌السلام آشنا می‌‌كرد. وى در علم حديث و تفسير به مراتب عالى دست يافته بود. تلاش او براى كسب حكمت و معرفت به حدى رسيد كه امام رضا علیه اسلام وى را «لقمان روزگار» ناميد. ابوحمزه ثمالى مورد اعتماد و علاقه اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‌السلام محسوب می‌‌شد. (دانشنامه اسلامی موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیه اسلام)
در باب اهمیت دعای ابوحمزه ثمالی باید گفت این دعا همانند ادعیه ای دیگر چون جوشن کبیر، تنها ذکر و تضرع و توسل به اسماء حسنی الهی نیست، بلکه در خود تحلیل هم دارد. این دعا در نیایش به درگاه خدا، چگونگی کسب معرفت الهی، طریق پیمودن مسیر کمال، بیان سیئات و حسنات و نحوه درخواست از خداوند و ... را در بردارد. در واقع شرایط سیاسی و اختناق حاکم بر دوران امام سجاد(ع) سبب شد، امام زین العابدین تنها سلاح بُرّنده و موثر در برابر ظلم و تعدی و انحراف حاکمان اموی را دعا و مناجات بداند و رسالت الهی و نورانی خود را در قالب دعا متبلور سازد. 
این دعا مخصوص سحرهای ماه مبارک رمضان است و در شب های قدر جلوه دیگری دارد و لذا مومنان با توجه به معنا و مفهومش آن را قرائت کرده و برای رسیدن به غفران الهی به آن تمسک می جویند. در این نوشتار سعی شده به برخی از نکات ارزشمند دعای ابوحمزه ثمالی به اختصار پرداخته شود. 


معرفت الهی
یکی از اهداف خلقت انسان در کنار رحمت، امتحان و آزمایش، خلافت و جانشینی خداوند، عبادت است. امام علی(ع) در حکمت 237 نهج البلاغه توصیف انواع عبادت می فرمایند: گروهی که خداوند را به خاطر ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است. گروهی خداوند را به خاطر بهشت عبادت می کنند و این عبادت بازرگانان است و گروهی خداوند را به خاطر حب و دوستی عبادت می کنند و این عبادت کریمان است. 
در واقع عالی ترین شکل عبادت، عبادتی است که از سر عشق و محبت باشد. تحقق این نوع عبادت نیز تنها با کسب معرفت الهی صورت می گیرد. امام سجاد(ع) در فرازهای ابتدایی دعای ابوحمزه ثمالی می فرماید: «يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ بِكَ عَرَفْتُكَ وَاَنْتَ دَلَلْتَني عَلَيكَ وَدَعَوْتَني اِلَيكَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ... اي پروردگار من ...  به ‌وسيله خودت من ترا شناختم و تو مرا برخود راهنمايي كردي و به‌ سوي خود خواندي و اگر تو نبودي من ندانستم كه تو كيستي». در این بخش دعای ابوحمزه، امام اشاره می کنند که شناخت پروردگار بدون عنایت خود او امکان پذیر نیست. 
این همان برهان صدیقین است که ملاصدرا و امام راحل یادآور شدند. یعنی هرچیزی که طرفی دارد طرف مقابل هم دارد. یکی از خواسته‌ های مهم در وجود انسان پیدا کردن معبود و خالق است؛ می‌ خواهیم خدا را بشناسیم و دنبال حق می ‌رویم، پس طرف مقابل وجود دارد که دنبال آن می‌گردیم، اما اگر خدا نمی‌ خواست و خود را به ما نشان نمی ‌داد، هرگز او را نمی‌شناختیم. لذا توحید و معرفت نسبت به پروردگار که شالوده دین است بدون توجه خاص پروردگار به انسان برای شناخت و معرفت نسبت به ذات اقدس او امکان ندارد.
تعلیم صفات الهی: ستار بودن، غفار بودن، حلیم بودن و...
همانطور که گفتیم دعای ابوحمزه با مسئله شناخت خدای تعالی آغاز می شود. در ادامه در فرازهای متعدد امام سجاد(ع) عرض می کند حمد و ستایش از آن خداوند است چون ستار بودن، حلیم بودن و غفار بودن در ذات اقدس الهی وجود دارد. امام سجاد(ع) در ترسیم بخشش و کرامت و بزرگواری خداوند می فرماید: «وَلا تُؤاخِذْني بِاَسْوَءِ عَمَلي فَاِنَّ كَرَمَكَ يجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبينَ وَحِلْمَكَ يكْبُرُ عَنْ مُكافاةِ الْمُقَصِّرينَ... از عفو خويش به اندازه آرزويم به من بده و مرا به بدترين عملم مؤاخذه مكن زيرا كرم تو برتر است از مجازات گنهكاران و بردباري ‌ات بزرگتر است از مكافات تقصيركاران» در توضیح این فراز از دعا باید گفت این صفت خداوند بسیار امیدبخش است و امام سجاد(ع) نیز با امیدواری به بخشش و بردباری خداوند به ایشان متوسل شده اند. اما در عین حال که خداوند بخشنده است به بندگان خود نیز سفارش کرده که نسبت به هم بخشنده باشند. چرا که بسیاری از دشمنی ها و کینه توزی های جوامع بشری به دلیل به محاق رفتن بخشش است. خداوند در سوره نور آیه 22 می فرماید: «وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ و باید عفو کنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است». بنابراین امام سجاد(ع) با معرفی بخشش و بردباری به عنوان صفت الهی سعی دارد الگوی رفتاری ویژه ای را به مومنان معرفی نماید و این مطلب درباره سایر صفات خداوند چون ستار بودن نیز حاکم است. 


عدم تعلق به غیر از ذات اقدس الهی
بی نیازی به بندگان بالاترین مقام مومن است. این یعنی بنده تنها نیازهای خود را به درگاه الهی ببرد و از غیر او یاری نجوید. امام سجاد(ع) نیز به عنوان انسان کامل در دعای ابوحمزه از خداوند می خواهد که زندگی اش را با طاعت خود و پیروی از سنت رسولش تعریف کند: «وَاسْتَعْمِلْني بِطاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسوُلِكَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ اَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَني... و هميشه تا زنده‌ام مرا به طاعت خود و اطاعت پيامبرت محمد صلي الله عليه وآله وادار كن». چراکه تنها خداوند است که غنی بالذات است و رفاقتش برای سودجویی و بهره برداری نیست: «وَاَنَّ فِي اللَّهْفِ اِلي جوُدِكَ وَالرِّضا بِقَضآئِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ وَمَنْدوُحَةً عَمّا في اَيدِي الْمُسْتَاْثِرينَ... و به‌ راستي مي‌ دانم كه در پناهندگي به جود و كرمت و خشنودي به قضا و قدرت عوضي است از جلوگيري كردن بخيلان و گشايشي است از احتياج بدانچه در دست دنياطلبان است». 
امام همچنین قرآن را که مهم ترین وسیله تقرب به سوی خداوند است تمسک می جوید و در ادامه می فرماید: «وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ اِلَيكَ وَبِحُبِّي النَّبِي الاُْمِّي الْقُرَشِي الْهاشِمِي الْعَرَبِي التِّهامِي الْمَكِّي الْمَدَنِي اَرْجوُ الزُّلْفَةَ لَدَيكَ فَلا... و به حرمت قرآن بر تو اعتماد كنم و به دوستي و محبتي كه به پيامبر امي قرشي هاشمي عربي تهامي مكي مدني دارم اميد تقرب به تو را دارم.» 
همچنین در سراسر دعا امام سجاد(ع) با تضرع و زاری و اقرار به اینکه فرد حاکم بر زندگی مبارکشان کسی است که آقای من است می گوید: « اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ وَلا تَمْكُرْ بي في حيلَتِكَ مِنْ اَينَ لِي الْخَيرُ يا رَبِّ وَلا يوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِكَ وَمِنْ اَينَ لِي النَّجاه وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِكَ لاَ الَّذي اَحْسَنَ اسْتَغْني عَنْ عَوْنِكَ... خدايا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مكن و مكر مكن به من با حيله ‌ات. از كجا خيري به دست آورم اي پروردگار من با اينكه خيري يافت نشود جز در پيش تو و از كجا نجاتي برايم باشد با اينكه نجاتي نتوان يافت جز به كمك تو.» این یعنی اینکه انسان اگر بخواهد نجات پیدا کند و دنبال رستگاری برود، این رستگاری غیر از جانب خدا برای او حاصل نمی‌شود.  
بنابراین می توان گفت مومن پس از پیمودن طریق معرفت، به این بینش می رسد که رشد و آزادی تنها در عدم تعلق به غیر خداوند ممکن است. همچنین عامل گناه وابستگی به غیر خداوند است، چنانکه ابراهیم های تاریخ با گذشت از اسماعیل های نفس خویش به  مقامات رفیع رسیده اند و زبیرهای تاریخ از طریق وابسته شدن به فرزندان خود (عبدالله بن زبیر) از اوج عزت به قعر جهنم و ذلت سقوط کردند. 


و اما وظیفه سالک: تقویت حسنات و دوری از سیئات
تمام نابسامانی های موجود در سطح جهان و انواع گرفتاری هایی که بشریت امروز با آنها دست به گریبان است، همگی ناشی از غفلت انسان از تربیت و سازندگی روحی و اخلاقی است. دعای ابوحمزه ثمالی با مراحلی همراه است که در سالک طریق عبودیت و عشق و شوری را آشکار می کند که او را در مسیر حرکت شارژ کرده و به رشد و بالندگی و در یک کلمه به تسکین و آرامش می رساند. در این دعا عمل به فضایل اخلاقی چون محبت، امید، ذکر، توسل، توکل، استغفار، حلم، احسان، صبر و ... و دوری از رذایل اخلاقی چون مکر، بخل، شرک، ناامیدی، خلف وعده، آرزوهای طولانی و... توصیه شده است. 
به عنوان مثال یکی از چالش های جامعه امروز بی اعتمادی در بین انسان ها نسبت به یکدیگر است و یکی از دلایل این بی اعتمادی خلف وعده هایی است که انسان ها نسبت به یکدیگر انجام می دهند. از این روست که امام سجاد (ع) به مسئله «وفای به عهد» اینگونه اشاره می فرمایند که: «که وَلَيسَ مِنْ صِفاتِكَ يا سَيدي اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِيةَ... و رسم تو چنان نيست اي آقاي من كه دستور سوال بدهي ولي از عطا و بخشش دريغ نموده و خودداري كني». همچنین درباره «سعه صدر و صبر» پیشه کردن در برابر مشکلات در مقابل پرخاشگری و بی صبری در فرازی از دعا امام سجاد(ع) به درخواست صبری جمیل از خداوند می پردازد: «اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ صَبْراً جَميلاً... خدايا من از تو خواهم صبري نيكو...». امام به درخواست صبری از خداوند می پردازد که پیامد آن شکوفایی زیبایی است، همان صبری که یعقوب در برابر خبر مرگ یوسف داشت. [1] 
از دیگر فضایل اخلاقی مومن که در دعای ابوحمزه مورد اشاره امام زین العابدین(ع) قرار گرفته است، «شکر نعمت» است. «وَلَكَ الْحَمْدُ عَلي بَسْطِ لِساني اَفَبِلِساني هذَا الْكالِّ اَشْكُرُكَ اَمْ بِغايه جَُهْدي في عَمَلي اُرْضيكَ وَما قَدْرُ لِساني يا رَبِّ في جَنْبِ شُكْرِكَ وَما قَدْرُ عَمَلي في جَنْبِ نِعَمِكَ وَاِحْسانِكَ... و براي تو است ستايش براي باز كردنت زبانم را، آيا به اين زبان كُندم سپاس تو را گويم يا با نهايت كوششم در كردارم تو را خوشنود سازم؟ و چه ارزشي دارد زبانم پروردگارا در برابر سپاس تو و چه ارزشي دارد كردارم در كنار نعمت ‌هايت و احساني كه به من كردي». در توضیح این فراز از دعا چند نکته وجود دارد:
1- بیان عجز و ناتوانی خود در شکر نعمت های خداوند. امام سجاد(ع) با وجود برخورداری از مقامات معنوی و جایگاه والای خود نزد خداوند، در شکر نعمت ها ی الهی خود را ناتوان می بیند. بنابراین هیچ گاه انسان نباید به جهت برخورداری از نعمت های مادی دچار غرور و خودبزرگ بینی شود، چراکه همه از اوست و به سوی او بازمی گردد.
 2- امام سجاد(ع) در این فراز ضمن شکر نعمت های الهی، آموزش می دهد که نباید تنها به شکر زبانی اکتفا کرد و باید با کردار و عمل هم شکر نعمت های خداوند را انجام دارد. [2]
3- امیرالمومنین علی(ع) در حکمت 244 نهج البلاغه می فرمایند: «خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسی كه حقش را ادا كند نعمت او را افزون كند و كسی كه كوتاهى كند نعمت را در خطر زوال قرار مى ‏دهد». لذا شکر نعمت وظیفه مومن است و باید نعمت خداوند را در کارهایی استفاده کند که خداوند دوست دارد. 
و بسیاری دیگر از فضایل اخلاقی که در این دعا مورد اشاره قرار گرفته است. اما نکته ای که در پایان این بخش باید متذکر شد این است که به منظور تحقق این فضایل و  دوری از رذایل، انسان می بایست به ظرفیت وجودی که خداوند برای او قرار داده دست یابد و به این باور برسد که نقش او در این عالم، حرکت است و دنیا راه است و او سالک طریق عبودیت الهی است. سپس باید فعالانه تلاش نماید تا محرک ها را کنترل کند و نظام حرکت خویش را در جهت رسیدن به مقصد متعالی اصلاح کند. و در غیر اینصورت بدون درک و معرفت هرگز در مسیر اصلاح قرار نخواهد گرفت.


انسان الهی در عرصه سیاست
حال این سوال به وجود می آید که انسان الهی در عرصه سیاست چه وظایفی دارد؟ انسانی که به واسطه آموزه های دعای ابوحمزه ثمالی به معرفت الهی دست یافته و با دوری از سیئات و انجام حسنات و تنها با توکل به ذات اقدس الهی در مسیر کمال گام گذاشته است. این مطلب زمانی اهمیت پیدا می کند که بسیاری از افراد ناآگاه از امام سجاد(ع) به عنوان چهره ای بیمار و دور از فضای سیاست یاد می کنند. این در حالیست که تعالیم عرفانی امام سجاد(ع) می تواند به امکان تأسیس اندیشه، گرایش و رفتار سیاسی بیانجامد. به عنوان مثال از پیامدهای دست یابی به معرفت الهی، تقویت اعتقاد به یگانگی خداوند و توحید است که در عرصه سیاست منجر به بیزاری از قدرت های مادی و اتکا به جامعه مسلمین می شود. در واقع اندیشه مومن به اینجا منتهی می شود که قدرت مطلق خداوند است. طبعاً این فرد مومن با چنین اندیشه ای، طاغوت های زمان را هیچ می انگارد و در مقابل آنها می ایستد. [3] قیام های مختلف در برابر ظلم و حاکمان طاغوت که تاکنون نیز ادامه داد بیانگر این حقیقت است.
از دیگر پیامدهای دست یابی به معرفت الهی و همچنین عدم تعلق به غیر از خداوند، وحدت میان مسلمانان است. قرآن کریم در باب وحدت، عمیقاً بر محور ایمان تاکید دارد: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا ... به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید» (آل عمران/103) . برای «حبل الله » معانی گوناگونی شده است: اسلام، ایمان، قرآن، ولایت... ولی جامع همه اینها ایمان و  اعتقاد به خدا است. چنین وحدتی است که می تواند سایر وحدت های  تاکتیکی و مقطعی را که ریشه دار نیستند، تثبیت کند. وحدت و اخوّت در جامعه اسلامی بر محور ایمان به خدا، در عین پذیرش اختلاف نظرها و سلیقه ها، اسباب پیشرفت را فراهم می سازد. انسان الهی-سیاسی که مقصدش خداست، خود را گرفتار اختلافات جزئی نمی کند و ظرفیت روحی او برای پذیرش تفاوت های فکری بالاست. در این وضعیت است که می توان با صبر و مدار، نوعی حرکت عمومی به سوی اهداف الهی در جامعه ایجاد کرد و افرادی که در این مسیر نیستند را با حُسن خلق با خود همراه ساخت و این دخالت اخلاق در سیاست است.
درباره رابطه اخلاق و سیاست که همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است، دعای ابوحمزه ثمالی با اشاره به بایدهای اخلاقی و نبایدهای آن منشوری کاملی از اخلاق سیاسی به وسیله انسان الهی ترسیم و بیان می کند که مهم ترین محور آن افزایش ظرفیت روحی انسان سیاسی با نظر به قدرت لایزال الهی است. انسانی که به قدرت بی انتهای خداوند توجه دارد و بر او توکل می کند، چالش های بزرگ را با صبر و مدار حل می کند. امام ساجدان با توجه به اوضاع سیاسی زمانه خود و اختناق اموی، در قالب دعا در واقع به این بایدها و نبایدهای اخلاق سیاسی پرداخته است. در واقع سید الساجدین(ع) فشار و سختی های را که شیعیان بعد از حادثه عاشورا کشیدند، با این مناجات الهی تسکین داد و این تسکین به معنای انفعال نبود، بلکه به افزایش ظرفیت روحی انسان ها و پیروان زمانش پرداخت و این اقدام در آینده ای نزدیک ثمر داد و منجر شد جمع بزرگی از مشتاقان اهل البیت، حول امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) در جامعه اسلامی گرد هم آیند و روند جامعه اسلامی را تغییر دهند. عنصر اصلی در این آموزه سیاسی امام سجاد(ع) زنده نگه داشتن بیزاری از طاغوت های زمان و توجه دادن به قدرت بی انتهای الهی بود.
در نتیجه می توان گفت دعای ابوحمزه ثمالی و سایر ادعیه مأثور تنها مناجات با خدا بدون توجه به عرصه های حیات اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی افراد انسانی نیست. و برخی از آنها به صورت مستقیم و برخی به دلیل شرایط حاکم بر زمانه امامان معصوم به صورت غیرمستقیم به این موضوعات پرداخته اند، که دعای ابوحمزه ثمالی از این نوع است./ب/مق/

منابع:
[1] دعای ابوحمزه یکی از ابزار مهم پیمودن طریقه ی معرفت است، بازیابی شده در تاریخ 23 خرداد 1389 به آدرس:
http://www.shabestan.ir/detail/News/468044
[2] بررسی فضایل قرآنی در دعای ابوحمزه ثمالی، مریم سلیمانی میمند، مجله بینات، زمستان 1389، شماره 68.
[3] امام سجاد(ع) اسلام رابازسازی کرد/ اندیشه‌های سیاسی درصحیفه سجادیه، گفتگوی مهر با دکتر ابراهیم برزگر و و حجت الاسلام محمدعلی مهدوی راد، بازیابی شده در تاریخ 26 خرداد 1396 به آدرس:
http://www.mehrnews.com/news/2758159/


نام:
ایمیل:
نظر: