صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۱۴۷
«رحمانی‌فضلی» به حدی ناکارآمد است که استانداران هم وظایف خود را نمی‌دانند.

«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

صوفی: «رحمانی‌فضلی» به حدی ناکارآمد است که استانداران هم وظایف خود را نمی‌دانند

علی صوفی، عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و از وزرای دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه ستاره صبح در پاسخ به این سؤال که به نظر شما کدام وزارتخانه بیش از دیگر وزاتخانه‌ها از عملکرد نامناسب برخوردار بوده است؟! گفت:

«وزارت کشور از مهم‌ترین نهادهای کشور به حساب می‌آید که به دلیل حضور فردی در رأس آن که التزامی به مبانی اصلاح‌طلبی ندارد به اندازه‌ای ناکارآمد بوده که حتی استاندارانِ انتصابیِ آن جایگاه و وظایف خود را نمی‌دانستند. این استانداران و مدیران به جای اعمال مدیریت برای تأمین امنیت یا اجرای سیاست‌های دولت، از جریان‌های دیگری در استان خط می‌گرفتند که با فلسفه حضور استاندار به عنوان نماینده دولت در منطقه هم خوانی نداشت.»

وی همچنین افزوده است: در ارتباط با فرمانداران نیز بسیاری از آن‌ها همچنان از حامیان احمدی‌نژاد بودند. اصلاحات به ظاهر تدریجی وزارت کشور نیز نتوانست انتظارات را برآورده کند. روحانی در صبحت‌های خود نشان داده کابینه فعلی، کابینه مورد نظر او نیست و کابینه‌ای که کارآمد، همراه و شجاع باشد و مواضع رئیس‌جمهور را تقویت کند نبوده است.[1]

صوفی همزمان طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز هم در اشاره به کابینه یازدهم و شخص وزیر کشور نوشته است:

«آقای روحانی مجبور شد، در یکی از مهم‌ترین پست‌های کابینه شخصی را به وزارت برساند که هیچ‌گونه سابقه‌ای در این زمینه نداشت و از تجربه وزارت هم برخوردار نبود. این انتخاب تبعاتی داشت و صرف‌نظر از نارضایتی دوستداران رئیس جمهور، اثرات خود را در اداره استان‌ها گذاشت و پیامدهایی هم برای نمایندگان مجلس داشت و حتی برای دکتر مطهری مسائلی به وجود آمد که به دلیل ناتوانی و ضعف استاندار در جایگاه و مسئولیتش بود. این‌ انتخاب درلایه‌های مختلف‌ از جمله مدیران استانی تاثیر گذاشت، طوری که بسیاری از مدیران استانی از دولت قبل باقی ماندند و اساسا حتی به دولت هم وفادار نبودندانتصاب‌های استانی موجی از نارضایتی را به وجود آورد و اما و اگرهایی را در حمایت از روحانی در انتخابات اردیبهشت گذشته مطرح کرد.»

*علت اینهمه دشمنی عجیب اصلاح‌طلبان با «عبدالرضا رحمانی‌فضلی»، وزیر کشور دولت یازدهم در نگاه اول مشخص نیست.

این کینه‌ورزی‌های در حالی است که اتفاقا آقای رحمانی‌فضلی یکی از پاک‌بازترین وزرای رئیس‌جمهور روحانی و از ارادتمندان ستادی وی نیز به شمار می‌رود.

صوفی پیش از این هم در اظهارات دیگری تأکید کرده بود که رئیس‌جمهور روحانی از رحمانی‌فضلی ضربه خورده است.[2]

قبل از صوفی، عبدا... ناصری، دیگر عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز طی اظهاراتی در اشاره به وزیر کشور گفته بود:

«وزارت کشور از جمله مهمترین وزارتخانه‌هایی است که باید در آن تغییراتی صورت بگیرد. هم در سال ۹۲ و هم در سال ۹۶، توسعه سیاسی و گسترش جامعه مدنی از مهم‌ترین شعارهای آقای روحانی بوده است. متاسفانه انتخاب آقای رحمانی‌فضلی به عنوان وزیر کشور بی‌توجهی به این شعار است!»

اظهاراتی که وزارت کشور نسبت به آنها واکنش نشان داد و طی بیانیه‌ای تأکید کرد:

آرزو یا تلاش برخی جریان‌ها برای تأثیرگذاری در روند شکل گیری کابینه امری طبیعی و مباح است لکن دروغگویی و انتشار مطالب خلاف واقع برای به نتیجه رساندن این تلاش ها، رفتاری غیر اخلاقی،‌ غیر اسلامی و غیر سازنده است که با شأن نیروهای سیاسی و بعلاوه با رسالت حقیقی رسانه های بالنده ایران اسلامی،‌ ناهمخوان است.[3]

سطح دشمنی‌های جریان خاص با رحمانی‌فضلی به حدی عیان و نهادینه است که از باب رندی می‌توان گفت دنیای سیاست شاید زمانی برای اصلاح‌طلبان زیبا می‌شود که رحمانی‌فضلی و البته محمدباقر قالیباف از شاکله آن حذف شوند!

***

تلاش اصلاح‌طلبان برای سهیم‌نشان دادن مقام معظم رهبری در کابینه روحانی

کشف اصل جدید در قانون اساسی! عطریانفر: رهبری طبق قانون اساسی در انتخاب وزیر کشور نقش دارند...

«محمد عطریانفر»، از فعالان اصلاح‌طلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز، در اشاره به فرایند چینش کابینه رئیس‌جمهور روحانی، به چیزی تحت عنوان «عوامل بیرونی تأثیرگذار بر تصمیم روحانی» اشاره کرده و گفته است:

«در مقام تشکیل کابینه فقط آقای رئیس‌جمهور نیست که تصمیم می‌گیرد، بلکه خیلی از عوامل فیزیکی، بیرونی، عامل و غیر عامل وجود دارد که در آن انتخاب تاثیرگذارند. اینکه گفتم در مقام انتخاب باید در نقطه بهینه باشیم همین است. مثلا می‌خواهید وزیر کشور یا استاندار انتخاب کنید، در یک استان شخصیت‌های دیگری هم هستند که در این موضوع ورود داشته و در انتخاب تاثیر دارند. به عبارت دیگر شرایطی ممکن است وجود داشته باشد که به پاشنه آشیل استاندار شما تبدیل شود یا تقویتش کند. شخصیت‌های استان مانند ائمه جمعه و نمایندگان مقام معظم رهبری، فرماندهان نیروهای مسلح و روسای دستگاه قضائی در استان و... در این انتخاب تاثیر دارند. طبیعی است که رئیس‌جمهور متناسب با تمام این اقتضائات تصمیم بگیرد. مثلا می‌خواهیم وزیر کشور انتخاب کنیم، به هر تقدیر مقام معظم رهبری در این انتخاب موثر و ذی‌مدخل است. این جزو حقوق قانونی و حقوق مندرج در قانون اساسی است. انتخاب وزیر دفاع، وزیر اطلاعات و... نیز به همین گونه است.»[4]

این مصاحبه همچنین با تیتر «در تشکیل کابینه فقط روحانی تصمیم نمی‌گیرد» در صفحه یکم روزنامه اصلاح‌طلب آرمان امروز منتشر شده است!

*پیش از عطریانفر نیز شخص رئیس‌جمهور روحانی طی اظهاراتی در جلسه با تعدادی از نمایندگان مجلس اینطور عنوان کرده بود که در خصوص تشکیل کابینه و افراد آن با مقام معظم رهبری مشورت داشته و خواهند داشت.[5]

این اظهارات «ستاد مشترک اصلاح‌طلبان و دولت» درباره نقش مقام معظم رهبری و یا حتی شخصیت‌های استانی در انتصاب مقامات کابینه و سایر مدیران دولتی در حالیست که مثلا دولت آقای روحانی در بحث برجام صراحتا بر خلاف نظر مقام معظم رهبری مبنی بر عدم‌النفع مذاکره با آمریکا و یا بدبینی به آمریکا عمل کردند و حرف زدند.

و جالب آنکه آقایان در آن روزها هیچ التزامی به تبیین نقش مقامات ارشد نظام در رفتارهای دولت یازدهم نداشتند و بصورت علی‌الرأس، مذاکره می‌کردند، گاهی از خطوط قرمز کشور عبور می‌کردند و بعد هم نامه تبریک می‌نوشتند و به سوی توافقاتی دیگر برای تکمیل پروژه پیش می‌رفتند.

در آن روزها نظر برخی تحلیلگران این بود که ستاد جریان سیاسی خاص در صورتی که برجام فاقد دستاورد باشد، قصد دارد آنرا به گردن نظام اسلامی بیاندازند و برجام را فرزند نظام! معرفی کند...

که دیدیم همینگونه هم شد و کار برجام و بی‌دستاوردی و شکست وعده‌هایش به جایی رسید که آقایان گفتند برجام را خدا آورد و این برجام با تصمیم رهبری نظام! منعقد شد و غیره.

فی‌الواقع آش این قضیه به حدّی شور شد که حتی برخی اصلاح‌طلبان نیز در مقابل این رفتار ابراز شرم کردند... ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاح‌طلب در همان روزها طی صحبت‌هایی تأکید کرده بود که «روحانی نباید برجامش را به گردن رهبری نظام بیاندازد»[6]

اکنون این سؤال به ذهن خطور می‌کند که علت اشاره ناگهانی یک عده به چیزی تحت عنوان نقش نهادهای کلان نظام در چینش کابینه! چیست؟!

متأسفانه بایستی اشاره کرد که تحلیل‌ها می‌گوید دلیل این اقدام؛ طراحی پروژه‌ای به منظور«مقصّرتراشی» است تا اشتباهات احتمالی کابینه به جایی در بیرون از آن ربط داده شود و جریان سیاسی خاص نیز به سهولت بیشتری بتواند روند «طلاق سیاسی» خود از روحانی که در پایان 4 سال پیش رو به آن نیاز دارد را به پیش ببرد و صراحتاً بگوید که کابینه روحانی هرگز مورد انتظار ما نبود.

(کما اینکه هم‌اکنون نیز درباره کابینه یازدهم به همین گزاره اشاره می‌شود!)

گفتنیست، اظهارات عطریانفر مبنی بر اینکه نقش مقام معظم رهبری در انتخاب وزیر کشور جزو حقوق قانون اساسی است نیز حرف صحیحی نیست و چنین چیزی در نصّ قانون وجود ندارد اگرچه روح قانون اساسی جمهوری اسلامی بر ولایت مطلقه فقیه در تمامی امور تأکید دارد. فی‌الواقع مقام معظم رهبری در انتصاب برخی وزرا صرفا به مشاوره اکتفا دارند که آنهم در نص قانون وجود ندارد.

تقلا برای ذی‌مدخل نشان دادن نقش دفتر رهبری نظام در نصب رحمانی فضلی که گویا اصلاح‌طلبان با وی کینه‌ورزی شدیدی دارند نیز در اظهارات عطریانفر به شدت قابل تأمل است.

(ناگفته نماند که آقای عطریانفر بهتر از خیلی‌ها می‌داند که در متن قانون اساسی هیچ صراحت و یا حتی اشاره تلویحی به نقش رهبری نظام در نصب وزرا وجود ندارد اما به نظر می‌رسد پروژه «تقلا برای سهیم نشان‌دادن مقامات ارشد کشور در اشتباهات احتمالی کابینه دوم روحانی» ارزش کشف نصوص جدید در قانون اساسی را هم داشته باشد!)

یادآور می‌شود: عزت‌ا... ضرغامی، از چهره‌های اصولگرا و رئیس سابق سازمان صدا و سیما به تازگی در واکنش به پروژه مقصر نشان دادن مقامات ارشد نظام در کابینه دوم رئیس‌جمهور روحانی طی یک یادداشت نوشت:

«انشاءالله در روزهای آینده کابینه جدید و نسبتاً تازه نفس اداره قوه مجریه را در دست خواهد گرفت. برای آنان آرزوی موفقیت می‌کنیم.

این روزها در فضای مجازی مسأله رابطه انتخاب وزراء، با رهبر معظم انقلاب مورد بحث و اظهارنظر قرار می‌گیرد.

برخی بر این باورند که همه وزراء محترم با نظر ایشان انتخاب می‌شوند و این رویه را حتی تا معاون رئیس جمهور هم توسعه می‌دهند.
اختلاف نظرهای جریان‌های سیاسی حامیان رئیس جمهور نیز باعث شده تا عدم انتخاب احتمالی افراد مدنظر آنان به نوعی به رهبری نسبت داده شود.

از سوی دیگر این شایعات باعث تضعیف جایگاه مجلس نیز شده است. چرا که نمایندگان محترم به حسب قانون وظیفه دارند تا در مورد صلاحیت تک تک وزراء بررسی، اظهارنظر و تصمیم گیر نمایند.

تجربه من از همکاری با 3 رئیس جمهور محترم در دولت و آشنایی با اعضاء محترم کابینه‌ها حاکی از آن است که تصور فوق صحت ندارد.

همه‌ی وزراء و معاونین محترم مستقیماً توسط رئیس جمهور انتخاب می‌شوندمعمولاً وزرای دفاع، اطلاعات و خارجه به دلیل حساسیت ویژه و لزوم هماهنگی بیشتر با دستگاههای حاکمیتی، پس از انتخاب اولیه رئیس جمهور، با مشورت نهایی رهبری قطعی می‌شوند.

همانگونه که در مورد وزیر دادگستری نیز هماهنگی رئیس جمهور و قوه قضائیه ضروری است.
 

معمولاً رهبری معظم در مورد اکثریت غالب اعضای کابینه نظر خاصی مطرح نمی‌کنند و این موضوع به هیچ وجه به معنای تأیید و یا رد آنان نیست. مواردی هم بوده که شخصاً به یک انتخاب خوب هم صحه گذاشته‌اند که به نوعی تقویت آن فرد هم محسوب می‌شود.

رهبری هیچگاه فرد خاصی را هم برای عضویت در کابینه انتخاب و معرفی نمی‌کنند. اگر در برخی جلسات خصوصی، که کسی از آن مطلع نیست، رؤسای محترم جمهور بخواهند از نظر مشورتی ایشان در سایر موارد استفاده کنند و در واقع از تجربه، دانش و نگاه حکیمانه‌شان سود ببرند موضوع دیگری است.

رئیس جمهور محترم باید بر اساس وعده‌هایی که به مردم داده‌اند کابینه‌ی شایسته‌ای تشکیل دهند که اولویت آنان توانایی و صلاحیت تحقق وعده‌های ایشان باشد.

آقای روحانی رئیس جمهور همه مردم است. او باید بتواند رضایت اکثریت، اقلیت و حتی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند را جلب کند و آحاد ملت را نسبت به آینده کشور امیدوار نماید.
وجه مشترک همه مردم حل مشکلات اقتصادی و معیشتی است که به نظر می‌رسد دولت محترم به این مسأله توجه جدی دارد.»[7]

***

چرا «آقای فرهیخته اصلاح‌طلبان» از «باغ کتاب» قالیباف حرفی نمی‌زند؟!

شهرداری تهران طی روزهای گذشته «باغ کتاب تهران» که گفته می‌شود بزرگترین مرکز کتاب در جهان است را افتتاح کرد.

اما «احمد مسجدجامعی» چهره فرهنگی اصلاح‌طلبان و عضو شورای شورای شهر تهران که سابقه وزارت ارشاد را نیز دارد و به کتابدوستی و کتاب‌خوانی در جریان چپ شناخته می‌شود، واکنش خاصی نسبت به این رخداد نشان نداده است.

مسجدجامعی که مدتی قبل زمزمه‌های ریاست او بر کتابخانه ملی ایران نیز مطرح شده بود، در حالی نسبت به افتتاح بزرگترین مرکز کتاب جهان در تهران و ساخت آن توسط محمدباقر قالیباف دچار بی‌حسّی است که همواره خود را یکی از فعالین حوزه کتاب معرفی می‌کند...

*مسجدجامعی که حضور مستمری در نشست‌های مرتبط با کتاب و فعالیتهای هنری و فرهنگی دارد، حتی زمانی به مردم و نویسندگان کتاب در تهران فراخوان داد تا در عصرانه‌های مختلف در کتابفروشی‌های تهران گرد هم بیایند و کتاب بخوانند و کتاب بخرند.

همچنین زمانی خبری از وی منتشر شد که در هنگام بازدید «سیدرضا صالحی‌امیری»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از یک کتابفروشی در تهران به سرعت خود را به کتابفروشی رسانده و در کنار وزیر ارشاد حضور یافته است تا بیشتر بر اهمیت کتاب تأکید کند.

مسجدجامعی که خود هم نویسنده کتاب به شمار می‌رود اما طی روزهای پس از افتتاح باغ کتاب تهران تاکنون هیچ واکنش خاصی نسبت به این اقدام شهرداری تهران نشان نداده است.

او که در قضیه پلاسکو و یا دروغ بزرگ «املاک نجومی»، هر چند روز یک بار یک مقاله بلندبالا در یک رسانه اصلاح‌طلب می‌نوشت و یا فعالانه بیانیه می‌داد و اعلام می‌کرد که قصد دارد در شورای شهر تهران بماند تا مقصر حادثه پلاسکو را به مردم معرفی کند! قالیباف باید عذرخواهی کند، شهرداری تهران قصد انحصار اخبار را دارد و... اما با رصد ما به طرز ناگهانی از حجم فعالیت خود کاسته است، واکنش خاصی به باغ کتاب تهران نشان نمی‌دهد و گویا در نظر او اصلا چنین رخدادی در ایران و تهران بروز نیافته است.

«چهره فرهیخته جریان چپ» همچنین در حالی هیچ اشاره خاص و چشمگیری به افتتاح بزرگترین مرکز کتاب جهان در تهران و توسط قالیباف ندارد که نزدیکان او معتقدند مسجدجامعی نمونه بارز یک تهرانی و عصاره تهران واقعی است!

آنها همچنین درباره او گفته بود: وقتی وی(مسجدجامعی) درباره شوراها صحبت می‌کند شورای واقعی مد نظر اوست، همان شورایی که مورد نظر زنده‌یاد مدرس، بهشتی و طالقانی بود و مشروطه‌خواهان هم از آن سخن گفتند.[8]

البته مشخص نیست که این هواداران آن روزهای مسجدجامعی چه نظری درباره افتتاح بزرگترین مرکز کتاب جهان در تهران و سکوت و احتمالا تنفر مسجدجامعی نسبت به این رخداد دارند؟!

گفتنیست، سیدیاسر جبرائیلی، از چهره‌های اصولگرا به تازگی با اشاره به بازدید خود از باغ کتاب تهران نوشته است:

«یاد احمد مسجد جامعی افتادم که وقتی رئیس شورای شهر بود، لشکری از اصحاب رسانه با خود همراه می‌کرد و به محلات سر می زد و برای خود و جریانش رپورتاژ می‌رفت. مردم تهران در آینده نزدیک شاید نمایش‌هایی از جنس شوهای مسجدجامعی توسط شهردار اصلاح‌طلب تهران زیاد خواهند دید، اما قطعا دلشان برای قالیبافی شهرشان را آباد می‌کرد تنگ خواهد شد.»[9]

***

1_ http://setaresobh.ir/fa/news/main/6448

2_ mshrgh.ir/747399

3_ mshrgh.ir/747399

4_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/192255

5_http://fararu.com/fa/news/323383

6_mshrgh.ir/687662

7_http://fna.ir/QZ5W7P

8_ mshrgh.ir/716042

9_ mshrgh.ir/753720

نام:
ایمیل:
نظر: