صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

اقتصادی >>  بازار سرمایه >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۷۰۷۳
عده‌ای که گمان می‌کردند با اضافه کردن مفاهیم تئوری به بانکداری می‌توانند آن را بومی یا اسلامی کنند بعد از اینکه جواب علمای دینی را درباره ربا و بهره دادند بیایند مشخص کنند بانکداری امروز ایران در خدمت کیست؟
پایگاه بصیرت / گروه اقتصادی/محمد نجّارصادقی
ثروتمندان سه برابر فقرا وام می‌گیرند؛ تنها 12 درصد مردم ایران از تسهیلات بانکی استفاده می‌کنند؛ اینها خبرهای عادی نیستند، این ها آیا تناسبی با بانکداری اسلامی و اقتصادی که قرار بود پس از انقلاب با رعایت عدالت، بستری برای رفاه نسبی مستضعفان باشد، دارند؛ بانک هایی که حالا تبدیل به دستگاه خلق پول برای ثروتمندان و متمولین شده است.
عده‌ای که گمان می‌کردند با اضافه کردن مفاهیم تئوری به بانکداری می‌توانند آن را بومی یا اسلامی کنند، بعد از اینکه جواب علمای دینی را درباره ربا و بهره دادند بیایند مشخص کنند بانکداری امروز ایران در خدمت کیست؟
اینکه تنها 12 درصد مردم ایران از تسهیلات بانکی بهره می‌برند، چه معنایی دارد؟ آیا امروز نباید فاتحه بانکداری ایران را خواند؟ مدیران و سروران نظام بانکی اجازه می‌دهند با صدای بلند بگوییم شرایط وام را آن قدر پیچیده کردید که فقط به نور چشمی‌هایتان وام برسد؟ اجازه می‌دهند بگوییم 88 درصد دیگر سپرده می‌گذارند که 12 درصد وام بگیرند و ایضا تصفیه حساب هم نکنند؟
اگر در لیبرال‌ترین اقتصاد‌های جهان هم که ابایی ندارند از له شدن ضعفا زیر چرخ توسعه بگوییم، در کشور ما برای مقدار ناچیزی وام باید دو ضامن دولتی و چنان و چنین داشته باشیم به حالمان نمی خندند؟ آخر کجای این کره خاکی برای دادن تسهیلات ضامن می‌خواهند که اینجا دومی آن است؟


نا گفته نماند اساسا ضامن، کسر از حقوق یا در رهن بانک کردن سند خانه برای 20 میلیون تومان وام تنها برای آدم‌های عادی است، در حالی که برای مثال آن چند نفری که به عنوان بزرگ‌ترین بدهکاران به بانک سرمایه توسط یکی از نمایندگان مجلس نامشان افشا شد، ضامنی نداشتند! در نظام بانکی عدالت محور ایران با افزایش رقم وام سخت‌گیری کمتر و با کاهش آن سخت‌گیری افزایش می‌یابد.
خواهشی که حالا داریم این است که آقایان دیگر نگویند وام اشتغال زایی به جوانان دادیم که اشتغال‌زایی شرمش می‌گیرد یا از تسهیلات ارائه شده به کشاورزان سخن نگویند که هر عقل سلیمی می‌داند کشاورز جماعت جزء 12 درصد اول جامعه نیست؛ الغرض نه اینکه در این 30 سال به هیچ کشاورز یا جوانی وام داده نشده، نه حتما شده است، اما سهم کل کشاورزان از نظام بانکی یک وام همین افراد لیست منتشر شده نمی‌شود.
زمانی که غایت بانک‌های ما سودآوری باشد، مشخص است که همین می شود در بانکداری ایران فقرا جایی نخواهند داشت، زیرا پول زیادی ندارند، فقرا و مستضعفان تنها حقی که دارند در نام بانک‌ها است؛ بانک رفاه کارگران، بانک کشاورزی و...
این سیستم بانکی با این رویه ثروت‌مند را ثروتمندتر و فقیر را فقیرتر می‌کند.
با در نظر گرفتن اینکه یک کارگر ساده در ایران طبق قانون کار بین یک میلیون تا یک میلیون و دویست هزار تومان درآمد دارد و همه این پول باید صرف هزینه‌های روزمره مانند اجاره خانه، هزینه‌های سلامت و یا تحصیل شود و این فرد برای برداشتن گام‌های بلند اقتصادی مثل خرید خانه حتما نیازمند وام است، مشکل بانکداری را هویدا می‌کند، وام‌هایی با بهره بالای 18 درصد و با هزار شرایط سخت که اساسا یک خانواده کارگری یارای بازپرداخت آن را ندارد و همیشه محکوم به اجاره نشینی و پسرفت است، اما در سوی دیگر افرادی به راحتی وام‌های میلیاردی گرفته و مانند ماجرای بانک سرمایه اصلا پول را هم بر نمی‌گردانند و این روند ادامه خواهد داشت تا وقتی که فاصله بین فقیر و غنی در کشوری که ادعای عدالت دارد، هر روز بیشتر و بیشتر شود./

نام:
ایمیل:
نظر: