صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

کرمانشاه >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۹۴۱۷
پروژه نفوذ دشمن:
یکی از اصلی‌ترین راهکنش‌های دشمن برای نفوذ هنگامی است که از راه چهرۀ دوم قدرت وارد میدان می‌شود. در چهرۀ دوم قدرت، دشمن به ‌صورت غیرمستقیم به کشور هدف این‌گونه القاء می‌کند که سعادت سیاسی آن در همسو و هم‌جهت شدن با راهبردهای او است. یکی از راهکنش‌های این راهبرد دشمن، ایجاد هیاهوهای سیاسی برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست‌مداران کشور هدف است.
پایگاه بصیرت / سهیلا امینی مقدم

نفوذ در معنای کاربردی و عملی خود به معنای تأثیر و راه یافتن در هر چیزی است؛ به ‌نحوی‌که از ابزارهای مستقیم استفاده نشود و موضوع خطر بهره‌کشی و یا ضرر را حس نکند. نفوذ چند راهکنش اساسی دارد:
1. مشورت اولین راهکنش نفوذ با هدف مشارکت طرف مقابل در یک راهبرد یا خط‌مشی است.
2.تشویق، دیگر راهکنش نفوذ است به ‌نحوی‌که به ‌طرف مقابل این‌گونه القا شود که پیشنهاد‌های ارائه‌شده حیاتی است.
3. ارائه درخواست‌های احساس‌برانگیز نیز راهکنش سوم نفوذ است.
4. در راهکنش چهارم، طرف مقابل با جلب نظر سعی در ارائه یک تصور مناسب و درست از خود را دارد.
5. ائتلاف، پنجمین راهکنش نفوذ است که طرف مقابل با تلاش برای جلب نظر متحدان راه نفوذ را در پیش می‌گیرد. در صورتی‌که راهکنش‌های قبل تأثیر کافی را نداشته باشد، طرف خواهان نفوذ از طریق اَهرم فشار وارد می‌شود. در صورت پایداری و یا برای طی مسیر نفوذ از طریق حقوقی، عامل نفوذ از راه سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای عالی وارد خواهد شد.
در نهایت راهکنش داد و ستد مشروع انتخاب می‌شود و طرف مقابل وعده‌های آشکار و ملموس می‌دهد.
با توجه به هزینه‌های بسیار مقابله مستقیم، و از سوی دیگر برای تطهیر چهرۀ گذشته، ابرقدرت دنیا و هم‌پیمانانش در سال‌های اخیر نفوذ را برای پیشبرد سیاست‌های خود در دستور کار قرار داده‌اند.
نفوذ شامل شاخه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود. در نفوذ سیاسی دشمن با چهرۀ سوم قدرت وارد می‌شود، به ‌نحوی‌که سعی بر القای سیاست‌های خود به‌عنوان سیاست‌های درست دارد و طرف مقابل را از طریق غیرمستقیم به اتخاذ سیاست‌های غیرمستقیم تحریک می‌کند.
در نفوذ اقتصادی دشمن با راه‌یابی به تولیدات ملّی یک کشور و وابسته سازی آن به خود، علاوه بر اینکه بر سیاست‌های مالی و اقتصادی آن تأثیر می‌گذارد، از سوی دیگر تهدید به فشار اقتصادی را به ابزاری برای آینده تبدیل می‌کند. گاه دشمن تلاش دارد تا از طریق قراردادها و معاهدات بین‌المللی آن‌چنان طرف مقابل را به خود وابسته سازد که در صورت هرگونه ناهم صدایی با سیاست‌های خود، طرف مقابل را به بیرون کشیدن سرمایه‌ها تهدید سازد.
نفوذ فرهنگی نیز از انواع نفوذ نرم است. در این شکل از نفوذ، دشمن نسل جوان کشور را هدف قرار می‌دهد تا علاوه بر اینکه نیروی پویندۀ کشور را تحت تسلط قرار دهد، از سوی دیگر نسل‌های آتی را نیز به ‌طور غیرمستقیم متأثر سازد. در این شکل از نفوذ، دشمن سعی بر ایجاد یک تصویر مشروع و منطقی از خود در افکار ملت مقابل دارد. در این حالت حتی دشمن سعی بر کم‌رنگ کردن روحیۀ ظلم ناپذیری ملت دارد به ‌نحوی‌که حتی سیاست‌های ناجوانمردانه خود علیه آن را با عناوین مختلف توجیه کند.
بعد از نفوذ فرهنگی، نفوذ اجتماعی خطر دیگری است که مردم را تهدید می‌کند. در واقع دشمن الگوهای فرهنگی خود را به نسل جوان یک ملت القاء می‌کند و این مسئله بر لایه‌های اجتماعی تأثیر شگرفی می‌گذارد. طبیعتاٌ پس از مدتی آسیب‌های اجتماعی در جامعۀ ملت هدف سر برمی‌آورد که اصلی‌ترین دلیل آن پیروی از الگوهای فرهنگی نامأنوس با فرهنگ بومی و ملّی است.

وقتی دشمن به هر دری می‌زند تا نان ملت را به خود وابسته سازد
راه‌های نفوذ اقتصادی تطمیع بخش خصوصی، وابسته کردن بخش دولتی و ترویج اقتصاد لیبرال مصرف گراست. همانطور که قبلاً گفته شد یکی از راه‌های نفوذ برای از پای درآوردن هر ملتی استفاده از ابزارهای اقتصادی است که در این راه از راهکنش‌های اقتصادی و مالی و پولی به ‌صورت نامحسوس استفاده می شود. یکی از راه‌های نفوذ اقتصادی وابسته سازی کشورهایی با اقتصاد تک محصولی از طریق مبادلات و قراردادهای سنگین طولانی‌ مدت است به ‌نحوی‌که از راه‌های متعدد اقتصاد تک ‌محصولی را وام‌دار خود سازد.
به عبارتی دیگر یکی از راه‌های نفوذ اقتصادی تطمیع بخش خصوصی است تا از آن طریق دشمن علاوه بر اقتصاد دولتی پایه‌های اقتصاد خصوصی را به خود وابسته سازد تا در شرایط حساس برای پیشبرد اهداف خود از آن به ‌عنوان اهرم فشار استفاده کند. در واقع دشمن علاوه بر این، سعی دارد تا اقتصاد لیبرالی را جایگزین خط‌مشی اقتصادی کشور هدف قرار دهد. به ‌همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی، طی سال‌های گذشته به ‌منظور ایمن‌سازی اقتصاد ملّی در برابر امواج بین‌المللی و فشارها و تهدیدات دشمن، اقتصاد مقاومتی را در راستای تقویت بُنیه و زیرساخت‌های اقتصادی ابلاغ نمودند تا علاوه بر تقویت اقتصاد دانش‌بنیان، با کاهش واردات، تولیدات داخلی را ایمن و مستحکم و البته گسترده‌تر سازد. اما در دوران پسابرجام علاوه بر هجوم شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی با وجود بی‌وفایی‌های گذشته، به‌سوی بازار ایران هجوم آوردند. علاوه بر بخش دولتی، سرمایه‌گذاران خصوصی نیز مورد هدف قرار گرفتند و اولین علائم آن ایجاد نمایندگی‌های شرکت‌های خارجی در داخل کشور، به‌ویژه پایتخت بود. تبلیغات در جهت اقتصاد لیبرالی و ترویج سبک زندگی غربی از دیگر راه‌های نفوذ است. دشمن تلاش دارد تا بعد از نفوذ در لایه‌های اقتصادی و مالی دولتی و خصوصی، در میان بازار تقاضا یعنی مردم، سبک حیات اقتصادی خود را اجرا کند. مطمئناً ترویج مصرف‌گرایی و تقویت بازار سرمایه‌داری در برابر الگوهای اسلامی هم چون قناعت و صرفه‌جویی، ضرباتی را در بلندمدت بر پیکرۀ جامعه وارد خواهد آورد.

وقتی دشمن با چهره دوم قدرت سعی بر نفوذ سیاسی دارد
اساساً وقتی دشمن ارادۀ نفوذ در ملتی را داشته باشد، مهم‌ترین بخش زندگی آنان یعنی حیات سیاسی را نشانه می‌رود تا آن‌ها را با نظام خودشان هر چند حق و استوار، دور سازد.
یکی از اصلی‌ترین راهکنش‌های دشمن برای نفوذ هنگامی است که از راه چهرۀ دوم قدرت وارد میدان می‌شود. در چهرۀ دوم قدرت، دشمن به ‌صورت غیرمستقیم به کشور هدف این‌گونه القاء می‌کند که سعادت سیاسی آن در همسو و هم‌جهت شدن با راهبردهای او است. یکی از راهکنش‌های این راهبرد دشمن، ایجاد هیاهوهای سیاسی برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست‌مداران کشور هدف است. از سوی دیگر با به راه انداختن تبلیغات گستردۀ رسانه‌ای در دنیای جهانی شده امروز، سعی بر صرف بخش زیادی از انرژی کشور هدف برای باطل کردن اثر تبلیغات رسانه ای است؛ به طوری ‌که کشور هدف با طی کردن دوره‌های فرسایشی در سیاست خارجی خود دچار تعلل شده و یا راه رهایی را در همسویی و هم‌جهت شدن با راهبرد دشمن بیابد. آنچه در مورد نفوذ سیاسی باید موردتوجه قرار گیرد این است که دشمن گاه با نفوذ در رجال و فعالان سیاسی از طرق مختلف سعی بر جریان سازی‌های مورد دلخواه خود در کشور هدف دارد. به عبارت بهتر گاه این مسئله آن‌قدر در خفا صورت می‌پذیرد که می‌توان نمود واقعی آن را در برهه‌های حساسی هم چون ایجاد فتنه‌های سیاسی دید. از سوی دیگر دشمن تلاش دارد تا خط فکری سیاست یک کشور هم چون مقاومت را تحت تأثیر قرار دهد و آن را منحرف سازد و برای این کار از هر راهکنشی استفاده می‌نماید.
یکی دیگر راهکارهای دشمن برای ارتباط با ملل دیگر، استفاده از دیپلماسی عمومی است. در دیپلماسی عمومی دیگر مسیر رسمی سیاست مد نظر نیست و فشارها از طریق گروه‌های فرهنگی و اجتماعی، سفیرهای صلح، چهره های اپوزسیون داخلی، رسانه ها و گروه‌های تبلیغی واداده داخلی و... صورت می‌گیرد. کشورهایی که حیات آن‌ها با مبانی ارزشی گره‌خورده است و فارغ از معادلات سیاسی دنیا از الگوهای بنیادی دینی و فرهنگی خاص خود پیروی می‌کنند، همواره در عصر جهانی‌شدن به ‌شدت با ارزش‌های بیگانه تهدید می‌شوند. بر اساس نظریات اکثر نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل، ارزش‌هایی همچون سکولارسازی، مصرف‌گرایی و حرکت در مسیر رشد سرمایه‌داری از جمله مهم‌ترین تأثیرات جهانی‌سازی است. نظام حاکم بر روابط بین‌الملل در حال حاضر سعی بر القای این الگوها بر تمامی دنیا به‌ویژه کشورهایی با محور مقاومت است که در این مسیر نفوذ سیاسی را با راهکنش‌های خاص خود در دستور کار قرار داده است.

نفوذ فرهنگی، گوسالۀ سامری برای اغوای ملل
یکی از مسیرهایی که دشمن برای نفوذ به روح مقاومت و استکبارستیز یک ملت انتخاب می‌کند، نفوذ فرهنگی است. شاید با تسخیر روح یک ملت است که می‌توان عمل آن‌ها را تعیین و یا تحت تأثیر قرار داد. به عبارت دیگر با راهکنش‌های نفوذ فرهنگی است که می‌توان آیندۀ یک ملت را تحت تأثیر قرار داد. در حال حاضر در عصر رسانه و اطلاعات به سر می‌بریم و جنگ مستقیم جای خود را به جنگ نرم داده است. در این بین، رسانه گاه به ‌عنوان ابزاری برای توجیه سیاست‌ها، گاه برای ایجاد هیمنۀ روانی و گاه با هدف ارسال فرهنگ غالب در اختیار دولت‌ها قرار می‌گیرد.
اصلی‌ترین راهکنش‌های نفوذ فرهنگی را می‌توان به ‌صورت زیر عنوان کرد:
1. ایجاد کانال‌هایی با زبان فرهنگ کشور هدف: دولت مهاجم معمولاً برای ترویج سبک زندگی مورد نظر خود، بهره گیری از زبان رسانه و تولید برنامه‌های مختلف با جاذبه‌های سمعی و بصری را در دستور کار خود قرار می‌دهد. بهترین نمونه برای در این موضوع را می توان ایجاد بیش از200 کانال فارسی‌زبان برای جامعۀ هدف ایرانی نام برد که ترویج سرمایه‌داری و مصرف‌گرایی و تحلیل بُردن فرهنگ اسلامی هدف این کانال ها است.
2. علاوه بر ابزار رسانه‌ای، دشمن با صرف هزینه‌های بسیار تولیدات فرهنگی را نیز دنبال می‌کند. تولید کتاب، فیلم، کلیپ، نمایشنامه و برقراری ارتباط برای جذب و یا فریب هنرمندان یک ملت ازجمله این راهکنش‌هاست. این تولیدات فرهنگی در راستای ترویج فرهنگ کشور مهاجم و ایجاد بیگانگی میان ملت و فرهنگ بومی آن‌هاست.
3. از سوی دیگر دشمن با ابزارهای به‌روز سعی در ایجاد شبهه در اصلی‌ترین باورهای یک ملت که سبک زندگی آن‌ها را می‌سازد، دارد. بهترین ابزار در این میان استفاده از شبکه‌های مجازی و ایجاد موج‌های جهت‌دار سیاسی، پیام‌های تاریخی غلط، به چالش کشیدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی، ترویج مصرف‌گرایی است.
اگر دشمن باورهای یک ملت را تحت تأثیر قرار دهد و در آن اخلال ایجاد کند، یقیناً در پیشبرد اهداف خود در نفوذ فرهنگی موفق بوده است. بنا به فرموده حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) مسئولان به‌ویژه فعالان حوزۀ فرهنگ باید به نفوذ فرهنگی اعتقاد قلبی داشته باشند و با تقویت فرهنگ ایرانی اسلامی از طریق مسیرهای پویا راه‌های نفوذ را بر دشمنان ملت ببندند و هشدارهای لازم را به‌ موقع به گوش ملت برسانند.

نام:
ایمیل:
نظر: