صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

سیاسی >>  سایر >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۰۷:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۱۳۴۱۲
وقتي کسي مي‌خواهد از درد مردم و اجتماع بخواند، لازم است به موضوع اشراف داشته باشد تا در دام افراط و تفريط نيفتد و يا اگر خودش اين بينش را ندارد براي ساخت اثر با کساني که به موضوع اشراف دارند و به منافع ملي نگاه سليقه اي يا جناحي ندارند مشورت کند که خروجي کار منجر به اثري ضد ارزش‌هاي انقلاب و مردم نشود.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / احمد رضایی

در روزهاي اخير نماهنگي با صداي مهدي يراحي خواننده پاپ منتشر شده که با استقبال رسانه‌هاي ضدانقلاب همراه شده است. در اين نماهنگ مهدي يراحي با لباسي نظامي که در آن از نماهايي مانند کلاه روسي، بازوبند صليب شکسته نازي و... استفاده شده، به صورت کنايي به موضوع جنگ در ايران و جهان مي‌پردازد. اما متاسفانه در اين کار جانب انصاف را رعايت نکرده، به طوري که نماهنگ، از يک اثر انتقادي به يک اثر سياه نمايانه موهن تبديل شده است. وي در جايي از اين نماهنگ به موضوع پايان ندادن به جنگ و ادامه دفاع مقدس مي‌پردازد و مي‌گويد: "من نمي‌دونم چرا نميتونم بفهمم اينو، چرا به ختم جنگ اين همه درنگ خورد" و به اين شکل به اتهامي کهنه که اخيرا رسانه هاي ضد انقلاب در خصوص پايان جنگ باز آن را به راه انداخته اند تا مسئولان عالي جنگ را عامل شهادت جوانان کشور معرفي کنند، دامن زند.

چندي قبل هم نماهنگي ديگر از اين خواننده منتشر شد که در آن به موضوعاتي چون ديدن اعدام مجرمين در ملاعام انتقاد کرده بود. اعدام موضوعي است که همواره از سوي مدعيان دروغين حقوق بشر به عنوان وسيله اي براي زيرسوال بردن احکام اسلام در برخورد با جرائم مطرح مي شود و برخي در داخل نيز کورکورانه با آن همراه مي شوند.

واقعيت آن است که اگر در يک کشوري همانند آمريکا که ادعاي دموکراسي خواهي اش گوش فلک را کر کرده، خواننده اي عليه منافع آمريکا فعاليتي داشته باشد و مثلا هولوکاست را نقد کند، فارغ از اينکه آن خواننده معروف است يا آماتور، به آرامي در سيستم فرهنگي آمريکا کنار گذاشته مي‌شود تا عبرت‌آموز سايرين گردد. با اين حال بنا به دلايلي نگارنده طرفدار برخورد سخت با اين خواننده نيست. چرا که اگر به کارنامه وي نگاهي بيندازيم او را هنرمندي مي‌بينيم که در خواندن آثارش معمولا سعي کرده به سمت موسيقي فاخرتري نسبت به ديگران حرکت کند و از خواندن اشعار سخيف و مبتذل پرهيز کرده است و در شرايطي که موسيقي پاپ کشور به شدت بازاري شده و بيشتر آثار ارزش يک بار شنيدن را هم ندارند، وجود خواننده‌هايي مثل يراحي که به شعور مخاطب احترام مي‌گذارند غنيمت است.

اما مشکل اصلي مهدي يراحي چيست که اثر انتقادي او به سوژه شبکه هاي ضد انقلاب براي زير سوال بردن اصل انقلاب اسلامي منجرشده است؟ مشکل اصلي او را بايد در نداشتن سواد سياسي جستجو کرد. بدون شک وقتي کسي مي‌خواهد از درد مردم و اجتماع بخواند، لازم است به موضوع اشراف داشته باشد تا در دام افراط و تفريط نيفتد و يا اگر خودش اين بينش را ندارد براي ساخت اثر با کساني که به موضوع اشراف دارند و به منافع ملي نگاه سليقه اي يا جناحي ندارند مشورت کند که خروجي کار منجر به اثري ضد ارزش‌هاي انقلاب و مردم نشود.

به نظر مي‌رسد بايستي به عوامل اجرايي اين اثر يعني خواننده و ترانه‌سرا و... تذکرهاي لازم داده شود که اگر مي‌خواهند کارانتقادي توليد کنند انتقادشان منجر به عوض شدن جاي ظالم و مظلوم نشود!

با اين حال بايستي با عامل يا عوامل پشت صحنه توليد اين اثر که با نفوذ در بين عوامل آن از بينش سياسي پايين آنها سوء استفاده کرده اند ومنجر به توليدي اثري توهين آميز به تاريخ يک ملت شده اند، برخورد جدي شود. چرا که انتشار اين قبيل آثار اگر عادي شود تاثير منفي نسبت به باورها و ارزش هاي جامعه بر جاي خواهد گذاشت.


نام:
ایمیل:
نظر: