صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۳۱۴۰۷۶
سفر بسیار کوتاه بود؛ ولی پس از انتشار خبر آن، به سرعت در صدر اخبار و تحلیل رسانه‌ها و محافل سیاسی جهان و منطقه قرار گرفت. حاشیه‌های پدید آمده، نتوانست این سفر و اهمیت آن را تحت تأثیر قرار دهد. به طور قطع آثار و پیامدهای سفر بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه به تهران و دیدار با امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در حوزه‌های گوناگون راهبردی روز به روز آشکارتر خواهد شد.
پایگاه بصیرت / دکتر یدالله جوانی
 مهم‌ترین پیام‌ها و پیامدهای این سفر به اختصار عبارت است از:
1‌ـ این سفر اعلان جشن پیروزی جبهه مقاومت بر دشمنانش طی یک نبرد طاقت‌فرسا در سال‌های اخیر بود. جبهه غربی‌ـ عبری و عربی در چند سال گذشته، ‌بسیار هزینه کرد و از همه ابزارها و روش‌ها و از جمله تروریسم به سبک داعش‌ استفاده کرد تا به یک هدف راهبردی دست یابد. فروریختن محور و جبهه مقاومت، هدف راهبردی تعریف شده از سوی بحران‌آفرینان در سوریه بود. جمله کوتاه «بشار باید برود» اسم رمز جبهه حامی تروریسم بود. صهیونیست‌ها با قطعی پنداشتن سقوط اسد، ‌از آن به منزله بزرگ‌ترین شکست استراتژیک برای حزب‌الله لبنان یاد کرده، ‌برای جبران شکست خود جنگ 33 روزه از حزب‌الله از یک‌سو و بالا بردن ضریب امنیتی خود در آینده از دیگر سو، هرچه در توان داشتند در راستای عمق‌بخشی به بحران در سوریه به کار گرفتند؛ اما در این سوی ماجرا،‌ جمهوری اسلامی به مثابه حامی و پشتیبان اصلی جبهه مقاومت، ‌با تحلیلی درست از بحران سوریه و اهداف پنهان و آشکار بحران‌آفرینان در آن کشور، ‌در یک جمله کوتاه،‌ سیاست خود را اعلام کرد و آن اینکه، ‌»بشار اسد باید بماند» و در آینده،‌ استمرار حضورش در قدرت را مردم سوریه مشخص خواهند کرد. این سفر نتیجه و پایان یک رویارویی بین دو جریان فکری و دو جبهه را اعلام کرد. این سفر به جهانیان پیام داد که ‌مقاومت پیروز میدان یک نبرد جهانی شد.
2ـ پس از تثبیت حکومت بشار اسد و آشکار شدن نشانه‌های ماندگاری او در قدرت به دلیل پایگاه اجتماعی و مردمی‌اش، ‌کشورهای عربی نقش‌آفرین در ایجاد بحران سوریه با اهداف مشخص سیاسی و اقتصادی به سوریه بازگشته و درب سفارتخانه‌های خود را گشودند. تصور آنان این بود که بشار برای بازسازی سوریه، به دلارهای نفتی این کشورها به شدت نیازمند بوده و کمک‌های مشروط را می‌پذیرد. فاصله‌گیری از ایران و خارج کردن نیروهای ایرانی از سوریه، شرط کمک‌های چند صد میلیارد دلاری دولت‌های عربی،‌ مانند رژیم سعودی به دمشق بود. سفر تاریخی اسد به تهران و دیدارش با رهبر معظم انقلاب اسلامی، واقعیتی را آشکار کرد و آن اینکه، روابط تهران‌‌ـ دمشق دارای مبانی و اصول معامله‌ناپذیری است. این مبانی و اصول، چنان این روابط را مستحکم و استراتژیک کرده که از هیچ چیز حتی کمک‌های چند صد میلیارد دلاری و دیگر وسوسه‌ها، چون تضمین بقا در قدرت تأثیر نمی‌پذیرد.
۳ـ این سفر آشکارا به آمریکا، پیام داد که از سوریه باید برود. آمریکایی‌ها اگر هوشمند باشند، باید این پیام را دریافت کرده، هرچه سریع‌تر خاک سوریه را ترک کنند. در غیر این صورت، ملت سوریه به مثابه اشغالگر با آنان برخورد کرده، با پذیرش و تحمل خسارت‌های سنگین به ناچار سوریه را ترک خواهند کرد.
۴ـ پیام دیگر این سفر، به صهیونیست‌های اشغالگر جولان بود. تثبیت مقاومت با قدرت بیشتر در منطقه، عزم و اراده سوری‌ها برای آزاد کردن جولان اشغالی را صد چندان کرده است. صهیونیست‌ها با توجه به واقعیت‌های منطقه، دو راه بیشتر پیش رو ندارند؛ یا داوطلبانه و بدون تحمل هزینه به دوران اشغال جولان پایان دهند یا پس از تحمل هزینه‌های سنگین که بر شتاب نابودی آنان نیز خواهد افزود، به ناچار باید از جولان عقب‌نشینی کنند.
۵ـ از دیگر پیام‌ها و پیامدهای این سفر، گسترش روابط راهبردی تهران‌ـ دمشق، در همه حوزه‌های دفاعی‌ـ امنیتی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی است. بدون تردید، ایران و سوریه با چنین روابط راهبردی، نقش تعیین‌کننده‌ای در معادلات منطقه خواهند داشت. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی با تثبیت جبهه قدرتمند مقاومت در منطقه و بشار اسد در سوریه، مسیر اسلامی کردن غرب آسیا با حکومت‌های مستقل و مردمی ‌را بیش از پیش هموار کرد.

نام:
ایمیل:
نظر: