(روزنامه ايران – 1394/10/28 – شماره 6128 – صفحه 10)
* در آخرین ماههای عمر مجلس نهم بسر میبریم. مجلسی که با دو دولت همزمان بود. ارزیابی کلی شما از مواجهه این مجلس با دولت یازدهم چیست؟ فکر میکنید رابطه تعاملی آنگونه که انتظار میرفت بود؟
** مجلس نهم به نظر من با دولت یازدهم اصطلاحاً خیلی خوب «تا» نکرد. با آنکه بسیاری از نمایندگان در مسائل مهم با دولت همراهی نشان دادند اما آنچه در مجلس نهم معطوف به ارتباط با دولت محسوس بود، میدانداری و اصطلاحاً شلوغکاریهای برخی نمایندگان بود که اتفاقاً در دوره قبل حتی یک بار از وزیران دولت سؤال نکردند، اما در این دوره علاوه بر تعدد تذکرات و سؤالات و استیضاحها، از هر فرصتی اعم از نطق و مصاحبه برای هجمه به دولت دریغ نکردند. نکته قابل تأمل اما این است که این عده همواره خود را مطیع رهبری نشان میدهند و رهبر معظم انقلاب هم بارها بر تعامل مجلس و دولت تأکید داشتند.
از سوی دیگر موفقیت دولت یعنی موفقیت نظام و مردم، اما اینها چشم دیدن موفقیت دولت را نداشته و ندارند و همواره سعی داشتند و دارند که دولت یازدهم را ناکارآمد جلوه دهند. اینکه نقدهایی بر دولت وارد است، قابل انکار نیست اما در نقد دولت انصاف حکم میکند شرایط را هم در نظر بگیریم و بسنجیم که آنچه ما به عنوان نماینده مطرح میکنیم واقعاً یک دغدغه ملی و مردمی است یا منطبق بر منافع سیاسی و حزبی است. به هر حال عدهای در مجلس نهم تلاش کردند تا جایی که میتوانند، سنگ جلوی پای دولت بیندازند که این برخلاف توصیههای صریح رهبری و برخلاف عقل و منطق و اخلاق است.
* تذکر، سؤال و استیضاح از ابزارهای نظارتی نمایندگان است و اگر در جای خود و به درستی استفاده شود، کمتر کسی منتقد آن است. به نظر شما آیا سؤالات و تذکرات زیادی که در مجلس نهم به وزیران دولت داده شد، در راستای انجام وظایف نمایندگی و مبتنی بر دغدغههای ملی و مردمی بود یا برخاسته از انگیزههای دیگری بود؟
** ریشه اغلب تذکرات، سؤالات و استیضاح هاتحتالشعاع قرار دادن کار دولت و به نوعی، تسویه حساب سیاسی بود. البته برخی حرفها و انتقادها حق بود. اما برخی همکاران نقدهایی را وارد میکردند و بهانههایی میآوردند که در برابر نمونههای مشابه در دولت قبل، سکوت کرده بودند. این همکاران ما اگر از روز اول واقعاً در برابر قانونگریزیها و انحراف از قانون حساسیت نشان میدادند، امروز رفتارشان برای ما عجیب نبود، اما نمیشود شما بگویید رعایت نکردن قانون از سوی برخیها اشکالی ندارد اما در مواجهه با برخی دیگر مدام بهانه بگیری که چرا قانون را رعایت نمیکنی.
این برخوردها منصفانه نیست و مورد اقبال مردم هم قرار نمیگیرد. نمونه بهانهگیریهای این طیف را در ماجرای برجام مشاهده کردیم که چگونه مهر ابطال به موفقیتهای چشمگیر دستگاه دیپلماسی زدند. الآن فکر میکنید چرا عربستان اینقدر علیه ما بی پروا شده است؟ به خاطر این است که در عرصه دیپلماتیک ضربه خورده است. زمانی در یمن دست به اسلحه برد که دید دیگر نمیتواند با ابزار دیپلماسی کارش را پیش ببرد.
چرا در دولت گذشته از این اقدامات نمیکرد، برای اینکه نیازی نمیدید. ما خودمان، خودمان را در چاه انزوا انداخته بودیم و جهان را علیه خودمان بسیج کرده بودیم دیگر نیازی نبود عربستان سرمایهگذاری و تحرک آنچنانی داشته باشد. حالا ایران به برکت انتخابات ریاست جمهوری و تحرکات دستگاه دیپلماسی از انزوا خارج شده و اتفاقاً یکی از توافقات مهم قرن را منعقد کرده است. طبیعی است که رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی منطقه ایران را تحمل نکنند و متأسفانه یک عدهای از طرفداران همان سیاستهایی که ایران را به انزوا کشانده بود، حالا در داخل بهانه دست آنها میدهند. بنابر این من فکر میکنم مخالفان بیشتر به دنبال تسویه حسابهای سیاسی هستند تا اینکه بخواهند درد و رنج مردم را نمایندگی کنند.
* معتقدید رویکرد تندروها، بازتاب دهنده خواست اکثریت مردم نبود، اما چرا صدایشان اینقدر بلند بود؟
** تندروها به ناروا، خودشان را به رهبر معظم انقلاب منسوب میکنند و مدعیاند بیشتر از بقیه از رهبری اطاعتپذیری دارند و دیگران را متهم به زاویه گرفتن از رهبری و ارزشها میکنند. حالا اینکه این ادعاهایشان چقدر درست است و مواضعشان چقدر با مواضع رهبری همسو است، قابل بحث است. اما صدایشان بلند بود زیرا به آب و آتش میزدند که مانع از موفقیت دولت شوند. همواره، اقلیتها که در موضع منتقد هستند، تحرک بیشتری دارند اما اینها در کنار برخی تحرکات معقول و قابل انتظار، سر و صداها و جر و بحثهای سیاسی و رسانهای هم درست میکردند تا به مردم این پیام را بدهند که ما مهم هستیم. اکنون باید دید مردم در انتخابات پیش رو، چه پاسخی به این پیام خواهند داد.
* رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در جمع مردم قم، از عملکرد مجلس نهم در حوزه سیاست خارجی دفاع کردند. نظر شما درباره سخنان ایشان چیست؟
** اقلیت مجلس مدعی شدند که مخاطب سخنان رهبری آنان بودهاند اما اگر این گونه بود، اصلاً ایران نباید توافق هستهای را امضا میکرد. چون اقلیت که اساساً اعتقادی به این توافق نداشت. اکثریت اما معتقد بود که این تصمیم نظام و به نفع مردم و کشور است. در مقابل زیادهخواهیهای امریکاییها هم البته طرحهایی آماده کرد. من نمیتوانم بگویم نظر یا تمجید رهبری نظر و مواضع اقلیت را شامل میشود چون اگر این طور بود ما اصلاً نباید مذاکره میکردیم.
* ارزیابیتان از نوع تعامل دولت با مجلس چیست؟
** رئیس دولت دهم اساساً در یک فضاهای دیگری سیر میکرد و اعتقاد آنچنانی به جایگاه مجلس نداشت و خود را برتر از دیگر قوا میدانست. اما دولت یازدهم به نظرم کلیتش رویکرد مثبت و قابل دفاعی به مجلس دارد. با این حال در بعضی وزارتخانهها و معاونتها تعامل خوبی با مجلس برقرار نشد. یعنی اگر میگوییم رابطه مجلس و دولت میتوانست بهتر باشد، نباید همه تقصیرها را به گردن مجلس بیندازیم. یک جاهایی هم میشد که دولت رابطه بهتر و تعامل بیشتری با نمایندگان میداشت.
* رویکرد رئیس جمهوری به جایگاه مجلس را چگونه دیدید؟
** نگاه آقای روحانی به مجلس تعاملی است و ایشان مجلس را جای سیاستگذاری، تصمیمگیری و تعامل میدانست و میداند. این چیز عجیبی هم نیست به هر حال ایشان خودشان چند دوره سابقه نمایندگی داشتهاند و تحصیلکرده حقوق هستند و ساختارهای حقوقی نظام را میدانند. مثل رئیس دولت گذشته نیست که بگوید مجلس در رأس امور نیست و هیچ کاری نمیتواند بکند.
* گفته میشود برخی مطالبات و خواستههای غیرقانونی بعضی نمایندگان از وزیران در کیفیت تعامل دو قوه تأثیر دارد و بی پاسخ گذاشتن تقاضاهای غیرقانونی از سوی وزیران منجر به افزایش تعداد سؤالات و تذکرات و بعضاً استیضاح میشود. چنین وضعیتی و چنین خواستههای غیرقانونی در عالم واقع وجود دارد؟
** بله انکارناپذیر است. زمانی که خودم هم در دولت اصلاحات وزیر بودم، از این اتفاقات میافتاد. بیشتر سؤالاتی که از من میشد، سر چیزهایی بود که به لحاظ قانونی اختیار انجامش را نداشتم ولی برخی نمایندگان بر سر مطالبات نادرست خود اصرار داشتند. نهایتاً در همین باره هم استیضاح شدم. میخواستند رئیس دانشگاه عوض کنند، من مقاومت کردم، میخواستند بورس تحصیل بگیرند، میدیدم حقش نیست موافقت نمیکردم. من اگر خلاف قانون کار کرده بودم، حقم استیضاح بود. اما نمیگفتند چرا قانونی عمل نمیکنی بلکه میگفتند قانون را ول کن آنچه ما میگوییم عمل کن. متأسفانه این توقعات در بین برخی نمایندگان وجود دارد.
* یعنی صریحاً اخطار میدهند که اگر این کارها را نکنید، از شما سؤال میکنیم یا استیضاحتان میکنیم؟
** بله. مثلاً 40 میلیارد دلار اعتبار ساخت بیمارستان بود و در سال 20 میلیارد اختصاص میدادند و ما باید 120 بیمارستان میساختیم. همه نمایندگان هم میگفتند بیمارستان حوزه ما را باید بسازی. من با 20 میلیارد چطوری باید این همه بیمارستان میساختم؟ بعد میگفتند شما عرضه نداری. اما من میگفتم من عرضه ندارم یا شما که یک قانون نوشتهاید و 100 تعهد برایش درست کردهاید. بله برخی به صراحت اخطار میدهند و هشدار میدهند که باید مطالبات ما را برآورده کنی.
* پس این جنس مطالبات در مجلس نهم هم وجود دارد؟
** بله هست.
* آیا یکی از دلایل افزایش آمار سؤالات و تذکرات و استیضاحها در دولت یازدهم میتواند ناشی از همین نکته باشد؟
** میتواند تأثیرگذار باشد اما زیادی سؤالات و تذکرات صرفاً به این دلیل نیست و بیشتر به اقلیت مجلس برمیگردد که نمیخواهند دولت روال طبیعی خود را ادامه دهد. آنها مشکل سیاسی با دولت دارند و سؤالات شان هم عمدتاً سیاسی است. گرفتار رکود و تورم هستیم هر کس اندک آگاهی داشته باشد، میداند که تورم و رکود زائیده یک روند است. آن روند در گذشته شروع شده و در زمانی که اتفاقاً منتقدان امروزی، دولت را در دست داشتند، خودش را بروز داده است.
حالا بی توجه به این روند، دولت یازدهم را زیر سؤال بردهاند که چرا در کشور رکود داریم؟ یک کس دیگری این خرابکاریها را کرده ولی حالا کس دیگری باید جواب بدهد. همان آدمهای مقصر الان وسط میدان ایستاده و وزیران این دولت را متهم میکنند که چرا بیکاری داریم. شما که حالا ایستادهای و به زمین و زمان فحش میدهید، فراموش کردهاید که اقتصاددانان به شما هشدار دادند این سیاستها را انجام ندهید و شما هیچ توجهی به علم و دانش آنها نکردید؟ همینها حالا طلبکار شدهاند.
* شما فرمودید خودتان در زمان وزارت در برابر خواستههای غیرقانونی مقاومت میکردید...
** این بحث با موضوع خواستههای غیرقانونی فرق دارد. این طیف از نمایندگان، رویکردشان نگاه سیاسی و عدم تعامل با دولت است. یک درگیری بین تعدادی از نمایندگان با دولت وجود دارد که میخواهند از هر بهانهای برای خراب کردن دولت استفاده کنند. حال آنکه تخلفات قانونی دولت قبل بسیار بیشتر از دولت فعلی است. مشخصاً قانون هدفمندی یارانهها را ملاک قرار دهید که دولت هر کاری دلش خواست کرد و مجلس هم سکوت و نظاره کرد. قوه قضائیه هم می توانست بهتر از اینها کار کند. حالا که به مشکل برخورد کردهایم، اینها میگویند چرا دولت یارانهها را قطع نمیکند. میخواهد قطع کند میگویند چرا این طوری میخواهی قطع کنی.
* وزیران دولت فعلی چقدر در برابر مطالبات غیرقانونی برخی نمایندگان مقاومت میکنند؟
** من نمیدانم ولی معمولاً کار سادهای نیست. در مورد خودم میتوانم بگویم اگر به خواست غیرقانونی آنها عمل میکردم، استیضاح نمیشدم و مدام مورد سؤال قرار نمیگرفتم.
* شما در مجلس هشتم هم نماینده بودید. نحوه تعامل وزرای دولت قبل با مطالبات غیرقانونی نمایندگان را چگونه دیدید؟
** من خیلی نمیدانم ولی هوای همدیگر را داشتند. الان تخلفاتی که از وزیران دولت قبل یا معاونان رئیس جمهوری وقت مطرح میشود، نشان میدهد که به هر حال یک کارهایی کردهاند.
* یک نمونه، توزیع چکپولهایی بین برخی نمایندگان مجلس هشتم تحت پوشش کمک به مساجد و توسط آقای محمدرضا رحیمی که آن زمان معاون امور مجلس رئیس دولت بود مطرح شد. آیا میشود نتیجه گرفت دولتی که این گونه به نمایندگان پول میدهد قاعدتاً انتظار دارد تعداد سؤالات و تذکرات به وزیران هم کم باشد؟
** این بحث دیگری است. موردی که اشاره کردید به همه نمایندگان که پول نداده بود. بحث سؤالات صرفاً ارتباطی با روند خواستههای نمایندگان ندارد بیشتر به خاطر گرایشات سیاسی است. به دلیل همین تضادهای سیاسی است که موفقیت خارجی دولت را الان طوری جلوه میدهند که گویی توافقنامه ترکمنچای امضا شده است. البته من نمیگویم موضوع خواستههای غیرقانونی نمایندگان بیتأثیر است اما میخواهم بگویم تنها دلیل افزایش سؤالات و تذکرات و استیضاحها نیست.
* آیا برخی نگرانیهای منتقدان و مخالفان دولت از تأثیرگذاری انتخاباتی عملکرد موفق دولت در حوزههایی مانند دیپلماسی هم در تشدید فشار بر دولت و زیر سؤال بردن کارنامه کابینه مؤثر بود؟
** طبیعتاً وقتی دولت را ناکارآمد جلوه دهند، طرفداران دولت را هم ناکارآمد میخوانند و خود را طرفدار افراد بیکار و فقیر و بازاری و... میدانند. همان کسانی که بلای بیکاری را بر سر مردم آوردهاند، حالا میگویند چرا شما بیکارید. به نظرم چنین نگرانی هم در بین آنها وجود دارد. آنها هراس دارند که موفقیتهای دولت کفه رقابت را به نفع طرفداران دولت و اصلاحطلبان سنگین کند.
* عملکرد لاریجانی در مقام ریاست مجلس نهم را چگونه میبینید؟
** بالاخره ایشان در مقابل تندروها منطقی رفتار کرد. تندروها در برجام به دنبال نتایج دیگری بودند و اگر آقای لاریجانی نبود، معلوم نبود در مجلس چه اتفاقی میافتد. لاریجانی جلو تندروها ایستاد و مدیریت کرد و نهایتاً کار را به نحوی که صلاح مملکت در آن بود، پیش برد.
* پیشبینیتان از ترکیب مجلس دهم چیست؟
** بستگی به عملکرد شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها دارد و بعد میزان حضور مردم. هر چقدر حضور مردم در انتخابات بیشتر باشد، به نظر من طرفداران دولت شانس بیشتری دارند برای راهیابی به مجلس.
* بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب را نویدبخش انتخاباتی رقابتی و با مشارکت بالا میدانید؟
** بعضی وقتها مسئولان در اجرا طور دیگری با مواضع و بحثهای رهبری برخورد میکنند. وقتی رهبر یک جامعه اعلام میکند حتی کسانی که با من هم مخالف هستند، بیایند و رأی بدهند، معنایش این است که تمام سلایق باید در انتخابات حضور و نامزد داشته باشند. یا حداقل نامزدهای نزدیک به آن سلیقه مخالف هم اجازه داشته باشد که صدایش جایی شنیده شود. نمیشود انتظار داشته باشیم سلایقی که صدایشان جایی شنیده نشود، بیایند به کسانی که خلاف آن سلیقه هستند، رأی بدهند. ما باید بستری درست کنیم که دیدگاههای مختلف حرفشان و موضعشان به گوش مسئولان برسد و سهمی در تصمیمگیری و سیاستگذاری داشته باشند.
اگر این کار را بکنیم، آن وقت کشوری با انسجام و تعامل بیشتر و نزدیک به عدالت خواهیم داشت. این درست نیست که بگوییم همه صداها بیایند و به یکصدا رأی بدهند. در عمل هم غیرممکن است. پس باید نحلههای مختلف باشند و بتوانند دردها و مشکلات مردم را از زاویه نگاه خود بگویند. رهبر انقلاب میگوید که اینها هم در انتخابات شرکت کنند. این یک نگاه و برداشت باز است که در سایه آن بهتر میتوان کشور را اداره کرد. در سوی مقابل این است که هر که با ما نیست بر ماست و هر چه ما گفتیم بقیه باید عمل کنند، این نگاه به نظرم آسیبزا است. بنابراین اگر مسئولان انتخاباتی هم تفسیر و برداشت بازی از بیانات رهبری داشته باشند، بله میشود انتخابات رقابتی و با مشارکت بالای مردم داشت.
* نزدیک به 93 درصد نامزدهای انتخابات مجلس در هیأتهای اجرایی تأیید صلاحیت شدند؛ به نظرشما این عملکرد منطبق و همراستا با بیانات رهبر معظم انقلاب است؟
** بله نزدیک به آن است. کسی که در مراجع 4 گانه پرونده ندارد، دلیلی ندارد که تأیید نشود. حالا بخواهیم ذهنخوانی کنیم که ممکن است فردا روزی خلاف کند پس صلاحیت ندارند، درست نیست. مردم قدرت تشخیص دارند و رأی میدهند. از سوی دیگر به هر حال مصوبات مجلس باید به تصویب شورای نگهبان برسد. این کنترل را شورای نگهبان در مرحله بعد میتواند انجام دهد دیگر نیازی به سختگیریهای انتخاباتی نیست. اگر بخواهیم فقط یک نگاه را در کشور حاکم کنیم، حتماً با مشکل روبهرو میشویم.
* با لحاظ سخنان رهبر معظم انقلاب، وظیفه شورای نگهبان را چه میدانید؟
** انتظار این است که مسئولان انتخاباتی همین برداشت و نگاه باز رهبری را داشته باشند. درباره بیانات رهبری هم میتوان برداشتهای سختگیرانه داشت هم تفسیرهای باز و همین نوع برداشت سبب میشود که ما انتخاباتی رقابتی و با مشارکت بالا داشته باشیم یا نه. به نظر من باید نگاهها باز باشد تا همه ایرانیان در آن بگنجند چنان که رهبر معظم انقلاب هم گفتند حتی کسانی که من را هم قبول ندارند، در انتخابات شرکت کنند. سخن رهبری یعنی اینکه ایشان قبول دارند در مملکت کسانی هم هستند که نظر مخالف یا انتقادی دارند و باید اینها هم اجازه حیات سیاسی داشته باشند. به هر حال همه سلایق باید جایی برای ابراز نظر خود داشته باشند. اگر مفهومی غیر از این از بیانات رهبری داشته باشیم، به نظرم تناقض میشود و شاید انتخابات پرشور با حضور گسترده مردم نداشته باشیم.
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6128/10/112212/0
ش.د9405329