(روزنامه همشهري ـ 1395/02/19 ـ شماره 6812 ـ صفحه 28)
** در سفر به ايران، علاوه بر موضوعات ديپلماتيك، بحث همكاريهاي توامان فرهنگي و تجاري مدنظر بوده است. علاوه بر اينكه در ديدار با وزير فرهنگ ايران، يك سري توافقنامههاي فرهنگي به امضا رسيد و اين امكان فراهم شد كه در اتاق بازرگاني ايران، با فرصتهاي تجاري موجود در كشور شما آشنا شويم، مذاكراتي داشته باشيم و فرصتهاي تجاري موجود در مقدونيه را براي سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي ايران تشريح كنيم. در هيأت همراه من بيش از 20شركت بزرگ توليدي و تجاري از مقدونيه حضور داشتند كه بهدنبال آشنايي با فضاي بازرگاني ايران و همتايان تجاريشان در ايران بودند. اين امكان فراهم شد تا اين شركتها در جلسه مشترك در اتاق ايران قراردادهايي را هم با طرفهاي ايراني امضا كنند.
علاوه بر اين، شرايطي فراهم شد تا تعدادي از شركتها و آژانسهاي مسافرتي دو كشور با يكديگر بهصورت رو در رو تشكيل جلسه داده و مذاكره كنند. موضوع گردشگري يكي از حوزههايي است كه ما تصميم داريم طي سالهاي آينده سرمايهگذاري گستردهاي روي آن داشته باشيم. اكنون در نقطه صفر هستيم، اما برنامه ما گسترش اين حوزه است. اين بدين معني است كه بايد بهدنبال جذب مسافر و گردشگر از كشورهاي ديگر باشيم. در اين سفر قدمهاي خوبي برداشته شد و شركتهاي فعال در حوزه گردشگري از دو كشور به توافقهاي خوبي دست پيدا كردند. البته اين موضوع براي ما تنها از بعد اقتصاد گردشگري اهميت ندارد. مردم ايران وقتي به كشور ما سفر كنند از نزديك با مردم ما، با روحيات مردم ما و با فرهنگ مهماننوازي آنها آشنا ميشوند. مهماننوازي نقطه اشتراك ميان ما و شماست. آنهايي كه به مقدونيه سفر ميكنند، پس از اينكه به ايران برگردند خود عاملي براي معرفي بهتر فضاي حاكم بر مقدونيه به ديگر ايرانيها ميشوند.
* اگر بخواهيد براي خوانندگان ما، آنهايي كه در حوزههاي مختلف تجاري يا سرمايهگذاري ممكن است تمايل به حضور در كشور شما داشته باشند، فضاي اقتصادي و تجاري مقدونيه را تشريح كنيد، به چه نكاتي اشاره ميكنيد؟
** ما در مقدونيه بسيار تلاش كردهايم و موفق شدهايم يك فضاي مناسب تجاري ايجاد كنيم. زماني كه در مورد مقدونيه صحبت ميكنيم نبايد جمعيت 2ميليوني آن را درنظر داشت؛ بايد مقدونيه را بهعنوان بخشي از بازار بزرگ اتحاديه اروپا درنظر گرفت. در پس تجارت با مقدونيه بايد تجارت آزاد با اتحاديه اروپا، تجارت با كشورهاي عضو گروه افتا يعني كشورهاي ايسلند، ليختنشتاين، نروژ و سوئيس را هم در ذهن داشت. علاوه بر اينها بايد قراردادهاي آزاد تجاري ما با برخي از ديگر كشورهاي اروپايي را هم درنظر داشت كه به راحتي بازار ما را به يك بازار 650ميليون نفري تبديل ميكند. ما يكي از بهترين كشورها براي آغاز تجارت با اين بازار 650ميليون نفري هستيم. اين را ما نميگوييم؛ سازمانها و نهادهاي مالي بينالمللي ازجمله بانك جهاني ميگويند. اين نهادها پيشرفت و بهبود شرايط كشور ما را تأييد كردهاند. در سال 2006در ليست كشورهاي آسان براي تجارت، مقدونيه در جايگاه حدودا صدم قرار داشت اما امروز ما در جايگاه دوازدهم جهان و ششم اروپا قرار گرفتهايم؛ تنها انگليس و 4كشور منطقه اسكانديناوي جايگاه بهتري نسبت به ما دارند.
براي تعيين اين رتبهبندي، فاكتورهاي متعدد تجاري و اقتصادي مدنظر قرار ميگيرد؛ موارد مختلفي مثل ميزان كارايي نظام مديريتي، ميزان اطمينان نسبت به قراردادها، ميزان ثبات در اقتصاد كلان و برخي موارد ديگر. ما قدم به قدم با تصويب قوانين مناسب اين محيط تجاري را فراهم كردهايم. صندوق بينالمللي پول هم مقدونيه را بهعنوان كشوري با كمترين ميزان ماليات معرفي كرده است. مجموع نرخ مؤثر مالياتي در مقدونيه 7. 6 درصد است. هيچ كشور ديگري در جهان اين ميزان ماليات پايين را ندارد. پايه نرخ ارز ما هم بر مبناي يورو است. اينها پارامترهاي مهمي هستند كه تجار در كشورهاي مختلف براي سرمايهگذاري و فعاليت تجاري در يك كشور ديگر مورد توجه قرار ميدهند. اگر تجار شما بخواهند در اروپا تجارت كنند، كشور ما بهترين موقعيتها را در اختيار آنها قرار ميدهد. مقدونيه را بايد دروازه ورود تجار ايراني به اروپا دانست.
* تاريخ سرزمين شما مانند تاريخ ايران، تاريخي كهن است و فرهنگ كشور شما فرهنگي غني است. شايد در گذشتههاي دور، دو ملت ايران و مقدونيه با هم ارتباطات بيشتر و نزديكتري داشتهاند اما در دوره معاصر و بهخصوص طي دهههاي اخير، سطح تعاملات دوجانبه به كمترين حد خود رسيده است. جداي از مبادلات و روابط تجاري، چطور ميتوان از ظرفيت ارزشمندي به اسم فرهنگ، براي افزايش مناسبات ميان دو ملت استفاده كرد؟
** ما معتقديم كه فرهنگ يكي از حلقههاي مهم اتصال ميان ملتها است. در گذشته برخي آثار مهم زبان و ادبيات فارسي به زبان مقدونيهاي ترجمه شدهاند؛ شاعران شما در جشنوارههاي شعر مقدونيه كه از مهمترين جشنوارههاي شعر در منطقه بالكان هستند، شركت كردهاند و مردم ما تا حدودي با فرهنگ و ادبيات شما آشنايي دارند. علاوه بر اين، طبق برنامهريزياي كه انجام دادهايم قصد داريم هفته فرهنگ ايران را در پاييز امسال در مقدونيه برگزار كنيم. قصد داريم تلاش كنيم تا مردم ما فرهنگ ايران را كشف كنند؛ البته بهتر است بگويم كشف دوباره كنند، چرا كه همانطور كه اشاره كرديد ارتباط ميان دو ملت در سالهاي دور وجود داشته اما در برههاي از بين رفته است. اعتقاد ما بر اين است كه از ظرفيتهاي فرهنگي مقدونيه ميتوان براي جذب مردم ديگر كشورها استفاده كرد. اين خود در ميانمدت باعث ميشود تعداد زيادي از مردم جهان رفته رفته با فرهنگ كشور ما آشنا شوند. در كنار فرهنگ، موضوع گردشگري هم ميتواند به آشنايي مردم جهان با مقدونيه كمك كند. مقدونيه مثل ايران، صاحب آثار تاريخي ثبت شده در فهرست ميراث جهاني يونسكو است. علاوه بر اين، طبيعت مقدونيه هم بسيار زيباست و ميتواند كشور ما را به يك مقصد مهم گردشگري در جهان تبديل كند.
* هر ساله بين 2تا 3ميليون نفر از گردشگران ايراني به تركيه سفر ميكنند. آيا مقدونيه برنامهاي براي جذب اين گردشگران دارد؟
** در كوتاهمدت، هدف ما جذب آن دسته از ايرانياني است كه قصد دارند از كل منطقه بالكان ديدن كنند؛ گردشگراني كه قصد دارند در كنار مقدونيه، يونان، مونته نگرو، مجارستان و بلغارستان را هم ببينند. پايتخت مقدونيه، اسكوپيه، از نظر مسافت بسيار به استانبول نزديك است و با يك پرواز يك ساعته ميتوان به اسكوپيه رسيد. بنابراين تلاش براي جذب بيش از 2ميليون گردشگر ايراني كه از تركيه و استانبول ديدن ميكنند، كاملا معنادار است. در دو فضا براي جذب گردشگران ايراني برنامهريزي خواهيم كرد؛ يكي گردشگراني كه براي ديدن بالكان به منطقه سفر ميكنند و ديدن مقدونيه را هم نبايد از دست بدهند، ديگري گردشگراني كه هر ساله از ايران به تركيه سفر ميكنند.
* تركيه براي گردشگران ايراني تسهيلاتي درنظر گرفته است؛ بهطور مثال ايرانيها براي سفر به اين كشور نيازي به ويزا ندارند. شما احتمالا چه تسهيلاتي در اختيار ايرانيها قرار ميدهيد؟
** در شرايط فعلي برنامهاي براي تبديل شدن به يك مقصد بزرگ گردشگري در جهان نداريم؛ تركيه اما چنين مقصدي است. بنابراين معافيت ويزا در دستور كار ما قرار ندارد. علاوه بر اين، ما عضو معاهده شنگن هستيم و بايد مقررات مربوط به شنگن را هم رعايت كنيم. اما قدم اول افتتاح سفارت مقدونيه در تهران است كه در آينده نزديك انجام خواهد شد. در قدم دوم قصد داريم صدور ويزاي الكترونيك را آغاز كنيم كه شرايط را بسيار راحتتر خواهد كرد.
* شما در تهران مذاكراتي با آقاي ظريف وزير امور خارجه، با آقاي رئيسجمهور و رئيس مجلس داشتيد. مهمترين محورهاي مذاكرات ميان شما چه بود؟
** مذاكرات ما در زمينه ارتقاي ارتباطات تجاري ميان دو كشور بسيار موفقيتآميز بود و ما بازخوردهاي بسيار مثبتي از طرف آقاي ظريف، آقاي روحاني و آقاي لاريجاني رئيس مجلس دريافت كرديم. بر مبناي مناسبات فرهنگي هم در ديدار با وزير فرهنگ جمهوري اسلامي همكاريهاي مثبتي تعريف شد. ما در وزارت امور خارجه مقدونيه علاقهمند به يادگيري زبان فارسي هستيم و قرار شد زمينه تدريس فارسي را در كشورمان فراهم كنيم. همچنين قرار شد كار ترجمه تعدادي ديگر از كتابها از زبان فارسي به زبان مقدونيهاي آغاز شود. علاوه بر اين، قرار است گروههاي ديپلماتيك دو كشور در مورد موضوعاتي چون خاورميانه، بالكان، تروريسم و موضوع مهاجران به تبادل نظر بپردازند.
* همانطور كه ميدانيد ايران امنترين و باثباتترين منطقه خاورميانه است. نگاه تجار و سرمايهگذاران مقدونيهاي به كشور ما را چگونه ديديد؟
** زماني كه علاقه شركتهاي تجاري مقدونيه را براي آغاز همكاريها با ايران ديدم، بسيار شگفتزده شدم. در ابتدا كه اعلام كرديم قصد داريم يك هيأت تجاري و ديپلماتيك به ايران اعزام كنيم، شركتهاي زيادي تقاضاي سفر به ايران داشتند. تصميم گرفتيم شركتهاي بزرگ از صنايع اصلي و غذايي گرفته تا ساختمان و صنايع برق را انتخاب كنيم تا بتوانند با شركتهاي بزرگ ايراني رو در رو مذاكره كنند. شركتهايي كه همراه من به ايران آمدهاند شركتهاي بزرگ بينالمللي هستند كه در سطح اروپا فعاليت گستردهاي دارند. به ايران كه آمديم، خب با توجه به اينكه طي چند دهه اخير تعاملات گستردهاي ميان دو كشور وجود نداشته، نخستين برخورد ما با طرف ايراني بسيار مثبت و غافلگيركننده بود. اين خود نشانهاي مهم براي مقدونيه است كه هرچه سريعتر بايد روابط تجاري و ديپلماتيكاش با ايران را برقرار كند. معمولا در ديدارهايي كه براي نخستينبار ميان دو كشور انجام ميشود، رسيدن به توافق تجاري امكانپذير نيست اما شركتهاي ما در سفر خود به ايران موفق شدند با طرفهاي ايراني به توافق برسند و قراردادهايي را هم امضا كنند.
* خب اگر موافق باشيد از موضوعات دوجانبه ميان ايران و مقدونيه كمي فاصله بگيريم؛ مسئله پناهجويان طي يك سال گذشته يكي از اصليترين چالشهاي پيش روي اروپا بوده است. پناهجويان ابتدا مسير شمال آفريقا به جنوب اروپا را در پيش گرفتند. تعداد زيادي از آنها در ميان آبهاي مديترانه جان خود را از دست دادند. سپس مسيري كه به مسير بالكان معروف شده به مسير اصلي حركت پناهجويان و آوارگان جنگ از خاورميانه و آفريقا به سمت كشورهاي ثروتمند غرب اروپا تبديل شد. اما اين مسير هم پس از چندماه از سوي كشورهايي كه در راه قرار گرفتهاند بسته شد. كشور شما پس از يونان، در ابتداي اين مسير قرار گرفته و اكنون 2ماه است كه مرزها را به روي پناهجويان بستهايد؛ موضوعي كه با اعتراض سازمان ملل و نهادهاي حقوق بشري مواجه شده است. بيش از 12هزار نفر از پناهجويان در پشت مرزهاي شما چادر زدهاند؛ بيش از 50هزار نفر ديگر هم در يونان سرگردانند.ميخواهم بدانم دقيقا چه اتفاقي افتاد كه سياست شما در قبال پناهجويان تغيير كرد و تصميم گرفتيد مرزها را ببنديد.
** ببينيد شرايط اينگونه بود؛ طي يك
سال بيش از يك ميليون نفر از مسير بالكان استفاده كردند تا به سمت كشورهاي اروپاي
غربي مهاجرت كنند. در تمام اين مدت، اين روند با شكل كاملا آشفته و بدون هيچ
سازوكار مشخصي در جريان بود. افراد بهصورت كاملا غيرقانوني از كشوري به كشور ديگر
ميرفتند تا مثلا به آلمان برسند. در سال 2015، اين تمايل سياسي در كشورهاي آلمان،
اتريش و برخي كشورهاي ديگر شمال غرب اروپا وجود داشت كه آوارهها را بپذيرند. اما
شرايط ناگهان تغيير كرد و اكنون ديگر اين تمايل سياسي وجود ندارد. در سطح اروپا هم
تصميمگيريهايي شد كه ديگر نبايد اين روند طي سال2016 همانند سال2015 ادامه پيدا
كند. در واقع تصميم اين بود كه كشورهاي عضو معاهده شنگن بايد مرزهاي خود را كنترل
كنند و در مرزهاي خود مشخص كنند كه چهكسي آواره تلقي ميشود و نيازمند كمك بينالمللي
است و بايد مورد حمايت قرار گيرد و چهكسي مهاجر اقتصادي است و بهدنبال شغل و
زندگي بهتر در اروپا است.
هر دو گروه دلايل قابل درك خود براي رفتن به كشورهاي اروپاي غربي را دارند اما گروه دوم را نميتوان آواره تلقي كرد. طبق قوانين بينالمللي، كشورها در قبال آوارگان جنگ مسئوليت دارند و بايد آنها را مورد حمايت قرار دهند، اما چنين مسئوليتي در قبال مهاجران اقتصادي وجود ندارد. خوب اين روي كاغذ است؛ در واقع تئوري اين بود و تصميمگيري هم براساس اين تئوري انجام شد. اما در واقعيت چه اتفاقي افتاد؟ ببينيد يونان مرز خارجي منطقه شنگن است و اين كشور بايد اقدامات خواسته شده را پياده ميكرد. اما يونانيها اعلام كردند نميتوانند سياستگذاري جديد را پياده كنند؛ چرا؟ چون مرزهاي آنها مرزهاي آبي است و آنها نميتوانستند مانع ورود پناهجوياني شوند كه با قايق خود را از تركيه به سواحلشان ميرسانند. يونانيها به درستي گفتند چه توقعي از ما داريد؟ قايقهاي آنها را غرق كنيم؟ چنين اقدامي نه شدني است نه پذيرفتني.
بنابراين بار ديگر در سطح اتحاديه اروپا مذاكراتي انجام و به يك توافق با تركيه منجر شد. توافق با تركيه اينگونه است كه شرايط هر فردي كه به خاك يونان وارد ميشود، طبق سازوكار جديد مورد بررسي قرار ميگيرد. ابتدا بررسي ميشود كه آيا اين افراد آواره محسوب ميشوند يا خير. آنهايي كه آواره هستند و درخواست پناهندگي كنند به درخواستشان رسيدگي ميشود و به كشورهاي مختلف در اروپا فرستاده خواهند شد كه ممكن است آلمان، سوئد يا هر كشور ديگري باشد. آنهايي هم كه درخواست پناهندگي نكنند يا درخواستشان رد شود بار ديگر به تركيه بازگردانده ميشوند. اكنون در شرايطي كه يونان امكان كنترل مرزهايش را ندارد، اتحاديه اروپا تصميم گرفته كه اين كنترل در دومين مرز، يعني مرز يونان با مقدونيه، انجام شود. آنچه امروز در مرز مقدونيه شاهد آن هستيم ناشي از تصميم اتحاديه اروپا براي متوقف كردن روند حركت اين افراد از يونان به سمت ديگر كشورهاي اروپايي است.
* اين تصميم اتحاديه اروپا است؛ اما موضع شما چيست؟
** موضع ما شفاف و مشخص است. اگر اتحاديه اروپا بگويد آماده پذيرش پناهجويان است، ما مانع حركت آنها نميشويم. همانطور كه طي سال گذشته مانع نشديم. اتفاقا براي ما ارزانترين و راحتترين كار تأمين امنيت و تسهيلات لازم براي عبور پناهجويان از خاك مقدونيه است. اما در شرايط كنوني چنين تصميمي در اتحاديه اروپا وجود ندارد. در شرايط فعلي، ما هم كه به آنها اجازه ورود بدهيم، دوباره شاهد همين اتفاقات در مرزهاي ديگر خواهيم بود؛ در مرز صربستان، اتريش، كرواسي و آلمان.
* منظور شما اين است كه تصميم شما در ممانعت از ورود پناهجويان و در برخورد با آنها بخشي از تصميمي است كه در اتحاديه اروپا اتخاذ شده است؟
** دقيقا.
* اما چه دليلي دارد كه نيروهاي نظامي شما در مرز با اين افراد درگير ميشوند، از گاز اشكآور استفاده ميكنند و حتي در برخي گزارشها آمده كه در برخي موارد از گلولههاي پلاستيكي هم استفاده كردهاند. 2هفته پيش در درگيري نيروهاي مرزي شما با پناهجويان، بيش از 200نفر از آنها زخمي شدند.
** اجازه بدهيد نكتهاي را بگويم. به اعتقاد من در حق مقدونيه و در مورد رويكردي كه كشور ما نسبت به پناهجويان داشته بيانصافي شده است. مقدونيه كشوري است با 2ميليون و 100هزار نفر جمعيت، اما ما شرايط را بهگونهاي فراهم كرديم كه طي يك سال بيش از يك ميليون نفر بهصورت كاملا امن و انساني از كشور ما عبور كنند و ادامه مسير بدهند. تا زماني كه اتحاديه اروپا براي ممانعت از ورود اين افراد تصميمي نگرفته بود ما مانع ورود هيچكسي نشديم. نبايد تصور كرد كه اكنون مقدونيه براساس تصميم خودش چنين عملكردي در مرزهايش دارد. هر زمان اتحاديه اروپا در تصميم خود تجديدنظر كند، ما نخستين كشوري خواهيم بود كه بلافاصله از اين تصميم استقبال ميكنيم. تاريخ هم نشان ميدهد كه ما در موضوع پناهجويان هميشه مثبت عمل كردهايم. در جريان بحران جنگ يوگسلاوي، ما به اندازه يكچهارم جمعيت كشورمان پذيراي آوارگان بوديم.
* درست است؛ من بهخاطر دارم كه سال2015 حتي دولت مقدونيه اتوبوسهايي هم براي انتقال پناهجويان به مرز صربستان درنظر گرفته بود.
** دقيقا؛ فراموش هم نكنيم كه فضاي حاكم بر اروپا پس از حوادث تروريستي پاريس و بروكسل تغيير كرده است. به هر حال واقعيت اين است كه برخي از افرادي كه در اين عملياتهاي تروريستي شركت داشتند از همين مسير و در ميان پناهجويان خود را به اروپاي غربي رسانده بودند. ممكن است بگوييم تعداد آنها يك يا دو نفر بوده و در يك جمعيت يك ميليون نفري اين چند نفر تعداد قابل ملاحظهاي نيست، اما به هر حال ترسي كه اين حملات در دل اروپاييها انداخته را نبايد فراموش كرد.
* تركيه در قبال توافقي كه با اتحاديه اروپا كرده، وعدههايي در مورد استفاده از برخي تسهيلات سفر به منطقه شنگن و كمك مالي نسبتا خوبي هم دريافت كرده است. آيا شما هم در قبال اجراي تصميم اتحاديه اروپا، كمك مالي دريافت كردهايد؟
** به اعتقاد من اين موضوع آنقدرها اهميت ندارد؛ وقتي به صحبتهاي دولت تركيه گوش ميكنيم، آنها هم ميگويند ما طي 5سالي كه از جنگ سوريه ميگذرد، ميلياردها دلار براي آوارگان هزينه كردهايم. در حال حاضر دو و نيم ميليون آواره در خاك تركيه حضور دارند. كمك اروپا به تركيه و به ما ضروري است. اما تصميم ما به اجراي سياست اتحاديه اروپا ارتباطي به كمكهاي مالي ندارد. ما كمكهايي از برخي سازمانهاي اروپايي دريافت كردهايم، بهخصوص براي كنترل مرزها. از يك طرف، بخشي از هزينه اقدامات پليس مقدونيه براي جلوگيري از عبور غيرقانوني افراد در مرزها از سوي اتحاديه اروپا تأمين ميشود. از طرف ديگر، اتحاديه اروپا برخي از سازمانهاي مردمنهاد مستقر در مقدونيه را كه در زمينه كمكهاي بشردوستانه به پناهجويان و روند انتقال آنان فعال هستند، تأمين مالي ميكند. هزينههاي مديريت اين شرايط بسيار زياد است و كمك مالي اتحاديه اروپا تنها بخشي از اين هزينهها را تأمين ميكند. براي ما تأمين امنيت و ارائه كمكهاي بشردوستانه اهميت بيشتري دارد تا ميزان پولي كه از اتحاديه اروپا دريافت ميكنيم.
* بهرغم همكاريهايي كه با اتحاديه اروپا داريد، كشور شما همچنان به عنوان عضو اين اتحاديه پذيرفته نشده است؛ در عين حال روند عضويت شما در حال طي شدن است. اين روند چندين سال است كه آغاز شده اما همچنان به سرانجام نرسيده است. مانع اصلي پيوستن شما به اتحاديه اروپا چيست؟
** ما در سال 2001موافقتنامه ثبات و پيوستگي با اتحاديه اروپا را كه چارچوبي براي همكاري ميان كشورهاي حوزه بالكان با اين اتحاديه است، امضا كرديم. ما نخستين كشوري بوديم كه اين موافقتنامه را با اتحاديه اروپا به امضا رسانديم. از سال 2005هم جزو كشورهايي هستيم كه نامزد عضويت در اتحاديه اروپا بوده است. در سال 2009كميسيون اروپايي و هم پارلمان اروپا توصيه كردند كه هرچه زودتر مذاكرات عضويت مقدونيه در اتحاديه اروپا به نتيجه برسد. از آن سال، ما شاهد مخالفت يونان بهعنوان يكي از اعضاي اتحاديه اروپا بودهايم و اين مخالفت باعث ممانعت از عضويت ما در اين اتحاديه شده است. دليل مخالفت يونان، اختلاف نظر دو كشور بر سر نام جمهوري مقدونيه است. فارغ از اين اختلاف، روابط ما با يونان بسيار مثبت بوده است. روابط ما در مسير درست قرار دارد و روابط تجاري بسيار خوبي باهم داريم. بسياري از مقدونيهايها در يونان سرمايهگذاري كردهاند، بسياري از يونانيها هم در مقابل در كشور ما حضور دارند و سرمايهگذاري كردهاند. همچنين مردم مقدونيه و يونان براي گذراندن تعطيلات بين دو كشور تردد دارند. من فكر ميكنم اقدام يونان در مخالفت با عضويت ما در اتحاديه اروپا كه از اختلافات مربوط به 25سال قبل نشأت ميگيرد، كاملا غيرضروري است.
* فكر ميكنيد تا چند سال ديگر موضوع عضويت شما در اتحاديه اروپا به سرانجام برسد؟
** خوب، نميتوان پيشبيني كرد اما بهطور حتم مقدونيه به عضويت اتحاديه اروپا درخواهد آمد و زماني كه ما عضو اين اتحاديه شويم، ثمرات آن به همه اعضا ازجمله يونان خواهد رسيد.
* و بهدنبال عضويت در ناتو هم هستيد.
** بله؛ ما از نامزدهاي پيوستن به ناتو هستيم. اين سازمان در سال2008در مورد عضويت ما به نتيجه رسيد اما باز هم اين تصميم به بعد از حل مشكل موجود بر سر نام كشور ما با يونان موكول شده است. در سال2009 شكايتي را در ديوان بينالمللي دادگستري مطرح كرديم و رأي اين دادگاه اقدام يونان براي ممانعت از عضويت ما در ناتو را غيرقانوني اعلام كرد. با اين حال، همچنان عضويت ما در ناتو پذيرفته نشده است چرا كه تصميمگيريها در اين سازمان بر مبناي تصميم سياسي است و همه اعضا ازجمله يونان بايد با عضويت ما موافقت كنند.
* پس بخشي از مشكلات شما از سمت همسايه جنوبي است.
** در مورد عضويت ما در اتحاديه اروپا و ناتو حق با شماست.
* همانطور كه اشاره كرديد حملات تروريستي خونيني در پاريس و بروكسل رخ داد كه همه را بهت زده كرد. اما عدهاي در غرب هستند كه تلاش ميكنند عاملان اين حملهها و انگيزههاي آنان را با نام اسلام گره بزنند. نظر شما در اين رابطه چيست؟
** خب اين يكي از موضوعات محوري در بحث بحران پناهجويان بوده است. من فكر ميكنم بايد منصفانه برخورد كرد. سادهلوحانه است اگر بخواهيم فكر كنيم كه افرادي كه بهدنبال اقدامات تروريستي هستند و آمادهاند از هر موقعيتي براي شستوشوي مغزي افراد استفاده كنند و به اقداماتي شبيه آنچه در پاريس و بروكسل رخ داد دستبزنند، با اسلام برابرند. كاملا غيرمنصفانه است كه بخواهيم اين افراد و پناهجويان را يكي بدانيم. اينكه فكر كنيم همه اين افراد هدفي شبيه ترويستها دارند، بسيار خطرناك است. همزمان سادهلوحانه است كه فكر كنيم تهديدي عليه ما وجود ندارد؛ تهديدهاي تروريستي عليه كشورهاي اروپايي وجود دارد و هر زمان ممكن است اتفاق بيفتد. اما نميتوان گفت يك فرد چون مسلمان است دست به چنين اقدامي ميزند؛ اين كاملا اشتباه است.
* بهعنوان آخرين سؤال؛ فارغ از ملاحظات ديپلماتيك و سياسي، زماني كه نام ايران را ميشنويد، چه چيزي به ذهن شما خطور ميكند؟
** متأسفانه سالها نام ايران با تحريمها گره خورده بود، اما خيلي خيلي خيلي سال بيش از آن، نام ايران با فرهنگ والا، آداب و رسوم و ميراث فرهنگي فوقالعادهاي كه ريشه در قرنهاي دور دارد و البته مردمي كه بسياري از آنها تحصيلكرده هستند گره خورده است. اين تصوير حاصل تلاش ايرانيهايي است كه در ايران و در بسياري از نقاط جهان زندگي ميكنند. پيش از سفر به ايران به شركتهاي مقدونيهاي گفتم كه اين كشور تركيب مسلم فرهنگ، ميراث كهن و موقعيتهاي جديد است.
* افتتاح سفارت مقدونيه در تهران چه زماني انجام ميشود؟
** ما در مقدونيه انتخابات را در پيش داريم و تصميمگيري در اين شرايط، امكانپذير نيست. انتخابات طي 3تا 4ماه آينده به پايان ميرسد. پس از آن، نخستين اقدامات رسمي براي افتتاح سفارت مقدونيه در تهران انجام خواهد شد و پيشبيني من اين است كه تا ابتداي سال 2017سفير ما در تهران مستقر شود. جالب است بدانيد كه من براي سفر به تهران، مجبور شدم از پروازي غيرمستقيم از اسكوپيه به استانبول و سپس از استانبول به تهران استفاده كنم. اقدام مهم ديگر ما ميتواند ايجاد يك خط هوايي مستقيم بين اسكوپيه و تهران باشد. در اين صورت مردم كشور ما و مردم ايران آسانتر ميتوانند بين دو كشور تردد داشته باشند.
http://hamshahrionline.ir/details/333095/Iran/foreignpolicy
ش.د9500159