(روزنامه ايران ـ 1395/07/01 ـ شماره 6317 ـ صفحه 21)
هفته آخر اردیبهشت سال آینده، سه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، شوراهای اسلامی شهر و روستای پنجم و میاندورهای مجلس دهم شورای اسلامی برگزار میشود. انتخاباتی که علاوه بر روشن کردن تکلیف بالاترین صندلی دستگاه اجرایی، سرنوشت قریب به 100 هزار کرسی در پارلمانهای شهری را مشخص میکند. با این همه هنوز کمتر اصولگرایی میتوان یافت که برای جمع کردن شیرازه انتخاباتی این اردوگاه، عزم جزم کرده باشد. آن هم در شرایطی که تکلیف اصلاحطلبان حداقل برای انتخابات ریاست جمهوری روشن است و نیروهای این جریان با فراغ بال بیشتری به انتخابات شوراها میاندیشند. بررسی صلاحیت نامزدها در انتخابات شوراها از سوی مجلس شورای اسلامی هم مزید بر علت شده است تا فعلاً اصلاحطلبان در آرامش بیشتری به سوی انتخابات سال آینده گام بردارند. وضعیت اصولگرایان زمانی پیچیدهتر میشود که معدود اظهارنظرها درخصوص انتخابات آتی نیز خود باعث خلق حاشیهای جدید میشود. چنانکه در یکی، دو هفته گذشته سخنان دبیرکل و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، چنین فرجامی یافت.
جامعه روحانیت؛ همچنان پیشگام
جامعه روحانیت مبارز یکی از قدیمیترین نهادهای جامعه اصولگرایی به شمار میآید؛ تشکلی که بیش از آنکه صبغه اصولگرایی داشته باشد، سابقه مبارزه و انقلابیگری دارد. این نهاد پیش از انقلاب برای منسجم کردن توان مبارزین، از سوی روحانیون ارشد کشور پایهگذاری شد و بعد از پیروزی انقلاب، نقش ویژهای در تحولهای سیاسی داشت. چنانکه از سال 57 تا 76، هر 6 کاندیدای تحتالحمایه این تشکل توانست در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود. زنجیرهای که سال 76 با پیروزی رئیس دولت اصلاحات گسست و این نهاد دیگر نتوانست نامزد مطلوبش را بر صندلی رئیس جمهوری ببیند. نکته قابل تأمل اینجاست که این تشکل در چند انتخابات اخیر حتی نتوانست اکثریت اعضایش را بر حمایت از یک کاندیدا همکلام کند. چنانکه در واپسین انتخابات ریاست جمهوری نیز تعدد نامزدهای اصولگرا، پادرمیانی مرحوم آیتالله مهدوی کنی را بینتیجه گذاشت. هر چند این تشکل در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی توانست میزبانی تشکلها و احزاب اصولگرا را برعهده گرفته و بستر لازم برای تشکیل «شورای ائتلاف اصولگرایان» را فراهم کند، اما نتیجه انتخابات تهران، معادلات را به هم زد و جمع تشکیل شده، متفرق شد.
با این همه هم آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل، هم غلامرضا مصباحی مقدم سخنگو و هم اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز از جمله حسین ابراهیمی و سیدرضا تقوی نسبت به سایر تشکلهای اصولگرا در رسانهها حضور بیشتری دارند و بیش از بقیه در این باره صحبت میکنند. هر چند که گاه تناقضگویی اعضای ارشد این تشکل با حاشیههایی توأم است. مروری بر اظهار نظر اعضای ارشد جامعه روحانیت در هفتههای اخیر، از اختلاف دیدگاه اعضای این نهاد بر سر حمایت از حسن روحانی حکایت دارد. جدیترین موضعی که این نهاد برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اتخاذ کرده است، حمایت نکردن از محمود احمدینژاد است که هم از سوی دبیرکل و هم از سوی سخنگو اعلام و تأکید شد.
جامعه مدرسین؛ خاموش اما گویا
نمیتوان از جامعه روحانیت مبارز سخن گفت و از نزدیکترین تشکل به این نهاد غفلت کرد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در تحولات سیاسی نامش با جامعه روحانیت گره خورده است. پیوندی که باعث شده این دو تشکل را به اختصار «جامعتین» بخوانند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز همپای جامعه روحانیت مبارز هم در مبارزات انقلابی و هم در انتخابات حضوری فعال و محوری داشت. این تشکل در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی با جامعه روحانیت مبارز تقسیم کار کرد، به این ترتیب که جامعه روحانیت مبارز روی انتخابات مجلس شورای اسلامی متمرکز شد و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انتخابات مجلس خبرگان رهبری را سامان داد. چه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یکی از معدود تشکلهایی است که در جریان انتخاباتهای پیشین مجلس خبرگان رهبری نیز فهرست داده بود. فهرستی که البته با تأیید و حمایت جامعه روحانیت مبارز و دیگر تشکلهای اصولگرا همراه بود. این تشکل در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، شاهد اختلافاتی بود که به گفته آیتالله محمد یزدی دبیرکل جامعه مدرسین، این نهاد را تا مرز تجزیه شدن پیش برد. اختلافاتی که گویا بعد از معرفی نامزد از سوی آیتالله مصباح یزدی پیش آمد. چه آیتالله مصباح یزدی پیش از اعلام نظر شورای نگهبان از کامران باقری لنکرانی اعلام حمایت کرد و به گفته آیتالله یزدی همین جانبداری، زنگ خطر افتراق را به صدا درآورد. خطری که البته از سر جامعه مدرسین رد شد.
همان گونه که این نهاد در اغلب انتخابات ریاست جمهوری با جامعه روحانیت رایزنیهای فشردهای انجام میدهد، احتمال میرود همانند گذشته دوشادوش هم برای ائتلاف اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری تلاش کنند. جامعتین در چهار دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا کمتر ورود کرده است و اگر اوضاع همانند گذشته پیش برود، احتمال میرود که عمده تمرکز این دو نهاد بر انتخابات ریاست جمهوری باشد.
جبهه پیروان؛ بازوی اصلی
جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگترین تشکیلات اصولگرایی است که بیشترین قرابت را با «جامعتین» دارد. نهادی که از به هم پیوستن حدود 18 حزب اصولگرا از جمله مؤتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین تشکیل شده است و تا پیش از فوت مرحوم حبیبالله عسگر اولادی، تحت زعامت وی فعالیت میکرد. امروز محمدرضا باهنر، نایب رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی در رأس این نهاد قرار دارد. فردی که به سبب دارا بودن بیشترین سابقه نمایندگی مجلس همچنین لابیهای تأثیرگذارش مشهور است. او بعد از فوت مرحوم عسگراولادی، تلاش بسیار کرد تا اصولگرایان را در تصمیمگیریها به هم نزدیک کند. باهنر برخلاف شماری از اعضای جامعه روحانیت مبارز- که خواستار تقریب و تألیف قلوب اصولگرایان به یکدیگر هستند- همواره در پی حصول نتیجهای مطلوب است و از همین منظر چنان دایره اصولگرایی را فراخ میگیرد که هم علی لاریجانی و هم پایداریها در آن بگنجند و هم سیاستورزی را آنقدر منعطف میداند که معتقد است اضلاع مختلف جامعه اصولگرایی با وجود همه اختلاف دیدگاهها میتوانند به یک تصمیم مشترک برسند.
با این همه، جبهه پیروان خط امام و رهبری تنها باهنر نیست و همه اصولگرایان نیز مانند او فکر نمیکنند. شاید به همین دلیل بود که در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی اخیر، حزب مؤتلفه اسلامی- یکی از زیرمجموعههای جبهه پیروان- بیش از باهنر میدانداری کرد. اگرچه جبهه پیروان به غیر از مؤتلفه و جامعه اسلامی مهندسین، اعضای دیگری نیز دارد و تصمیمات بعد از شور و مشورت همه احزاب گرفته میشود، اما تأثیرگذارترین مواضع از سوی همان دو تشکل نامبرده اتخاذ میشود. محمدرضا باهنر در ماههای گذشته حمایت اصولگرایان از حسن روحانی را محتمل و البته مشروط دانسته است. دبیرکل جبهه پیروان همچنین به صراحت جامعه روحانیت مبارز بر عدم پشتیبانی تشکیلاتی اصولگرایان از رئیس دولت قبل تأکید کرده است. این در حالی است که حزب مؤتلفه اسلامی فعلاً با تحفظ بیشتر سخن میگوید و بر همین اساس فعلاً نام کاندیدایی را مطرح نکرده است.
پایداری، رهپویان و ایثارگران؛ جبهه نانوشته
حزب پایداری، مؤخرترین تشکیلات اصولگرایی است که در دولت حسن روحانی مجوز رسمی فعالیت گرفت. بدنه اصلی این تشکل را شماری از مدیران و حامیان سرسخت محمود احمدینژاد تشکیل میدهند. مرتضی آقاتهرانی، معلم اخلاق دولت احمدینژاد، دبیرکل و محمدناصر سقای بیریا مشاور احمدینژاد در امور روحانیت سخنگوی این تشکل است. آیتالله محمد تقی مصباح یزدی در رأس شورای فقاهتی حزب پایداری، پدر معنوی این تشکل به شمار میآید. این طیف در انتخابات اخیر مواضعی جداگانه از اصولگرایان اتخاذ میکردند، کما اینکه از معدود تشکلهایی بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، از سعید جلیلی پشتیبانی کرد. اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی حسن روحانی، خود را به دیگر تشکلهای اصولگرا نزدیک کرد. همراهی مواضع نمایندگان عضو این حزب در مجلس نهم با نمایندگان عضو رهپویان و ایثارگران در پارلمان، از موفقیت استراتژی جدید پایداری حکایت داشت. بر همین اساس بود که حزب پایداری به یکی از اضلاع نشستهای موسوم به وحدت تبدیل شد و یک سال منتهی به انتخابات مجلس دهم با حزب مؤتلفه اسلامی و رهپویان بر سر این موضوع مذاکره کرد. هر چند این تشکل نتوانست نام آیتالله مصباح یزدی را در کنار نام دبیران کل جامعتین به عنوان محور فعالیت انتخاباتی اصولگرایان بگنجاند، اما توانست سهم قابل توجهی از فهرست انتخاباتی اصولگرایان در تهران را از آن خود کند. روندی که نشان میداد پایداریها کم کم از حاشیه به متن آمدهاند.
همزمان با قدرت گرفتن پایداری، دو تشکل اصولگرایان تحولخواه یعنی رهپویان انقلاب اسلامی و ایثارگران از جایگاه پیشین خود فاصله گرفتند. رهپویان انقلاب اسلامی، 8 سال پیش و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مجوز فعالیت گرفت. علیرضا زاکانی شناخته شدهترین چهره این تشکل نیز در این سالها در مقام دبیرکل، زعامت این حزب را به عهده دارد. رهپویان، یکی از نخستین تشکیلاتی بود که در آستانه انتخابات سال 88 احمدینژاد را کاندیدایی «اصلح» معرفی کرد و برخلاف اصولگرایانی که به قول خود با «چشم گریان» از احمدینژاد پشتیبانی کردند، با روی گشاده به استقبال او رفت. اما گویا دوران تأثیرگذاری رهپویان با پایان دوران رئیس دولت سابق رو به افول گذاشت. شاید بر همین اساس بود که این نهاد با نزدیک شدن به دیگر نو اصولگرایان از جمله پایداری، کوشید موقعیتش در اردوگاه اصولگرایی را حفظ کند. یکی از معدود زمانهایی که بار دیگر رهپویان و به عبارت دقیقتر دبیرکل آن بر سر زبانها افتاد، زمان مسئولیت وی در کمیسیون ویژه مجلس نهم برای بررسی توافق هستهای بود. به اعتقاد ناظران، دعوت وی از سعید جلیلی به مجلس برای بررسی برجام همچنین مواضعش در برابر مذاکرات و توافق هستهای که از تلویزیون نیز پخش شد، تأثیری منفی بر فهرستی گذاشت که در انتخابات از وی حمایت کرده بود. رهپویانیها هنوز درباره انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای سال آینده اظهار نظر قابل تأملی نداشتهاند جز اینکه پرویز سروری قائم مقام این تشکل سیاسی که از آغاز فعالیتهای انتخاباتی داخلی رهپویان خبر داده است.
آنگونه که از مواضع این نهاد در سه سال گذشته برمیآید، احتمال همراهی رهپویان با تشکلهای اصولگرای حامی روحانی تقریباً صفر است.
تشکل دوقلوی رهپویان یعنی ایثارگران نیز مواضعی مشابه همتای خود دارد. جمعیت ایثارگران تنها تشکل اصولگراست که محمود احمدینژاد در آن عضویت داشت. اما با وجود عضویت وی، ایثارگرانیها ترجیح دادند در انتخابات ریاست جمهوری نهم از محمدباقر قالیباف حمایت کنند. اگرچه کشیده شدن انتخابات به دور دوم سبب شد این طیف قوای خود را بر سر پیروزی احمدینژاد بگذارد. احمدینژاد نیز سه وزیر خود را از این نهاد انتخاب کرد. حسین فدایی، دبیرکل ایثارگران و سایر اعضا در هشت سال دولت های نهم و دهم تمام قد از رئیس دولت و سیاستهای او دفاع کردند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ایثارگرانیها از حدادعادل و سعید جلیلی جانبداری کردند و با کنارهگیری حدادعادل، سعید جلیلی نامزد تحت حمایت این تشکل معرفی شد.
تاریخ تولد سه تشکل پایداری، رهپویان انقلاب اسلامی و ایثارگران در جامعه اصولگرایان با یکدیگر متفاوت است، اما این سه تشکل در سالهای اخیر بسیار به هم نزدیک شدهاند. علاوه بر بدنه احمدینژادی، مخالفت این سه تشکل با سیاستهای دولت مستقر و سودای تأثیرگذاری در اردوگاه اصولگرایان، سه حلقهای شده است که پایداری، رهپویان و ایثارگران را به هم پیوند داده است. به گونهای که میتوان از این مثلث، به عنوان جبههای نانوشته نام برد که توانستند در شورای ائتلاف اصولگرایان، شاکله اصلی شورا همچنین فهرست انتخاباتی را تشکیل دهند. این سه تشکل بخوبی به اهمیت انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بویژه در تهران آگاهند و بعید نیست مانند انتخابات مجلس، در فهرستهای اصولگرایان نقش پررنگی داشته باشند. اگر چه احمدینژاد، رئیس جمهوری مطلوب این سه نهاد بود اما هنوز به غیر از معدودی از اعضای این تشکلها، کسی درباره رئیس دولت سابق سخن نمیگوید.
ایستادگی؛ جبهه کمرمق
جبهه ایستادگی یک سال بعد از انتخابات پر حاشیه 88 و به توصیه و پشتیبانی محسن رضایی یکی از کاندیداهای انتخابات یاد شده تشکیل شد. هرچند این جبهه درون خود تشکلی مانند آبادگران داشت- که در مقطعی بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تأثیرگذار بود- اما کمتر توانست میان اصولگرایان برای خود جای پا بیابد. شاید بر همین اساس بود که «ایستادگی»ها در جریان انتخابات اخیر مجلس- با وجود پیوستن به شورای ائتلاف اصولگرایان- حتی یک نامزد در فهرست تهران نداشتند. این جبهه هنوز برای انتخابات ریاست جمهوری موضعگیری نکرده است اما میتوان انتظار داشت با توجه به عضویت شماری از اعضای خود در ادوار شوراهای اسلامی شهر و روستا، به انتخابات پارلمان شهری نظر داشته باشد.
یکتا؛ آخرین سنگر
مدیران و مسئولان ارشد دولت اول و دوم محمود احمدینژاد که قصد پیوستن به تشکلهای قدیمی اصولگرا را نداشتند و در عین حال میخواستند به حیات سیاسی خود ادامه دهند، تشکلی به نام «یکتا» تأسیس کردند. هر چند یکتاییها هنگام اعلام موجودیت خود پیشوند «جبهه» را برای خود انتخاب کردند، اما براساس تعاریف ارائه شده در فرهنگ سیاسی، نمیتوان این عنوان را به تشکل تازه تأسیس اطلاق کرد. چرا که جبهه، به مجموعهای از احزاب گفته میشود که از وزارت کشور مجوز فعالیت گرفته باشند، اما یکتاییها هم نه مجوز گرفتهاند و نه بیش از یک تشکل هستند. کارگزاران وحدت میان اصولگرایان، تولد این تشکل را به فال نیک گرفتند و به گرمی از آن استقبال کردند. چنان که دبیرکل جامعه روحانیت در همایش یکتاییها حاضر شد و شورای ائتلاف نیز یک سهم به کاندیدای این تشکل داد. یکتاییها با این استدلال که کار «گفتمانی» میکنند و نه سیاسی، از دریافت مجوز سر باز زدهاند اما بعید است در انتخابات سال آینده دست روی دست بگذارند؛ کما اینکه در انتخابات اخیر مجلس نیز چنین نکردند. این تشکل نیز هنوز برای هیچ کدام از انتخابات سال آینده اظهار نظر نکرده است.
مروری بر آخرین مواضع انتخاباتی تشکلهای اصولگرا حاکی از این است که هنوز جرقهای که این اردوگاه را به تحرک وادارد، زده نشده است. برخی ناظران بر این باورند شانس بالای رئیس جمهوری مستقر در پایان دولت اول، گزینههای قابل تأملی برای اصولگرایان روی میز نمیگذارد. این در حالی است که برخلاف انتخابات مجلس شورای اسلامی- که به دلیل کثرت صندلیها میتوان به هر دسته و رستهای سهم داد- در انتخابات ریاست جمهوری تنها یک نفر انتخاب میشود و همین کار ائتلاف را دشوار میکند. در این میان هستند تحلیلگرانی که معتقدند اصولگرایان بهتر است بیش از انتخابات ریاست جمهوری، به فکر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا باشند. به هر روی هر چه هست، فعلاً سکوت است و سکوت.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6317/21/151596/0
ش.د9502028