(روزنامه شرق – 1395/03/23 – شماره 2605 – صفحه 6)
«اگر گزینه بهتری نداشته باشیم برای انتخابات ریاستجمهوری سال بعد حتما با حسن روحانی وارد گفتوگو خواهیم شد»؛ این موضع حجتالاسلام مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز است. او به خبرآنلاین گفته است: «اینطور نیست که شرایط آقای روحانی طوری باشد که مورد اقبال اصولگرایان قرار نگیرد. اگر شرایط اقتضا کند و کسی به میدان رقابت با آقای روحانی بیاید، حتما باید بهگونهای باشد که همه اصولگرایان پشت او باشند که اگر این اتفاق بیفتد برنده انتخابات خواهیم بود».
یک سال تا انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است. سه سال پیش دکتر حسن روحانی از اعضای جامعه روحانیت مبارز، با آنکه اعضای آن تشکل ترجیح دادند از کاندیدایی پشتیبانی نکنند، با حمایت اصلاحطلبان، رئیس دولت یازدهم شد. حالا و در فاصله یکسال تا انتخابات ریاستجمهوری، اصولگرایانی که با سیاستهای او مخالفاند به دنبال جانشینی برای او هستند. عدهای رئیس دولتهای نهم و دهم را در ذهن دارند اما عدهای مانند سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، سودایی دیگر دارند. هرچند مخالفان روحانی در همین جامعه روحانیت مبارز هم کم نیستند. جعفر شجونی از اعضای پرسابقه این تشکل یکی از آنهاست. او بهصراحت گفته است: بشکند دست ملتی که دوباره به روحانی رأی بدهد.
«جامعه روحانیت مبارز» این تشکل قدیمی اصولگرایان کمتر از یک سال فرصت دارد نقش پدری خود را در جریان اصولگرایی ایفا کند و همچنین در اعضای خود برای رسیدن به یک کاندیدای مشترک به توافق برسد؛ اعضایی که در طول تاریخ تشکیل آن، یک بار انشعاب و چند بار قهر بزرگان این تشکل را به چشم دیدهاند. به نظر میرسد ٣٧ سال بعد از آغاز به کار یکی از قدیمیترین تشکلهای سیاسی کشور، انشعاب دومی در راه است.
جامعه روحانیت چگونه شکل گرفت؟
داستان تأسیس جامعه روحانیت مبارز از پیش از انقلاب آغاز میشود. سال ١٣٥٦ و در پی شروع تحرکات ضد حکومت پهلوی و لزوم برنامهریزی برای راهپیمایی و تهیه شعار و سخنرانی در مساجد، «مرتضی مطهری» هسته اولیه جامعه روحانیت را تشکیل میدهد. بهجز آیتالله مطهری که در ابتدای انقلاب به شهادت میرسد، چهرههای معروفی چون آیتالله بهشتی، محمدجواد باهنر، آیتالله مهدویکنی، آیتالله مفتح، آیتالله موسویاردبیلی، حجتالاسلام ناطقنوری، حجتالاسلام کروبی و موسویخوئینیها از مؤسسان و اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز هستند. شواهد نیز نشان میدهد بیانیههای این تشکل در پیش از انقلاب با امضای حدود ٦٠ روحانی منتشر میشده است. در مراسمی هم که برگزار میکردند روحانیانی مانند آیتالله محمدیگیلانی، ربانیاملشی و حسن روحانی سخنرانی میکردند. در مراسم ختمی که آنها به مناسبت فوت آیتالله مصطفی خمینی، فرزند امام خمینی برگزار کرده بودند، حسن روحانی برای اولینبار لقب «امام خمینی» را برای ایشان به کار برد و آن را ماندگار کرد.
اساسنامه مفصّل جامعه روحانیت مبارز اما در سال ٥٧ و همزمان با پیروزی انقلاب تدوین شد. پاسداری مکتبی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، نظارت بر امور کشور به منظور استقرار حق و عدالت، ازجمله اهداف این تشکل است. آذرماه ٥٨، به توصیه امام خمینی حوزه عملکرد اساسنامه جامعه محدود و جامعه موظف میشود ضمن تجدیدنظر در تشکیلات خود، اعضای شورای مرکزی را انتخاب کند، برایناساس بسیاری از بندهای اساسنامه پیشین حذف میشود و نام «جامعه روحانیت مبارز» به «جامعه روحانیت مبارز تهران» تغییر میکند.
در آبان سال ٦٠ نیز مرحوم آیتالله مهدویکنی از اعضای مؤسس این تشکل بهعنوان دبیرکل انتخاب میشود و تا سال ٧٥ بر این مسند باقی میماند که در این سال بنا به دلایلی ازجمله بالارفتن سن استعفا میدهد. اما با پذیرفتهنشدن استعفا مجددا در این سمت ابقا میشود. بعد از فوت ایشان، آیتالله موحدی کرمانی دبیری آن را برعهده گرفتند.
جامعه روحانیت مبارز سکاندار مناصب مهم حکومتی
حضور اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت هم از آغاز پیروزی انقلاب در مناصب مهمی چون شورای انقلاب، قوای سهگانه مقننه و مجریه و قضائیه، نیروهای مسلح، حوزههای علمیه، شورایعالی انقلاب فرهنگی، شورایعالی امنیت ملی، مراکز آموزش عالی و جایگاههای امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در استانها، نشان از نفوذ این تشکل در مناصب حکومتی است.
اعضای این تشکل از آغاز پیروزی انقلاب همواره مناصب مهم را برعهده داشتهاند، حضور آیتالله مطهری، آیتالله هاشمیرفسنجانی، آیتالله موسویاردبیلی، حجتالاسلام باهنر، آیتالله مهدویکنی، آیتالله خامنهای و آیتالله بهشتی در شورای انقلاب، ریاست آیتالله یزدی بر قوهقضائیه، ریاست مجلس شورای اسلامی در دوره اول و دوم با آیتالله هاشمیرفسنجانی و در دوره چهارم و پنجم با ناطقنوری و همچنین ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی، نشان میدهد که تا نیمه دوم دهه ٧٠ قوای سهگانه برعهده اعضای جامعه روحانیت مبارز بوده است.
بعضی از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز به دلایل مختلف از عضویت در این تشکل استعفا دادند. ازجمله آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری که در سال ٦٨ به صورت رسمی از جامعه روحانیت مبارز کنارهگیری کرد، . آیتالله موسویاردبیلی و حجتالاسلام علی سعیدی نیز استعفا دادند. این بهغیراز افرادی است که در سال ٦٧ با کسب مجوز و تأیید امام خمینی(ره) از جامعه روحانیت منشعب شده و تشکل دیگری به نام «مجمع روحانیون مبارز» را تشکیل دادند.
در جریان اولین انتخابات ریاستجمهوری در سال ٥٨ نیز مهمترین گروهی که از بنیصدر حمایت کرد جامعه روحانیت مبارز تهران بود. آنها دلیل اصلی حمایت خود از بنیصدر را عواملی مانند عضویت او در شورای انقلاب، مناظره عمومی با مارکسیستها و ارائه یک چهره کاملا مردمی عنوان کردند. با اینکه حزب جمهوری اسلامی نیز برخلاف آنها از کاندیدای دیگری حمایت کرد، در نهایت ابوالحسن بنیصدر بهعنوان رئیسجمهوری انتخاب شد؛ اما آنها در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، با حزب جمهوری اسلامی توافق کرده و «ائتلاف بزرگ» را شکل میدهند و اکثریت کرسیهای مجلس اول را به دست میآورند.
پس از شهادت محمدعلی رجایی، رئیسجمهوری و محمدجواد باهنر نخستوزیر، آیتالله مهدویکنی، دبیر کل جامعه روحانیت مبارز، با رأی موافق ١٤٨ نماینده از مجموع ١٧٩ رأی بهعنوان نخستوزیر معرفی میشود.
ظهور و افول حزب جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب، برخی از مؤسسان جامعه روحانیت مبارز، خود را برای تشکیل یک حزب فراگیر که محدودیت عضوگیری نداشته باشد و غیر روحانیون نیر بتوانند در آن حضور داشته باشند، آماده میکنند. طراح اصلی آن نیز آیتالله دکتر محمد حسینیبهشتی است. او در گفتوگویی چنین آورده است: «پس از انقلاب، من، آقای خامنهای، آقای رفسنجانی، محمدجواد باهنر و موسویاردبیلی موجودیت حزب را اعلام کردیم. البته به آقای مهدویکنی هم گفته بودیم؛ ولیکن استقبال نکرد» و اینگونه اولین انشقاق در جامعه روحانیت مبارز آغاز میشود. آیتالله مهدویکنی در خاطرات خود میگوید: «اختلاف سلیقه در میان برخی اعضای جامعه روحانیت از ابتدا وجود داشت؛ سپس زمینههایی به وجود آمد که این اختلافات بروز کرد. این مسائل قبل از انقلاب هم بوده است». همین نشان میدهد که جامعه روحانیت مبارز، تشکلی یکدست و یکنواخت نبوده است.
بعد از ایجاد اختلافاتی در درون حزب جمهوری اسلامی و درخواست آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمیرفسنجانی، دو عضو برجسته حزب جمهوری، از امام مبنی بر موافقت ایشان با تعطیلی موقت حزب، این حزب با موافقت ایشان در تاریخ ١١ خرداد ١٣٦٦ تعطیل شد. با تعطیلشدن آن، جامعه روحانیت مبارز فعالتر شد؛ اما باز هم به مرور زمان با چالشهای دیگری، ازجمله اختلافات ناشی از مباحث نظری و اجرائی و اختلاف نظر بر سر معرفی نامزدهای مجلس در درون خود مواجه شد و این باعث انشعاب دیگری در آن شد.
تولد مجمع روحانیون مبارز
سال ٦٦ در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی اختلاف بین دو تفکر در جامعه روحانیت مبارز به اوج خود میرسد. اختلاف آنها بر روی ارائه لیست کاندیداها در شورای مرکزی است که قرارگرفتن بعضی از اسامی در فهرست جامعه روحانیت مبارز بین آنها شکاف ایجاد میکند. حجتالاسلام کروبی و موسویخوئینیها به خاطر اختلاف در تهیه فهرست انتخاباتی در مقابل شورای مرکزی روحانیت قرار میگیرند. مرحوم عمیدزنجانی، از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران، اختلاف مهدی کروبی با شورای مرکزی را حضورنیافتن حجتالاسلام محمود دعایی در فهرست عنوان کرده بود. او در گفتوگویی آورده بود: «آقای کروبی این مطلب را به این معنا گرفت که جامعه روحانیت از مسیر اصلی خود که حمایت از انقلاب و انقلابیون اصیل است، دست برداشته و کسانی را که سابقه چندانی در انقلاب ندارند، بر کسانی که کاملا سابقه دارند و در جریانهای انقلابی قبل از پیروزی انقلاب هستند، ترجیح میدهد» پس از این اختلاف عدهای درصدد خروج از جامعه روحانیت مبارز برآمدند.
حجتالاسلام محتشمیپور معتقد است، پیشنهاد انشعاب از سوی خاتمی و موسویخوئینیها مطرح شده است، او میگوید: «آنها به دیدار آقای کروبی رفته و با توجه به جمعبندیهای بهعملآمده درباره عملکرد جامعه روحانیت مبارز، پیشنهاد انشعاب و تأسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز مطرح میشود». آنها این موضوع را در نامهای به امام خمینی(ره) در میان گذاشتند. ایشان ابتدا به صورت شفاهی موافقت کرده و سپس به صورت مکتوب موافقت خود را با تشکیل مجمع روحانیون مبارز اعلام کردند. مجمع روحانیون مبارز برخلاف جامعه روحانیت مبارز که اعتقاد داشت یک حزب سیاسی نیست، پس از تنظیم اساسنامه از وزارت کشور مجوز فعالیت گرفت. در جریان انتخابات مجلس سوم فهرست جداگانهای در حوزه انتخابیه تهران داد و توانست پیروزی نسبی نیز به دست آورد.
اختلاف با دولت سازندگی و هاشمیرفسنجانی
بعد از فوت امام خمینی(ره) و رویکارآمدن دولت کارگزاران، کمکم جامعه روحانیت مبارز با دولت دوم آیتالله هاشمیرفسنجانی دچار اختلاف میشود. سال ٧٤ در جریان انتخابات پنجمین مجلس شورای اسلامی، پس از اینکه جامعه روحانیت مبارز حاضر نشد پنج نفر از افراد پیشنهادی مدیران اجرائی دولت هاشمیرفسنجانی را در فهرست انتخاباتی خود بگذارد، آیتالله هاشمیرفسنجانی منع خود را از مدیران اجرائیاش برای ارائه فهرست جداگانه برمیدارد. آنها هم فهرست کارگزاران سازندگی را ارائه میدهند. هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود گفته است: «من از همان اول مخالف انشعاب بودم؛ ولی دوستان ترجیح دادند مدیران اجرائی فهرست جداگانهای برای کاندیداتوری داشته باشند؛ بنابراین من هم نهی خود را از روی دوستان برداشتم». در این انتخابات علیاکبر ناطقنوری از اعضای جامعه روحانیت بهعنوان نفر اول تهران به مجلس راه مییابد و رئیس مجلس میشود. جامعه روحانیت مبارز در انتخابات ریاستجمهوری سال ٧٦ نیز از علیاکبر ناطقنوری حمایت میکند؛ اما در آن شکست میخورند و دولت اصلاحات آغاز به کار میکند.
جامعه روحانیت مبارز در انتخابات مجلس ششم نیز حضور فعالی داشت؛ اما نتوانست موفقیتی در مقابل فهرست اصلاحطلبان به دست آورد. از نکات جالب فهرست کاندیداهای تهران جامعه روحانیت مبارز، حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی، حجتالاسلام حسن روحانی، محمود احمدینژاد و غلامحسین الهام در این فهرست است که در نهایت هاشمیرفسنجانی بهعنوان نفر سیام به مجلس راه یافت که قبل از شروعبهکار مجلس استعفا داد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ٨٤ نیز، جامعه روحانیت در دور اول انتخابات از آیتالله هاشمیرفسنجانی حمایت میکنند اما در نهایت محمود احمدینژاد به ریاست دولت نهم رسید. اما آنها در انتخابات چهار سال بعد با چرخشی ١٨٠درجهای درصدد حمایت از احمدینژاد برآمدند. حسین ابراهیمی در رابطه با این تصمیم به خبرآنلاین گفته بود: «در ریاستجمهوری نهم، آقای احمدینژاد مورد حمایت جامعه روحانیت نبود. بلکه آقای هاشمی کاندیدای جامعه روحانیت در سال ۸۴ بود اما در انتخابات ریاستجمهوری دهم شرایطی پیش آمد که آیتالله مهدوی فرمودند بین «فاسد» و «افسد» و «بد» و «بدتر»، ما به احمدینژاد رأی میدهیم؛ یعنی در مقابل آن میرحسین موسوی بود که آقایان، وی را قبول نداشتند».
قهر بزرگان
٢٠ سال بعد از انشعاب مجمع روحانیون مبارز از مجمع روحانیت، آیتالله هاشمیرفسنجانی، حجتالاسلام حسن روحانی و حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری، سه عضو اصلی این تشکل نیز دیگر در جلسات آن شرکت نمیکنند و قهر کردهاند. فاصلهگرفتن این سه نفر به انتخابات ریاستجمهوری سال ٨٨ برمیگردد. البته هاشمیرفسنجانی تا قبل از انتخابات نیز به دلیل مسائل امنیتی کمتر در جلسات جامعه شرکت میکرد، اما اعضای جامعه روحانیت هر سال یک جلسه در دفتر او برگزار میکردند. اما سکوت این تشکل در برابر اتهاماتی که محمود احمدینژاد در مناظره معروف خود با میرحسین موسوی به او نسبت داد، باعث شد هاشمی از جامعه روحانیت مبارز کنارهگیری کند. قهر ناطقنوری نیز داستانی مشابه هاشمی دارد. او یک سال قبل از انتخابات تلاش کرد با طرح کاندیدای «وحدت ملی»، جایگزینی برای محمود احمدینژاد بیابد اما عدهای در جامعه روحانیت تلاش کردند در انتخابات احمدینژاد را کاندیدای خود معرفی کنند. ناطقنوری به این رفتار اعتراض کرد و چند روز قبل از انتخابات، گفت: «جامعه روحانیت هیچ مصوبهای در حمایت از هیچیک از کاندیداها نداشته و موضع ما در این زمینه سکوت و دعوت به مشارکت حداکثری است». در جریان انتخابات نیز احمدینژاد، ناطقنوری و پسرانش را متهم به فساد کرد.
اتهامی که موجب رنجش او شد و تصمیم گرفت فعالیتهای خود در جامعه روحانیت را مسکوت بگذارد و اعلام کند دیگر تمایلی به همکاری با این تشکل ندارد. ناطق این انتظار را داشت که جامعه روحانیت در برابر این اتهامات از او دفاع کند. جعفرشجونی درباره اینکه چرا جامعه روحانیت از او دفاع نکرد، گفته است: «به این دلیل که آن موقع این را از ما نخواستند. وضعی پیش آمد که باید از جامعه روحانیت خواسته میشد این کار را انجام دهد. جامعه روحانیت به این آسانیها حرف نمیزند و قلم روی کاغذ نمیگذارد. اگر قرار بود از ایشان دفاع کنند، باید درباره هاشمی هم این کار را انجام میدادند. چون احمدینژاد در آن مناظره درباره فرزندان هر دو این آقایان سخن گفت». حسن روحانی نیز که مدتها بود به دلیل مشغلههای سیاسی خود کمتر در جلسات آنان شرکت میکرد، بعد از اتفاقات سال ٨٨ ترجیح داد دیگر در جلسات آن شرکت نکند.
با این حال بعد از پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢، مرحوم آیتالله مهدویکنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در پیامی پیروزی او را در انتخابات تبریک گفت و از او بهعنوان یار دیرین امام و رهبری و از اعضای جامعه روحانیت مبارز یاد کرد؛ شاید که اینگونه بتواند بین جامعه روحانیت و او آشتی ایجاد کند. او چند نفر را هم به دیدار حسن روحانی فرستاد. اما او هیچگاه به جامعه روحانیت بازنگشت.
حسین ابراهیمی، از اعضای جامعه روحانیت مبارز سال گذشته در گفتوگو با خبرآنلاین در مورد حضورنداشتن آقایان هاشمی، روحانی و ناطقنوری گفته بود: «ما به شکل مجزا خدمت آقایان رفتیم تا از آنها دعوت کنیم در جلسات حضور یابند اما هرکدام دلایلی داشتند. گاهی میگویند وقتشان نمیرسد یا مشکلات دیگری دارند. اخیرا برای آقای هاشمی هم دیگر دعوتنامه نمیفرستیم. اما هنوز برای آقایان ناطقنوری و روحانی دعوتنامه ارسال میشود. آیتالله امامیکاشانی نیز پس از رحلت آیتالله مهدویکنی چندین نوبت بعدها به جلسات جامعه روحانیت آمدند که دیگر نیامدند. علت عدم حضورشان هم یا کهولت سن یا گرفتاری است. ایشان دلیل مشخصی اعلام نکردند. خیلی خوب است که هر کدام از این آقایان در جلسات تشریف داشته باشند. حضورشان قطعا ارزشمند و قابلتوجه است اما چه کنیم که دستمان خالی است و خرما بر نخیل!»
دوران تازه در جامعه روحانیت مبارز
با درگذشت آیتالله مهدویکنی، پدر معنوی اصولگرایان و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، در خرداد ٩٣، به نظر میرسید تشکل دست به جوانگرایی بزند و شرایط را طوری آماده کند که اعضایی که با جامعه روحانیت قهر هستند، دوباره به آن برگردند، حتی نام ناطقنوری و حسن روحانی برای دبیری جدید این تشکل مطرح شد. اما واکنشهای اعضای شورای مرکزی نشان میداد آنها روی خوشی به آن ندارند. جعفرشجونی در گفتوگو با «مهر» کاندیداتوری حسن روحانی را شایعه خواند و گفت: «اینها همه دروغ است و حسن روحانی اگر کاندیدا هم شود، رأی نمیآورد». آیتالله محمدعلی موحدیکرمانی هم مذاکره با حسن روحانی برای دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز را در آن زمان، تکذیب کرده بود. اما سیدرضا اکرمی که در دولت حسن روحانی هم حضور دارد، آن زمان گفته بود: «مناسب است که برخی از مطالب گذشته نادیده گرفته شود و مصلحت جمعی این است که اعضای جامعه روحانیت به صورت منسجمتر به یکدیگر بپیوندند». در نهایت در ١١ آذر ٩٣ آیتالله موحدیکرمانی با رأی قاطع اعضا و بدون رأی مخالف دبیرکل جامعه روحانیت مبارز شد.
چالش جدید در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری
جامعه روحانیت مبارز در کنار جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نقش تصمیمگیر را برای جریان اصولگرا ایفا میکنند. بااینحال انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری آزمونی جدید را برای این دو آغاز کرد. جامعه روحانیت مبارز برای قراردادن نام هاشمیرفسنجانی در فهرست خبرگان رهبری وارد چالش میشود و در نهایت نام او را در فهرست خبرگان رهبری در تهران قرار میدهد. حجتالاسلام احمد سالک درباره قراردادن هاشمی در فهرست به «فارس» گفته بود: «کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز، آیتالله هاشمی را در فهرست قرار داد اما اعضای این تشکل با قرارگرفتن نام او در فهرست مخالف بودند».
حجتالاسلام جعفرشجونی نیز قرارگرفتن نام هاشمی در فهرست جامعه روحانیت مبارز را ننگ دانست. بااینحال مصباحیمقدم سخنگوی این تشکل اظهارات سالک را تکذیب کرد و به «شرق» گفت: «درباره آیتالله هاشمیرفسنجانی در جامعه روحانیت مبارز دو دور بحث شد که در هر دور، اعضا موافق حضور ایشان در فهرست بودند و مخالفان در اقلیت بودند. وقتی رأیگیری شد، هاشمی رأی اکثریت را آورد و رسما بهعنوان کاندیدای خبرگان رهبری از طرف ما انتخاب شد». او همچنین از اصرار موحدیکرمانی در قرارگرفتن نام هاشمی در فهرست جامعه روحانیت گفته و اضافه کرده بود: «ما با جامعه مدرسین قم جلسه مشترکی برگزار کردیم که بحث جدی ما با آنها حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی بود.
جامعه مدرسین مخالف حضور ایشان بودند اما آیتالله موحدیکرمانی از طرف جامعه روحانیت مبارز اصرار داشتند که نام هاشمی در فهرست مشترک ما بیاید و چون به توافق نرسیدیم، فهرست تهران ما با فهرست جامعه مدرسین قم تفاوت داشت». انتخابات خبرگان رهبری در اسفندماه سال گذشته برگزار شد. فهرست انتخاباتی موردحمایت هاشمیرفسنجانی که در آن اعضای اصلی اصولگرا مانند آیتالله یزدی، مصباح و جنتی حضور نداشتند، برنده انتخابات میشوند و در نهایت ١٥ نفر از فهرست به همراه جنتی به مجلس خبرگان راه مییابند. آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز بهعنوان منتخب اول تهران برگزیده میشود.
حالا کمتر از یک سال به انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است. جامعه روحانیت مبارز نیز آزمون سختی پیشرو خواهد داشت. از طرفی در نقش بزرگ اصولگرایان باید به دنبال کاندیدایی باشند که موردحمایت همه باشد. از طرفی در درون با اختلاف نظر در بین اعضای خود مواجه هستند. آیا انشعابی تازه در جامعه روحانیت مبارز در راه است؟
http://www.sharghdaily.ir/News/95143
ش.د9500893