تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۷۴۰۴
محمد ‌هاشمي در گفت‌وگو با «آرمان امروز»:
مقدمه: مهندس محمد‌هاشمي‌رفسنجاني رئيس دفتر مجمع تشخيص مصلحت نظام و برادر آيت‌الله اكبر ‌هاشمي‌رفسنجاني است. وي در دانشگاه بركلي كاليفرنيا تحصيل كرده و داراي فوق ليسانس مديريت و داراي تحصيلات حوزوي است. از فعاليت‌هاي سياسي محمد‌هاشمي مي‌توان به مشاركت فعال در نهضت اسلامي به رهبري حضرت امام (ره) در دهه ۱۳۴۰ اشاره كرد كه به دستگيري و تبعيد و زندانی شدن وي انجاميد. او در پايه‌گذاري و اداره انجمن اسلامي دانشجويان ايراني مقيم آمريكا مشاركت داشت. وي از اعضاي شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي ايران بود و در تاسيس حزب كارگزاران سازندگي به عنوان عضو موسس شركت كرد. مهندس‌هاشمي همچنين از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ رياست سازمان صداوسيما را برعهده داشت. به همين منظور و براي تحليل و بررسي مهم‌ترين چالش‌ها و فرصت‌هاي پيش روي آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري ودلايل بالا رفتن ميزان لغو سخنراني شخصيت‌هاي سياسي با مهندس‌هاشمي گفت‌وگو كرديم. رئيس سابق صداو سيما معتقد است:«همواره در فضاي سياسي كشور اصولگرايان داراي۲۰درصد پايگاه راي انتخابات رياست‌جمهوري بوده‌اند. اين در حالي است كه اصلاح‌طلبان نيز رقمي در همين حدود دارند و داراي پايگاه مشابه اصولگرايان هستند. در نتيجه كليد انتخابات رياست‌جمهوري در«ائتلاف» است. به همين دليل هر كدام از جريان‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا كه موفق شوند با گروه‌هاي بيشتري در انتخابات ائتلاف كنند به صورت طبيعي احتمال پيروزي بيشتري خواهند داشت». در ادامه متن گفت‌وگوي «آرمان امروز» با مهندس محمد‌هاشمي را از نظر مي‌گذرانيد.
پایگاه بصیرت / احسان انصاري
(روزنامه آرمان - 1395/09/20 - شماره 3203 - صفحه 7)

* چرا ميزان لغو سخنراني در دولت آقاي روحاني بالا رفته است؟ به نظر شما دليل اصلي لغو سخنراني‌ها را بايد در شيوه مديريت مديران جست‌وجو كرد، يا اينكه فضاي مدني ايران به ميزاني از بلوغ نرسيده كه بتواند سخنراني‌هاي سياسي و فكري را به صورت آزاد برگزار كند؟

** يكي از دلايل بيشتر شدن تعداد لغو سخنراني به مسائل امنيتي و اطلاعاتي باز مي‌گردد كه ممكن است سخنراني يك نفر در يك دانشگاه با حواشي غير قابل كنترل مواجه شود. به همين دليل نيروهاي امنيتي تلاش مي‌كنند از چنين سخنراني‌هايي خودداري كنند. با اين وجود دليل مهم‌تري كه تعداد لغو سخنراني‌ها در دولت آقاي روحاني بالاتر رفته اين است كه برخي از مديراني كه در دانشگاه‌ها حضور دارند يا در اين زمينه تصميم‌گيرنده هستند از گفتمان دولت قبل استفاده مي‌كنند و با گفتمان دولت آقاي روحاني همراه نيستند. مديران زيادي در كشور حضور دارند كه از دولت قبل باقي مانده‌اند كه در دولت جديد مورد بازبيني و تجديد نظر قرار نگرفته‌اند. بسياري از مديراني كه در حال حاضر در كشور حضور دارند توسط دولت آقاي احمدي‌نژاد روي كار آمدند و در سطوح مختلف مديريتي كشور رسوخ كردند.

دولت آقاي احمدي‌نژاد اغلب مديران باقي مانده از دولت اصلاحات و سازندگي را خانه‌نشين كرد. شرايط به گونه‌اي بود كه اگر كسي از كوچه اصلاحات يا سازندگي نيز گذشته بود به دوران مديريتش پايان مي‌دادند و آن را خانه‌نشين مي‌كردند. با اين وجود اين اتفاق در دوران آقاي روحاني رخ نداد و آقاي روحاني به يك باره مديران كشور را تغيير نداد. دليل اصلي اين مساله نيز اين بود كه تغيير يك باره و گسترده مديران از نظر علمي و منطقي صحيح نيست و تغيير مديران بايد با برنامه‌ريزي و آينده نگري صورت بگيرد. از سوي ديگر برخي آقاي روحاني را جزئي از جريان اصولگرايي قلمداد مي‌كنند و برخي نيز عنوان مي‌كنند آقاي روحاني به جريان اصلاحات تعلق دارد. به همين دليل تركيبي از مديران دو جريان سياسي در دولت آقاي روحاني حضور دارند. به نظر من برخي از مشكلات كشور با راس هرم مديريتي كشور ارتباطي ندارد و دلايل آن را بايد در قاعده پاييني جامعه جست‌وجو كرد.

در يك نظام دموكراتيك مسئوليت‌هاي مختلف بين افراد و گروه‌هاي مختلف تقسيم مي‌شود و كسي نسبت به ديگري ارجحيت ندارد. ممكن است در اين بستر گسترده دموكراسي و جمهوريت خطاهايي نيز صورت بگيرد كه تنها مربوط به مديران نيست و ساير بخش‌هاي جامعه دموكراتيك نيز در آن نقش داشته باشند. به نظر من اين رويكرد صحيح نيست كه به محض اينكه يك اتفاق ناخوشايند در كشور رخ مي‌دهد برخي آن را به رئيس‌جمهور ارتباط مي‌دهند و رئيس‌جمهور را مقصر آن قضيه مي‌دانند. ممكن است براي يك رئيس دانشگاه حفظ امنيت و آرامش دانشگاه، از فضاي مدني و مسائل سياسي مهم‌تر باشد و به همين دليل اجازه ندهد امنيت دانشگاه توسط يك سخنران كه احتمال تنش و حاشيه‌سازي دارد مخدوش شود.

در نتيجه ممكن است حفظ آرامش براي يك رئيس دانشگاه در اولويت نخست كاري خود باشد. به هر حال رئيس‌جمهور مديران منتخب خود را انتخاب مي‌كند و آنها را به كابينه دعوت مي‌كند. مديران هر بخش نيز براساس باورها و سلايق خود مديران زير مجموعه خود را انتخاب مي‌كنند. در نتيجه مديران هر بخش و مجموعه مسئوليت همان بخش را برعهده دارند و نمي‌توان همه مسائل را به رئيس‌جمهوري تعميم داد.

* راهكار جلوگيري از لغو سخنراني‌ها چيست؟

** به نظر من همه بايد با سعه صدر و اخلاق اسلامي با اين مساله برخورد كنند و براي عقايد ديگران احترام قائل شوند. در يك جامعه اسلامي انتظار مي‌رود افراد آن جامعه با اخلاق اسلامي و رافت و برادري با هم برخورد كنند و اجازه بدهند ديگران نيز ديدگاه‌هاي خود را بيان كنند. متاسفانه يكي از دلايل اصلي چنين مسائلی ضعف اخلاق اسلامي در جامعه است كه بايد مورد توجه مسئولان و مردم قرار بگيرد. از سوي ديگر هنگامي كه در يك جامعه اسلامي يك سخنران قصد دارد در يك مكان دانشگاهي و عمومي سخنراني كند بايد اخلاق را رعايت كند و به ديگران توهين نكند و عقايد ديگران را زير سوال نبرد. هنگامي يك سخنران مي‌تواند درباره عقايد ديگران اظهارنظر كند كه خود آن فرد در آن محل حضور داشته باشد تا فرصت پاسخگويي برایش مهیا باشد.

متاسفانه برخي از سخنرانان ما ملاحظه طرف مقابل را نمي‌كنند و در هنگام سخنراني سخناني را مطرح مي‌كنند كه با اخلاق اسلامي همخواني ندارد. به نظر من راهكار اصلي اين مساله تقويت اخلاق اسلامي و بالا بردن سعه صدر وحسن نيت نسبت به برادر ديني خود است. نمي‌توان دلايل اين اتفاقات را به يك دليل تقليل داد. براي مساله لغو سخنراني‌ها دلايل گوناگوني وجود دارد و از سوي ديگر مديران زيادي نيز در بخش‌هاي مختلف در اين زمينه نقش آفريني مي‌كنند. در نتيجه نمي‌توان يك راهكار مشخص را براي اين مساله در نظر گرفت.

* آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري سال۹۶ با چه چالش‌ها و فرصت‌هايي مواجه خواهد بود؟آيا هواداران ايشان در سال۹۲ دوباره حاضر خواهند بود در سال ۹۶ نيز از ايشان حمايت كنند؟

** اگر قصد داشته باشيم شرايط دولت آقاي روحاني را به صورت واقع بينانه تحليل و بررسي كنيم بايد به اين مساله توجه كنيم كه آقاي روحاني در سال۹۲ چه ميراثي از دولت قبل از خود دريافت كرده و با توجه به اين ميراث چه عملكردي از خود بر جاي گذاشته است. در دولت گذشته كشور به دليل برخي سوءمديريت‌ها با تحريم‌هاي بين‌المللي مواجه شده و ارتباط ما با جهان پيرامون به شكل‌هاي مختلف محدود شده بود. از سوي ديگر در داخل كشور نابساماني‌هاي زيادي وجود داشت و فساد اقتصادي به اوج خود رسيده بود. در دولت گذشته همه شاخص‌هاي اقتصادي «منفي» بود و جهت حركت مديران دولت نيز جهتي «منفي» بود. با اين وجود آقاي روحاني از زماني كه روي كار آمدند تلاش كردند فضاي داخلي و خارجي را مديريت كنند و مديريت اجرايي كشور را به سمت حركتي عقلايي و منطقي معطوف كنند. آقاي روحاني در ابتدا تلاش كردند مساله تحريم‌ها را از ايران دور كنند و وضعيت ايران را در عرصه بين‌المللي بهبود ببخشند.

آمريكايي‌ها گمان مي‌كردند اگر ايران را تحريم كنند ايران با چالش‌هاي جدي مواجه مي‌شود. اين در حالي است كه تحريم‌ها براي ما «بركت» داشت و ما موفق شديم در دوران تحريم‌ها بسياري از زيرساخت‌هاي خود را تقويت كنيم و پيشرفت علمي و فناوري داشته باشيم. در رژيم پهلوي نگاه آمريكا به ايران با امروز متفاوت بود و شاه ايران مي‌بايست در اغلب تصميم‌گيري‌هاي خود با اربابان آمريكايي خود مشورت مي‌كرد. از سوي ديگر ايران در دوران پهلوي به نوعي «ژاندارم منطقه بود» و منافع آمريكا را در خاورميانه تامين مي‌كرد. اين در حالي است كه پس از انقلاب اسلامي وضعيت كاملا دگرگون شد و ايران تلاش كرد با استقلال و اتكا به نيروي دروني خود پيشرفت كند. با اين وجود پس از مدتي شرايط به گونه ديگري رقم خورد. پس از اينكه ساموئل‌هانتينگتون نظريه برخورد تمدن‌ها را مطرح كرد اقدامات آمريكا و غرب عليه ايران و كشورهاي اسلامي وارد فاز جديدي شد.‌هانتينگتون در كتاب خود عنوان كرد كه در عصر كنوني تضادها بين تمدن‌ها و بويژه تمدن اسلام با تمدن مسيحيت است.

در نتيجه كشورهاي غربي و بويژه آمريكا تلاش كردند از تمام ظرفيت‌هاي خود براي مقابله با تمدن اسلامي استفاده كنند. يكي از راهكارهاي كشورهاي غربي و آمريكا اين بود كه تلاش كردند با تفرقه انداختن بين كشورهاي مسلمان جنگ تمدن‌ها را به جنگ درون تمدني تبديل كنند تا به اين وسيله تمدن اسلامي را از درون روبه اضمحلال ببرند. به همين دليل داعش، طالبان و القاعده شكل گرفتند و به جنگ‌هاي فرقه‌اي و مذهبي در منطقه خاورميانه دامن زدند. اين گروه‌ها نيز كه از آمريكا تغذيه مي‌شدند به شكل‌هاي مختلف فضاي منطقه خاورميانه و كشورهاي اسلامي را متشنج كردند و به قتل عام انسان‌هاي بي‌گناه پرداختند. با اين وجود آقاي روحاني رويكرد صحيحي در سياست خارجي در پيش گرفتند و موفق شدند تحريم‌هاي بين‌المللي ايران را متوقف كنند.

به نظر من مساله برجام هم براي آقاي روحاني چالش است و هم اينكه مي‌تواند فرصت باشد. اگر آقاي روحاني موفق شود در فضاي پسا برجام اهداف از پيش تعيين شده خود را جلو ببرد و از گسترده شدن مراودات اقتصادي و سياسي ايران با كشورهاي جهان استفاده كند مي‌تواند به بهبود اوضاع اقتصاد داخلي نيز اميدوار باشد. با اين وجود اگر كشورهاي غربي و بويژه آمريكا قصد داشته باشند دراجرا شدن برجام كارشكني كنند دولت آقاي روحاني با چالش‌هاي جديدي مواجه خواهد بود كه ممكن است در اجراي سياست‌هاي داخلي دولت نيز اخلال ايجاد كند. برخي عنوان مي‌كنند كه تمديد تحريم‌هاي جديد آمريكا عليه ايران نوعي نقض برجام است. اين در حالي است که در توافقنامه برجام يكي از نكاتي كه مورد توافق بوده اين است كه تحريم‌هاي داخلي آمريكا مي‌تواند تا۸سال ادامه داشته باشد و پس از ۸ سال براي هميشه از بين مي‌رود.

از سوي ديگر نبايد اجازه داد كه اتفاقات عرصه بين‌المللي و بويژه مسائل مرتبط با برجام به دستاويزي براي هجمه و مخالفت با دولت آقاي روحاني تبديل شود. متاسفانه تحريم‌هاي جديد آمريكا به سوژه‌اي براي هجمه و مخالفت با آقاي روحاني و دولت ايشان تبديل شده و برخي تلاش مي‌كنند از اين «آب گل‌آلود» به سود خود ماهي بگيرند. كساني كه تا ديروز تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران را «كاغذپاره» مي‌دانستند امروز براي به نتيجه رسيدن برجام و لغو تحريم‌ها موضع متفاوتي گرفته‌اند.

نكته جالب اين است كه بسياري در آمريكا برجام را به ضرر آمريكا مي‌دانند و كار به جايي رسيده كه دونالد ترامپ رئيس‌جمهور منتخب مردم آمريكا عنوان مي‌كند برجام براي آمريكا مضر بوده و بايد آن را پاره كرد. از سوي مقابل برخي در داخل ايران برجام را آمريكايي قلمداد مي‌كنند و عنوان مي‌كنند ما نبايد برجام را قبول مي‌كرديم. اين در حالي است كه مخالفان داخلي آقاي روحاني كه با برجام مخالف هستند به جاي اينكه از مخدوش شدن برجام توسط آمريكا خوشحال باشند به تازگي نگران منافع ملي شده‌اند و به شكل ديگري سخن مي‌گويند. در نتيجه مخالفان آقاي روحاني دچار تناقض گويي شده‌اند. به نظر من تناقض گويي مخالفان نيز مي‌تواند براي آقاي روحاني يك فرصت باشد.

* استراتژي مخالفان در مقابل آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري سال۹۶ چه خواهد بود؟

** همواره در فضاي سياسي كشور اصولگرايان داراي۲۰درصد پايگاه راي انتخابات رياست‌جمهوري بوده‌اند. اين در حالي است كه اصلاح‌طلبان نيز رقمي در همين حدود دارند و داراي پايگاه مشابه اصولگرايان هستند. در نتيجه كليد انتخابات رياست‌جمهوري در«ائتلاف» است. به همين دليل هر كدام از جريان‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا كه موفق شوند با گروه‌هاي بيشتري در انتخابات ائتلاف كنند به صورت طبيعي احتمال پيروزي بيشتري خواهند داشت. آقاي روحاني اگر موفق شود يك اجماع منسجم از نيروهاي حمايت‌كننده خود در سال۹۲ را دوباره در انتخابات۹۶حول محور خود جمع مي‌كند مي‌تواند به اين نكته اميدوار باشد كه در دور اول انتخابات به پيروزي برسد و كار را يكسره كند به شكلي كه انتخابات به دور دوم كشيده نشود. آقاي روحاني نبايد اجازه بدهد پايگاه راي ايشان متكثر شود و از هم پراكنده شود. حاميان دولت نيز بايد اين نكته را در نظر داشته باشند كه در صورتي مي‌توانند در انتخابات آينده به موفقيت چشمگيري دست پيدا كنند كه از تشتت و چنددستگي پرهيز كنند و اجازه ندهند در يكپارچگي و انسجام حاميان دولت خلل به وجود بيايد.

* برخي از اصلاح‌طلبان حمايت اين جريان از آقاي روحاني در انتخابات۹۶ را قطعي مي‌دانند و از سوي ديگر برخي عنوان مي‌كنند حمايت اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري آينده مشروط است و به ايشان چك سفيد امضا نخواهند داد. ديدگاه شما دراين زمينه چيست؟

** سهم خواهي جزئي از دنياي سياست است و در همه كشورها وجود دارد. در همه كشورهاي جهان احزاب يا جريان‌هاي سياسي كه كمك مي‌كنند يك دولت تشكيل شود به صورت طبيعي انتظار دارند در قدرت سهم بيشتري داشته باشند. اين وضعيت در شرايط كنوني براي اصلاح‌طلبان نيز وجود دارد. به هر حال حمايت اصلاح‌طلبان و هواداران آنها در پيروزي آقاي روحاني در سال۹۲تاثيرگذار بود. با اين وجود مساله سهم‌خواهي با ائتلاف متفاوت است و دو معناي متفاوت مي‌دهد. نكته ديگر اينكه هر دو گروهي كه شما عنوان مي‌كنيد در زمينه حمايت از آقاي روحاني اتفاق نظر دارند.

با اين وجود عده‌اي اين حمايت را مشروط مي‌دانند و در مقابل برخي به دنبال حمايت قاطع از آقاي روحاني هستند. جريان‌هاي حامي آقاي روحاني اگر قصد دارند در انتخابات پيروز شوند بايد با ائتلاف گسترده و تنها با يك كانديدا در انتخابات حضور پيدا كنند. بدون شك اگر حاميان دولت با دو كانديدا در انتخابات شركت كنند انتخابات به دور دوم كشيده خواهد شد و سرنوشت مبهمي پيدا خواهد كرد. در شرايط كنوني اعتدالگرايان و اصلاح‌طلبان به دنبال حمايت از آقاي روحاني هستند. در نتيجه اگر بين اين دو گروه ائتلاف صورت بگيرد پيروزي آقاي روحاني در انتخابات قطعي خواهد بود و مخالفان دولت ناكام خواهند ماند.

* به نظر شما در شرايط كنوني كه آمريكا تصميم گرفته تحريم‌هاي خود را تمديد كند و مقام معظم رهبري آن را نقض صريح برجام تلقي كرده‌اند واكنش دولت آقاي روحاني به اين مساله چه خواهد بود؟آيا اين مساله دستاويزي براي هجمه داخلي عليه دولت آقاي روحاني نخواهد شد؟

** برجام يك سند بين‌المللي است كه شش كشور جهان با ايران امضا كرده‌اند. به همين دليل تحريم‌هاي جديد در آمريكا به معناي اين نيست كه اين تحريم‌ها در اروپا نيز تمديد خواهد شد و بقيه امضا‌كنندگان اين توافق نيز تلاش كنند نقض برجام كنند. در شرايط كنوني تنها آمريكا برجام را نقض كرده و بقيه كشورها همچنان خود را پايبند به برجام مي‌دادند. از سوي ديگر سيستم سياسي آمريكا به شكلي است كه فرد نمي‌تواند تاثيرگذار باشد و رئيس‌جمهور منتخب آمريكا بايد خود را تابعي از قوانين ساختار سياسي آمريكا بداند. در نتيجه آقاي ترامپ نمي‌تواند به تنهايي برجام را به هم بزند و عليه آن اقدام كند. از سوي ديگر در شرايط كنوني تركيب خاورميانه به هم خورده وآمريكا نمي‌تواند به مانند گذشته در اين منطقه جولان بدهد. به همين دليل دونالد ترامپ نخواهد توانست تاثير زيادي بر تحولات خاورميانه بگذارد.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/171766

ش.د9502748