(روزنامه كيهان – 1395/09/06 – شماره 21498 – صفحه 10)
1- رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت 13 آبان دو خطا و اشتباهی را که وابستههای به سرویسهای جاسوسی و مراکز سیاسی آمریکا و یا پشیمانشدهها و بوی لذت دنیا به مشامرسیدهها در منبرهای مختلف و داخل و بیرون دانشگاه و در مطبوعات دارند به افکار عمومی مردم ما تزریق میکنند، تصحیح کردند. یکی از این دو خطایی که رهبری با تبیین زوایای پیدا و نهان آن، تصحیح کردند این بود: «میخواهند بگویند امام که فرمود هر چه فریاد دارید، بر سر آمریکا بزنید و مردم و مسئولین ما، که مقابل آمریکا میایستند و نسبت به توطئههای او افشاگری میکنند، مردمان متعصبیاند؛ کارشان از روی حمیت جاهلی است؛ در حالی که درست 180 درجه قضیه عکس است و مردم از روی منطق در مقابل آمریکا ایستادهاند» رهبر معظم انقلاب منطق پشت این مسئله را افزونطلبی و بدعهدی آمریکاییها در 250 سال گذشته به ویژه در دوران معاصر به عنوان اساس سیاست این کشور برشمردند. برای این منطق دهها و صدها مصداق میتوان عنوان کرد اما تازهترین و نزدیکترین مصداق در دوران ما «برجام» است.
برجامی که قرار بود براساس آن تمام تحریمهای ایران لغو و مشکلات اقتصادی کشور حل شود، اما نه تنها با بدعهدی آمریکاییها تحریمها برداشته نشد و تشدید شد و مشکلات اقتصادی همچنان باقی است، بلکه آمریکاییهای افزونطلب علیرغم عمل کردن ایران به تمام تعهداتش، با وقاحت ملت ایران را به نقض برجام متهم میکنند و با صراحت تمام میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته شود باید به برجامهای دو و سه و... تن دهید.
در مصداقیابی این منطق رهبر معظم انقلاب همین بس که همان روزی که ایشان در دیدار مردم اصفهان از بدعهدیهای آمریکا سخن میگفتند، شلوغترین روز تشدید تحریمها علیه ایران بود و در اقدامی بیسابقه با نقض برجام 5 مصوبه علیه ایران در آمریکا و سازمان ملل ارائه شد. نمایندگان مجلس آمریکا برخلاف توافقنامه هستهای قانون تحریمهای هستهای تجاری و انرژی و نفت موسوم به داماتو را برای ده سال دیگر تمدید کردند، به بررسی لایحه ممنوعیت فروش هواپیما به ایران رای دادند، لایحه تحریمهای جدیدی را روی میز گذاشتند، در لایحه تحریم سوریه، ایران را نیز به عنوان حامی این کشور مورد تحریم قرار دادند و در سازمان ملل قطعنامه حقوق بشری علیه ایران صادر کردند و...، و رئیس مجلس نمایندگان آمریکا گفت «با رای امروز راه برای اعمال تحریمهای جدید، تشدید و بازگرداندن فوری تحریمهای قبلی ایران برای یک دهه آینده فراهم شد». لذا رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان و دانشآموزان تاکید کردند، «مرگ بر آمریکا که شما فریاد میزنید یعنی مرگ بر این چیزها، این فریاد کشیدن بر سر آمریکا از روی تعصب نیست، جهالت و لجبازی نیست... کسانی که مینویسند و میگویند و منبر مطبوعات و دانشگاه دارند، بدانند و توجه کنند که اگر امروز ملت ایران شعار ضدآمریکا میدهد به خاطر یک منطق محکم است».
2- همزمان با این تحلیل حکیمانه رهبر معظم انقلاب دو اتفاق جالب و البته قابل تامل یکی در داخل آمریکا و یکی در داخل ایران رخ داد. اتفاق اول آتش زدن و لگدمال کردن پرچم آمریکا توسط خود آمریکاییها در اکثر ایالتها و دانشگاههای کشورشان در اعتراضات سراسری به ساختار نظام سیاسی و دموکراسی آمریکایی بعد از انتخابات بود و دانشجویان و دانشآموزان محور این اعتراضات شدند. هر چند برخی رسانههای داخلی از آن غفلت کردند.! اتفاق دوم، همزمان با آتش زدن و لگدمال کردن پرچم آمریکا توسط خود آمریکاییها در اعتراض به ساختار و نظام فاسد کشورشان و سیاستهای استعماری و استکباری دولتمردانشان، ویدئویی در کانالهای اجتماعی منتشر و دست به دست شد که نشان میداد یک فرد مدعی روشنفکری و فهم مسائل جهانی، برای اینکه از روی پرچم آمریکا عبور نکند از دیوار و میلههای راهپله دانشگاه بالا میرود تا مبادا به ساحت کدخدای جهان جسارتی شود! 3- حال چند سوال و چند نکته: اولا مگر این روشنفکران مدعی نمیگفتند چرا ملت ایران در دفاع از مردم مظلوم فلسطین کاسه داغتر از آش شدهاند؟ هرچند ملت ایران بر اساس همان منطق قرآنی و وظیفه انسانی که مدافع مردم مظلوم فلسطین است، اکنون نیز مدافع مردم ستمدیده آمریکا و هر کجای عالم که حداقل حقوق بشرشان نادیده گرفته شده، هستند، اما سوال این است که چرا شما روشنفکران مدعی، از مردم آمریکا، آمریکاییتر و کاسه داغتر از آش شدهاید؟ ثانیا مگر این حضرات مدعی نبودند و نیستند که مبنای هر اقدامی باید خرد جمعی باشد؟ حال سوال این است که اگر میلیونها ایرانی تاکنون پرچم آمریکا را به عنوان نماد ظلم و ستم و استکبار جهانی به آتش میکشیدند، و اگر تاکنون هزاران نفر در سایر کشورهای مختلف در اجتماعات اعتراضآمیز به سیاستهای فریبکارانه آمریکا پرچم این کشور را آتش میزدند، اکنون خود آمریکاییها هستند که پرچم آمریکا را در اعتراض به نظام فاسد کشورشان به عنوان نماد ظلم و دروغ و فریب و بدعهدی به آتش میکشند.
آیا این همه انسان، میلیونها نفر در خارج و داخل آمریکا خرد جمعی محسوب نمیشوند؟ ثالثا مگر این جماعت همیشه مدعی نبودند و نیستند که دموکراسی یعنی احترام به نظر اکثریت مردم و جامعه؟ اکنون که جامعه واقعی جهانی یعنی ملتها در اعتراض به سیاستهای آمریکا، پرچم این کشور را به آتش میکشند، چرا شما برخلاف خواست ملتها حتی مردم خود آمریکا از دیوار بالا میروید؟ آیا این به مسخره گرفتن دموکراسی ادعایی خودتان نیست؟ این تناقضات چگونه قابل توجیه است؟ شماها که صدای مرگ بر آمریکای ملت خود را نشنیدید، حداقل فریاد مرگ بر آمریکای مردم خود آمریکا را بشنوید! 4- البته این تناقضات نیست که برخی جماعت روشنفکر در آن گرفتار شدهاند بلکه عدم بصیرت و آگاهی به تاریخ نیز به جای اینکه آنان را به حسن شهرت برساند به بازیچه شهرتطلبی در دستان سرویسهای اطلاعاتی- جاسوسی آمریکا تبدیل کرده است. این آقای مدعی روشنفکری در گفتوگو با شبکه فارسی زبان آمریکایی من و تو هم گفته «اگر قراره به خاطر جنایات آمریکا پرچم این کشور را لگدمال کنیم، پس باید روی پرچم جمهوری اسلامی هم به خاطر جنایات گذشته پادشاهان ایران راه برویم»!
اولا باید گفت که بله مردم ایران روی پرچم پهلوی به عنوان نماد ظلم و ستم بر ملت ایران هم راه رفتند و آن را به زبالهدانی تاریخ انداختند. ثانیا جنایات پادشاهان گذشته چه ربطی به جمهوری اسلامی دارد؟ و آیا این مدعی استادی دانشگاه تا این حد از فهم تاریخ و تحلیل آن عاجز است و در فقر تحلیل و فهم چرایی انقلاب اسلامی به سر میبرد که نمیداند اساسا قیام ملت ایران به خاطر همین جنایات پادشاهان گذشته بوده است! 5- اوباما سال گذشته قبل از امضای برجام 19 مرداد در گفتوگو با سایت خبری و تحلیلی میک (MIC) از نیات پسابرجامی خود پرده برداشت و مدعی شد «با این توافق باید در ایران تغییر صورت گیرد و طی آن ایران درک کند شعار مرگ بر آمریکا، این کشور را منفور میکند و من تضمین میدهم! که نسل جدید ایران شعار مرگ بر آمریکا را حذف میکند.»
اما اکنون پس از یک سال از این اظهارات آنچه که در آمریکا رخ داده اولا کاملا برخلاف این آرزوی تعبیرنشدنی جناب آقای اوباماست، و در اصل تحقق این آرزوی بنیانگذار جمهوری اسلامی است که تاکید داشتند «از خدا میخواهیم که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا را به صدا درآوریم» و «ملت ما (شعار مرگ بر آمریکا) را فراموش نمیکند... ملت آمریکا هم اگر بفهمد مطلب را، به حسب وجدان انسانیش با ما موافق است». ثانیا نه تنها در ایران بعد از برجام تغییری در سیاست مرگ بر آمریکای ملت ایران صورت نگرفته بلکه این ملت آمریکا هستند که با شعار مرگ بر آمریکا، خواستار تغییر هستند. ثالثا نه تنها ایران منفور نشده بلکه با بسط و گسترش شعار مرگ بر آمریکا در جهان، نفرت ملتها حتی ملت خود آمریکا از آمریکای مظهر ظلم و ستم به اوج خود رسیده است.
رابعا نه تنها نسل جوان و جدید ایرانی بابصیرتتر و پرشورتر از پدرانشان و با فهم درست مسائل جهان شعار مرگ بر آمریکا را فریاد میزنند آنگونه که در 13 آبان امسال بلندتر فریاد زدند، بلکه این نسل جدید آمریکاست که پرچم آمریکا را به آتش میکشند و هرچه فریاد دارند بر سر دولتمردان خود از جمله اوباما و ترامپ میکشند. لذا باید گفت آمریکاییها از اول انقلاب تاکنون مفهوم شعار مرگ بر آمریکا را درک نکرده بودند و اکنون با آتش زدن پرچم آمریکا توسط خود آمریکاییها و خشم ملتشان از آنها، به این درک رسیدند که به جای ملت ایران، چگونه دولتمردان آمریکا در جهان و حتی نزد ملت خودشان منفور شدهاند.
6- اما در مقابل کسانی که با خاطرهگویی مدعیاند امام(ره) نیز با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود! و یا با بالا رفتن از نردهها تلاش میکنند به پرچم آمریکا بیاحترامی نشود باید گفت اولا به فرمایش حضرت امام(ره) «شعار مرگ بر آمریکا تأسی به رسول خداست.» ثانیا بر اساس فرمایش رهبر معظم انقلاب «مرگ بر آمریکایی که مردم ما میگویند، مثل همان «اعوذ با... من الشیطان رجیم» است که اول هر سوره قرآن قبل از «بسما...الرحمن الرحیم» گفته میشود» ثالثا شعار مرگ بر آمریکا جهانی شده و حذف آن دیگر دست ملت ایران نیست و حذف شدنی هم نیست هرچند سرمایهای به بزرگی برجام با هدف نفوذ برای تحقق آن هزینه شده باشد. رابعا این بصیرت سیاسی جوانان ایرانی است که نمیگذارد حذف شود، هرچند وقتی بصیرت نباشد، عدهای مجذوب آمریکا میشوند «آن کسانی که مجذوب آن نقطه خیالی هستند، اینها [اعتراضات آمریکاییها به دروغگوییها و بدعهدیهای دولتمردانشان] را حاضرند بفهمند؟ تعجب است! مردم معمولی و تودههای مردم این بصیرت سیاسی را دارند، اما بعضی از نخبگان ما با تکیه بر توهماتی که دارند، این بصیرت را ندارند» (رهبر معظم انقلاب 95/8/26 دیدار مردم اصفهان).
http://kayhan.ir/fa/news/91301
ش.د9502800