(ويژنامه جامسياست روزنامه جامجم – 1396/05/10 – شماره 54 – صفحه 7)
تصویب تحریمهای اخیر مجلس نمایندگان آمریکا علیه سه کشور روسیه، کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران باتوجه به ابعاد تحریمها نشان میدهد که ایالات متحده آمریکا همچنان به دنبال پیروی از سلطه هژمونی خود بر جهان معاصر است. با توجه به اینکه سه کشور مورد نظر آمریکا تقریبا سنخیت ژئوپلتیکی مشترکی ندارند فلذا بررسی این تحریمها از ابعاد مختلف قابل تجزیه،تحلیل و بررسی است. اول اینکه کشور ایران و روسیه به اتهام کشتار در سوریه دلیلی برای تحریمها هستند که این اتهامات از نگاه سیاسی، فنی و حقوقی قابل بررسی است. ایالات متحده آمریکا به استناد گزارشها، روسیه و ایران را متهم به کشتار در سوریه میکند و اگر چنین است ظاهرا اقدامات نظامی آمریکا در کشورهایی مثل سوریه و عراق و دیگر مناطق دنیا نیز باید از سوی همین مراجع رسیدگی شود.
چون اگر جنایات ایالات متحده آمریکا مشخص شود، این کشور باید برای کل تاریخ تحریم شود. مساله دیگر اینکه در این تحریمها نام یک کشور کاملا پیرامونی و حاشیهای در حوزه آسیاپاسیفیک یا شرق آسیا به نام کره شمالی نیز دیده میشود که متهم به نقض توافقات بینالمللی در فعالیتهای هستهای و بویژه امپیتی است که چرا به سمت موشکهای بالستیک و آزمایش موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای پیش میرود. لذا تحریم آمریکا در واقع یک دخالت آشکار در امور داخلی کشورهای مستقل است که دارای تاریخ، تمدن، پیشینه و هویت ملی و استقلال هستند. بر این مبنا میتوان دریافت که تحریمهای آمریکا که به تصویب کنگره رسیده باید از چه زوایایی مورد بررسی قرار گیرد.
در پاسخ به این تحریمها مقامات روسیه اظهارنظر و واکنشهایی درخور توجه منافع ملی روسیه انجام میدهند، کره شمالی نیز که وضعیتش مشخص است و متناسب با شان، منزلت و ساختار ژئوپلتیک خود و ساختار امنیتی کشورش تصمیم میگیرد و بارها اعلام کرده که فعالیت هستهای این کشور را قربانی تحریمها نخواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران در سال 92، رویکرد کاملا متفاوتی را در مناسبات بینالمللی بویژه در حوزه فعالیت هستهای خود درپیش گرفت و با نشان دادن حسننیت، به طرف مقابل خود اعتماد صددرصدی کرد و پای همین قضیه فعالیتهای هستهای خود را به طور کامل تعلیق نمود و برجام و قطعنامه 2231 را پذیرفت، این قطعنامه در واقع بندهای متعدد حقوقی را متوجه کشور ایران، به لحاظ فعالیتهای هستهای ولو صلحآمیز خود کرد و ایران حتی فراتر از پروتکلهای بینالمللی و امپیتی، بخشی از نیروگاههای خود بویژه نطنز و اراک را بتون ریخت و سرمایه هستهای خود را تحت تاثیر قرار داد تا نظر طرفهای مقابل را جلب کند.
اما با گذشت دو سال از اعلام رسمی برجام به نظر میرسد اقدامات کاخ سفید در راستای تحریمهای ایران به هیچ وجه توجیه ندارد. البته در مورد تحریمهای جدید دو نظر وجود دارد؛ یکی اینکه تحریمها منافاتی با برجام ندارد و دیگری اینکه نقض برجام است. اگر درنظر بگیریم که اینها منافاتی با برجام ندارد ولی نفس قضیه نشاندهنده این است که طرف مقابل پایبند به هیچ کدام از پروتکلهای بینالمللی و ضمانتهای اجرایی لازم در این زمینه نبوده و اقدام آمریکاییها نشان میدهد که ایران باید برای آینده سیاسی و بینالمللی خود فکری اساسی نماید.
وجود تحریمهای جدید به مردم ایران اثبات کرد که اگرچه دولتمردان کشور نگران بودند و نسبت به برجام حسننیت داشتند ولی نباید بیش از حد به دشمنان خود بویژه ایالات متحده آمریکا دل میبستند. رفتار آمریکاییها بارها اثبات شده و در مصوبه اخیرکنگره این کشور که با رای بالا و قاطع بیش از 419 نماینده کنگره آمریکا تحریمها علیه سه کشور از جمله ایران تصویب شد، دشمنی این کشور مجددا آشکار شد. در نهایت به نظرم تحریمهای جدید طبیعتا تنش لفظی بین آمریکا و کره شمالی را افزایش خواهد داد و مسلما مواضع روسیه نسبت به آمریکا تندتر خواهد شد ولی چیزی که مسلم است باید جمهوری اسلامی ایران و مقامات دستاندرکار در کشور با جدیت بیشتری مساله را دنبال کنند.
به نظر میرسد برجام با اقدامات آمریکاییها کاملا از خاصیت میافتد و از حیث سیاسی اعتبار خود را از دست میدهد، براین اساس، تحریمها از حیث فنی صددرصد به ضرر ایران شده و ما چهار سال فعالیت هستهای را به خاطر برجام تعطیل کردیم و از نظر حقوقی نیز به نظر میرسد تحریمها موانع جدید حقوقی پیش پای ایران ایجاد خواهد کرد ولو اینکه مغایر با برجام نباشد. قطعا تحریمهای جدید و فشارهای ناشی از آن برجام را بیخاصیت خواهد کرد و این نگرانی را به دنبال دارد که برجامهای دیگری به ایران تحمیل شود. با این حال این طاعون سیاسی که دولت آمریکا با رهبری دونالد ترامپ دچارش شده بیش از پیش آثار منفی خود را بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد و اگر این روند ادامه پیدا کند قطعا باعث میشود هزینههای بینالمللی در راستای تحریمهای جدید همچنان افزایش پیدا کرده وایران عملا از ناحیه برجام خلع سلاح شود و هیچ چیزی از منظر برجام گیر جمهوری اسلامی ایران نیاید.
* واکنش پنج کشور دیگری که توافق برجام را با ایران امضا کردند در مقابل تحریمهای جدید آمریکا علیه کشور باید چگونه باشد؟
من پنج کشور دیگر عضو 5+1 را کاملا اعضای بیخاصیتی میدانم، چون عملا آنها تسلیم خواستهای آمریکا هستند، متاسفانه در قضیه نقض برجام و اقدامات یکسویه آمریکا، هرچه آمریکا بگوید و تصمیم بگیرد همان اتفاق خواهد افتاد، در واقع ممکن است در ظاهر سایر اعضای گروه5+1 نسبت به این موضوع نگرانیهایی داشته باشند ولی اقدامات راهبردی که اثرگذار باشد را از اعضای 5+1 نخواهیم دید و علاوه بر این معتقدم اعضا پیرو و دنبالهرو اقدامات آمریکا در قبال ایران هستند و به هیچوجه ظاهر اقدامات اعضای5+1 با باطن آنها همخوانی ندارد و همین مساله است که آمریکا با چراغ سبز پنهانی از ناحیه اعضای 5+1 ، احساس میکند که بهراحتی میتواند فشارهای خود بر جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کند.
* مهمترین واکنشی که ایران باید در قبال بد عهدی آمریکا و تصویب تحریمهای جدید داشته باشد، چیست؟
به نظرم دردناکترین بخش قضیه همین واکنشهای ایران است. واکنشهای ایران تحت هیچ عنوان واکنشهای بازدارندهای نیست و اثرگذاری خاصی ندارد؛ چه واکنشهای مجلس از طریق مصوباتش و چه واکنشهایی که دولت بخواهد انجام دهد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، چون قطعنامه 2231 در کنار برجام تعهدات حقوقی گستردهای را پیش پای ما گذاشته که همان تعهدات، خود اصلیترین مانع برای واکنشهای راهبردی و بازدارنده است. به نظرم پاسخ دردناکی نمیتوانیم به آمریکا بدهیم چون ما روسیه و کره شمالی نیستیم. کرهشمالی تمام تحریمها را به جان خرید و روی سیاستهای خود ایستاد و روسیه هم ابزارهای بازدارنده خود را در اختیار دارد، ولی چیزی که مسلم است ما در حال حاضر در این زمینه خلع سلاح هستیم و آمریکاییها هم با درک این موضوع فشار خود بر ایران را بیشتر کردهاند.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2937976329547645914
ش.د9602027