تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۷۰۰۷
تشکیل مجلس فرهیختگان در گفت‌وگوی «آسمان آبی» با محمدتقی فاضل‌میبدی
مقدمه: شهید مرتضی مطهری از جمله فقهایی بود که اعتقاد داشت در عرصه اجتهاد و فهم دین باید به تحولات توجه شود. مطهری در سه زمینه پیشنهادات جدی‌ای را مطرح کرد. پیشنهاد نخست، توجه جدی به مسئله زمان و زمان‌شناسی در اجتهاد است. پیشنهاد دوم تخصصی‌شدن فقه و پیشنهاد سوم، مسئله شورای فقهی است. شهید مطهری بر این باور بود که فقه نیز برای رشد بیشتر، نیازمند تخصصی‌شدن است؛ از این‌رو معتقد بود فقه نیز برای پیشرفت باید تخصصی شود. در سال‌های گذشته نگاه فقهی بیش از هر چیز به صورت موردی و شکلی بوده و البته کمتر به سمت تخصصی شدن پیش رفته ‌است. محمدتقی فاضل‌میبدی، استاد حوزه و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با «آسمان آبی» معتقد است هنوز هم نه حاکمیت و نه حوزه برای رفتن به سمت فقه تخصصی آمادگی ندارند. او همچنین توضیح می‌دهد: «اگر فقها مسئله زمان و زمان‌شناسی در اجتهاد را درنظر بگیرند، یعنی آن‌چه دغدغه شهید مطهری نیز بوده ‌است، از بروز بسیاری از اختلافات موردی جلوگیری خواهد شد و حتی نیازی به کارکرد حل اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست.»
پایگاه بصیرت / مرجان زهرانی/ خبرنگار

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/08/06 ـ شماره 98 ـ صفحه 8)

* ‌به نظر شما چقدر مسائل فقهی در نهادهای متولی آن به صورت تخصصی بررسی می‌شود و چقدر این نهادهای متولی در بررسی امور جاری کشور به صورت تخصصی ورود می‌کنند؟ چقدر این نگاه تخصصی به فقه در این نهادها جاری و ساری است؟

** ممکن است راه‌حل برخی مسائل در تخصصی شدن فقه باشد، اما راه‌حلی کافی نیست. باید دید فقیه کیست؟ اگر فردی باشد که نه علوم کلام خوانده، نه دانش روز می‌داند، نه دنیا را می‌شناسد و فردی در کنج حوزه است و اطلاعاتی از دنیای مدرن ندارد، این‌گونه افراد اگر در نهادهای متولی با کارکرد تخصصی حضور داشته ‌باشند، مشکلی حل نمی‌شود چراکه مسائل روز را نمی‌دانند، مملکت را به شکل دولت-ملت نمی‌بینند و ملیت و شهروندی برای او تعریف نشده‌است. همچنین درکی از بحث‌های تخصصی ندارند. چنین افرادی اگر در نهادی تخصصی هم قرار بگیرند مشکلات حل و فصل نمی‌شود. از آن‌سو ممکن است فقهایی را در این‌گونه نهادها قرار بدهیم که دید بازتری به مسائل فقهی داشته‌باشند.

‌* پس شما معتقدید صرفا تخصصی‌شدن راه‌حل نیست؛ بلکه ترکیب افرادی که در نهادهای متولی حضور دارند حتی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است؟

** بله دقیقا. یک‌وقت است که افرادی چون آیت‌الله مطهری و طالقانی فقهای متخصص می‌شوند و اداره برخی نهادهای متولی بررسی مسائل فقهی را برعهده دارند، در این شرایط و با حضور چنین افرادی می‌توان امید داشت روند رو به تخصصی شدن را پی گرفته و موفق شوند. منتها افرادی چون مطهری و طالقانی‌ها کم هستند. برای مثال برخی در زمان حال معتقدند به اقلیت‌ها ارفاق شده که حق نمایندگی مجلس را دارند. با چنین دیدگاه‌هایی اگر فقه به صورت تخصصی هم بررسی شود مشکلی را حل نمی‌کند. مشکل زمانی حل می‌شود که یک فقیه، فقه را در ظرف زمان ببیند، همان‌طور که شهید بهشتی، شهید مطهری یا مرحوم طالقانی رفتار می‌کردند.

‌* فکر می‌کنید تشکیل یک مجلس تخصصی از امور اقتصادی گرفته تا فقهی که در کنار مجلس نمایندگان فعالیت و بتواند در مباحث فقهی درست و غلط را بررسی و مطرح کند، می‌تواند راهکاری منطقی باشد و بازدهی مثبت و مناسبی خواهد داشت؟

** فقه اگر تخصصی شود و بخواهد مشکلات اقتصادی و کیفری و... را حل و فصل کند باز هم سخت است. فقهی که ما در مورد آن حرف می‌زنیم قطعا در مورد مسائل فردی و عبادی نیست. نماز را همه مثل هم می‌خوانند، روزه احکام مشخصی برای همه دارد یا برای مثال حج هم برای همه با قواعد مشخصی انجام می‌گیرد، اما برای مثال در مسائل پولی و بانکی هم نیاز به متخصص و کارشناس داریم. تا زمانی‌که اندیشمندان اقتصاد در حوزه پولی و بانکی نظر ندهند فقه به تنهایی نمی‌تواند مشکل را حل کند. مثال دیگر مسائل کیفری دنیای امروز است. باید در درجه اول از حقوقدانان و جرم‌شناسان یا دانشمندان علوم تربیتی استفاده شود تا موضوعات و مسائل کیفری حل شود. مثال دیگر رابطه ایران با سایر کشورهاست. برقراری ارتباط با کشورهای دیگر در قالب دیپلماسی نیاز به نیروهای متخصص دارد. البته که فقه در همه این موارد نظرات مشخصی دارد، اما باید در عین حال از کارشناسان حوزه‌های تخصصی هم استفاده شود. در واقع فقیه منهای کارشناس نمی‌تواند موضوعی را حل کند. اداره کشور باید بر مبنای دانش روز باشد. دستگاه قضایی زمانی موفق است که بتواند از دانشمندان حوزه‌هایی چون جرم‌شناسی، جزایی، کیفری و... استفاده کند. بنابراین سه اقدام باید انجام شود؛ اول به فقه نگاهی تخصصی داشته‌باشیم. دوم این‌که هر فقیهی نمی‌تواند حامل فقه تخصصی باشد؛ بلکه باید فقیه زمان‌شناس باشد، دانش فقه را در ظرف زمانی ببیند و بررسی کند. سوم این‌که باید در کنار فقها از کارشناسان حوزه مربوطه استفاده کرد چرا که هیچ‌گاه یک فقیه به‌تنهایی نمی‌تواند در مسائل تخصصی مثل اقتصادی راه‌حل بدهد.

‌* آیا هیچ‌یک از نهادهای موجود، ظرفیت و قابلیت کارکردهای مدنظر شما را در حال حاضر دارد؟

** خیر، باید توجه کنید که ترکیبی که شامل حقوقدانان و فقها هستند در نهایت فقها حرف آخر را می‌زنند. از سویی باز هم تأکید دارم که در شکل مدنظر من باید از فقها کنار کارشناسان استفاده کرد.

‌* در اوایل انقلاب که مجلس خبرگان قانون اساسی شکل گرفت و بحث نهادهای لازم برای اداره جمهوری اسلامی ایران در جریان بود، هیچ‌وقت این موضوع مطرح نبود که نهادی شکل بگیرد که فقه را به صورت تخصصی بررسی کند، ضمن این‌که کارکرد تخصصی در امور اجرایی هم تأثیرگذار باشد؟

** بعد از درگذشت آیت‌الله بروجردی جلسه‌ای بود که سخنرانی‌های مختلفی راجع‌به روحانیت و اجتهاد صورت گرفت. در این جلسه شهید مطهری، آیت‌الله سیدابوالفضل موسوی‌زنجانی، شهید بهشتی و چهره‌هایی از این دست بحث‌های خوبی در این زمینه داشتند که روحانیت در آینده چه باید بکند و یکی از بحث‌ها هم تخصصی‌شدن فقه بود. متأسفانه این روند متوقف شد. بعد از انقلاب هم کسی پیش‌بینی نمی‌کرد برخی مشکلات در این حوزه اتفاق بیفتد.

‌* برخی پیشنهاد تبدیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به مجلسی شبیه به مجلس سنا را مطرح کردند. به نظر شما در این ساختار اگر چنین اتفاقی رخ دهد می‌توان تخصصی‌شدن فقه را در ساختار جدید دنبال کرد؟

** حضرت امام (ره) موقعی که اختلاف میان مجلس به‌عنوان یک نهاد عرفی و شورای نگهبان به‌عنوان یک نهاد شرعی رخ داد پیشنهاد تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را مطرح کردند تا اختلافات میان این دو نهاد حل و فصل شود. اگر فقهایی که زمان‌شناس یا عرف‌شناس باشند در نهادهای متولی حضور یابند شاید احتیاج به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نباشد. اگر به مسائل حادث‌شده عرفی و عقلانی نگاه کنیم به مسائلی که امروز با آن‌ها مواجه هستیم برنمی‌خوریم. زمانی‌که فقیه صرفا براساس نقل‌گرایی نظر دهد گرفتار مشکلات می‌شویم ولی اگر فقیه عقل‌گرا و عرف‌گرا باشد اصطکاکی هم ایجاد نمی‌شود. متأسفانه فقهای ما اغلب نقل‌گرا هستند، غافل از این‌که اجتهاد برای همین زمان بروز مشکلات و اختلافات است. خیلی از مسائل و معضلات ما فرق کرده‌است. مسائل را باید در ظرف زمان و براساس عرف امروز بررسی کرد. فقه ما باید از این وضعیت خارج شود و فقهی عقل‌محور و عرف‌محور باشد. مادامی که فقه ما نقل‌محور و روایت‌محور باشد، مشکلی حل نمی‌شود.

‌* چطور می‌توان به این سمت پیش رفت؟ به نظر شما نهادی همچون حوزه یا حتی حاکمیت می‌تواند این تغییر را ایجاد کند؟

** من معتقد هستم نه حوزه و نه حاکمیت در حال حاضر آمادگی رفتن به سمت فقه تخصصی را ندارد.

‌* راهکار چیست؟ آیا به نهادسازی ویژه‌ای نیاز داریم؟

** متغیر زمان بسیاری از مشکلات را مرتفع کرده‌است. الان نگاه مراجع برای مثال در مورد حضور زنان در اجتماع با 50سال پیش بسیار متفاوت ‌است. زمان باعث می‌شود این حرکت در حوزه‌ها هم کلید بخورد.

https://asemandaily.ir/post/5996

ش.د9603464