صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۵۵۳۵۷

نسبت مشارکت و رقابت با مردم و اقتصاد! 

دکتر محمدحسین محترم

رهبرمعظم انقلاب در چند دیدار اخیر، بخش مهمی از سخنان خویش را به بحث مشارکت مردم در انتخابات اختصاص دادند که از یک طرف نشان از اهمیت انتخابات دارد و از سوی دیگر اهمیت حضور مردم در نگاه ایشان را نشان می‌دهد.
۱-رهبرمعظم انقلاب یکی از راه‌های افزایش مشارکت مردم را حضور مسئولان در میان مردم برشمردند و معتقدند که احزاب و شخصیت‌های سیاسی پرطمطراق نمی‌توانند تامین‌کننده مشارکت مردم در انتخابات باشند. ایشان «پوپولیسم» خواندنِ «با مردم بودن» و «با مردم حرف زدن» و «با مردم کار کردن» و «رفتن در میان مردم» را «توهین و اهانت به مردم» می‌شمارند و تاکید دارند، همین با مردم بودن موجب شناخت مشکلات و مطالبات واقعی مردم و همین کار کردن برای حل مشکلات مردم موجب افزایش مشارکت و انتخابات پرشور و رقابت واقعی می‌شود. رهبرمعظم انقلاب یکی از عللی که حضرت امام نیز توانست پایه‌های انقلاب را محکم کند، همین با مردم بودن دانستند و تاکید کردند«امام به جای نشست‌ و برخاست کردن با احزاب و گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و شخصیّت‌های سیاسی معروف پُرمدّعا، آمد با مردم نشست... حرف دلش را به جای اینکه با فلان جریان سیاسی یا فلان شخصیّت سیاسی بزند، با مردم زد و مردم را عملاً وارد میدان کرد و مردم هم وارد میدان شدند».ایشان با اشاره به خاطره‌ای از حضرت امام (ره) که فرموده بودند به فلان ملّای بزرگ در یک شهری بگویید«بلند شوند بیایند قم؛ منتها شرطش این است که با فلان جریان سیاسی رابطه‌شان را قطع کنند»، تاکید می‌کنند«منطق امام این بود که باید بیایید بین مردم»، به جای اینکه وابسته به یک جریان و حزب سیاسی شوید.
۲-برخلاف برخی افراد که می‌خواهند خود را و یا اینکه برخی احزاب سیاسی می‌خواهند شخصی را ستون انقلاب بنامند، و حتی حضور و یا عدم حضور شخصیتی را ملاک انتخابات پرشور القا کنند، رهبرمعظم انقلاب با اشاره به نامه امام علی (ع) به مالک اشتر، «اَلعامَّةُ مِنَ الاُمَّهًْ» و «جِماعُ المُسلِمین» یعنی بدنه مردم و ملت را «عِمادُ الدّین» یعنی قوام و ستون اصلی انقلاب و تکیه‌گاه دین معرفی می‌کنند که «العُدَّةُ لِلاَعداء» یعنی ذخیره در مقابل دشمن برای روز مبادا هستند. رهبر معظم انقلاب با تبعیت از امام علی (ع) «عامه مردم» را در مقابل «خاصّه» یعنی نورچشمی‌ها قرار می‌دهند و با اشاره به بیانات عجیب آن حضرت درباره‌ عامّه و خاصّه‌، از نگاه امیرالمؤمنین نتیجه می‌گیرند که«به توده مردم تکیه کنید، توده مردم همه‌کاره‌اند، نه خواص»!. حضرت امام (ره) نیز در اوایل انقلاب با همین منطق در پاسخ به کسانی که می‌خواستند خود را مستظهر به رای مردم و همه کاره کشور القا کنند، فرمودند«ملت شخص نمی‌خواهد، ملت ایران شخص‌پرست نیستند...این ملت میلیونی را محاسبه نمی‌کنند...هی نگویید که ملت با من است... ملت از مجلس و دولت و رئیس‌جمهوری، مادامی که در طریق اسلام باشد، طرفداری می‌کنند.هر کدامتان بلغزید، مردم دیگر از شما طرفداری نمی‌کنند... مغرور نشوید به اینکه من آن هستم که رستم یلی بود در کذا!...». حضرت امام مثل رهبر معظم انقلاب معتقد بودند مردم به واسطه اینکه اسلام و انقلاب را می‌خواهند و به واسطه اینکه می‌خواهند مشکلاتشان حل شود پای صندوق‌های رای حاضر می‌شوند، نه به خاطر اشخاص و جریانات سیاسی! لذا احزاب محوری و شخص‌پرستی و شهرت‌پرستی و بت‌سازی از اشخاص و نادیده گرفتن مردم، ضد مشارکت است، هرچند برخلاف عقایدشان در ظاهر نیز ادعای مردم و انتخابات را هم داشته باشند!
۳- یکی از نقاط روشن و مشترک در سخنان رهبر معظم انقلاب روشنگری و تبیین مسائل است و بر همین اساس «جهاد تبیین» به یکی از کلیدواژه‌های ایشان تبدیل شده است و اکنون نیز با توجه به شرایط کنونی تاکید دارند«یکی از کارهای امروز نسبت به انتخابات‌، جهاد تبیین است» و تصریح دارند«یک عدّه‌ای نمی‌خواهند این انتخابات آن‌چنان که شایسته این ملّت است انجام بگیرد.این حرکت خصمانه است.در مقابل اینها جهاد تبیین باید سینه سپر و باید حقیقت را بیان کند». بر این اساس رقابت واقعی زمانی شکل می‌گیرد که طرف‌های حاضر در صحنه انتخابات برای حل مشکلات مردم طرح و برنامه داشته باشند و عملکرد گذشته آنها زمانی که در قدرت بودند برای مردم به طور شفاف و به دور از محذورات سیاسی و غیرسیاسی تبیین شود.یکی از راه‌های افزایش مشارکت مردم در انتخابات‌، تبیین و بیان علل مشکلات کنونی و معرفی بانیان وضع موجود به مردم است که رهبر معظم انقلاب تاکید دارند«کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند... بلکه باید پاسخگو باشند!». لذا کسانی که در این کشور خود مسئول و رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل بودند و در مسائل و مشکلات کشور نقش داشتند، نمی‌توانند بدون توجه به عملکرد و نقش خود به دولت مستقر که در حال حل مشکلات مردم است، حمله کنند و نقاط قوت را به نقاط ضعف تبدیل کنند. قطعا با سانسور کردن گذشته خود، و با عِلم به ناتوانی خود در میدان رقابت انتخاباتی، حمله به شورای نگهبان‌، ضد مشارکت است. رهبرمعظم انقلاب تاکید می‌کنند«در مقابل اینها باید ایستاد. امام بزرگوار هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد؛ صریح و روشن حقّ مطلب را اداء می‌کرد، آنچه را باید بیان کند، بیان می‌کرد؛ اسم می‌آورد از افراد، اسم می‌آورد از جریان‌ها و گروه‌ها، برای اینکه مردم روشن بشوند؛ و به همین ترتیب توانست پایه‌های نظام را پایه‌های محکمی قرار بدهد».
۴-مشکلات اقتصادی و کنار زدن مردم از مسائل اقتصادی مهم‌ترین علت کنار زدن مردم از حضور در پای صندوق‌های رای است که رهبرمعظم انقلاب از آن به عنوان یکی از راهبردهای دشمن برای خارج کردن مردم از صحنه برشمردند و تاکید کردند:«بیشترِ این ضعف‌های اقتصادی به خاطر عدم حضور مردم است...آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخش‌های اقتصادی همین‌جور است».ایشان با اشاره به اجرای غلط سیاست‌های خصوصی‌سازی به عنوان یکی از مصداق‌های این راهبرد فرمودند«اجرای سیاست‌های اصل44 را به فلان دولت مدام سفارش کردیم‌، گفتند بله، می‌کنیم، نمی‌کنیم، می‌کنیم، نمی‌کنیم؛ چند مورد کردند که از چند مورد، نصفش فاسد از آب درآمد!».رهبر معظم انقلاب نه «فضای مجازی و سیاست خارجی و ارتباط با این دولت و آن دولت»، بلکه «مشکلات اقتصادی و معیشت طبقات ضعیف جامعه و مافیای واردات و سیاست‌های غلط اقتصادی» را مسئله اصلی مردم برمی‌شمرند و تاکید می‌کنند«مشکل اقتصادی کشور با نسخه‌های غربی درست نخواهد شد...تاکنون هم هر وقت نسخه‌های غربی را به کار گرفتیم، ضرر کردیم... با قضیّه‌ تعدیل‌، عدالت اجتماعی در کشور به ‌معنای واقعی کلمه ضربه خورد،شکاف طبقاتی به وجود آمد،ضررهای عمده تحمّل کردیم».ایشان با همان نگاه تبیین گرایانه و روشنگرایانه در انتخابات معتقدند «ای کاش اقتصاددان‌های مؤمن ما بیایند برای مردم تشریح کنند تدابیری را که دشمنان در آن سوی مرزها به‌کار می‌برند تا ما نتوانیم در داخل، اقتصاد محکم و مستقل و قوی داشته باشیم»!. لذا اکنون هر شخص و گروه و جریان سیاسی که ادعای واقعی مشارکت مردم در انتخابات را دارد، باید صادقانه به مردم اولا بگوید که برای حل مشکلات اقتصادی و وارد کردن مردم در اقتصاد چه برنامه‌ای دارد؟. رهبر معظم انقلاب تاکید دارند«نداشتن برنامه خوب اقتصادی درهر کشوری، به اعتبار آن کشور لطمه می‌زند؛ لذا واقعاً باید به مسئله اقتصاد به طور جدّی پرداخت». ثانیا نقش خود و دولت‌هایی که از آنها حمایت کردند، را برای مردم بیان کنند و عملکرد گذشته خود در مشکلات کنونی را بپذیرند و نخواهند با فرافکنی و فضاسازی خود را تبرئه کنند؟ ثالثا نسبت عملکرد دولت‌های گذشته با سیاستهای دیکته‌شده نهادهای بین‌المللی تحت نفوذ آمریکا از جمله سیاستهای تعدیل و صندوق بین‌المللی پول و FATF و سند ۲۰۳۰ و...و نهایتا با برجام برای مردم بیان شود و برای مردم روشن شود کسانی که مدعی حضور در قدرت و در مجلس آینده هستند آیا باز همین سیاست‌های غلط که علت‌العلل مشکلات کشور و مکمل تحریم‌ها و زمینه‌ساز اثرگذاری تحریم‌های آمریکا هستند، را می‌خواهند ادامه دهند و یا می‌خواهند این سیاست‌ها را از قوانین کشور احصا و حذف و با قوانین خنثی‌کننده تحریم‌ها جایگزین کنند؟ به فرمایش رهبری «کشاندن مردم به صحنه باید با توان‌بخشی معرفتی و با جهت‌دهی دقیق باشد.همانند موشک‌های نقطه‌زن!...هدفتان باید مشخّص و دقیق باشد.هدف‌های دست دوّم و فرعی مورد توجّه نیست».لذا ترساندن مردم از قدرت‌ها و القای کاذب ضرورت پیروی از سیاست‌های آمریکا و نهادهای بین‌المللی یک سیاست نخ نما و ضد مشارکت و یکی از راه‌های بیرون بردن مردم از صحنه است،چون به فرمایش رهبری«ملّت ایران از دنباله‌روی و پیروی از قدرت‌ها بیزارند؛ننگشان می‌کند که آمریکایی‌ها و دیگر قدرتمندان بخواهند بر این ملّت امر و نهی کنند؛ ملّت ایران تحمّل نمی‌کند!»
۵-انتخابات اسفند گلوگاه تحول است و نمایندگان آینده باید برنامه اقتصادی خود را بر این مبنا برای مردم تبیین کنند و مردم نیز در انتخابات براساس این فرمایش حضرت امام (ره) که فرمودند«نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد»، باید با رای خود موجب کنار گذاشتن جریان غربگرای مجری سیاست‌های آمریکا و نهادهای بین‌المللی تحت سلطه آمریکا شوند

یک حمله با چندین پیام
دکترحامد رحیم‌پور 
بامداد ۲۶ دی ۱۴۰۲، با خبر حملات موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اربیل داغ و اندکی بعد خبر از حمله به مناطق تروریست‌ها در ادلب سوریه و شرق فرات منتشر شد.این حملات از حیث ابزارهای حمله، اشتراک کار با مقاومت، اهمیت و کارکرد نقاط هدف قرار گرفته در این ساعت و روزها، گستردگی اهداف و مبدا حملات ابعاد گسترده‌ای داشت:
1-تهران از102 روز قبل یعنی از اولین روز نبرد طوفان الاقصی هر چند زیر فشار افکار عمومی داخلی بود اما هیچ گاه در سطح رسانه‌ای برخی حمایت‌های خاص را از جریانات مقاومت برجسته نکرد زیرا این دقیقا بازی در پازل جریانات خائن عربی و صهیونیستی بود. این بار اما ورود رسمی و علنی ایالات متحده در بمباران یمن، فرصتی طلایی برای تهران ساخت تا به واشنگتن و تل آویو پیام دهد جبهه مقاومت نیز مرحله بعدی حمایت از غزه را کلید زده و سرعت و مکان این نبرد توسط مقاومت تعیین می‌شود. هرچند باز هم در بیانیه های رسمی، تهران حملات بامداد26 دی ماه را واکنشی به تهدید علیه منافع ملی خود می داند.
2-یکی از اهداف حضور آمریکا در منطقه، حفاظت از منافع و امنیت اسرائیل بوده است. 30 دی 1399، نقطه عطفی در تحولات نظامی و امنیتی منطقه بود. در این روز با انتقال حوزه رژیم صهیونیستی از یوروکام به سنتکام، اقدامات اشتراکی نظامی و امنیتی آمریکا و صهیونیست‌ها آغاز شد. پس از این اقدام، افسران ارتش صهیونیستی با پوشش نظامیان آمریکایی علاوه بر نقل و انتقال در منطقه، اقدام به استقرار در پایگاه‌های اربیل عراق و... کردند تا چتر جاسوسی و خرابکاری علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را گسترش دهند. ایران با حمله مکرر به اقلیم کردستان عراق اهداف سه گانه ای را دنبال می کند: کور شدن چشم موساد،تضعیف حاکمیت اربیل به نفع دولت مرکزی همسو با تهران در بغداد  و اعمال فشار غیرمستقیم بر ایالات متحده.
3- به نظر می رسد عملیات بامداد26 دی ماه، حاصل کار فشرده اطلاعاتی واحد اطلاعات نیروی قدس سپاه و سازمان اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات بود. حملات موشکی به اربیل از مبدأ غرب و شمال غرب ایران انجام شده و با فاصله کمی پهپادهای انتحاری شاهد هم به سوی هدف روانه شده و با آن برخورد کرده‌اند. بررسی تصاویر لحظه برخورد، نشان از دقت کم‌نظیر موشک‌ها دارد. در عین حال مقرهایی که اطراف کنسولگری آمریکا مد نظر بود با موشک بالستیک نقطه زن ضربه خورد بی آن که به کنسولگری لطمه بخورد که این هم پیام واضحی برای دشمن بود مبنی بر این که در پی جنگ نیستیم اما آمادگی دفاعی بالایی داریم.
3- حملات به ادلب سوریه از مبدأ خوزستان انجام گرفته تا بالاترین برد عملیات رزمی موشکی سپاه را رقم بزند تا به دشمن توان نظامی و برد موشک ها گوشزد شود. البته هنوز از تلفات سنگین تروریست ها در سوریه که در چندین گروه و با موشک های بالستیک سنگین خیبرشکن در هم کوبیده شدند، خبری در دسترس نیست اما اصابت تمامی موشک ها و هلاکت چندین فرمانده اصلی تروریست های تکفیری که در حادثه کرمان دخالت داشتند توسط سردار حاجی زاده تایید شده است.
 4-فارغ از اهداف، افراد هدف قرار گرفته در شمال عراق نیز همگی در لیست نشان‌دار جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند از جمله پیشرو دیزایی که از هیچ  اقدامی علیه جبهه مقاومت دریغ نکرد، از تامین مالی تروریسم و در اختیار قرار دادن املاکشان به موساد تا تامین لجستیک و ترانسفر تروریست به ایران و قاچاق نفت به رژیم اسرائیل و تامین امنیت جاسوسان و افسران موساد. ویلای هدف قرار گرفته دیزایی، مانند مقری که در اسفند ۱۴۰۰ زیر ضربه رفت، بسیار بسیار مستحکم بوده و از آن به عنوان سومین مقر موساد در منطقه یاد می‌شود که برای انهدام آن ۳ یا ۴ موشک سنگرشکن برای ویرانی سقف و دو طبقه مستحکم آن که دو لایه بتن بود، اصابت کردند که در نتیجه ۴ افسر نشان‌شده موساد به هلاکت رسیدند. البته این اولین ضربه به موساد در طول طوفان‌الاقصی نبود و در این صد روز مقاومت عراق بارها اماکن پوششی رژیم در الحریر، اربیل و ... از جمله یک مقر ارتباطی، شنود و جاسوسی فنی را هدف قرار داد اما می‌توان سخت‌ترین ضربه را همین عملیات برشمرد.
 5-از نظر سیاسی و راهبردی  عملیات سپاه یک قدم مثبت در اعاده بازدارندگی کشور در برابر حملات اسرائیل است، اما ناکافی است و نباید در همین‌جا متوقف شود. در برابر اسرائیل، تا هزینه‌های علنی بر رژیم صهیونیستی تحمیل نشود، نباید انتظار تغییر راهبردی در رفتار آن ها را داشت
 
انتخابات حق مردم است
سیدعبدالله متولیان

حضرت امام خامنه‌ای در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، حکمت و فلسفه نماز جمعه را «فراخوان مردم به صحنه»، «نگه داشتن مردم در صحنه»، «تقویت پیوند‌های اجتماعی ناشی از حضور در صحنه» و... با مواعظ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و..؛ و برشماری و تبیین آثار مثبت حضور مردم در صحنه و انذار مردم نسبت به وقایع و حوادث و خطرات دشمنان ناشی از عدم حضور در صحنه خواندند و یکی از وظایف کلیدی ائمه جمعه را تبیین ابعاد حضور در انتخابات به عنوان وظیفه آحاد مردم دانسته و فرمودند: حضور مردم در انتخابات به معنای حقیقی کلمه لازم است؛ البته انتخابات صرفاً تکلیف (و وظیفه) نیست بلکه حق مردم است که بتوانند قانون‌گذاران، مجریان قانون یا اعضای مجلس خبرگان را انتخاب کنند.
در شرایط امروز که عامه مردم ایران، به ویژه جوانان کشور آماج سنگین‌ترین واردات ذهنی از طریق دنیای بی‌در و پیکر مجازی بوده و در برابر امواج سهمگین شایعات، شبهات، سیاه نمایی، ناامیدسازی، تخریب باور‌ها و اعتقادات، اطلاعات دروغ و بی‌اعتمادساز قرار گرفته‌اند و بدخواهان و دشمنان ملت بزرگ ایران مانند شیطان درپی ناامید کردن و بی‌انگیزه ساختن مردم از حضور در صحنه (به ویژه صحنه مهم انتخابات) هستند، وظیفه فوری و بی‌درنگ نخبگان، فرهیختگان، دلسوزان و دغدغه داران، اصحاب رسانه، مطبوعات، صاحبان منبر و قلم، ائمه جمعه و جماعت و آحاد سرداران و سربازان جهاد عظیم تبیین و روشنگری این است که پای در این میدان بزرگ گذاشته و چراغ تحریف‌گری و ناامیدسازی دغل بازان را خاموش کنند.
جهادگران عرصه تبیین و روشنگری وظیفه دارند ابعاد گسترده و آثار شگفت انگیز «مشارکت مردم در انتخابات به عنوان حق» را تبیین کنند. شکستن عَلَم دشمن و خنثی کردن توطئه‌های رنگارنگ کسانی که چشم طمع به سرزمین شیران و دلیران دوخته و قصد تاراج منافع این آب و خاک از طریق تفرقه و بر هم زدن امنیت ملی را در سر می‌پرورانند به این است که یادآور شویم که:
۱- هموار کردن مسیر تحول خواهی از طریق انتخابات حق مردم است.
۲- گذر از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب با مشارکت در انتخابات حق مردم است.
۳- استقلال و دفاع از هویت ملی و فرهنگ غنی ایرانی با استحکام ارکان نظام از طریق انتخابات حق مردم است.
۴- بارور ساختن درخت تنومند انقلاب و تحقق آرمان‌ها و آرزو‌های شهدای انقلاب، جنگ تحمیلی، امنیت و دفاع از حرم با ریل گذاری قوانین لازم از مسیر انتخابات حق مردم است.
۵- مشارکت آحاد مردم در اداره کشور و حق تعیین سرنوشت با انتخابات نمایندگان صالح حق مردم است.
۶- رفع موانع و عبور از گردنه‌ها و رسیدن به دنیای بهتر، پیشرفته‌تر و آبادتر با تشکیل قوای منبعث از انتخابات حق مردم است.
۷- افزودن به بغض دشمنان کشور (اعم از صهیونیست‌ها، منافقین، استثمارگران و زورگویان غربی) با برافراشتن پرچم انتخابات حق مردم است.
۸- گرفتن انتقام خون به ناحق ریخته شده شهید سلیمانی، شهید فخری زاده، سیدرضی موسوی و... با برگزاری انتخابات باشکوه حق مردم است.
۹- درهم شکستن اردوگاه تفرقه و دوقطبی ساز دشمنان و تحقق اتحاد، انسجام، همدلی اقوام ایرانی و نشاط اجتماعی، در سایه سار انتخابات باشکوه، حق مردم است.
۱۰- افزودن بر بغض و کینه بدخواهان ایران زمین، ناامید ساختن دشمنان و خنثی ساختن توطئه‌ها و برنامه‌های براندازانه بیگانگان، از مسیر انتخابات حق مردم است.
۱۱- تضمین تمامیت ارضی (مرز‌های جغرافیایی و مرز‌های اندیشه) کشور با برگزاری انتخابات باشکوه و پرشور و تثبیت قوای نظام حق مردم است.
۱۲- رفع دغدغه‌ها و نگرانی‌های مردم به ویژه جوانان و تقویت بنیان خانواده با شکل‌گیری مجالس قوی حق مردم ایران است.
دشمنان و بدخواهان ملت ایران خوب می‌دانند که تحقق حقوق مذکور و ده‌ها و صد‌ها حق دیگر، از مسیر استفاده تمام عیار مردم از حق مشارکت آنان در انتخابات سرچشمه می‌گیرد، به همین دلیل تلاش می‌کنند تا:
۱- نقاط قوت نظام را پنهان و نقاط ضعف موجود را برجسته کنند.
۲- در حالی که امروز پس از ۴۵ سال، دشمن به مراتب ضعیف‌تر و شکست خورده‌تر از قبل و ملت ایران به مراتب قوی تر، مقتدرتر و پیروز میدان است، تلاش می‌کنند تا با استفاده از ظرفیت‌های عظیم امپراتوری رسانه‌ای خود جای برنده و بازنده را عوض کنند.
۳- با توسل به شبهه افکنی و دروغ، و با سیاه نمایی و بن بست نمایی، ناامیدی و بی‌اعتمادی را در مردم تشدید کنند.
۴- با تعقیب استراتژی مرعوب‌سازی از طریق انجام عملیات‌های تروریستی، مردم را از میدان حمایت از نظام خارج کنند.
۵- با ترویج افکار پوچ و مأیوس کننده، بی‌انگیزگی مردم از حضور در صحنه انتخابات (سکولاریزه) را ترویج و تبلیغ کنند.
۶- با خارج کردن مردم از میدان انتخابات مسیر فروپاشی و تجزیه ایران را هموار کنند.
دشمنان این مرز و بوم و ملت رشید ایران خوب می‌دانند که مردم ایران مسیر سخت و صعب العبور را طی کرده و به قله اهداف و جامعه مهدوی و تمدن بزرگ اسلامی نزدیک شده و می‌روند تا با برگزاری انتخابات بزرگ مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در گام دوم انقلاب، اراده خود را بر دشمنان تحمیل کنند، به همین دلیل با تمام قوا برای جلوگیری از پیروزی ملت ایران وارد میدان شده‌اند تا انتقام شکست مفتضحانه برنامه پاییز سال ۱۴۰۱ را در انتخابات امسال از ملت ایران بگیرند، اما تردیدی نیست که این بار نیز مردم هوشیار و بصیر ایران زمین با مشارکت حداکثری خود، همه توطئه‌ها و برنامه ریزی‌های دشمن را خنثی و پوزه بدخواهان را به خاک خواهند مالید

 حملات هوشمندانه مقاومت یمن به مواضع صهیونیست‌ها

حسن هانی‌زاده

اقدامات اخیر انصارا... و ارتش یمن در چارچوب یک حرکت انسانی و اسلامی نیز حرکتی بازدارنده است. در پرتو سکوت جامعه جهانی و تشویق آمریکا و غرب برای کشتار مردم غزه توسط رژیم‌صهیونیستی، مقاومت یمن اقدامات بازدارنده خودش را از همان اوایل جنگ غزه آغاز کرد و طی هفته‌های گذشته، چند کشتی حامل اسلحه کشتارجمعی که ازسوی آمریکا برای ارتش رژیم‌صهیونیستی ارسال شده بود ازسوی یمنی‌ها توقیف شد.

انجام این اقدام ازسوی یمن، کاملا بازدارنده است، زیرا الان بیش از ۱۰۰روز است که رژیم‌صهیونیستی در حال کشتار مردم غزه است. بیش از ۲۴هزارنفر ازمردم مظلوم غزه درجنایات صهیونیست‌ها به شهادت رسیده‌اند و آمار مجروحان نیزاز ۶۰هزارنفر فراتر رفته است و ارتش رژیم‌صهیونیستی همچنان به جنایات خود ادامه می‌دهد. در مقابل این جنایات، انصارا... یمن به‌عنوان بازوی قدرتمند محور مقاومت، به این جنگ ورود پیدا کرد و با استفاده از امکانات بومی خودشان توانستند از بار فشار جنایات ارتش رژیم‌صهیونیستی علیه حماس و جهاد اسلامی و مردم غزه بکاهند. در اینجا باید به این مسأله توجه داشت که انصارا... و ارتش یمن بخشی ازحاکمیت قانونی این کشور هستند و تنگه باب‌المندب هم بخشی از قلمرو حاکمیت یمن است؛ لذا این حق مشروع یمن و مردم این کشور است که در مقابل کشتار مردم غزه بی‌تفاوت نباشد و دست به اقدام متقابل بزند. به همین دلیل اقداماتی را که انصارا... و مقاومت یمن در این مدت انجام داده‌اند باید در چارچوب مقابله‌به‌مثل دانست. آمریکایی‌ها در این مدت انواع سلاح‌های کشتارجمعی را در اختیار رژیم‌صهیونیستی قرار داده‌اند و از هر ابزاری که در اختیار داشته‌اند برای کمک به این رژیم در جنایات علیه مردم غزه استفاده کرده‌اند، اما نمی‌خواهند هیچ کشور یا گروهی در کمک به مردم غزه اقدام کند. هدف آمریکا و رژیم‌صهیونیستی در جنایات اخیر، ادامه کشتار مردم غزه و اجرایی کردن طرح خطرناک اخراج مردم غزه از این منطقه و کوچاندن آن‌ها به کشور‌های اطراف است؛ لذا اقدامات اخیر مقاومت یمن را باید حق مسلم مردم این کشور دانست، زیرا یمن بخشی از جامعه عربی و اسلامی است و قطعه‌ای مهم از جغرافیای غرب آسیا را به خود اختصاص داده که هر رخدادی در منطقه می‌تواند بر تحولات داخلی و خارجی یمن نیز تاثیرگذار باشد. با این‌حال شاهد بودیم که آمریکا در یک اقدام غیرقانونی که مخالف تمام قوانین بین‌المللی است و حاکمیت ملی یمن را نقض کرد به همراه انگلیس به مناطقی در یمن حمله کرد و مردم این کشور را بمباران کرد که نقض آشکار حاکمیت کشور مستقلی مثل یمن است. بر همین اساس، مقابله‌به‌مثل و ضربه زدن به منافع آمریکا بخشی از سیاست انصارا... و مقاومت یمن در حملات اخیر است که جنبه بازدارندگی دارد و آمریکا باید به افکار‌عمومی پاسخ دهد که چرا در جنایات رژیم‌صهیونیستی علیه مردم غزه مشارکت دارد و با هرگونه آتش‌بس مخالفت می‌کند. انصارا... در طول هفته‌های گذشته به‌صورت هوشمندانه، کشتی‌های حامل سلاح برای رژیم‌صهیونیستی را توقیف کرده و هرگز در‌صدد اخلال در عبور و مرور کشتی‌های تجاری در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب نبوده و بار‌ها بر این مسأله تاکید کرده است. یمنی‌ها همچنین با استفاده از پهپاد و موشک‌های بالستیک، بندر ایلات در سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار داده‌اند و با توجه به این‌که این بندر برای بارگیری و تخلیه سلاح برای رژیم‌صهیونیستی مورد استفاده قرار می‌گرفت، می‌توان به اهمیت اقدامات یمن پی برد. زیرا موشک‌های انصارا... این بندر رامنهدم کردوپایانه‌های این بندرنابودشدندواقدام‌کاملا هوشمندانه مقاومت به مردم غزه کمک کردتاارتش رژیم‌صهیونیستی دیگر نتواند از این بندر برای جنایات خود استفاده کند.  

چه نوع مشارکت کننده‌ای هستیم تابع یا سلحشور؟

هوشمند سفیدی

 این روزها، بحث درباره مشارکت سیاسی و به ویژه یکی از مهمترین انواع آن، یعنی مشارکت انتخاباتی داغ است؛ این فرصتی است تا مطالب لازم را برای جامعه مطرح کرد. درواقع، مشارکت سیاسی موضوعی دستوری نیست، بلکه انجام یا عدم انجام آن، موضوعی پیچیده است که اگر در زمینه واقعی خود انجام پذیرد، کیفی و اثربخش خواهد بود و اما اگر جنبه هیجانی پیدا کند، از فضای عقلایی که لازمه یک مشارکت موثر و کیفی است، دور خواهد شد. در زمینه مشارکت سیاسی، انواع و سطوح و مدل‌های آن، دیدگاه‌های مختلف و متنوعی مطرح شده است که در این یادداشت، برخی از آن ها مورد توجه قرار می گیرد.

«آنتونی پریچ» در کتاب «مفاهیم و نظریه‌های دموکراسی مدرن» فهرستی از اشکال مشارکت سیاسی را به این شرح ارائه می‌دهد: رأی‌دادن در انتخابات ملی و مراجعه به آراء عمومی (رفراندوم)، تبلیغ و مبارزه انتخاباتی، شرکت در تظاهرات سیاسی، اعتصاب صنعتی با اهداف سیاسی، اقدام در راستای تفسیر سیاست عمومی، اشکال گوناگون تمرد مدنی، عضویت حزبی یا گروه فشار، عضویت در کمیته‌های مشورتی حکومت، مشارکت مردم در اجرای سیاست‌های اجتماعی و مشارکت در مسائل زیست محیطی. (قوام،۱۳۹۵ :۱۴۰) «مکلا وسکی» در دایره المعارف علوم اجتماعی، «سطوح مشارکت سیاسی» را در یازده مورد بر می‌شمارد: رأی‌دادن، کسب اطلاعات سیاسی، بحث سیاسی، شرکت در جلسات و محافل سیاسی، کمک مالی به فعالیت‌های سیاسی، گفت و گو و مذاکره با نمایندگان، عضویت در احزاب سیاسی، شرکت در ثبت نام افراد و تبلیغ برای احزاب سیاسی، نگاشتن مقالات و ارائه سخنرانی‌های سیاسی، شرکت در رقابت‌ها و مبارزات سیاسی و رقابت به منظور انتخاب شدن برای پست‌های سیاسی حزبی. (هاشمی،۱۳۹۳  : ۲۰-۱۳) کائوتری چهار شرط عمده، ایدئولوژی مشارکت (بعد هنجاری)، نهادهای مشارکتی (بعد سازمانی)، آگاهی (سیاسی) کافی و امکانات مادی و تخصصی لازم را برای مشارکت سیاسی لازم می‌داند. (شهرام نیا، ۱۳۹۳ : ۱۶۶-۱۶۵) «جیرنیت پری» (۱۹۷۲) هم برای مشارکت سیاسی، سه جنبه را مطرح می‌کند: ۱. مدل یا شیوه مشارکت: براساس فرصت، میزان علاقه، منابع در دسترس فرد و نحوه تشویق به مشارکت در جامعه، ۲. شدت مشارکت: تعداد افراد مشارکت‌کننده و دفعات مشارکت و  ۳. کیفیت مشارکت: میزان اثربخشی حاصل از مشارکت؛ اثربخشی بر تصمیم‌گیری سیاسی و سیاستگذاری. (راش، ۱۳۷۷ :۱۲۳)؛ همانطور که مشخص است در این دیدگاه، وقتی مشارکت سیاسی، کیفی است که اثربخش باشد. پس از بررسی جنبه‌ها و سطوح مشارکت سیاسی، توجه به اشکال مشارکت سیاسی حائز اهمیت زیادی است، زیرا این نوع شناسی با نوع شناسی فرهنگ سیاسی هم همپوشانی دارد. بعضی از پژوهشگران رفتار مشارکت سیاسی را به دو دسته انفعالی و فعال تقسیم می‌کند. رفتار انفعالی (واکنشی) رفتاری است که افراد در پاسخ به تهدید درک شده انجام می‌دهند تا ضرر و زیان فردی احتمالی را مدیریت کند یا مانع پیامدهای منفی در آینده شوند. «آشفورد» و «لی» (۱۹۹۵) به این باور رسیدید که رفتار واکنشی، عبارت است از اجتناب از اقدام و اجتناب از سرزنش و اجتناب از تفسیر؛ اما رفتار سیاسی فعال، رفتاری است که افراد در پاسخ به فرصت درک شده بروز می‌دهند تا بر پیامدهای آن به نفع به خود اثر بگذارند. (خانی، ۱۳۹۲ : ۲۳) «لستر میلبرات» و «بیل گوئل» در کتاب «مشارکت سیاسی» درخصوص درجه و میزان مشارکت سیاسی، مشارکت کنندگان را به سه دسته تقسیم می‌کنند: کوچک‌اندیشان یا بی‌تفاوت‌ها: افرادی که از امور سیاسی کناره‌گیری می‌کنند و از آگاهی سیاسی پایینی برخوردارند؛ ناظران یا تماشاگران: افرادی که مشارکت حداقلی در امور سیاسی دارند و از آگاهی سیاسی برخورداند و گلادیاتورها یا سلحشوران: اشخاصی که فعالانه در صحنه سیاست مبارزه می‌کنند و آگاهی سیاسی بالایی دارند. (میلبرات، لستر و گوئل، بیل، ۱۳۸۶ : ۲۵)؛ همچنین، «هانتینگتون» سه نوع تقسیم بندی از بندی مشارکت سیاسی ارائه می دهد و بر این باور است که مشارکت سیاسی، تقسیماتی دارد که بیشتر در سطح کمی جلوه گر می شود:

  1. مشارکت محدود: مشارکت گروه ها کوچکی از نخبگان اشرافی، سنتی و دیوان اداری
  2. به میان آوردن طبقات متوسط در صحنه سیاسی (مشارکت متوسط)
  3. مشارکت وسیع و بالای نخبگان، طبقات متوسط و اکثریت مردم در فعالیت‌های سیاسی

مشارکت سیاسی از لحاظ کیفی نیز به سه سطح تقسیم می شود: ۱. مشارکت سیاسی فعال، ۲. مشارکت سیاسی انفعالی (افراد جامعه از کودکی چنان تربیت می شوند که در زمان مقتضی به مشارکت بپردازند.) و ۳. مشارکت خنثی و بی اثر (افراد کم کم می فهمند که نباید در سیاست دخالت کنند؛ زیرا تجارب تلخی از آن پیدا می کنند. (علمی، ۱۳۸۷ : ۱۵۷) بعضی از پژوهشگران، انواع مشارکت سیاسی را شامل انتخاباتی، غیرانتخاباتی و صنفی می‌دانند. (رضایی، ۱۳۹۲ : ۳۳) «رابرت دال» در مورد اینکه چرا عده‌ای از مشارکت سیاسی گریزان هستند و یا سطح مشارکت کمتری دارند، نظریه بیگانگی سیاسی – اجتماعی را مطرح می‌کند، او می‌گوید: بیگانگی، احساس انفعال فرد از واقعیت‌های سیاسی و بی‌علاقگی به آن‌هاست. (محسنی تبریزی ،۱۳۷۵ :۹۰) بررسی دیدگاه صاحبنظران علوم سیاسی نشان می‌دهد که مشارکت سیاسی، نوعی کنش آگاهانه سیاسی است که فرد به طور داوطلبانه و در سطوح و اشکال مختلف و برای تأثیرگذاری بر نهاد سیاست انجام می‌دهد که می‌تواند به صورت منفی یا مثبت باشد، بنابراین مشارکت سیاسی بر پایه آگاهی سیاسی رخ می دهد. نکته جالب در این قسمت از بحث، تشابه خیلی زیاد نظریه لستر میلبرات با آلموند و وربا است. طبقه‌بندی مشارکت کنندگان سیاسی از لحاظ درجه مشارکت توسط میلبرات دقیقاً با نظریه آلموند و وربا در طبقه‌بندی فرهنگ سیاسی به روشنی قابل درک است. لستر میلبرات مشارکت‌کنندگان را در سه گروه کوچک اندیشان یا بی‌تفاوت‌ها که فاقد آگاهی سیاسی بوده و یا کمترین میزان آن را دارند، ناظران یا تماشاگران (همان تابعان در دیدگاه آلموند و وربا) که دارای آگاهی سیاسی کمتر و واسطه‌ای هستند، و گلادیاتورها یا سلحشوران (یا همان مشارکت کنندگان) که دارای آگاهی سیاسی زیاد هستند، طبقه‌بندی می‌کند، بایسته و شایسته است اندکی تأمل کنیم و دریابیم که آیا ما در زمان های لازم برای مشارکت سیاسی، در کدام نقش ظاهر می شویم، سلحشوری می کنیم و یا تابع هستیم

هزینه‌-فایده فضای مجازی در بند

علی ربیعی
وقتی پدیده بحران نفوذ شکل می‌گیرد که نهادها و تصمیمات کارکرد و کارایی خود را از دست می‌دهند؛ به‌عنوان مثال وقتی قانونی تصویب می‌شود، اگر نهاد مجری قانون نتواند هدف از آن قانون را اجرا کند و به اهداف منتظره از آن قانون برسد، اصطلاحا گفته می‌شود نهاد مد‌نظر دچار بحران نفوذ شده است. میزان نفوذ به میزان ایجاد تغییر رفتار در مخاطبان گفته می‌شود و زمانی که اعمال قدرت، قانون و مقررات نه‌تنها نتواند رفتار جامعه را مطابق آنچه هدف است، تغییر دهد؛ بلکه جامعه در مقابل آن مقاومت کرده و نافرمانی کند، بحران نفوذ شدید پدید آمده است. مثال ملموس‌تر درباره صدا‌و‌سیماست که وقتی نتوانست به اهداف خود دست یابد، دچار بحران نفوذ شده است. چنانچه در قوانین و رفتاری که به جامعه بازمی‌گردد، اگر اکثریت جامعه از آن قانون و تصمیم نه‌تنها تبعیت نکنند؛ بلکه با شیوه‌های مختلف، آنچه را که بر آن تأکید و اصرار می‌شود، نادیده گرفته و مرتکب آن شوند، نه‌تنها بحران نفوذ درباره آن صدق می‌کند؛ بلکه اثرات منفی و امکان تسری‌بخشی این رفتار درباره دیگر قوانین هم محتمل است. ما با دو قانون درباره ماهواره و فضای مجازی روبه‌رو شدیم. از ممنوعیت ماهواره درس‌آموزی نشد و با رویکردی تحت عنوان «قانون صیانت» و تصمیمات جانبی آن، اکثر شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی فیلتر و دستیابی به آنها از طرق معمول و قانونی، غیرممکن شد. در اینجا چند پرسش مطرح است. قانون ماهواره یا در پی آن قانون صیانت چه مزایایی را در بر داشته است؟ یکی از مهم‌ترین آثار منفی و زیان‌بار چنین قانون‌هایی، هنجاری‌شدن نادیده‌شدن قانون و تصمیم نهادهای حاکمیتی است. وقتی همه مسئولان کشور و حتی مسئولان حاکمیتی و دولتی و حتی قانون‌گذاران، خود در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی فیلترشده حضور دارند، پیامدهای منفی در بر دارد که از آن جمله به باورنداشتن جامعه به تصمیمات و قوانین می‌توان اشاره کرد. به‌تازگی حتی رئیس‌جمهور محترم در یکی از شبکه‌های مجازی فیلتر‌شده (اینستاگرام) تیک آبی دریافت کرد. هرچه درباره هدف از فیلترینگ فکر می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که اهداف زیر مد‌نظر بوده است:

1- تبادل‌نشدن اخبار سیاسی نامطلوب برای دولت

2- ممانعت از تأثیرگذاری فرهنگ‌های مغایر با ارزش‌های رسمی

3- استفاده‌نشدن ارتباطی در ناآرامی‌های شهری

این روزها با استفاده از فیلترشکن، هر فردی که اراده کند، امکان استفاده از همه شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی را خواهد داشت. تبادل اخبار در بستر تکنولوژی با سرعت در جریان است. در حوزه فرهنگی نیز هر گوشی دستی با کارکرد چندرسانه‌ای استفاده می‌شود. هدف از بند سوم نیز در شرایط عادی، فاقد موضوعیت است. معلوم نیست کدام فایده مدنظر تصمیم‌گیران بوده است؟ در مقابل، دو اثر زیان‌بار و مخرب قابل مشاهده است. از آثار زیان‌بار آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: اضافه‌شدن هزینه فیلترشکن در سبد هزینه خانوار در وضعیت دشوار اقتصادی و همچنین گسترش شایعاتی مبنی بر مافیای فروش فیلترشکن‌ و مواردی از این قبیل. آثار مخرب غیرقابل محاسبه آن نیز شامل موارد زیر است: میزان زیادی از فشار روانی در قطع و وصل‌ها، بدبینی درباره کیفیت پایین اینترنت و مقایسه دائمی آن با دیگر کشورها ایجاد می‌شود که فرد هر بار در مواجهه با چنین وضعیتی، دچار نارضایتی روانی مضاعف می‌شود. علاوه‌ بر‌ این موارد، چنین قانونی دارای اثرات منفی بر رشد اقتصادی و کسب‌و‌کارهای مبتنی بر فضای مجازی است؛ اقتصاد دیجیتال در ایران در حال رشد بوده است. بنا بر گزارش‌های رسمی، سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی از 2.2 درصد در سال 90 به 6.5 درصد در سال 400 افزایش یافته است. شرکت‌های کوچک و متوسط به‌ویژه در بخش غیررسمی برای تبلیغات و فروش محصولات خود به طور درخورتوجهی به پلتفرم‌های دیجیتال وابسته هستند. برخی از تخمین‌ها نشان‌دهنده آن است که 9 میلیون کسب‌و‌کار متکی به اینترنت هستند. همچنین تخمین‌ها نشان می‌دهد که بیش از 2.5 میلیون کسب‌وکار کوچک در اینستاگرام به فروش و تبلیغات می‌پرداختند. در‌حال‌حاضر با سیاست‌های فیلترینگ، رشد در بخش ترافیکی ثابت و منفی بوده که سعی شده با افزایش قیمت جبران شود و سیاست فیلترینگ باعث لطمه‌دیدن بسیاری از شرکت‌ها، تعطیلی، مهاجرت و کم‌شدن سهم اقتصاد دیجیتال شده است. با تأملی بر آنچه بیان شد، در بند کشیدن فضای مجازی نه‌تنها مزیتی نداشته است؛ بلکه منجر به از دست رفتن فرصت‌های بسیار اقتصادی و ایجاد هزینه‌های اجتماعی و روانی شده است و ادامه این روند، غیرمنطقی و غیرمعقول به نظر می‌رسد. باید توجه داشت که ابتدایی‌ترین اقدام در نظام تدبیر، سنجش «هزینه-فایده» هر تصمیم است

پاسخ سخت سپاه به داعش و موساد
پرحجم و دوربُرد
مهدی بختیاری
 سپاه پاسداران بامداد دیروز (سه‌شنبه) با چندین فروند موشک بالستیک، اهدافی در سوریه و عراق را از ۳ منطقه مجزا از داخل ایران (آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خوزستان) مورد اصابت قرار داد.
این عملیات در کنار اینکه (طبق اطلاعیه‌های سپاه) بخشی از انتقام اقدامات تروریستی داعش (در کرمان) و صهیونیست‌ها (در ترور فرماندهان سپاه و جبهه مقاومت) بود، از برخی زوایای دیگر هم با عملیات‌های گذشته موشکی سپاه علیه اهداف برون‌مرزی تفاوت‌هایی داشت.
1- سپاه پیش از این، در چند مورد دیگر اقدام به موشکباران مقرهای داعش در سوریه و پایگاه آمریکایی‌ها در عراق کرده بود اما عملیات اخیر علاوه بر اینکه از بقیه آنها دوربردتر محسوب می‌شود، از لااقل 3 محل مجزا (خوزستان، کرمانشاه و آذربایجان شرقی) علیه ۲ منطقه متفاوت به صورت همزمان اجرا شد.
اهداف مورد اصابت در سوریه، متعلق به گروه‌های تکفیری بویژه داعش بود که در منطقه «ادلب» در شمال این کشور قرار دارد.
داعش مسؤولیت عملیات تروریستی اخیر در کرمان که منجر به شهادت مظلومانه ۹۳ نفر از هموطنان‌مان شد را برعهده گرفت؛ از این رو یکی از اهداف اصلی سپاه در حمله موشکی بود که این بار مقرهایش در «ادلب» در فاصله حداقل 1200 کیلومتری از جنوب ایران قرار دارد.
سپاه برای زدن مقرهای داعش در ادلب در مجموع 13 فروند موشک به سمت ادلب شلیک کرد که 4 فروند آنها از نوع «خیبرشکن» (محل پرتاب؛ جنوب خوزستان) بوده است.
این موشک‌ها از جمله دقیق‌ترین موشک‌های ایران هستند که نخستین تجربه برون‌مرزی خود در میدان عملیاتی را تجربه کردند.
۲- هدف دوم که به صورت همزمان بامداد دیروز مورد اصابت قرار گرفت، یکی از مقرهای متعلق به موساد در اربیل عراق بود.
اقلیم کردستان در طول سال‌های گذشته یکی از مراکز اصلی استقرار گروهک‌های تروریست ضد ایران بوده که به همین دلیل بارها توسط سپاه پاسداران مورد حملات موشکی و پهپادی قرار گرفته و در آخرین هشدار، دولت عراق تعهد داد گروه‌های مسلح تروریستی را که علیه ایران کار می‌کنند، خلع سلاح و از مرزهای کشورمان دور کند.
تعهد دولت عراق هنوز به صورت کامل اجرا نشده و به‌ رغم تغییر مکان اکثر این گروهک‌ها، هنوز خلع سلاح آنها تکمیل نشده و این در بیان فرماندهان نظامی ایران نیز مشخص است.
با این حال، هدف حملات موشکی دیروز سپاه نه مستقیماً گروه‌های تروریست تجزیه‌طلب کُرد بلکه مقر «موساد» بود که در این منطقه مستقر است. اقلیم کردستان عراق روابط گسترده و صمیمانه‌ای با رژیم صهیونیستی دارد و موساد برخی مقرهای خود برای جاسوسی، جمع‌آوری اطلاعات و انجام برخی عملیات‌های خرابکارانه علیه جمهوری اسلامی ایران را در این منطقه مستقر کرده است. در ماه‌های گذشته نیز ایران در حمله دیگری یکی دیگر از مقرهای آنها در اقلیم کردستان را مورد اصابت قرار داده بود.
در عملیات اخیر، آنطور که از اخبار و تصاویر منتشر شده تاکنون می‌توان حدس زد - و با توجه به فاصله اهداف از مرزهای غرب کشور - از موشک‌های خانواده «فاتح» (عمدتاً فاتح 110 با برد 250 کیلومتر) استفاده شده و باز آنطور که در اخبار و تصاویر مشخص است، ظاهرا همه موشک‌ها با موفقیت به هدف اصابت کرده‌اند. خانواده فاتح یکی از دقیق‌ترین موشک‌های ایران است. موشک‌های شلیک شده به سمت اربیل در مجموع 11 فروند (4 فروند از کرمانشاه و 7 فروند از آذربایجان شرقی) بوده که به این ترتیب تعداد کل موشک‌های شلیک شده در بامداد روز گذشته را به 24 رساند. بنابراین عملیات اخیر از این منظر، بزرگ‌ترین و پرحجم‌ترین عملیات برون‌مرزی موشکی ایران محسوب می‌شود.
در تصاویر منتشر شده از حمله به مقر موساد در اربیل، تصاویر دیگری هم وجود دارد که احتمال به‌کارگیری پهپادهای انتحاری در این عملیات را تقویت می‌کند. از آنجا که در بیانیه‌های سپاه، تنها به به کارگیری موشک‌های بالستیک اشاره شده، این احتمال وجود دارد که پهپادهای فوق، توسط گروه‌های عراقی به کار گرفته شده باشند.
۳- در اخبار غیررسمی، برخی منابع به حمله به کنسولگری آمریکا و پایگاه این کشور در عراق هم اشاره کردند که هیچ‌کدام از آنها در دایره اهداف حملات ایران قرار نداشت.
همانطور که بالاتر هم گفته شد، حملات اخیر سپاه را باید بخشی از برنامه «پاسخ سخت» به اتفاقات اخیر دانست که حمله داعش به کرمان و ترور فرماندهان سپاه و جبهه مقاومت توسط اسرائیل از جمله آنهاست.
صهیونیست‌ها در یکی از این جنایات، سردار «سیدرضی موسوی» از فرماندهان نیروی قدس و یکی از مهم‌ترین فرماندهان پشتیبانی از جبهه مقاومت را در سوریه هدف قرار دادند و به شهادت رساندند.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی در 100 روز اخیر تحت شدیدترین فشارهای دوران حیات نامشروعش قرار دارد و نبرد زمینی در غزه تاکنون (به گفته خود صهیونیست‌ها) 200 کشته نظامی به آنها تحمیل کرده است، (البته شواهد و قرائن نشان می‌دهد تعداد تلفات صهیونیست‌ها بسیار بیش از این است اما سانسور قدرتمند در ارتش اشغالگر، اجازه انتشار آنها را نمی‌دهد).
انصارالله یمن نیز در عملیات‌های متعدد، به کشتی‌های اسرائیل در دریای سرخ حمله کرده و ورود آمریکا و انگلیس به جنگ با یمن (به صورت محدود) نیز نتوانسته جلوی این اقدامات را بگیرد.
از طرف دیگر آمریکا نیز به دلیل نزدیکی انتخابات ریاست‌جمهوری و البته اختلافات شخصی بایدن با نتانیاهو چندان رغبتی برای ورود به جنگ گسترده‌تر ندارد.
جمهوری اسلامی ایران 4 سال قبل نیز پس از ترور سردار شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی توسط تروریست‌های ارتش آمریکا، با شلیک چند فروند موشک، پایگاه نظامی «عین‌الاسد» آمریکا در عراق را مورد اصابت قرار داد که یک اقدام نادر در دهه‌های گذشته بود.
بعد از آن بود که موجی از حملات متعدد دیگر از سوی گروه‌های مقاومت عراقی علیه پایگاه‌های آمریکا در این کشور صورت گرفت که همه آنها در جهت فشار بیشتر برای اخراج آمریکا از منطقه ارزیابی شد.
اخراج آمریکایی‌ها از عراق یکی از اهداف اصلی ایران و متحدانش در منطقه است که بارها به صورت آشکار اعلام شده است.
ایران حضور آمریکایی‌ها و کشورهای فرامنطقه‌ای در منطقه را موجب ایجاد ناامنی می‌داند و بویژه درباره حضور فیزیکی رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای خود بارها هشدار داده است.
جمهوری باکو، امارات و اقلیم کردستان از جمله مناطقی هستند که با صهیونیست‌ها ارتباط مستقیم دارند و رژیم صهیونیستی نیز برنامه حضور در این مناطق برای نزدیکی به ایران را دنبال می‌کند.
اساساً یکی از اهداف اصلی اسرائیل برای پیشبرد برنامه صلح با کشورهای منطقه، همین نزدیک شدن بیشتر به مرزهای ایران است که البته روند آن با وقوع عملیات «توفان الاقصی» فعلا متوقف شده است.
جمهوری اسلامی ایران این هشدار را به کشورهای منطقه داده است که در صورت عملی شدن هر گونه تهدید علیه ایران، بدون تردید به مبدا این حملات از هر کشوری که باشد پاسخ خواهد داد

وجوه مشارکت قوی در رقابت واقعی

محمد کاظم انبارلویی
۱- دشمن به انتخابات به‌عنوان نقطه گسست و تهدید امنیتی نگاه می‌کند، نباید دشمن را در این نگاه یاری کرد. کسی که در انتخابات ۸۸ قبل از شمارش آرا درحالی‌که مردم هنوز پای صندوق‌های رأی بودند، مصاحبه خبری می‌گذارد و خود را پیروز انتخابات معرفی می‌کند، در جورچین دشمن برای پروژه گسست و تهدید امنیتی در یک مخرج مشترک زیست می‌کند.
۲- گفت‌وگو و مناظرات در انتخابات حول چه محورهایی باید صورت گیرد؟ عقلانیت سیاسی و سیاست‌ورزی معقول و صحیح حکم می‌کند حول حل مشکلات مردم باشد.
تورم، آلودگی هوا، مشکل بیکاری و اشتغال ،
ریز گردها و … مشکل مردم است اگر گفت‌وگوها حول این مشکلات باشد یک انرژی جدید در انتخابات برای حل مشکلات مردم تولید می‌شود که در تحکیم امنیت ملی و رفاه عمومی به‌عنوان پیشران عمل می‌کند.
گفت‌وگو را پایه رسیدن به تفاهم قرار دهیم نه تداوم تخاصم!
هدف از گفت‌و‌گوها ، کشف دردهای مشترک و ارائه راه‌حل برای برون‌رفت از مشکلات است.
۳- رقابت واقعی چگونه شکل می‌گیرد چه دوگانه‌هایی و چه دوقطبی‌ای متضمن رقابت قوی و حل مشکلات مردم است؟ دوگانه الهی و مادی ،مقاومت و سازش ، اسلامی و سکولار مردمی و اشرافی ، پاک دست و فاسد ، قدرت‌طلب و خدمتگزار … می‌تواند دوگانه‌های معقول باشند.
دوگانه موافقان و مخالفان نظارت استصوابی، موافقان و مخالفان حجاب اجباری و حجاب اختیاری و … دوگانه‌های دست‌ساز دشمن برای پدیداری گسست و تهدید امنیتی است. این دوگانه‌ها شکافی در جامعه ایجاد می‌کند که جایگاه زیست سرویس‌های موساد و سیا برای ناآرامی‌ها و اردوکشی خیابانی است.
مردم انتخابات را نماد وحدت ملی می‌دانند ، آیا کسانی که خود را در معرض رأی مردم قرار داده‌اند همین فهم از انتخابات را دارند؟!
۴- مردم باید حس کنند که یک عقل جمعی با چند نگاه تیمی یا گروهی و حزبی وجود دارد که به دنبال حل مشکلات کشور هستند. رقابت در این فضا مثبت و متضمن مشارکت جدی و قوی است.
مردم باید حس کنند ابعاد، اطراف‌واکناف رقابت مسئله حل‌کن هستند نه مسئله‌ساز و مسئله پاک‌کن!
۵- نامزدها باید با مردم صادق ، شفاف و روراست باشند. خداترسی ، دین‌اندیشی ، مردم‌دوستی و اخلاق در کارنامه سیاسی آن‌ها ،یک عدد قابل‌قبول را نشان دهد.
نامزدها در سابقه خود در نگاه مردم باید یک تصویری از پاکدستی ، فسادستیزی ، عدالت‌خواهی و ساده‌زیستی ارائه دهند. این تصویر ، مردم را در هدایت به نقطه گزینش اصلح و ارجح کمک می‌کند.
آن‌ها باید در تبلیغات خود نشان دهند به دنبال شکل‌‌گیری یک مجلس پاکدست ، پاسخگو و غیروامدار و انتقادپذیر و آگاه به حیله‌ها و مکائد دشمن هستند.
مردم باید نمایندگان را در عمل به سوگند نمایندگی در پاسداشت استقلال و آزادی و پاسداری از اسلام و دستاوردهای انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی، صادق بیابند.
۶- نگاه تحول‌خواهانه و منتقدانه به مشکلات کشور باید در دیدگاه‌های کسانی که می‌خواهند خود را در معرض رأی مردم قرار دهند دیده شود و این یک ضرورت است.
این نگاه نه در ایام انتخابات بلکه در پیشینه و سابقه کاری آن‌ها باید وجود داشته باشد .
مردم در پای صندوق‌های رأی باید یقین کنند به کسانی که رأی می‌دهند، آن‌ها می‌روند از حقوق سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و امنیتی آن‌ها براساس احکام الله دفاع می‌کنند.
۷- مقام معظم رهبری در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور فرمودند :«حضور در انتخابات صرفا تکلیف نیست بلكه  حق مردم است.»
لذا فلسفه حضور در پای صندوق‌ها از سوی مردم این است که مجلسی شکل گیرد  كه «تحول و تحول‌گرایی» را در دستور کار خود قرار دهد و نتیجه این تحول استیفای حقوق ملت باشد.
مسئله تحول در منظومه فکری امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) طی ۳۰ سال گذشته در ۶۸ سخنرانی به گونه‌های مختلف بیان‌شده است. در همین بیانات آغاز ۱۴۰۲ در حرم مطهر رضوی ۳۴ مرتبه موضوع تحول مطرح‌شده است