جنگ غزه در حالی وارد پنجمین ماه خود شده که ارتش رژیم صهیونیستی در حال برنامهریزی یک حمله زمینی در جنوبیترین بخش باریکه غزه، یعنی شهر رفح میباشد. رفح که قبل از جنگ جمعیت آن حدود ۳۰۰ هزار نفر بود، اکنون با ورود آوارگان از سایر مناطق غزه، میزبان حدود ۵/۱ میلیون نفر شده است. این منطقه با مساحتی حدود ۶۴ کیلومتر مربع دارای تراکم جمعیتی بسیار بالایی شده و بسیاری از آوارگان در شرایط دشوار و چادرها و پناهگاههای موقت زندگی میکنند. اخیرا سازمان «فائو» از سطح بیسابقهای از شرایط نزدیک به قحطی در این قلمرو محاصره شده خبر داده است.
البته دولت بنیامین نتانیاهو مدعی شده که برای خارج کردن صدها هزار غیرنظامی از منطقه رفح برنامه ریزی کرده است؛ اما در عمل هیچ طرحی برای تخلیه ایمن غیرنظامیان ارایه نشده و آوارگان جای دیگری برای رفتن ندارند. در واقع، هیچ مکانی در سراسر نوار غزه امن نیست، شمال این باریکه تقریبا متلاشی و مملو از سلاحهای منفجر نشده است. تنها راه خروج، مرزهای جنوبی به سمت مصر است که با توجه به عدم موافقت مصر و نیز عدم تمایل فلسطینیها نسبت به کوچ اجباری تا اطلاع ثانوی امکان پذیر نیست.
البته حمله به رفح عملا کلید خورده و طبق ادعای اسرائیل در جریان عملیات نیروهای ویژه ارتش این رژیم توانسته است دو گروگان اسرائیلی را تحت پوشش حملات هوایی آزاد کند. حملات هوایی اخیر اسرائیل به شهادت بیش از ۱۶۰ فلسطینی در جنوب غزه منجر شده و شمار شهدای فلسطینی از آغاز تجاوز علیه نوار غزه، به حدود ۲۹ هزار تن رسیده است.
تشدید وخامت انسانی در جنوب غزه موجب افزایش فشارهای بینالمللی علیه اسرائیل برای موافقت با آتشبس شده است. از طرفی، تحرکات سیاسی و دیپماتیک برای آتش بس همچنان در جریان است؛ اما هیچ نتیجه روشنی در برنداشته است. اخیرا ویلیام برنز رییس سیا برای مذاکره در مورد توافقنامه آزادی اسرای اسراییلی که شامل آتشبس موقت و طرحی برای کمکرسانی به غزه است، وارد قاهره شد. دیوید بارنیا، رییس موساد نیز در رابطه با همین موارد به پایتخت مصر سفر کرده بود.
اما نتانیاهو شرایط توافق حماس را که در پاریس بر سر آن مذاکره شده بود، رد کرده است و این مقام گفت که طرف اسراییلی اینبار نیز خوشبین نبوده است. به گفته ناظران گفتگوها در قاهره بدون توافق به پایان رسید، زیرا اسراییل شروط حماس را برای آتش بس نپذیرفته و مصمم به حمله به رفح است. در مقابل، حماس بارها گفته است امضای توافق تنها زمانی امکانپذیر است که براساس تعهد قطعی اسراییل برای پایان دادن به جنگ و خروج نیروهایش از نوار غزه باشد. در واقع حماس به اسراییل اعتماد ندارد و تاکید دارد تلآویو باید به یک ابرقدرت مانند روسیه تعهد دهد پس از آزادی اسرای اسراییلی در غزه، جنگ را از سر نگیرد. این در حالی است که اولویت اصلی کابینه نتانیاهو، تامین امنیت، بازگشت اسرا و همچنین کنار زدن حماس در نوار غزه میباشد.
به این ترتیب به نظر میرسد تل آویو قصد نرمش ندارد و آنگونه که از تهدیدات مقامات تل آویو برمی آید، ظاهرا اسرائیل عزم خود را برای انجام قمار جدید در رفح به منظور درهم کوبیدن آخرین دژ حماس در جنوب غزه جزم کرده است. دولت نتانیاهو مدعی است چهار گردان اصلی حماس در رفح مستقر بوده و ارتش صهیونیستی قصد دارد آنها را منهدم سازد و ضمن وارد کردن ضربهای سخت به حماس، گروگانهای باقیمانده را آزاد کند.
در سطح داخلی، وضعیت نتانیاهو به شدت متزلزل است و نظرسنجیهای مختلف افکار عمومی در اسراییل که از زمان عملیات توفان الاقصی و شروع جنگ اسراییل در نوار غزه انجام شده، نشان میدهد که اعتماد اسراییلیها به نتانیاهو و کابینه ائتلافی او کاهش یافته است. در این راستا، فشارهای انجمن خانوادههای اسرا و مفقودین بر نتانیاهو رو به افزایش است و دولت را به دلیل ناکامی در بازگرداندن حدود ۱۳۰ اسیری که گمان میرود هنوز در غزه هستند زیر سوال برده است. در واقع آینده سیاسی نتانیاهو به پایان خود نزدیک میشود و تنها امید نخست وزیر مستاصل رژیم صهیونیستی کسب یک دستاورد نظامی هر چند محدود در نبرد غزه است تا بدین وسیله موقعیت خود را نزد افکار عمومی داخلی تقویت کرده و خود را از سقوط حتمی رهایی بخشد.
در این میان نقش ایالات متحده آمریکا به عنون حامی اصلی اسرائیل قابل توجه است. واشنگتن در ظاهر نسبت به وضعیت انسانی در غزه ابراز نگرانی کرده و از رژیم صهیونیستی خواسته تدابیر لازم را برای تضمین امنیت حدود بیش از یک میلیون نفری که در رفح پناه گرفته اند اتخاذ کند. اما در مقام عمل شاهد دوگانگی هستیم، زیرا دولت آمریکا هیچ گاه از حمایت عملی خود از اسرائیل و ماشین جنگی این رژیم دست نکشیده است.
از سوی دیگر، گفته میشود بایدن در حال ایجاد زمینه برای یک توافق بزرگ و بلندپروازانهای است جهت نزدیکی اسراییل و عربستان سعودی است تا بدین وسیله تکلیف جنگ غزه نیز روشن شود. طبق این طرح دولت بایدن بر تلاشهای قبلی مبنی بر دستیابی به پیمان دفاعی ایالات متحده و عربستان سعودی را دنیال خواهد کرد و در مقابل، عربستان سعودی به عنوان بانفوذترین کشور عرب در حوزه خلیج فارس، روابط دیپلماتیک با اسراییل برقرار خواهد کرد و همه طرفها توافق خواهند کرد که گامهای برگشتناپذیری به سوی تشکیل کشور فلسطین بردارند. به ادعای مقامات آمریکایی این قمار دیپلماتیک درازمدت میتواند نظم جدید خاورمیانه را بازسازی کند؛ اما در عمل این طرح با موانع چالشهای زیادی مواجه است که طرح مزبور را به یک رویا شبیه میسازد. در این میان مهمترین مانع عدم موافقت اسرائیل با تشکیل دولت مستقل فلسطین است.
در چنین شرایطی که راهکارهای سیاسی به بن بست رسیده و اسرائیل نسبت به ادامه سیاست مشت آهنین اصرار دارد، گزینه مقاومت بیش از سایر گزینهها کارآیی خود را نشان داده است. تجربه جنگ غزه که وارد پنجمین ماه شده، نشان میدهد اسرائیل برای تحقق اهداف نظامی در غزه موانع و دشواریهای زیادی پیش رو دارد. با آن که طی این مدت اسرائیل نوار غزه را تحت سنگینترین حملات خود قرار داده، اما هنوز موفق به وارد کردن ضربه کاری به حماس نشده است. به همین دلیل میتوان گفت عملیات هوایی و زمینی اسرائیل در رفح نیز در راستای اهداف نظامی ره به جایی نبرده و تنها موجب تشدید اوضاع فاجعه بار انسانی میشود. در واقع مقاومت فلسطین با تکیه بر امکانات و زیرساختهای خود به ویژه تونلهای پیچیده و پیشرفته موفق به مدیریت نبرد و ناکام سازی اسرائیل در پیشبرد اهداف نظامی شده و پس از این نیز همین روند را ادامه خواهد داد.